کد خبر 929089
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۹
موسوی‌خوئینی‌ها

رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در بخش سوم گفت‌وگوی خود با یک رسانه دولتی به تغییر رویکرد اصلاح‌طلبان نسبت به هاشمی در دو دهه اخیر و ماجرای انتخاب رهبری در سال ۶۸ پرداخته است.

به گزارش مشرق، سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها، رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، در گفت‌وگویی که با خبرگزاری ایرنا (خبرگزاری رسمی دولت) داشته است به تشریح رویکردها و کنش‌گری‌های سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی در دوران حیاتش پرداخت.

بیشتر بخوانید

۱۰ ناگفته موسوی خویینی‌ها از هاشمی رفسنجانی

افشاگری بی‌سابقه موسوی خویینی‌ها: هاشمی به دنبال مهندسی انتخابات بود

موسوی خویینی‌ها که در سالهای پیش و پس از انقلاب ارتباط نزدیکی با مرحوم هاشمی داشته، برای اولین بار اظهاراتی درباره رویکرد هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست مجلس و همچنین ریاست جمهوری وی بیان کرده است.

رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در این گفت‌وگو روایتی از آخرین نماز جمعه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ که به‌امامت هاشمی اقامه شد، بیان می‌کند.

وی همچنین به بیان دیدگاه هاشمی نسبت به ملی‌مذهبی‌ها و علت بازداشت گروهی از منسوبین به این طیف در دوره ریاست جمهوری هاشمی پرداخته است.

موسوی خوئینی‌ها در این گفت‌وگو با بیان خاطره‌ای از آذری قمی (دادستان تهران در سالهای ابتدایی انقلاب) هاشمی را "چپ سوپر رادیکال" معرفی می‌کند.

روز گذشته بخش سوم این گفت‌وگو توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی منتشر شد. موسوی خوئینی‌ها در این بخش به علل تغییر رویکرد اصلاح‌طلبان نسبت به مرحوم هاشمی و نزدیک شدن مواضع جریان اصلاحات به وی در دهه اخیر پرداخته است.

موسوی خوئینی‌ها همچنین گریزی به جلسات بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸ و نحوه اداره این جلسات توسط هاشمی زده است.

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به روزهای منتهی به رحلت امام‌خمینی (ره) و متعاقب آن جلسه مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب جانشین حضرت امام (ره)، گفته است که رهبر معظم انقلاب بهترین گزینه ممکن برای جانشینی امام خمینی بوده است.

در ادامه به بیان ۱۰ نکته مهم بخش سوم اظهارات موسوی خوئینی‌ها می‌پردازیم.

۱. هاشمی اساساً با جناح چپ میانه خوبی نداشت

آقای هاشمی، در دوران ریاست جمهوری اساساً با جناح چپ میانه خوبی نداشت. در زمان ریاست جمهوری ایشان، مجلس سوم مجلسی بود که در اختیار جناح چپ بود. از همان جا روزبه‌روز فاصله جناح چپ و آقای هاشمی بیشتر شد. قبلاً هم این ذهنیت فراهم شده بود و مرتب بیشتر شد. آقای هاشمی در سیاست‌ها و اظهاراتش به گونه‌ای بود که با جناح چپ فاصله داشت.

۲. جریان چپ هرگز هاشمی را تخریب نکرد / هاشمی در تخریب کم از دیگران نداشت

آقای هاشمی هم در تخریب خیلی خودش کم از دیگران نداشت. مثلاً در خطبه‌های نماز جمعه‌اش ببینید مخالفان را چطوری نوازش می‌کند. وی زبان گزنده‌ای نسبت به منتقدان و مخالفانش داشت. همین آنها را وادار می‌کرد متقابلاً چیزهایی گفته باشند.

شما در روزنامه سلام یک مقاله‌ای یا مطلبی پیدا نمی‌کنید که تخریبی علیه هاشمی باشد. من هرگز اعتقاد به این کارها نداشتم. سلام غیر از نقد، کاری نکرده و دروغی علیه آقای هاشمی نداشته است. مثلاً اگر می‌گفتیم سیاست‌های ایشان باعث فقر مطلق در جامعه شده است این دروغ بوده و تخریب است.

۳. اصلاح‌طلبان از مواضع اکبر گنجی علیه هاشمی حمایت نکردند

آقای اکبر گنجی را شما جزو اصلاح‌طلب‌ها می‌دانید و از من می‌خواهید پاسخ کارهای آقای گنجی را بدهم؟ آقای گنجی رفت و از خط خارج شد؛ نه تنها از خط انقلاب بلکه الان نسبت به بسیاری از اعتقادات دینی هم مسئله دارد. آن زمان هم که مطالبی علیه آقای هاشمی می‌گفت، خودش تنها بود.

شما در میان اصلاح‌طلب‌ها، کسانی را که سخنگویان جریان اصلاحات هستند هر چند به طور غیررسمی، نام ببرید که رویکرد تخریبی به آقای هاشمی داشتند. در رأس آنها آقای خاتمی است. آقایان: بهزاد نبوی، حجاریان، تاجزاده، میردامادی، رضا خاتمی، امین‌زاده، جلایی‌پور و افراد زیادی که از من انتظار نداشته باشید اسامی همه آنها را به خاطر داشته باشم، اینهایی که شناخته شده هستند و هزینه اصلاح‌طلب بودن‌شان را هم دادند، از اینها مطلبی در جهت تخریب آقای هاشمی نیست.

۴. مگر هاشمی از ما دفاع کرد که ما از او دفاع کنیم؟

من به عنوان یکی از اصلاح‌طلب‌ها، بیکار ننشستم که هرکسی حرفی علیه آقای هاشمی زد، فوری به میدان بیایم و از آقای هاشمی دفاع کنم. مگر آقای هاشمی نسبت به من اینطور بود؟ در دنیای سیاست اینها توقعات یکطرفه نیست. چه دلیلی داشته هرکسی به ناروا علیه آقای هاشمی حرفی زده، اصلاح‌طلب‌ها به صحنه بیایند و از او اعلام برائت کنند. مگر آقای هاشمی برای اصلاح‌طلبان از این کارها کرده است؟ در دنیای سیاسی اینطور نیست.

۵. هاشمی هیچگاه از حاکمیت فاصله نگرفت

اینکه آقای هاشمی از حاکمیت فاصله گرفته بود، من در جغرافیای سیاسی آقای هاشمی چنین چیزی را نمی‌بینم که زمانی از حاکمیت فاصله گرفته باشد. آقای هاشمی تا پایان عمر، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو مجلس خبرگان رهبری و نزدیک‌ترین فرد به رهبری بوده است. هر وقت می‌خواست با ایشان می‌نشست و گفت‌وگو می‌کرد. مواردی هم پیدا شد که اختلاف نظر پیدا کرد ولی تا آخر هم باز ملاحظه جایگاه ایشان را می‌کرد.

۶. یک عده که با رهبری مشکل داشتند، هاشمی را به شکل مصنوعی مقابل رهبری قرار می‌دادند

آقای هاشمی در دهه پایانی عمر خود با اینها اختلاف داشته و علیه آنها و علیه عملکردشان حرف زده است. اما یک عده چون خودشان با رهبری مشکل دارند، بلافاصله نقدهای آقای هاشمی را اینطور تعبیر می‌کنند که «بله، یک یلی هم پیدا شده که او هم با رهبری مشکل دارد. این هم به ما پیوسته است.» در واقع، آرزوی خود را به صورت مصنوعی در شخصیت آقای هاشمی ساختند که آقای هاشمی هم مثل ما با رهبری مسأله دارد. پس آقای هاشمی هم با ماست.

۷. اصلاح‌طلبان احساس کردند برای رأی‌آوری می‌توانند از هاشمی استفاده کنند

آقای هاشمی یک زمانی نسبت به جناح چپ احساس نیاز نداشته و حتی بی‌مهر هم بود. بعد که آن جایگاه را نداشته، خودبخود با اینها نزدیک شده است. متقابلاً اینها هم نزدیک شدند. شاید هم این جریان احساس کرده از شخصیت آقای هاشمی، برای رأی‌آوری می‌تواند استفاده کند. آقای هاشمی هم دیگر مثل سابق حرف‌هایی نمی‌زد که آنها را از خود برنجاند.

۸. برخورد تند هاشمی با میرحسین بر سر حذف سِمت نخست وزیری

در جلسه بازنگری قانون اساسی هرچه آقای مهندس موسوی گفت، آقای هاشمی برخورد خیلی تندی با مهندس موسوی کرد. جایی آنقدر برخورد ایشان با مهندس موسوی تند بود که من ناراحت شدم و فریاد زدم که چرا اینطور حرف می‌زنید؟ رعایت کنید. به من خیلی برخورد. خود مهندس موسوی بنده خدا چیزی نگفت و ساکت بود. پیدا بود آقای هاشمی تمام توجهش به این است که این قانون جوری تصویب بشود که پست نخست‌وزیری حذف شود و پست ریاست‌جمهوری به همین ترتیبی که الان هست باشد. آقای هاشمی چون ذهنش آن قضیه بود، در اداره جلسه هم گاهی از خودش این نابردباری‌ها را بروز می‌داد و بی‌صبرانه اظهاراتی می‌کرد که نشان می‌داد، روی موضوع خیلی حساس است.

۹. ماجرای رد مدت‌دار کردن رهبری در مجلس خبرگان

در مسئله دائمی یا مدت‌دار شدن رهبری، خود آقای خامنه‌ای، پیشنهاد ۱۰ ساله دادند. این پیشنهاد هم زمانی بود که ایشان رهبر شده بودند و امام از دنیا رفته بود. تصویب هم شد. فردای آن روز، چند نفر از آن اعضای بازنگری که از قم می‌آمدند مثل آقای آذری‌قمی و آقای مؤمن آمدند، - من اول جلسه نبودم -، گفتند دیروز در قم آن موضوع بحث شده و مطرح شده که مدت‌دار کردن رهبری خلاف شرع است. وقتی به کسی رأی دادند به عنوان رهبر این دیگر مادام‌العمر رهبر است، مگر آنکه فاقد شرایط بشود.

۱۰. بهترین کار همان بود که اتفاق افتاد / مناسب‌تر از آقای خامنه‌ای برای رهبری نداشتیم

در جلسه انتخاب جانشین حضرت امام (ره) آقای هاشمی به عنوان مدیر جلسه ناگزیر بود، بحث شورایی را مطرح کند. چند نفر در مخالفت با شورایی بودن صحبت کردند. بعد به رأی‌گیری رسید ولی شورایی شدن رهبری رأی نیاورد. آقای خامنه‌ای هم هیچ صحبتی نکرد. بعداً وقتی که بنا شد آقای خامنه‌ای انتخاب شود، خود ایشان گفت من فکر نمی‌کردم شورایی رأی نمی‌آورد، و الا می‌آمدم در موافقت با شورایی صحبت می‌کردم. یعنی آقای خامنه‌ای هم بنا داشته در حمایت از شورایی بودن صحبت کند.

اینکه آقای هاشمی چه در دل داشته، نمی‌دانم ولی در مدیریت جلسه چیزی به خاطرم نیست که آقای هاشمی دنبال این بود که شورایی نشود؛ البته این را هم اضافه کنم که واقعاً تعطیل کردن مملکت بهتر بود تا اینکه مدیریت شورایی برایش بگذاریم. مدیریت شورایی حتی برای یک استانداری و وزارتخانه هم جواب نمی‌دهد، چه رسد به رهبری یک کشور که مدیریت شورایی آن می‌تواند کشور را فلج کند.

اینکه آقای هاشمی در دلش چه بوده من نمی‌دانم. من چیزی ندیدم. ولی این را هم لازم است بگویم که بهترین کار همان بود که آن روز اتفاق افتاد. رهبری شورایی که اصلاً از نظر من مردود و ناکارآمد بود اما در رهبری فردی هم، در آن روز و روزگار در آن جمعی که فعال بودند، مناسب‌تر از آقای خامنه‌ای نداشتیم.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس