به گزارش مشرق، با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، رسانههای معاند غربی و ضد انقلاب تلاشهای گستردهای را برای سیاهنمایی و بزرگ جلوه دادن مشکلات در ایرانِ پسا-پهلوی، که به اذعان خود غربیها یکی از فاسدترین دیکتاتورهای منطقه بود، انجام دادند.
این رسانهها اما تاکنون به ندرت از فساد دولتی گسترده و مشکلات عدیده در زمان حکومت ۵۳ ساله دودمان پهلوی صحبت کردهاند. با این وجود در کتابها و اسناد رسمی غربی به وضعیت واقعی اقتصاد و معضلات اجتماعی در آن برهه از تاریخ ایران اشارههایی شده است.
******
دکتر «یرواند آبراهامیان» تاریخنگاران برجسته ارمنی-آمریکایی در حوزه ایران در کتاب معروف خود «ایران بین دوانقلاب» میگوید که محمدرضا و دیگر اعضای دودمان پهلوی با استفاده از روشهای متعددی مانند تأسیس بنیاد پهلوی، به ثروتاندوزی برای خود پرداختند.
«رضا خان» بهقدری از اموال مردم ایران تصرف کرد، که ثروتمندترین مرد ایران شد
آبراهمیان درباره فساد دولتی «رضا خان» در دوره اول سلطنت پهلویها و دستدرازیهایی که به اموال عمومی مردم ایران داشت، مینویسد: «رضا شاه، پسر یک زمیندار کوچک و سرهنگ سابق که در سال ۱۹۲۱ میلادی (۱۳۰۰ شمسی) با یک حقوق معمولی میزیست، بهقدری ثروت جمع کرد که بعدها توانست به عنوان ثروتمندترین مرد ایران شناخته شود. در زندگینامهای که اخیراً در غرب منتشر شده، اذعان میشود که رضا شاه بعد از سرنگونی، برای وارثانش چیزی حدود ۳ میلیون پوند در حسابهای بانکی و حدود ۳ میلیون هکتار املاک و مستغلات بهجا گذاشت.
گزارش سفارتخانه بریتانیا در تهران در سال ۱۹۳۲ (۱۳۱۱) نشان میدهد که رضا شاه علاقه بیشرمانه و شومی به زمین داشت و حتی برای تصرف آن، صاحبان (زمین) را به زندان میانداخت تا زمانی که راضی شوند املاک خود را بفروشند… دربار نیز به یک مجموعه ثروتمند نظامی-زمینداری تبدیل شد که پستها، خدمات و آتیه پرمنفعتی را به کسانی که میخواستند در خدمت دودمان پهلوی باشند، ارائه میکرد».
وی در ادامه به تأسیس «بنیاد پهلوی» در سلطنت پهلوی دوم اشاره کرده و توضیح میدهد: «در دهه ۱۹۵۰ میلادی (۱۳۳۰ شمسی) محمدرضا شاه، بنیاد پهلوی را تأسیس کرد که تقریباً به تمام زوایای اقتصاد این کشور نفوذ داشت… منبع نهایی ثروت (پهلویها) نیز همین بنیاد مشهور پهلوی بود. طبق گزارشات بانکدارهای غربی، این بنیاد سالانه یارانهای بیش از ۴۰ میلیون دلار دریافت کرده و بهعنوان مخفیگاه مالیاتی برای برخی هولدینگهای پهلوی بود که به تبع آن در تمام زوایای اقتصاد کشور نفوذ کرد».
در این کتاب ضمن اشاره به مقاله روزنامه «نیویورک تایمز» در آن زمان درباره بنیاد پهلوی، آمده است: «به نوشته نیویورکتایمز، در پس ظاهر فعالیتهای خیریه، این بنیاد به سه منظور بهکار میرفت: بهعنوان منبعی از درآمد برای خاندان سلطنتی، بهعنوان ابزاری برای اعمال نفوذ در بخشهای مهم اقتصاد و بهعنوان مجرای پاداش به حامیان رژیم.
همچنین طبق گزارش یک ژورنال وابسته به وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در سال ۱۹۷۷ (۱۳۵۶) مقیاس گسترده فساد (پهلوی) به نقطه اوج خود رسید… حتی برآوردهای محافظهکارانه نشان میداد که آن فساد [اداری] شامل حداقل یک میلیارد دلار مابین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۶ میشد. به علاوه، برنامههای اقتصادی و اجتماعی رژیم باعث افزایش نابرابریهای محلی شد».
وقتی ۱۷۷ نفر از رژیم پهلوی، ۲ میلیارد دلار ثروت ایران را به تاراج بردند
این استاد دانشگاه آمریکایی همچنین درباره اموال بهغارت رفته توسط نزدیکان محمدرضا پهلوی و دربار سلطنتی با استناد به آمار بانک مرکزی در آغازین روزهای انقلاب اسلامی مینویسد: «بانک مرکزی ایران لیستی را از ۱۷۷ نفر از اشخاص برجسته (رژیم پهلوی) منتشر کرد که جمعاً حدود ۲ میلیارد دلار را به خارج از این کشور منتقل کرده بودند.
برخی از مهمترین افراد در بین آنها بدین شرح است:
جعفر شریف امامی، حدود ۳۱ میلیون دلار
غلامعلی اویسی، ۱۵ میلیون دلار
نمازی، ۹ میلیون دلار
ناصر مقدم، ۲ میلیون دلار
شهردار وقت تهران، ۶ میلیون دلار
وزیر وقت بهداشت، ۷میلیون دلار
مدیر شرکت ملی نفت ایران، بیش از ۶۰ میلیون دلار».
پروفسور «حامد الگار» پژوهشگر انگلیسی و استاد دانشگاه برکلی در کتابی تحت عنوان «ریشههای انقلاب اسلامی در ایران» ضمن پرداختن به موضوع فساد رسمی در دربار و سازمانهای رژیم پهلوی، درباره انتخاب شریف امامی بهعنوان مسئول مبارزه با فساد میگوید: «مشکل این بود که شخص شریف امامی، بزرگترین ابزار فساد (در ایران) بود».
«ریچارد موراک» روانشناس آمریکایی و عضو شورای یهودیان آمریکا نیز در کتاب خود با نام «روانشناسی نسلکشی و سرکوب خشونتآمیز» ضمن اذعان به نفوذ فساد در عمق سلطنت پهلویها، درباره آلوده بودن اعضای خانواده محمدرضا اینگونه مینویسد: «خانواده شخص شاه در تجارت مواد مخدر دخیل بود، علیرغم اینکه قرار بود غیرقانونی باشد. شاهدخت اشرف (خواهر محمدرضا) در سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹) زمانی که چمدانی حاوی ۲ میلیون دلار هروئین با خود حمل میکرد، در ژنو دستگیر شد».
در کتاب «ایران مدرن: ریشهها و نتایج انقلاب» به قلم «نیکی ر. کِدی» پژوهشگر و شرقشناس آمریکایی و استاد دانشگاه کالیفرنیا درباره فساد رژیم پهلوی اینگونه آمده است: «فساد گسترده در اداره گمرکات موجب جعل فاکتورها و رسیدهای مجوز واردات و صادرات شده و تجارت خارجی دیگر بر طبق مقررات نبود.
علاوهبر بیتجربگی، فساد و در برخی موارد مشاوره اشتباه خارجیها، برنامههای (رژیم) ایران از حسادت بین وزارتخانهها و دیگر بخشهای دولتی که از سازمان برنامه خواستار بودجه برای اجرای پروژهها بودند، آسیب شدیدی دید.
افزایش فساد و عدم کنترل بر واردات یا اعتبارات، منجر به تورم شدید شد، که همزمان با آن غیرممکن بودن ایجاد سازمان تجاری واحد، یا اعتصاب های تأثیرگذار یا مذاکرات جمعی کارگران با کارفرمایان باعث پایین ماندن حقوقها شده و بهتبع آن فاصله طبقاتی فقیر و غنی افزایش یافت».
اشرف، خواهر محمدرضا پهلوی با چمدانی حاوی ۲ میلیون دلار هروئین در ژنو بازداشت شد
کِدی با اشاره به افزایش فساد در رژیم پهلوی همزمان با رشد بهای نفت، توضیح میدهد: «فساد به نوبه خود یکی از مکانیزمهای افزایش ثروت و خارج شدن آن از کشور است. این مسئله همچنین مجرمان را بیش از پیش تحت کنترل دربار درمیآورد.
در کنار ثروت رو به رشد شاه، فساد دربار در دهه ۱۹۷۰، خاندان سلطنتی و نخبگان بهقدری شدید بود که به میزان قابل توجهی به مخالفتها (با رژیم) افزود. بسیاری از شرکتهای خارجی نیز درگیر پرداخت رشوه به اشخاص بودند».
این پژوهشگر آمریکایی همچنین درباره تشکیل کمیتهای برای مبارزه با فساد دولتی به ریاست شریف امامی و بیفایده بودن ظاهرسازی محمدرضا پهلوی مینویسد: «شهرت او به عنوان یک فراماسون و نفوذی دولت بریتانیا، به دشواریهای او جهت کسب حمایت افزود… دستورالعمل مقابله با فساد خاندان سلطتی بسیار مضیق و بسیار دیر صادر شد».
منابع:
Ervand Abrahamian. Iran Between Two Revolutions , Princeton University Press, 1982, 9780691101347
Hamid Algar. Roots of the Islamic Revolution in Iran , Islamic Pubns Intl, 2001, ISBN 1889999261
Richard Morrock. The Psychology of Genocide and Violent Oppression: A Study of Mass Cruelty from Nazi Germany to Rwanda , McFarlanf, 2010, ISBN 0786447761
Nikki R. Keddie. Modern Iran: Roots and Results of Revolution , Yale University Press, 2003, ISBN 0300121059