به گزارش مشرق، تعدادی از اعضای فراکسیون امید مجلس روز دوشنبه به دیدار رئیسدولت اصلاحات رفتند شخصیتی که در فتنه ۸۸ نقش اساسی ایفا کرده و از سوی دیگر و در سایه لطف جمهوری اسلامی با آزادی به ایفای نقش پرداخته و از مسببان وضعیت کنونی کشور است.
نمایندگان عضو فراکسیون امید خود را مدیون خاتمی میدانند نه مردم و از این رو وقت و بیوقت بدون آنکه به فکر مشکلات اقتصادی مردم باشند در نزدیکی انتخابات سال آینده به فکر یک «تکرار» دیگر میافتند بیآنکه بیندیشند وضعیت کنونی اقتصادی کشور حاصل عملکرد آنان در مجلس و دولت است و اصلاحطلبان هر کاری کنند نمیتوانند حساب خود را از دولت و وضعیت کنونی جدا سازند.
بیشتر بخوانید:
غیبت اکثریت فراکسیون امید در دیدار با یکی از سران فتنه +عکس
سهامداران گوشت ۱۲۰ هزار تومانی +عکس
بیشک اگر نمایندگان عضو فراکسیون امید وضعیت اقتصادی کنونی کشور را دیده و از آن اطلاع مختصری داشته باشند در جلسه با خاتمی از آن سخن گفتهاند و شاید نیز چنانچه پیش از این و بارها تلاش کردهاند به جداسازی حساب خود از دولت رسیده باشند تلاشی که به اذعان شخصیتهای متعدد مدعی اصلاحات امکان آن وجود ندارد. دورهمیهایی که نه با هدف حل مشکلات بلکه برای یافتن راههای فرار از پاسخگویی و فریب دوباره افکارعمومی انجام میشود.
دیداری که با مسئولیت در جمهوری اسلامی سازگار نیست
نکته مهم ابتدایی که بایستی بدان توجه ویژه داشت آن است که دیدار نمایندگان با خاتمی فارغ از اینکه عضو کدام فراکسیون مجلس شورای اسلامی باشند با مسئولیت آنان در جمهوری اسلامی سازگار نیست چرا که خاتمی نقش فعالی در فتنه ۸۸ داشته و اکنون نیز با کرامت و رافت اسلامی نظام آزاد است.
این مسئله مورد توجه برخی اعضای فراکسیون امید نیز بوده است به صورتی که جلیل رحیمی جهانآبادی نماینده تایباد و عضو فراکسیون امید گفته است: ضمن احترام به فراکسیون امید، طبق روال دو سال گذشته، امسال نیز در جلسه دیدار با آقای خاتمی شرکت نمیکنم چون نمیخواهم وقتی که متعلق به موکلان و پیگیری مشکلات آنان است را به چالشهای سیاسی هدر بدهم، رفع بدبختیهای مردم را واجبتر از جلسات پرچالش اینچنینی میدانم.
وی گفته است: مواضع رهبری نسبت به آقای خاتمی مشخص است و اطاعت از رهبری را بر خود واجب میدانم. قبلاً هم به همین دلیل در جلسات اینچنینی، هیچگاه شرکت نکردم.
مشخص نیست افرادی که خود را دارای مسئولیت در چارچوب جمهوری اسلامی میدانند با چه فکر و نیتی در این جلسه شرکت کردهاند ولی آنچه روشن و مبرهن است آنکه خاتمی نقش فعالی در فتنه ۸۸ داشته و هیچ فردی که خود را علاقمند به این خاک میداند نمیتواند با فردی دیدار کرده و به او مشروعیت بدهد که نتیجه اقدامات او تحمیل فشارهای سنگین اقتصادی و سیاسی به جمهوری اسلامی در فتنه ۸۸ شد.
تلاش بیهوده برای جدا کردن حساب از دولت!
مدعیان اصلاحات به خوبی میدانند که نقش مهمی در پیروزی دولت کنونی و تداوم آن تاکنون داشتهاند، این نقش ایجاب میکند که پاسخگوی عملکرد دولت نیز باشند و بگویند چرا قیمت گوشت به بالای صد هزار تومان و پراید نیز ۵۰ میلیون تومان را رد کرده است؟!
آنان باید پاسخگوی وضعیت ارزی کشور و میلیاردها دلاری باشند که با رانت ویژه در اختیار برخی افراد گذاشته شد و امروز مشخص نیست نتیجه آنچه شده و یا کجا است!
اصلاحطلبان با علم به این واقعیت و سؤالی که مردم میپرسند تلاش دارند حساب خود را از دولت جدا سازند و این دیدارها نیز برای چنین نیتی انجام میشود تا با هم اندیشی و یا گذاشتن عقلها روی هم جوابی پیدا و به مردم ارائه شود.
با همه این اوصاف تلاش نمایندگان در آستانه انتخابات آتی مجلس بیهوده است چرا که خود میدانند مردم عالم به عملکرد گذشته و حال آنان هستند.
البته تلاش مدعیان اصلاحات برای جداسازی حساب خود از دولت مسئلهای نیست که دولتمردان از آن غافل باشند ولی از جایی که اطلاع و اطمینان دارند این تلاش بیهوده است به این دست و پا زدنها اعتنایی هم نمیکنند!
به عنوان نمونه محمود واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور دی ماه سال جاری در پاسخ به این پرسش که آیا بگومگوهای رسانهای اصلاحطلبان و دولت به ضرر خود اصلاحطلبان و دولت منجر نمیشود؟ اظهار کرد: بارها گفتهام کسانی که الان فکر میکنند که انتقاد از دولت در انتخابات به نفع آنها میشود، اشتباه میکنند.
واعظی در پایان گفت: عدهای اکنون انتقاد کرده و خودشان هم مقداری دولت را تضعیف میکنند. آنها فکر میکنند که این انتقاد موجب رایآوری در انتخابات میشود در حالی که این روند هم به ضرر خودشان میشود و هم به ضرر دولت.
این اظهارات به خوبی نشان میداد که تلاش مدعیان اصلاحات برای رایآوری در انتخابات آتی است و از آن رو از دولت انتقاد و به آن حمله میکنند که بتوانند حساب خود را جدا کرده و بتوانند حضور خود را در قدرت تداوم بخشند!
با این وجود بسیاری از مدعیان اصلاحات نسبت به این مسئله اطمینان ندارند که بتوانند حساب خود را جدا سازند.
مردم دیگر به ما اطمینان نمیکنند
بهمن ماه سال جاری روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی نوشته بود: «اصلاحطلبان هنوز هیچ برنامهای برای انتخابات مجلس در سال آینده ندارند و من نمیدانم که نیروهای اصلاحطلب چگونه میخواهند باز هم از مردم درخواست کنند که پای صندوقهای رأی بیایند و به این جریان رأی بدهند؛ به ویژه آنکه با شربت تلخی که آقای روحانی در کام اصلاحطلبان ریخت، سخت به نظر میرسد که مردم دوباره به جریان اصلاحات اعتماد کنند. ماهها از آغاز به کار دولت دوازدهم میگذرد، مردم میپرسند که این دولت چرا مورد حمایت اصلاحطلبان بود؛ این در حالی است که نیروهای اصلاحطلب هیچ پاسخی به مردم نمیدهند و در قبال فعالیتهای دولت سکوت کردهاند. من از تمام اصلاحطلبان میپرسم که اکنون در سال ۹۷ چه دستاوردی برای نسل جوان داشتهاند؟ چه بحث جدید و راهگشایی را به آنها یادآور شدهاند که بتواند در مسیر تحولات سیاسی مؤثر باشد؟»
۶ بهمن ماه سال جاری نیز روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد از عملکرد برخی اصلاحطلبان که میخواهند حساب خود را از دولت جدا کنند انتقاد کرده و نوشته بود: «آیا اصلاحطلبان معاملهگران خوبی هستند؟ من معتقدم خیر. نسبت فعلی آنان با دولت روحانی را نیک بنگرید. رسماً جریان اصلاحطلب با نیتهای مختلف دو شقه شده است؛ یک بخش اصرار دارد که خرج خود را از پاستورنشینان جدا کند و بخش دیگر یا سکوت کرده و یا حاضر نیست آنچنان به میدان بیاید و از دو انتخاب ۹۲ و ۹۶ حمایت کند. شاید بتوان گفت بهزاد نبوی و کسانیکه مثل او فکر میکنند استثناء هستند که علیرغم تمام مصائب موجود، پای کار ماندهاند.»
در ادامه یادداشت سردبیر آفتاب یزد آمده بود: «اصلاحطلبان چه بخواهند و چه خیر در قبال دعوت مردم در سالهای ۹۲ و ۹۶ مسئولاند و باید در قبال آن پاسخگو باشند. حتی اگر عملکرد روحانی در پایان بهگونهای باشد که اصلاحطلبان ناچار باشند از پیشگاه ملت عذرخواهی کنند بایستی این کار را انجام دهند.»
جامعه مسئولیت اصلاحطلبان را فراموش نمیکند
نویسنده افزوده است: اینکه بعضاً جناب واعظی و برخی دوستان مدعی میشوند که حزب رئیسجمهور به تنهایی این میزان رای را برای روحانی خرید، گزافهای بیش نیست. واقعیت آن است که موج شکل گرفته در سالهای ۹۲ و ۹۶ حاصل تحرکات و فعل و انفعالاتی است که مسبب آن جریان موسوم به چپ است. حال همان جریان باید پای دعوت خود بایستد که از یکسو متهم به «نامردی سیاسی» نشود و از سوی دیگر ملقب به یک جریان «بیمسئولیت».
در ادامه این یادداشت آمده بود: «حال شاید گفته شود رئیسجمهور روحانی پس از پیروزی کملطفی کرده و فیالمثل در چینش نیروها از اصلاحطلبان سود نبرده است. و یا به شعارهای خود پایبند نبوده است. البته هر دو موضوع مطرح شده پر بیراه نیست چرا که رئیس پاستور، به هر دلیلی نخواست / نتوانست از برخی اصلاحطلبان در دولت استفاده کند و یا قابل انکار نیست که حسن روحانی بهدلیل تحدیدها رسماً از بعضی از وعدههای خود عقبنشینی کرد. اما با تمام این تفاسیر این موضوع باعث نمیگردد جامعه مسئولیت اصلاحطلبان را فراموش نماید.»
باید نقش خودمان را بهعنوان مقصر قبول کنیم
صادق زیباکلام نیز طی سخنانی که روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد ۱۸ دی ماه سال جاری آن را منتشر ساخت با اشاره به نقش اصلاحطلبان در رایآوری روحانی گفت: روحانی و برخی از نزدیکان او از جمله واعظی برایشان تلخ است که قبول کنند اگر حمایت اصلاحطلبان نبود روحانی به جای بیست میلیون، دو میلیون رای هم نمیآورد.
زیباکلام به آفتاب یزد گفته بود: هیچ اصلاحطلبی از این موضوع به عنوان وسیلهای برای سهمخواهی استفاده نکرد. علت اینکه امروز اصلاحطلبان از روحانی انتقاد میکنند برای آن است که مردمی که پای صندوق رای رفتند روی حساب حرف اصلاحطلبان و تشویق آنان بوده است. آنها مطالباتی دارند، اما روحانی آن مطالبات را برآورده نکرده است. مشکل از جایی شروع میشود که امروز کسی به واعظی حمله نمیکند که چرا وضعیت اینگونه است؟ بلکه حملهها و گلایهها به سمت اصلاحطلبان است، مردم از اصلاحطلبان گلایه میکنند و از آنها بیزار شدهاند که روحانی که شما به دنبالش دویدید تا رای بیاورد اکنون به مطالبات ما وقعی نمینهد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزوده بود: اصلاحطلبان در این شرایط دو کار میتوانند انجام دهند؛ یکی آنکه ابراز پشیمانی بکنند که چرا به مردم گفتهاند به حسن روحانی رای بدهید که البته گروهی هماکنون نیز دست به این کار زدهاند، دسته دوم کسانی هستند که اصلاً به روی خودشان نیاوردند که آنها بودند که خواستند مردم به روحانی رای بدهند. اما هر دوی این گروهها در اشتباهند. چون در هر صورت مردم، اصلاحطلبان را مسئول انتخاب حسن روحانی میدانند و از همین رو جریان چپ دیگر نمیتواند پشیمان باشد یا به روی خودش نیاورد. پس باید چهکرد؟
وی افزوده بود: اصلاحطلبان باید نقش خودشان را بهعنوان مقصر قبول کنند، ضمن آنکه این موضوع را نیز مطرح کنند که اگر روحانی رای نمیآورد چه کسی به جایش رئیسجمهور بود؟ در عین حال اصلاحطلبان در شرایط کنونی به هر شکلی که از روحانی دفاع میکنند، از طرفی هم نباید بگذارند که یک آب خوش از گلوی روحانی پایین برود و باید مرتب از او انتقاد کنند که مطالبات مردم در حال فراموشی است.
نمیتوانید از این ماشین پیاده شوید!
از سوی دیگر خلاصه کلام را بیبیسی ارگان رسانهای وزارت خارجه انگلیس مورد تصریح قرار داده است و آن اینکه اصلاحطلبها با همه انتقادهایی که در عیان و خفا مطرح میکنند قادر به آن نیستند که از ماشین دولت پیاده شوند.
بی بیسی در گزارشی به تلاش اصلاحطلبان برای پیاده شدن از ماشین دولت اشاره کرده و نوشته است: «مشخص نیست تصمیم به این جدایی، آن هم پس از شش سال ائتلاف، آیا از سوی رأیدهندگان و معترضان و منتقدان آنها به رسمیت شناخته خواهد شد یا نه؟ بهویژه آنکه شماری از اصلاحطلبان، از جمله اسحاق جهانگیری همچنان از امتیاز حضور در دولت برخوردارند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «با این همه، اصلاحطلبان مدتی است ترجیح میدهند بهجای یادآوری نقش خود در انتخاب حسن روحانی و همچنین چانهزنی برای نفوذ بیشتر در کابینه، راهشان را از دولت جدا کنند. آنها دیگر نمیخواهند سوار ماشین دولت باشند، اما مشخص نیست آیا خودروی دیگر هست که آنها را به مقصد برساند یا نه.»
به هر حال از سال ۱۳۹۲ مدعیان اصلاحات و دولت یازدهم و دوازدهم در یک خودرو مشغول به حرکت سمتی هستند که از مقصد آن اطلاعی در دست ندارند، مشکلات مردم در این نزدیک ۶ سال بر سر جای خود باقی و مشکلات دیگری نیز بر آنها افزوده شده است، تورم، رکود و بیکاری بر دوش مردم و کشور هزینههای هنگفتی را تحمیل کرده و دولت در بیعملی به سر میبرد.
وضعیت کنونی حاصل «تَکرار» های غیرعاقلانهای است که عدهای به فکر تکرار مجدد آن هستند بیآنکه به فکر مشکلات مردم باشند.
بی شک مردم مقصرین واقعی این وضعیت را میشناسند و از تقصیرات آنان نمیگذرند ولی اندکی شرم لازم است که در چنین وضعیتی برخی مسئولین از جمله افرادی که قرار است «نماینده ملت» باشند بر زخمها نمک نپاشند، مسئولیت پذیری و عذرخواهی از ملت میتواند بخشی از مشکلات را حل و باقی مشکل نیز با حرکت به جلو و تغییر ریل کنونی جبران خواهد شد.