به گزارش مشرق، هر ساله در راهپیمایی اربعین شاهد اجتماع عظیم مسلمانانی هستیم که از نقاط مختلف دنیا خود را به کشور عراق میرسانند تا در این حرکتِ بزرگ شرکت کنند. اکنون چند سالی است که شاهد حضور میلیونی زائران ایرانی در این اجتماع بزرگ هستیم. حال باید دید که وقتی چنین اجتماع بزرگی در دسترس ما قرار گرفته، ارگانهای فرهنگی برای چنین مخاطبان میلیونی چه کردهاند و چه خواهند کرد.
امسال یکی از ارگانهایی که در زمینه فعالیتهای فرهنگی برای اربعین، کارهای مهمی انجام داده، مجموعه فرهنگی و هنری ماوا است. برای آشنایی بیشتر با کارهایی که مجموعه ماوا برای اربعین انجام داده با چند تن از هنرمندان این مجموعه نشستی برگزار کردیم.
بیشتر بخوانیم:
نماهنگ/ "قاصدک" به مناسبت هفته کتاب
عکس/ اجرای سرود نمایش به سه زبان در عمود ۹۷۵
طاهر ده پهلوان تهیه کننده نمایش سرود حسین(ع) عشق بین المللی در موکب سفیرآفتاب، قاسم عوض بیگی کارگردان نمایش سرود حسین(ع) عشق بین المللی در موکب سفیرآفتاب، مجتبی رضوانی مسئول پروژه فلش ماب خیرالاحباب و محمدجواد توسلی روابط عمومی مرکز ماوا مهمانان ما بودند تا درباره فعالیتهای مجموعه ماوا در اربعین حسینی به صحبت بپردازیم. در ادامه بخش نخست این نشست را میخوانید و در روزهای آینده بخش دوم این نشست هم منتشر خواهد شد:
طاهر دهپهلوان: ما در مسیر نجف تا کربلا – عمود 975 موکبی را راه انداختهایم که فضای ظاهریش به صورت صحنه(استیج) است. حدود سه سال است که این موکب را برپا میکنیم. ما دوست داریم این موکب استراحتگاه موقتی برای زائران باشد.
یک کامیون داریم که بدنهاش تبدیل به صحنه(استیج) میشود. کار ما اجرای سرود است. در دو سال گذشته این سرودها را با نمایش همراه کردهایم. اجرای سرودها هم به دو زبان فارسی و عربی انجام میشود.
ما در روز پنج اجرا داریم. هر اجرا را حدود 2 تا 3 هزار نفر از زائران اربعین میبینند. امسال گروه سرودی متشکل از هفت نفر داشتیم که در کنارشان تیمی یازده نفره به اجرا همزمان نمایش میپرداختند. استقبال زائران عربزبان و زائران ایرانی استقبال بسیار خوبی از اجراهای ما داشتند. همچنین زائرانی که از دیگر کشورها آمده بودند هم اجراهای ما را با اشتیاق میدیدند.
قاسم عوضبیگی: من دومین باری بود که امسال در موکب سفیر آفتاب حضور داشتم. سال گذشته بنا بر این شد که همراه با کار سرود، حرکات نمایشی هم داشته باشیم. امسال در فرصتی که داشتیم بار نمایشی کار را بیشتر و بهتر کردیم. شش سرود برای این اجراها انتخاب شده بود که محتوای این سرودها شامل و موضوعهای اربعین، زائرین اربعین و حماسهی عاشورا و موضوع مقاومت بود. در نهایت هم به موضوع تشکر زائران ایرانی از عراقیهایی میپرداختیم که خُدام زائران ایرانی بودند.
شعار ما در این سرودها «حسین عشق بینالمللی» بود. طرحهای نمایشی که برای این سرودها آماده شد، حول همین محرها بود.حلقه وصل سرودها، صحنههای نمایشی بود. در واقع نخِ حلقه وصل بین سرودها کارهای نمایشی بود.
مجتبی رضوانی: موسسه ماوا حرکتی را با عنوان «فلش ماب» طراحی کرد که ترجمهاش قرار دسته جمعی هدفمند است. ما ترکیبی از دو گروه سرود طراحی کردیم که میانگین سنی اعضایش از 18 سال تا 70 سال بود. گروه سرود موعود از شهر دلیجان و گروه سرود الغدیر از قم، قطعه «خیرالاحباب» را به زبان عربی آماده کرده بودند. سالهای قبل هم کلیپ این سرود ساخته شد و در میان جهان عرب مورد استقبال قرار گرفت. در فرم جدید این سرود را به صورت میدانی برای موکبداران عراقی اجرا کردیم. ما از عمود یک تا خودِ شهر کربلا پروژه «فلش ماب» را با حضور گروههای سرودی که نام بردم اجرا کردیم و در موکبهای مختلف سرود «خیرالاحباب» را برای موکبداران عراقی خواندیم.
ما در مسیر پیاده روی با تجهیزات همراه و تیم تصویربرداری به طور غیرمنتظره وارد موکبها میشد و برای موکبدارانی که مشغول خدمت به زائران بودند، برنامه اجرا میکردند. این سرود به گوش عراقیها آشنا بود اما شاید تصور نمیکردند که در ایام پیاده روی اربعین، گروهی حرفهای بیاید و با تجهیزات حرفهایشان این سرود را برای آنها بخوانند.
مجتبی رضوانی: واکنشهای بسیار خوبی از عراقیها دیدیم. حدو 50 اجرا در مسیر پیاده روی اربعین انجام دادیم و تقریبا در همه این موکبها بازخوردهای بسیاری خوبی داشتیم. به نظرم این کار هنری تاثیر خوبی در اتحاد دو ملت ایران و عراق داشت. همه در همایش بزرگ اربعین در مسیر اباعبداله بودند و به طور حتم این نقطه اشتراک مهمی برای ملت ایران و عراق است.
ما در حرکت و در طول مسیر سرودمان را برای موکبداران اجرا میکردیم، اما دوستانمان در عمود 975 ثابت بودند.
همراه گروه سرود ما، تیم تصویربرداری حضور داشت که سعی میکرد این اتفاقها را ثبت کند. البته تیم تصویربرداری تلاشش این بود که با فاصله در صحنه حضور داشته باشد و اتفاقهایی که آنجا رخ میدهد را تحت تاثیر قرار ندهد. تیم تصویربرداری حدود 30 اجرا را در طول مسیر ضبط کرده است.
پس از 30 اجرا، تصمیم گرفتیم که گروه سرود بدون تیم تصویربرداری وارد عمل شود و اجراهایش را برای موکبداران انجام دهد. به هر حال وقتی تیم تصویربرداری نباشد، بدون شک اثرگذاری و نابتر شدن این اتفاق بیشتر میشود.
طاهر دهپهلوان: ما هم حدود 50 اجرا داشتیم. طی 10 روز و روزی پنج بار روی صحنه میرفتیم. ساعت 7:30، 9:00، 10:30، 15:30 و گاهی هم قبل از اذان مغرب اگر فضا اجازه میداد اجرا میکردیم و بعد از اذان مغرب هم معمولا اجرایی برای زائران داشتیم.
بیشترین استقبال در اجراهایی صورت میگرفت که ساعتهای 9:00 صبح، 15:30 و بعد از اذان مغرب انجام میشد.
تمام سرودهایی که در این مدت اجرا شد، از تولیدات موسسه ماوا هستند. از یک ماه پیش از اربعین، در سالن سرچشمه، تمرینهای ما با نظارت آقای دهپهلوان شروع شد. عمده کار سرودها را گروه سرود شهید فرجی انجام داد.
گروه سرودمان هفت نوجوان و چهار بزرگسال بودند.
قاسم عوضبیگی: گروه نمایشی ما از یازده نفر تشکیل شده بود. برای سناریویی که داشتیم لازم بود که اعضای گروه از سنهای مختلف باشند. همهی اعضای گروه ما تجربه بازی در نمایشهای حرفهای داشتند اما برای این کار با قلبشان آمدند. شرایط کار در پیاده روی اربعین بسیار دشوار است و بازیگران باید با عشق قلبی بیایند که بتوانند سختی کار را تحمل کنند. ما حدود یک ماه در تهران تمرین کردیم تا همه چیز آماده اجرا شود.
قبل از اجراهای رسمی، در همان عمودِ 975 با یک یا دو تمرین به اجرای نهایی رسیدیم. جالب اینکه در تمرینهایی که داشتیم هم مخاطبان بسیاری حاضر میشدند و تمرینها را میدیدند. وقتی این استقبال را دیدیم، بلافاصله اجراهای رسمی را شروع کردیم.
برخی از صحنههای نمایشی ما فقط پرفورمنس بود. برخی از صحنهها هم به گونهای بود که گویی مخاطب کلیپی زنده را میدید. یعنی سرود و موسیقی اجرا میشد و بچههای بازیگر سناریویی را بازی میکنند.
قاسم عوضبیگی: در سرود مقاومت، صحنهای داشتیم که بازیگران ضمینهسازی برای شروع موسیقی را ایجاد میکردند و بخشی از کار بر روی السیدی نمایش داده میشد. یعنی فیلمی بود که از قبل و در تهران ضبط کرده بودیم و از طریق السیدی پخش میشد و ادامهی همان فیلم به صورت نمایش اجرا میشد. ما از این تنوع تصاویر برای تنوع کار استفاده کردیم.
در آنجا خیلی از مخاطبان ایرانی و حتی عراقی نیستند. به همین دلیل در طراحی حرکات نمایشی سعی کردیم از نمادهایی استفاده کنیم که بینالمللی است و همه آن را درک میکنند. مثلا برای نشان دادن نقش «شمر» که یک شخصیت منفی است، از المانهای این نقش در تعزیه استفاده کنیم. وقتی کار تمام میشد، مردمان بزرگ و کوچک میآمدند و شمر را به همدیگر نشان میدادند. این نشان میداد که ما به هدفمان رسیدهایم و همهی مخاطبان نقش شمر را دریافتهاند.
در اجراهای بعد از اذان مغرب امکان نوری زیادی نداشتیم، اما به نظرم موفقترین اجراهایمان پس از اذان مغرب انجام میشد. در نهایت حدود پنج اجرای بعد از اذان داشتیم. در این اجراها هم جذابیتهای بصری خوبی داشتیم و هم از نظر جذب مخاطب بسیار موفقتر بودیم.
شرایط میدانی آنجا بسیار دشوار بود، اما با پیگیریهای دوستانمان در موسسه ماوا، هر چیزی که لازم داشتیم در اختیار ما قرار گرفت. مثلا یک صحنه داشتیم که میبایست در آن صحنه باران میآمد. با طراحیِ گروه دکورسازی که داشتیم، امکان این فراهم شد که در اجراهایمان به اندازه 15 ثانیه بارش باران را داشته باشیم. در صحنه دیگری لازم بود که یک اسب سفید داشته باشیم تا با گریمی که روی اسب انجام میشود، مانند آن تابلوی معروف استاد فرشچیان، فاجعهی پس از ظهر عاشورا را نشان دهد. یعنی اسبی که بدون سوار میآمد و بدنش خونی بود و به مخاطب نشان میداد که فاجعه رخ داده است و دیگر کار از کار گذشته است.
خوشبختانه با پیگیریهای آقای دهپهلوان ما در صحنه اسب سفیدی در اختیار داشتیم تا این صحنهی تاثیرگذار را برای مخاطب نمایش دهیم. آنجا و در آن شرایط داشتن یک آب معدنی هم دشوار است، اما خوشبختانه ما توانستیم در آن صحنه اسب داشته باشیم.
توجه به همین جزئیات مهمترین عامل برای موفقیت این سرود – نمایش بود. خیلی از دوستان فکر میکنند که وقتی در این شرایط میخواهند کاری انجام بدهند، باید به حداقلها بسنده کنند. اما تجربهی ما نشان میدهد که با تلاش و کوشش و پیگیری میشود که جزئیات بسیاری را برای نمایش فراهم کرد.
یک صحنه داشتیم که با صدای باد همراه بود. به این نتیجه رسیدیم که اگر فقط صدا باشد، برای مخاطب باورپذیر نیست. با دمندههایی که فراهم کردیم، طوفان مصنوعی بر روی صحنه ایجاد میکردیم. هیچ وقت به این نکته بسنده نکردیم که تنها با افکت و صدای باد، تماشاگر متوجه وقوع طوفان میشود.
محمدجواد توسلی (روابط عمومی ماوا): مرکز ماوا طی 2 سال گذشته و از ابتدا ورود به این عرصه تمام توان خود را بکار گرفت و با بسیاری از چهره های مطرح موسیقیایی کشور ارتباط برقرار کرد تا در کنار تولید آهنگ ها و نماهنگ هایی با مضامین ارزشی بتواند ارتباطات خود را با سلبریتی های عرصه موسیقی نیز مستحکم کند و امروز مرکز ماوا مدعی است که توانسته با بسیاری از چهره های سرشناس عرصه موسیقی کشور همکاری موفق داشته باشد.
«ماوا» معتقد است عرصه موسیقی یکی از ابزارهای مهم برای گسترش مفاهیم ارزشی و اسلامی برای نسل امروز است و در همین راستا تلاش کردیم تا با شناسایی و توانمندسازی موسسات و یا استعدادهای جوان و خودجوشی که در عرصه موسیقی توانایی رشد و تاثیرگذاری دارند به رویش های این عرصه کمک کنیم و موسسه «سفیر آفتاب» یکی از این استعدادهاست که نه تنها در ایام اربعین حسینی بلکه در موارد متعددی وارد میدان شده است و در سطح شهر به اجراهای پاتوقی سرود نمایش پرداخته است.
اجراهای پاتوقی که در سال گذشته با موضوعات مختلفی چون اقتصادمقاومتی، استقبال از پیکر شهید حججی و سرود-نمایش راه ناتمام که به مناسبت دهه فجر در میادین و پارک های شهر تهران اجرا شد که با استقبال خوبی هم از سوی مردم همراه بود، و شما ماحصل تلاش ها و اجراهای متعدد پاتوقی گروه «سفیر آفتاب» را در ایام اربعین حسینی در موکب سفیر آفتاب در عمود 975 و با موضوع حسین(ع) عشق بین المللی مشاهده کردید.
اوایل سال گذشته بود که ما جلسات بسیاری برگزار کردیم تا برای برنامههایمان در اربعین برنامه ریزی کنیم. از همان ابتدا قرار بر این شد که تمرکزمان را بر روی میزبانی و خدمت رسانی مردم عراق نسبت به زائران عراقی قرار دهیم. علت انتخاب این تیتر برای فعالیتهایمان هم این بود که در همان زمان، مقام معظم رهبری در یک سخنرانی فرموده بودند که میزبانی را از مردم عراق نگیرید و ضمن حمایت از آنها از مردم عراق تشکر کنید.
سال گذشته نماهنگ «خیرالاحباب» را تولید کردیم که با استقبال مردم عراق همراه شد و کامنتهای خیلی خوبی از مردم عراق داشتیم. تلویزیون عراق هم این نماهنگ را پخش کرد.
پس از این اتفاقها قرار شد که کارویژهی امسال ما همین تقدیر و تشکر از میزبانیِ مردم عراق در راهپیمایی اربعین باشد. سرود خیرالاحباب را موکب به موکب و عمود به عمود برای موکبداران اجرا کردیم و بخش دیگری از کار را در پکیج کاملی قرار دادیم که در موکب سفیر آفتاب اجرا میشد. در این موکب یکی از محورهای اصلیمان تقدیر و تشکر از موکبداران عراقی بود.
در موکب سفیر آفتاب اتفاق جالبی افتاد. خانوادهای از عربستان آمده بودند. مادرِ خانواده میگفت که نمایش ما را دیده است و روح استکبار ستیزی که در این نمایش بوده مرا بسیار تحت تاثیر قرار داده است. این مادر میگفت پس از زیارت کربلا میخواستیم مستقیم به کشورمان بازگردیم، اما برای دیدنِ دوبارهی نمایش شما، باز هم با بچههایم به اینجا آمدیم تا این نمایش را باز هم ببینیم.
خوشبختانه سرودهای ما به دو زبان فارسی و عربی اجرا میشد و ترجمه تمام این سرودها به صورت همزمان از طریق السیدیهایی که داشتیم برای مخاطبان پخش میشد.
بچههای بومی عراقی در تمام اجراهای ما حاضر بودند و کار به جایی رسیده بود که تمام سرودها را با تیم اجرایی، همخوانی میکردند.