به گزارش مشرق، در سال گذشته با تصویب شورای عالی فضای مجازی در راستای حمایت از پیام رسانهای داخلی سندی با عنوان "سیاستها و اقدامات ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی" به اجرا درآمد. با داغتر شدن بحث فیلترینگ شبکهی پیامرسان خارجی تلگرام در زمستان سال گذشته، تقویت پیام رسانهای داخلی اهمیت بیشتری پیدا کرد و با اجرای قانون مسدودسازی تلگرام، هفت پیامرسان داخلی (سروش، گپ، آیگپ، بله، ایتا، بیسفون پلاس و ویسپی) توسط مرکز ملی فضای مجازی انتخاب شدند تا مورد حمایت دستگاههای مسئول قرار گیرند و با این حمایت تقویت شده و بتوانند نیازهای پیامرسانی مردم را برطرف کنند.
بیشتر بخوانید:
زمان تعیین تکلیف برای هاتگرام و تلگرام طلایی
اما به تازگی اعلام شد مرکز ملی فضای مجازی تصمیم گرفته است از 5 پیامرسان از 7 پیامرسان داخلی را از گردونه حمایت حذف کرده و فقط حمایت از دو پیامرسان داخلی سروش و گپ ادامه پیدا کند. در همین راستا گفتگویی داشتیم با عباس آسوشه معاون فناوری مرکز ملی فضای مجازی تا علت و جزئیات بیشتری از این تصمیم را جویا شویم. در ادامه میتوانید گفتگو با عباس آسوشه را بخوانید.
انتخاب گپ و سروش بر اساس 3 پارامتر طراحی، امنیت و اجرا
در ابتدا خودتان در خصوص این تصمیم جدید مرکز ملی فضای مجازی توضیح دهید.
در ابتدا از بین پیامرسانهای موجود، 7 پیامرسان انتخاب و تحت حمایت اولیه قرار گرفتند و در حمایت اولیه جلسات متعددی با آنها داشتیم و چندین نکته را تذکر میدادیم. یکی از نکاتی که مرتب تذکر داده میشد، ایجاد فضایی برای تعامل بین پیامرسانها بود، یعنی افرادی که در یکی از پیامرسانها هستند، برای اینکه پیامی را برای افرادی که در پیامرسانهای دیگر هستند، ارسال کنند، نباید دچار مشکل شده و روند خاصی را دنبال کنند و باید به سهولت انتقال پیام را انجام دهند. در نکته دوم علمکرد پیامرسانها و جلب رضایت مردم برای استفاده از آن پیامرسان بود و اینها موارد بسیار مهمی بود.
ما در همین مقطع 7 پیامرسان را از 3 محور اصلی شروع به ارزیابی کردیم و جلسات متعددی را در مورد محورهای مختلف با آنها برگزار کردیم. آن سه مورد شامل طراحی، امنیت (امنیت کاربر، امنیت سرور و امنیت ارتباطات) و عملکرد اجرایی بود که هر کدام از اینها اجزای مختلفی دارند. درمورد بحث اجرایی خودمان وظیفه رصد را بر عهده گرفتیم و 3 پارامتر در اولویت بود؛ اول تعداد کاربرانی که پیامرسان مورد نظر را نصب کرده بودند، دوم تعداد کاربران فعال در پیامرسان و مورد بعدی که مهمتر از 2 مورد قبلی بود، مقدار ترافیکی که پیام رسان توانسته بود به خودش اختصاص دهد و همچنین تعامل بین کاربرانش را جریان ببخشد.
بر اساس این 3 پارامتر اصلی یعنی پارامترهای طراحی، امنیتی و اجرایی یک فرمول را با ضریب اثر 40 درصد برای طراحی، 30 درصد برای امنیتی و 30 درصد برای بحث اجرا و موفقیت در آن ایجاد کردیم. بر اساس این 3 محور اصلی ما پیامرسانها را بررسی و امتیازدهی کرده و 7 پیامرسانی را که در مرحله اول مورد حمایت قرار گرفته بودند، رتبه بندی کردیم که رتبه اینها در 2 جلسه مختلف به پیامرسانها اعلام شد؛ البته به گونهای که رتبه یکی به دیگری مطرح نشد و تنها این موضوع با خود پیام رسان در میان گذاشته شد.
پس از مرحله اول حمایت، ما به این نتیجه رسیدیم که مردم نمیتوانند بین 7 پیامرسانی که استقلال ذاتی و کاری نیز با هم دارند، پخش بشوند، چون مردم به یک محیطی که به راحتی بتوانند در آن همدیگر را پیدا کرده و با هم ارتباط داشته باشند، نیاز دارند. بر اساس این مسئله و برای اینکه پیامرسانهای داخلی ما بتوانند اوج لازم را بگیرند و پیامرسانهای خارجی را که در اولویت قرار داشتند و یکتاسازی شده بودند را شت سر گذارن، در این مرحله به امکانات ترافیکی بیشتر، امکان پردازش و سرور بیشتر و به عبارت دیگر به ملزومات بیشتری نسبت به مرحله اول نیازمند خواهیم بود. بر اساس این در جلساتی که توسط کمیسیونهای عالی در مرکز برگزار شد، مقرر شد که پیامرسان اول و دوم (گپ و سروش) در لیست حمایتی جدید قرار گیرند و سایر 5 پیام رسان دیگر از لیست خارج شوند. البته منظورمان این نیست که 5 مورد دیگر باید حذف شوند؛ آنها مانند گذشته میتوانند با پلنهای کسبوکاری خاص خود به اقدامات و فعالیتهایشان ادامه دهند و کسی مانع آنها نشده و مجوز فعالیت از آنها صلب نخواهد شد، بلکه با توجه به مرحله دوم ما نیازمند هستیم که مقداری جهتدار و متمرکز حمایت را انجام دهیم.
بحث ارزیابی ما به اینگونه نیست که تمام شده باشد، ما مرتبا ارزیابی خواهیم کرد و مجدداً در دورههای 6 ماهه بر اساس پارامترهای ارزیابی، بازبینی را انجام میدهیم و اگر احیاناً 2 پیام رسانی که امروز اعلام شدهاند، نتوانند سرویس مطلوب را ارائه دهند، از 5 پیام رسان دیگر که بتوانند فعالیت را به گونهای صحیح انجام دهند، با ارتقا رتبه جایگزین میکنیم. به عبارت بهتر ما به دنبال این هستیم که مردم بتوانند یک خدمت قابل قبولی را از پیامرسان بگیرند و هر آن چیزی را که به عنوان نیاز در پیامرسان دنبال میکنند، به آن دست یابند.
گپ و سروش در اولویت دریافت خدمات دولت الکترونیک و خدمات بانکی
این 5 پیام رسان فقط از بسته حمایتی جدید محروم میشوند یا از حمایتهایی که تا الآن وجو داشته نیز محروم میشوند؟
حمایتها فقط شامل تجهیزات نمیشود بلکه بحث خدمات دولت الکترونیک، خدمات پرداخت و امثال اینها هم هست، اشکالی ندارد اگر پیامرسانی مثل "بله" با مجموعههای پولی و بانکی توافقی را ایجاد کرده باشد، ما مانع این کار نمیشویم ولی پیشنهاد ما برای ارائه مثلاً خدمات دولت الکترونیک، دو پیامرسان معرفی شده، هستند. این 2 پیامرسان هستند که قرار است هم از جهت سرور و هم از جهت ارتباطات اینترنتی و همچنین از جهت مکان قرارگیری و خدمات ابری در مرحله دوم حمایتهای جدی را کسب کنند تا بتوانند جایگاه خودشان را قویتر کنند و سرویسدهی به مردم را بسیار محکمتر انجام دهند.
اگر اتصال بین پیامرسانها برقرار میشد، تصمیم حذف 5 پیامرسان از گردونه حمایت گرفته نمیشد
اگر ارتباط ذکر شده بین پیامرسانها برقرار شود، مشکل تعدد پیامرسانها نیز مطرح میشد و شاید نیازی به این تصمیم نبوده است؟
درست است؛ ما در یک سال اخیر جلسات بسیاری را با دوستان داشتیم، حتی در مراحلی ما پیشنهاد راهحل دادیم و درجات مختلفی از ارتباط را به آنها پیشنهاد کردیم اما متأسفانه به جهت اینکه هر کدام اهداف تجاری خاصی برای خود قائل شده بودند، موفق نشدیم این اتفاق را عملی کنیم. هر زمانی پیامرسانها بتوانند این مشکل را حل کنند که اگر من در سروش هستم و شما در بله و بخواهیم ارتباطی را برقرار کنیم بدون مشکل و بدون انجام مراحل خاص، این کار صورت گیرد، آن وقت دیگر بحث جدا شدن و شقه شدن مردم مطرح نیست، مردم در 7 پیام رسان هستند ولی گویی در یک پیامرسان حضور دارند، چون هر فردی را در هر پیامرسان دیگر بخواهند به راحتی میتوانند به آن دسترسی پیدا کنند، اما در حال حاضر چنانکه در یکی از پیامرسانها هستید، اگر بخواهید اطلاعاتی را منتقل کنید حتماً باید وارد پیامرسان دیگری شوید و حسابی بگیرید تا این امکان برای شما فراهم شود.
در واقع موضوعی که در یک نقطه میتوان مدیریت شد، باید در 7 نقطه پیاده سازی شود و این بدین معناست که منابع را غیرمؤثر استفاده میکنیم، در صورتی که از منابع باید به گونهای موثر استفاده شود، چون مسائل ارتباطی کم هزینه نیستند و بنابراین موضوع باید رخ دهد.
یعنی اگر اتصال بین پیامرسانها برقرار می شد، ممکن بود تصمیم مرکز ملی چیز دیگری باشد؟
بله چون در آن زمان حکم پیامرسان واحد داشتند و اصرار ما هم بر این بود که اینها واحد بشوند.
منظور بر این است که آیا حمایت از همه آنها ادامه پیدا میکرد؟
بله چون در آن زمان یک پیامرسان محسوب میشدند؛ همانطور که مثال زدم، فرض کنید من در سروش هستم، اگر بخواهم به بله متنی ارسال کنم باید وارد بله بشوم، هر 50 میلیون کاربری که فرض کنید بخواهند در پیام رسان با هم حرف بزنند، هم باید در سروش باشد و همچنین در بله چون میخواهند با هم به انتقال پیام بپردازند. بنابراین قاعدتا این ارتباط بین این دو کار سادهای نیست و نمیگویم شدنی نیست اما از نظر مردم عادی ما که تخصص خیلی خاصی ندارند کار سختی خواهد بود، به خصوص که مردم ما که در 5 سال کار کردن با پیامرسان قبلی یاد گرفته بودند، در یک محیط هم کسب و کار، هم ارتباطات خانوادگی و مسائل کاری و درسی و فعالیتهای متنوع سیاسیشان را مدیریت کنند.
به این دو پیام رسان اول هم اعلام شد که خود را برای ارائه خدمات دولت الکترونیک که مردم لایق آن هستند و باید در اسرع وقت در اختیارشان قرار بگیرد، آماده کنند و همچنین مشکلاتی که در گذشته وجود داشته را به حداقل برسانند و مردم بتوانند به راحتی در این دو پیامرسان رفتوآمد کنند. اگر این اتفاق رخ ندهد و ما همچنان شاهد سختگیریهای بخش خصوصی در این زمینهها باشیم، مجددا تصمیم جدیدی خواهیم گرفت، چون ملاک تصمیم ما سهولت و استفاده مفید مردم هستند که باید در این سیستم راضی باشند. ما این را قبول نمیکنیم که بخش خصوصی راضی شود و کسبوکارش را رونق بخشد و مردم از عملکرد آنها ناراضی باشند.
باید بخش خصوصی یاد بگیرند با هم تعامل کنند
پیامرسان " بله "که از نظر خیلیها مورد بهتری است، چرا در بین این دو نیست؟ امکان اینکه سه پیامرسان منتخب میشد تا بله هم در بین آنها باشد، نبود؟ آیا اینکه بله با تجربیات بانکی فراوان کنار گذاشته شود، درست است؟
با همین استدلال میتواند گفته شود که 4پیام رسان انتخاب شود، اولین بار که به این نتیجه رسیدیم، 4 مورد اول را برای توضیح بیشتردعوت کردیم، اما با بحثهای کارشناسان متعدد و کمیسیون عالی که از دستگاههای مختلف میآمدند، نتیجهگیری شد به همان دلیلی که 7 تا زیاد است، 4 پیامرسان هم زیاد است و باید 2 تا انتخاب شود تا رقابت جدی شود. ما میخواهیم بخش خصوصی رقابت کردن را یاد بگیرد و آن را جدی بداند و احساسی مبنی بر این نداشته باشد که اگر در لیست 7 موردی ورود پیدا کرده تا ابد در آن لیست باقی میماند، هرچند که نتواند اقدامات مؤثری انجام دهد.
البته اگر پیامرسانی مانند بله، با همکاری یکی از بانکها خدماتی را ارائه میکند، ما مانع آن نمیشویم بلکه توصیه میکنیم خدمات دولت الکترونیک، خدمات پرداخت و سایر موارد در این دو پیامرسان خلاصه شود. هدف ما این است که پیاام رسانها و در کل بخش خصوصی یاد بگیرند با هم تعامل کنند و در رشد و نمو یک مفهوم به یکدیگر کمک کنند تا اینکه یکدیگر از دور رقابت خارج کنند. بنابراین دو پیام رسان منتخب تصور نکنند که تا ابد در رتبه اول و دوم هستند و بدانند که 6 ماه بعد دوباره ارزیابی میشود تا ببینیم به ازای حمایتی که صورت گرفته، چه امکاناتی برای مردم فراهم شده و اگر امکانات لازم برای کاربران فراهم نشده باشد، از لیست منتخب خارج خواهند شد.
هیچ مشکل فنی برای ارتباط بین پیامرسانها وجود ندارد بلکه خودشان نمیخواهند
با توجه به اینکه موضوع ارتباط بین پیامرسانها مطالبه مردم هم هست، آیا از نظر فنی قابل اجرا است؟ ملزوماتش چیست؟ مشکل اصلی تا الآن چه بوده است؟
مشکل فنی وجود ندارد، به این دلیل که در بررسیهای فنی صورت گرفته هم از جهت تیم کارشناسی گروه بسیار خوبی تشکیل دادند و همچنین عمده آنها دارای بهترینها در حوزه فنی هستند. خواست کسبوکاری آنها مهم است، یعنی این نکته که زمانی کسبوکاری در کنار شما قرار می گیرد، احساس کند شما دلیلی برای افزایش سرعت رشد آن هستید تا اینکه در کنار شما احساس سنگینتری داشته باشد و سرعتش به مرور کم شود. دستیابی به بلوغ تجاری، یعنی در این حوزه به یکدیگر کمک کنیم و آن چه از سود و منفعت به دست میآید را با هم تقسیم کنیم، به جای آنکه فقط مال را به خود اختصاص دهیم. شاید اشاره کنید که انتخاب دو پیامرسان موجب از بین رفتن این رقابت میشود ولی ما محیط رقابت را فراهم کردهایم و اکنون دو پیام رسان انتخاب شدند که شاید در ارزیابی 6 الی 8 ماه بعد، دیگر در لیست حمایتی نباشند و پیامرسان دیگری جایگزین شوند.
وقتی قرار مبنی بر این است که فقط از این دو پیام رسان حمایت شود، به طور طبیعی از این پس آن دو موفقتر خواهند بود و نتیجه بررسی 6 ماه بعد از الآن مشخص است، اینطور نیست؟
لزومی ندارد چون ما 7 پیام رسان را حمایت کرده و زمانی که آنالیز را انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که بعضی از آنها در رتبه هفتم قرار دارند. به عنوان مثال بله با توافق دوجانبه فعالیتهای بانکی را به خود اختصاص داد و امکانات بانک ملی را کسب کرده است اما در آنالیزی که انجام شد نتوانست رتبه دوم را کسب کند. ما هیچ مشکلی با مجموعهای نداریم، چون به هیچ بخشی وابستگی نداریم. برای ما فرقی ندارد کدام پیامرسان اول یا دوم باشد، تنها مورد مهم برای ما این است بدانیم مردم به کدام پیامرسان اقبال نشان میدهند و همچنین کدام را بیشتر استفاده میکنند و نکته مهمی که باید مدنظر داشت این است که مردم در کدام ابزار امنیت کاربری بیشتری دارند و اطلاعاتیشان بیشتر مورد توجه واقع میشوند.
راهی که تلگرام در یکسالونیم رفت، پیامرسانهای داخلی در سه ماه رفتند
بسیاری از پیام رسانها اظهار کردند که اگر مردم از ابزار ما استفاده میکردند، قادر بودیم از نظر فنی رشد کنیم اما به خاطر عدم اجرای درست فیلترینگ تلگرام و فعالیت هاتگرام و تلگرام طلایی، نتوانستیم کاربر جذب کرده و پیشرفت کنیم. آیا اگر کاری میکردید تا این موارد برطرف شود بهتر نبود؟
من معاون فناوری مرکز ملی هستم، 20 سال در این حوزه کار کردم و همچنین در این حوزه متخصص هستم و طبق اعتقاداتم باید بگویم که تمام بچههای ما توانایی لازم را دارند، حال یکی کمتر و یکی بیشتر و نکتهای که وجود دارد این است که آیا ما میتوانیم این توانهای فنی را مدیریت کنیم. کاری که تلگرام در یک سال و نیم انجام داد و در اوایل کار خود توانست تعداد کاربرها را به 10 الی 15 میلیون برساند، پیامرسانهای ما در کمتراز3 ماه انجام دادند و خودشان را به 15 میلیون کاربر رساندند. بنابراین بچههای ما توانایی دارند اما یک سلسلهای از دلایل در کنار یکدیگر قرار گرفته که بعد از موفقیتی که داشتیم، ما را با کمی افول مواجه کرد و مجبور شدیم کمی بازار را سرد کنیم. هاتگرام و تلگرام طلایی و همچنین امثال آنها یکی از آن دلایل بوده و نه عمده دلایل و همچنین روشهای مبارزه با فیلترشکنها از دیگر دلایلی بود که میتوان نام برد.
همچنین لزوم کسبوکار و پولی که باید در این حوزه به غیر از وامهایی که به آنها داده شده بود، تزریق میشد، لازم بود اما نکته آخر که مهمتر از3 مورد قبل است، بیتجربگی دوستان و جوانان ما در حوزه کسب و کار است. بچههای ما از جهت فنی چیزی کم ندارند اما طبق باور خودشان و ما، در حوزه کسبوکار در این حد و اندازه بیتجربهاند و در اینجا به کمک نیاز دارند. ولی این کمک زمانی صورت می گیرد که فرد کمککننده احساس کند کمکش نتیجه میدهد، چون منابعی که در اختیار وزارتارتباطات یا دولت است، جزئی از اموال بیتالمال بوده و متعلق به مردم است و زمانی که قرار است آنها را اختصاص بدهیم، باید اول بررسی کنیم که آیا مردم استفاده بهینه از آن را دارند. صرف اینکه یک بخش خصوصی مورد حمایت قرار گرفته، به این منظور که مردم میتوانند از آن استفاده کنند یا خیر منطقی به نظر نمیرسد، بنابراین حمایت کننده به این نتیجه رسید که مردم اولویت هستند و این تصمیم را گرفت.
واقعاً نمیشود تقصیر را به گردن یک مجموعه انداخت، سلسلهای از دلایل وجود داشته ولی من اصلاً معتقد به این نیستم که ما موفق نبودیم، ما در آغاز که حتما موفق بودیم و در مراحلی از راه کمی افت داشتیم ولی اگر آمار و ارقام را بررسی کنید، متوجه میشوید که شرایط قبل از شروع حرکت اصلی پیامرسانهای داخلی با الآن بسیار فرق کرده است. با بیان این حرفها شاید روی جوانان ما تأثیر خوبی نداشته باشد، هرچند که آنها همواره با پشت گرمی و با اصرار خاص خود پشت قضیه میایستند و همه را قانع میکنند که ما میتوانیم و حتماً میتوانند.
همه این مقدار کاربر که در پیامرسانهای داخلی هستند، در همان چند هفته اول فیلترینگ وارد شدند و قبل و بعد آن، ورودی صورت نگرفت. آقای فیروزآبادی گفتند مواردی مانند هاتگرام و تلگرام طلایی به زودی حل خواهد شد اما روند فعلی چنین چیزی را نشان نمیدهد. نظر شما در این مورد چیست؟
انشاءالله با تصمیماتی که در سطح بالای کشور برای هاتگرام و تلگرام طلایی گرفته شده که من از اعلام آن معذورم، اگر اجرا شوند، امیدواریم به زودی دوباره این سیر به سوی بالا حرکت کند. در همین جا به پیام رسانهای منتخب هم میگویم که آماده سیر صعود دوم باشند چون حجم مردم برای استفاده از پیامرسانهای داخلی در فاز دوم بسیار حجیمتر از فاز اول خواهد بود.
مرکز ملی فضای مجازی و سروش و گپ برای موج دوم برنامهریزی کردهاند؟
برنامه ریزی بدین صورت شده که سروش خودش را تا الآن تقویت کرده و ما برنامهای از آن گرفتهایم که نشان میدهد تقویت جدی در سختافزار و تغییرات جدیدی در نرمافزار خود به وجود آورده است. قابل ذکر است گپ نیز چنین است و در این مدت شاید باید گفت یک فرصتی به بچهها دادیم تا خود را بازیابی مجدد کنند و در پله دوم بتوانند موفقتر از قبل ظاهر شوند. مطمئن باشید انشاءالله خداوند کمک میکند که ما این موفقیت را ببینیم.
با توجه به اینکه ارائه خدمات دولت الکترونیک روی پیامرسانها مطالبه پیامرسانها هست و در کل هم اقدامی خوبی برای رجوع مردم به آنهاست، چرا تا الآن این اتفاق رخ نداده است؟
تا الآن دستگاههای دولتی نگران بودند که اگر با پیام رسان A این کار را کنند، سیستمهای نظارتی و بازرسی با آنها برخورد می کند که چرا از پیام رسان B استفاده نکردهاید و باید به صورت مساوی سرویسها را توزیع کنید. الآن ما میگوییم سروش و گپ از طرف ما حمایت جدی میشوند و مجموعههای دولتی بین این دو پیام رسان انتخاب خود را انجام دهند. خیلیها بین همین دو مورد، سرویسهایشان را آماده کرده بودند اما دست نگه داشته بودند که مورد سؤال از طرف سیستمهای نظارتی کشور واقع نشود.
مرکز ملی فضای مجازی چرا با تأکید بر این موضوع و برنامهریزی برای آن، در این زمینه ایفای نقش نمیکند؟
مرکز ملی فضای مجازی نباید کاری کند، ما اعلام کرده بودیم که این اتفاق رخ دهد و دستگاهها اقدامات خود را شروع کردهاند و گامهایی را برداشتهاند اما به دلیل نگرانی که داشتند، خیلی پیش نرفت و به مرحلهای نرسید که با مجوز به اجرا برسد. در مرحله جدید این اتفاق در حال رخ دادن است.