سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
پس از تحریم، ناشاد و محروم و ناراضی میشویم!
«پروانه مافی، فعال اصلاحطلب، نماینده مردم تهران در مجلس و عضو حزب کارگزاران به تازگی طی یادداشتی در روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران) پیرامون تحریمها نوشته است:
«واقعیت این است که وضعیت زندگی مردم بعد از تحریم سختتر خواهد شد!»
او همچنین میافزاید:
پنهان نیست که بعد از تحریم احساسم محرومیت نسبی مردم بیشتر میشود؛ احساس شادی کمتر و وقت کمتری برای شاد بودن در کنار خانواده وجود دارد. ممکن است حتی احساس رضایت از زندگی کاهش پیدا کند و احساس نگرانی زیادی در مورد آینده و وضعیت شغلی و مالی برخی از مردم به وجود بیاید. اما نباید فراموش کنیم که این یک دورهی گذار است!
*یقینا خود ترامپ و مقامات کاخ سفید هم فکر نمیکردند که تبلیغات آنها پیرامون تحریمها، تا این اندازه بتواند لرزه بر پیکر چند عنصر سیاسی در ایران بیاندازد.
عناصری که گویا نه میدانند اثر تحریمها بر اقتصاد ایران چقدر است، نه از رکوردهای مثبت اقتصادی ایران خبر دارند، نه میدانند که نرخ بیکاری ایران طی 8 سال گذشته کاهش یافته است و نه به این تئوری آشکار اقتصادی آگاه هستند که اساساً تحریم یک اقتصاد بزرگ ممکن نیست.
عناصری که گویا مطالعه هم ندارند و مثلا سرنوشت تحریمهای چند ده ساله بریتانیا علیه ایرلند را نخواندهاند و نمیدانند که اثر تحریم یک اقتصاد درونزا، چیزی جز قوت اقتصادی بیشتر نیست.
قبل از مافی، مصطفی هاشمیطبا نیز طی اظهاراتی از این گفته بود که با تحریمها جدید، معیشت مردم با مشکل برخورد میکند![1]
این تأکیدات اصلاحطلبان بر اثر تحریمها در حالیست که در صبح روز اعلام تحریمها علیه کشورمان هیچ شوک اقتصادی خاصی به کشور وارد نشد، کما اینکه در صبح بدون تحریم در پسا برجام نیز هیچ اتفاق اقتصادی ویژهای در زندگی و معیشت مردم رخ نداد.
چپها همچنین در حالی از اثر تحریمها بر اقتصاد کشور سخن میگویند که این تحریمها در طول 40 سال گذشته در شدیدترین وجه خود نیز وجود داشتهاند و جالب آنکه حتی در دوران جنگ تحمیلی نیز نتوانستند اثر خاصی بر معیشت مردم بگذارند.
همچنین بایستی این سؤال را به اقتراح مردم گذاشت که وضعیت زندگی با روی کار آمدن دولت اصلاحطبان سختتر شده است یا با تحریمهای آمریکا؟!
گفتنیست تأکیدات ستاد جریان سیاسی خاص مبنی بر اثر گسترده تحریمها و اصرار آنها بر نمایش «سیاهنمایی» از وضع مطلوب کشور در حالیست که برخی معتقدند این رفتار بهمنظور ایجاد «فتنه اقتصادی» در کشور و ایجاد حالت «فقر روانی» در مردم صورت میگیرد تا چیزی شبیه به رخدادهای دیماه 96 در کشور شکل بگیرد.
مقام معظم رهبری در سخنرانیهای اخیر خود، کراراً درباره مسئله سیاهنمایی، بزرگنمایی از مشکلات کشور و عزم و تقلای دشمن برای عکس نشان دادن شرایط کشور هشدار دادهاند...
***
«آخوندی میآید»... برای حکومت بر تهران و گرفتن پول از مردم
«عباس آخوندی»، وزیر مستعفی راه و شهرسازی و از کاندیداهای جدی تصدّی پست شهرداری اصلاحطلبان برای تهران، روز یکشنبه گذشته طی سخنانی در هنگام ارائه برنامه خود در صحن شورای شهر گفته است:
اگر بپذیریم شهر یک سازمان اجتماعی است، باید بپذیریم این شهر، نیاز به یک نظام حکمروایی اجتماعی و شهری دارد. همواره اعتقاد داشتم نظام ایران به یک نظام حکمروایی شهری نیاز دارد و یکی از دلایل ناکارآمدیهای موجود در ایران و کیفیت نازل زندگی شهری این است که بحث حکمروایی شهری هنوز به رسمیت شناخته نشده است.
به گزارش مشرق، او همچنین تصریح میکند: در حال حاضر در ایران فقط یک نظام حکمروایی ملی و یک دولت مرکزی داریم و هیچ مفهومی به عنوان دولت محلی را تا این لحظه نپذیرفتیم.
آخوندی در کلیدیترین توضیح خود پیرامون ایجاد «حکومت شهری» میگوید:
«مفهوم استقرار نظام حکمروایی شهری این است که نظام محلی به دولت مرکزی و همچنین شهروندان خود پاسخگو باشد. بنابراین رویکرد من به شهرداری تهران ایجاد حکومت و حکمرانی محلی با شهرداری مستقل اما پاسخگو به شهروندان و دولت مرکزی است.»[2]
*مردم و افکار عمومی بایستی بدانند که یکی از سادهترین مقولاتی که در کنار مفهوم عجیب و مردود «حکومت شهری» وجود دارد، اخذ مالیات از مردم توسط شهرداری است.
به این معنی که حاکم یک حکومت شهری یقینا برای فعالیتهای خود از مردم پول خواهد گرفت و از آنجا که داعیه استقلال از حکومت مرکزی در منابع را دارد؛ پس علیالقاعده نگاهش به جیب مردم خواهد بود.
البته شاید باشند کسانی که این گفته تحلیلی را باور نداشته باشند...
در پاسخ به این باور و برای اتقان بیشتر بایستی این صحبتهای سال گذشته مرتضی الویری، فعال ستادی اصلاحطلب و عضو مبرّز شورای شهر اصلاحطلبان در گفتوگو با روزنامه شرق را یادآوری کرد که گفته بود:
«شهرداریها جزء حکومتهای محلی محسوب میشوند و این حکومتها، مالیات محلی کسب میکنند...حکومتهای محلی فعالیتهایی را برای زیست و زندگی مردم انجام میدهند. این فعالیتها علیالقاعده باید در پارلمان محلی تصویب شود که همان شورای شهر است. هزینه این زندگی روزمره را هم مردم باید خود پرداخت کنند و این هزینهها همان مالیات محلی است. ما در کشورمان از یک طرف دسترسی شهرداریها به بودجه دولتی را قطع کردیم. از آنطرف، مردم را ملزم به پرداخت واقعی هزینههای روزمره شهری نمیکنیم.»[3]
خوانش این اظهارات نشان میدهد که آخوندی چطور بصورت خواسته یا ناخواسته صحبتهای الویری را در صحن شورای شهر تکرار کرده است!
الویری در مقطعی دیگر نیز در همین رابطه تأکید کرد: «هر کسی در شهر تهران زندگی میکند، باید هزینه زندگی در آن را بپردازد. در تمام دنیا این امر مرسوم است که هزینه زندگی در شهرهای بزرگ بیشتر از حومه باشد، برای همین بسیاری تشویق میشوند در خارج از کلانشهرها زندگی کنند»[4]
گران کردن بیشتر شهر تهران و دست کردن در جیب مردم البته تنها یکی از نفحات حکومت شهری است که آخوندی و الویری بر آن تأکید دارند.
مباحث دیگری مثل تعدیل نیرو، خداحافظی با مدیریت جهادی و همیشه در صحنه، بیتوجهی به مقولاتی فرهنگی و ارزشی و تکرار صحنههایی مثل حضور شهردار نجفی در مجلس رقص دختران نوجوان نیز دیگر مقولاتی است که بایستی با شهردار شدن یک «حاکم شهری» به استقبال آنها رفت.
گفتنیست، روزنامه اصلاحطلب سازندگی چندی قبل درباره شرایط آخوندی نوشت: تیغ بازنشستگی شاید برای او هم تیز باشد.[5]
اصلاحطلبان شورای شهر قرار است از بین عباس آخوندی و پیروز حناچی، یک نفر را برای شهرداری انتخاب کنند...
***
کرباسچی: با قانون پوشش دانشگاه آزاد، فساد نابود نمیشود!
«غلامحسین کرباسچی»، دبیر کل حزب کارگزاران در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا با بیان اینکه برخی در داخل جنجالهای بیخود درست میکنند به مصادیق این جنجالسازی از نظر خود اشاره میکند و میگوید:
«در دانشگاه آزاد دستورالعملی تنظیم می کنند که آستین تا چه اندازه کوتاه یا شلوار و روسری تا کجا باشد. نظم و انضباط خوب است اما با این کارها فساد در جامعه نابود میشود؟ با این کارها برای رسانهها سوژه و خوراک تبلیغاتی علیه نظام تهیه می کنیم. این گونه رفتارها تهدیدها را به فرصت تبدیل نمی کند. جنبه های اقتصادی تحت تاثیر سایر عوامل است و هیچ وقت فشارهای اقتصادی و روانی از هم جدا نیستند و به عنوان مکمل روی هم اثر می گذارند.»[6]
*قوانین مربوط به پوشش، از بدیهیترین قوانین نهادهای جمعی است که پیش از انقلاب اسلامی در کشورهای اروپا و حتی آمریکا نیز جاری و ساری بوده است.[7]
در واقع مزید تعجب است که اصلاحطلبان با اینکه در عمده مبانی فکری، سیاسی و مدیریتی خود به غرب اشاره دارند اما چرا در این یک قلم چیزی نمیگویند و طوری رفتار میکنند که انگار، قوانین پوشش فقط مربوط به جمهوری اسلامی ایران و نهادهای جمعی این کشور است!
البته به نظر میرسد مسئله اصلی ستاد اصلاحات با دانشگاه آزاد و شخص دکتر ولایتی چیزی غیر از قوانین مربوط به پوشش باشد...
چه اینکه دکتر ولایتی طی سالیان گذشته دائما و در عموم حرکات و رفتارهای مدیریتی و سیاسی خود مورد هجمه اصلاحطلبان قرار داشته است.
در صحبتهای کرباسچی همچنین این نکته هم نامشخص است که وجود فساد و یا مشکلات اقتصادی دقیقا چه ربط و ارتباط وثیقی با قوانین مربوط به پوشش در یک دانشگاه دارد؟!
***