مهمترین موضوعى که بنده توقّع و اهتمامِ به آن دارم، انتخابات است. البته انتخابات میدان رقابت است و افراد بایستى با هم رقابت کنند؛ رقابت سالم. هر کس که به این نظام معتقد و پایبند است، مىتواند وارد میدان انتخابات شود.
کسانى که این نظام و قانون اساسى را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بایستى بدانند که از نظر این ملت آمدن آنها به مجلس خطاست. معلوم است کسانى که این قانون اساسى و این ملت و کارها و شعارها و راه و اهدافش را قبول ندارند، نباید به مجلس بیایند؛ اما آن کسانى که نظام، اسلام، قانون اساسى و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآمیز.
این جناحها و خطوط و احزاب هم از نظر بنده اعتبارى ندارند. بعضى خودشان که کشمکش مىکنند هیچ، سعى مىکنند که رهبرى و دستگاههاى نظام را هم وانمود کنند که در دعواهاى جناحى و خطّىِ اینها واردند! این مطلب درست نیست. بنده حزب و شخصیت نمىشناسم؛ بنده این را مىشناسم که کسى که مىآید به مجلس، باید با تقوا باشد.
اوّلین شرط تقواست: «انّ اکرمکم عنداللَّه اتقاکم(8)». دیگر این که باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعى و همّت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضدّ فساد هم باشد و با فساد مالى و اقتصادى بهشدّت و بهجد، از بُندندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند.
اقبال مردم زیاد بود و به میزان زیادى کشور را بیمه کرد، دشمن را مأیوس نمود و مواردى از توطئههاى سیاسى را که آنها داشتند خنثى کرد. البته آنها از راه دیگرى وارد شدند. آنها بعد از انتخابات هم شروع کردند که تحلیلهاى نادرست روى انتخابات بگذارند. طبیعى است که دشمن از این کارها مىکند. از دشمن که انتظارى نیست.
امروز هم صرف نظر از اینکه چه کسى از صندوق رأى بیرون خواهد آمد، چه کسى انتخاب خواهد شد و چه کسانى مسؤولیت را بر دوش خواهند گرفت - این در درجه دوم است - باید همه در انتخابات شرکت کنند. من در انتخابات ریاست جمهورى هم همین را به مردم گفتم. اینکه چه کسى انتخاب شود، مسأله اوّل نیست؛ مسأله دوم است.
نگاه ميكنند تا ببینند آیا مردم در صحنه حضور دارند یا نه. اگر دارند، مثل گذشته نميشود با این نظام كاري كرد و اگر حضور مردم ضعیف شود،آن وقت استنتاج ميكنند كه بین مردم و نظام فاصله افتاده است. در این صورت راه را براي دخالت و سلطه و پنجه انداختن دوباره بر كشور هموار ميبینند. از این جهت متوجه انتخاباتند.
پس اهمیت اول انتخابات به خاطر این است كه انتخابات سنگر كشور است، حضور مردم در پاي صندوق هاي راي، مصونساز سرنوشت ملت و مردم است و دشمن را از تعرض و تجاوز و پررویي بیشتر بازميدارد.
جهت دوم اهمیت انتخابات مجلس این است كه شما با انتخاب نماینده مجلس، در واقع سرنوشت كشور را در چهار سال آینده رقم ميزنید. انتخابات مجلس مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود و كشورشان است، چون مجلس مركز قانونگذاري است. قانون یعني جادهاي كه باز ميشود تا مسوولان اجرایي از آن جاده حركت كنند و با تلاش خود گوشه و كنار و زوایاي كشور را آباد و اصلاح كنند. این جادهبازكني به عهده قانون است و قانون را هم نماینده شما در مجلس وضع ميكند. بنابراین مجلس خیلي مهم است. علاوه بر این، طبق قانون اساسيِ ما، مجلس ناظر بر دولت است. اگر دولت در جایي بد و یا كج حركت كند، پا در راه نادرستي بگذارد و خداي نكرده سوء استفادهاي بشود و فسادي به وجود آید، مركزي كه ميتواند جلوی فساد و انحراف را بگیرد، مجلس است. ببینید چقدر مهم است! این مجلس با آرای مردم تشكیل ميشود. هرچه آراء بیشتر باشد، مجلس قويتر خواهد شد. شما وقتي كسي را صالح و شایسته دانستید و او را به مجلس فرستادید ، توانستهاید بخشي از توان خود را در ساختن و پیشرفت آینده به كار بگیرید، اهمیت مجلس از اینجاست. لذا مردم براي مصالح خود، مصالح كشور و مصالح نظام باید نگذارند انتخابات از آن شكوه و عظمت خودش بیفتد.