به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
کانال فردای ایران مینویسد: سال ۱۳۷۷ از عبدالله نوری و عطریانفر و جمیله کدیور گرفته تا سعید حجاریان و ابراهیم اصغرزاده و حکیمیپور به شورای شهر تهران رفتند. نتایج شورای اول تهران یک پیروزی مطلق برای اصلاحطلبان شد و البته از اینجا بود که به جای فتح سنگر به سنگر، شکستهای قدم به قدم آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
چرا باید از انتخاب آخوندی به عنوان شهردار خوشحال بود؟
کوشکی: آخوندی نماد کامل اصلاحطلبان ایران است
تنها خوبی شهردار شدن آخوندی
شورای شهر تهران در مجادله کارگزارانیها به رهبری عبدالله نوری و مشارکتیها به لیدری سعید حجاریان به دنبال شهردار جایگزین کرباسچی بودند و پس از کشوقوسهای فراوان به مرتضی الویری رسیدند. الویری اما هیچگاه جانشین شایستهای برای کرباسچی نشد و در این ناتوانی به کناری رفت. پس از او نیز ملک مدنی با قامتی کوچک بر این صندلی بزرگ تکیه زد و گرچه در تاریخ سیاسی دیگر دیده نشد اما با اشتباهات فاحش خود تاریخساز شد و به همین راحتی شورای اول پس از ۳ سال با درگیریهای اعضا و شهردارش منحل شد.
نتایج درگیریها به زودی خود را نشان داد. انتخابات شورای دوم در سال ۸۱ اولین فتح اصولگرایان شد که به شهردار شدن محمود احمدینژاد انجامید و پس از آن انتخابات مجلس هفتم و در نهایت ریاستجمهوری ۱۳۸۴ شکستهای مفتضحانهای برای اصلاحطلبان بود که منشأ آن چیزی جز منفعتطلبی شخصی و عدم مدیریت صحیح در شورای شهر اول نبود. واینگونه بود که کشتی اصلاحطلبان به گل نشست. این کانال با اشاره به ترکیب شورای شهر پنجم مینویسد: تیم یکدست امید بر شورای پنجم نشست به امید اینکه تدبیری امیدوارکننده برای شهر بیندیشد. این بار به جای «عبدالله نوری، محسن هاشمی بود و به جای سعید حجاریان، مرتضی الویری.» اما مثل آن زمان که دعوای مشارکتیها/کارگزارانیها برای انتخاب شهردار بالا بود این بار هم جنگ ائتلاف اتحادیها - اعتماد ملیها در برابر کارگزارانیها به قوت خود باقی بود. گویی پس از ۲۰ سال باز هم در بر همان پاشنه لنگانی میچرخید که پاشنه آشیل اصلاحطلبان شده بود!
انتخاب محمدعلی نجفی، چَک اول کارگزاران بود که مثل روال این سالهای نجفی با افتضاح به استعفا انجامید و البته چک دوم را این بار ائتلاف اعتماد ملی- اتحاد به کارگزاران زد با انتخاب محمدعلی افشانی برای شهرداری تهران. گویی این چکها بیشتر بر صورت مردم مینشست که پس از دولت حالا باید جنگ فرسایشی احزاب چپ را در شورا مشاهده کنند آنهم با نیروهای دسته دومشان.
وای که چه بد روزگاری! آن زمان که نیروهای درجه یک در شورای شهر به میان آمدند، آن سرنوشت سیاه نوشته شد و حالا درجه دوها همان استراتژی تکراری جنگ احزاب را به راه انداختند و قطعا نتیجه اشتباه و کار تکراری از پیش مشخص است. امروز ارائه لیست ۳۰ نفره شورا برای انتخاب سومین شهردار در حدود یکسال کاری شورای پنجم گویای همهچیز است؛ شعارهای ۷۶، رنگی خاکستری و شکلی بدلی به خود گرفته است؛ گردش نخبگان را در وجود فرزندان وزرای اسبق اصلاحات، شایستهسالاری را در حضور معاونین و وزرای اخراجی دولت ناامید، مدیران متخصص را در سهمهای گرفته شده احزاب از کاندیدا و اعتقاد به آرمانهای اصلاحات را در استانداران قالیبافی اصلاحطلب شده میتوان دید.
گویی تجربه تاریخی، درسی برای چپها نشده است و آنانی که از تاریخ درس نمیگیرند شکستشان حتمی است. تیر آخر چپها اگر به هدف ننشیند باید منتظر نتایج تکراری تاریخ بود؛ انتخابات مجلس۹۸، ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و ادامه دومینوی شکستوار چپها.