سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
خودروسازها توبیخ شوند یا ظریف و روحانی؟!
«عزیز اکبریان»، رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در سخنانی با اشاره به ماجرای پیشفروش خودروهای داخلی گفته است:
«خودروهای پیش فروش شده ۲ نوع هستند؛ نخست خودروهایی که خط تولید آنها در کشور فعال است، افرادی که این خودروها را پیش خرید کردند نگران نباشند چرا که خودروی خریداری شده به آنها تحویل داده میشود. گروه دوم خودروهای پیش فروش شده، محصولاتی هستند که در حال حاضر به دلیل خروج شرکای خارجی امکان تولید در ایران را ندارند. حل این مشکل در گروی همکاری دولت و بانک مرکزی است چراکه خودروسازان به تنهایی نمیتوانند این مشکل را حل کند.»
به گزارش فارس، او در ادامه صحبتهای خود تصریح میکند:
دولت باید برای حل مشکلات خودروهای پیش فروش شده که خط تولید آنها در داخل متوقف شده است تدابیر ویژهای بیاندیشد چراکه این پیشفروشها، بدون پیشبینی و در نظر گرفتن احتمال اعمال تحریمها انجام گرفته است.
اکبریان با بیان اینکه باید با افرادی که بدون توجه به احتمال اعمال تحریم خودرو پیش فروش کردند، برخورد شود، گفت: مقامات قضایی باید با افرادی که مجوز پیش فروش خودرو صادر کردند و کسانی که پیش فروش انجام دادهاند برخورد کند. [۱]
*صحبتهای آقای اکبریان صحیح اما ناکامل است!
در واقع باید پرسید خودروسازان علیرغم هشدار تحلیلگران دلسوز کشور اما با اطمینان به حرفهای چه کسانی بحث مهم و قابل پیشبینی تحریمها را جدی نگرفتند؟!
و پاسخ هم اینست که آنها به حرفهای آقایان روحانی و ظریف و البته اصلاحطلبان اعتماد کردند که مدام میگفتند دیوار تحریمها ترک برداشت، صبح بدون تحریم رسید، آمریکا از برجام خارج نمیشود و اگر کاخ سفید دستور به تحریم بدهد کسی در دنیا دستور او را اجرا نمیکند ![۲]
برخی محافل تحلیلی معتقدند در این فضا میتوان به تعمداتی که بحث «سابوتاژ اقتصادی» را پِی میگرفتهاند نیز اندیشید.
البته سؤالات اقتصادی و قضایی دیگری نیز در بحث خودروهای داخلی در ایران مطرح است… سؤالاتی نظیر اینکه قیمت گذاری خودرو با چه منطق و فرایندی انجام میشود که قیمت پراید به ۵۰ میلیون تومان رسیده است؟!
***
اگر «نجفی» در شهرداری مانده بود؛ اصلاحطلبان کارنامه روشنی ارائه میکردند!
«عبدا… ناصری»، فعال چپ و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه آرمان امروز پیرامون عملکرد ضعیف شورای شهر پنجم و شهرداری پساقالیباف در تهران گفته است:
«اتفاقاتی که طی دوسال گذشته درارتباط با انتخاب شهردار افتاد تاثیرات منفی را متوجه شورای شهر تهران کرد. در ورود آقای نجفی مشاهده کردیم که پست مدیریت شهرداری تهران را تمام کانونها زیر نظر داشته و با حساسیت آن را دنبال میکردند، اگر به انتخاب اول شورای شهر، کانونهای بیرون از حوزه مدیریت شهری و شورای شهر اجازه ادامه کار میدادند، امروزه حتماً بعد از دو سال میشد کارنامه روشنی از شهرداری تهران و شورای شهر نشان داد.»
او در ادامه میافزاید:
«ارزیابی مردم از شورای شهر متصل به عملکرد مدیریت شهری تهران است. آقای نجفی خوب شروع کرد، اما به لحاظ شرایطی که برایش پیش آمد نتوانست ادامه دهد و از سمت خود کنار رفت. آقای افشانی هم مشمول قانون عدم بهکارگیری بازنشستگان شد و نهایتاً پیروز حناچی موفق شد بر کرسی شهرداری تهران بنشیند. این سه جابهجایی باعث شد که کارها بر زمین بماند و وقفهای در تمرکز بر مدیرت شهری ایجاد شود و به طور طبیعی ارزیابیها را نسبت به عملکرد شورای شهر تحتالشعاع قرار دهد. با این حال معتقدم لیست شورای شهر بهتر از این میتوانست بسته شود. یعنی میتوانست یک لایه از نخبگان یا گروههای مرجع را درخود جای دهد.»
ناصری تصریح میکند: بعضی افراد شورای شهر در مناسبات خاصی گرفتار شدهاند که حتی در شرایط فعلی بعضاً مشکلاتی را برای آقای حناچی ایجاد میکنند که قابل نقد است. [۳]
*برای اینکه فهم شود فرض مطروحه از سوی ناصری مبنی بر اینکه "اگر نجفی مانده بود…" چقدر صحیح است میتوان به کارنامه آقای نجفی در همان روزهایی که در ساختمان بهشت شهرداری حضور داشتند نگاه و قضاوت کرد.
و از آن دوران جز کمکاری، شایعه اختلال در مدیریت شهری به دلیل بارش برف، پروندهسازی بیفرجام برای شهردار قالیباف و حضور در مجلس رقص دختران نوجوان چه چیز دیگری در خاطر مردم مانده است؟!
و آیا بدیهی نیست که در صورت تداوم این حضور، آن روزهای پرحاشیه و بیخدمت نیز ادامه مییافتند؟
اشارههای ناصری به اینکه "اگر کانونهای بیرون از حوزه مدیریت شهری اجازه میدادند…" نیز در حالی است که او خود بهتر از هرکسی میداند که یکی از لوازم بدیهی حضور در پستهای کلان مدیریتی و اجرایی؛ رعایت شرایط و اخلاقیات لازم برای احراز این پستهاست. شرایط، اخلاقیات و لوازمی که اگر رعایت نشوند؛ هیچ مدیری ولو در کارآمدترین وجه نیز نبایستی در این سمتها حضور یابد.
قابل تأمل آنکه اصلاحطلبان در این زمینه به جای روراستی با مردم؛ از این میگفتند که نجفی بهسبب مبارزه با فساد از سمت شهرداری تهران استعفا کرد!
ادعای ناصری مبنی بر ایجاد مشکل توسط برخی اعضای شورای فعلی برای پیروز حناچی نیز در حالی است که مردم تهران، تاکنون از شهردار حناچی هم به جز «دوچرخهسواری»، شانهبالا انداختن در مقابل پرداخت هزینههای گران شهری از سوی مردم [۴]، سکوت در برابر زمزمه گران شدن بلیط مترو و طرح و نقشه برای ستاندن عوارض زباله؛ هنر دیگری ندیدهاند...
برخی معتقدند عوارض عملکرد به شدت ضعیف دولت و شورای شهر اصلاحطلبان که در افکار عمومی نتیجه «تَکرار میکنم» لیدر اصلاحطلبان ارزیابی شده است؛ تا سالها دامن چپهای فعلی و حتی نسل آینده اصلاحطلبان را خواهد گرفت.
***
«کارگران» را به سمت خیابان هدایت نکنیم...
«علی ربیعی»، وزیر سابق کار و از فعالان ستادی اصلاحطلب، طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه دولتی ایران، با اشاره به روز کارگر نوشته است:
«من در دوران پنج ساله وزارتم، تلاش کردم به میزان پنجاه درصد تمام دوران گذشته به تعداد تشکلها بیفزایم حتی تشکل در حوزههایی که جریان کار در آنها وجود داشته اما مغفول مانده بودند از جمله این تشکلها میتوان به احیای انجمن تعطیل شده روزنامه نگاران _با تلاش بسیار و به رغم موانع متعدد با مسئولیت شخصی خودم_ در شکل و قالبی متفاوت اشاره کرد.»
او در ادامه میافزاید: از دیگر موفقیتهای حاصل شده اجازه تجمع برای کارگران است که بهطور نسبی در وضعیت بهتری ارزیابی میشود.
ربیعی همچنین در یادداشت خود ادعا میکند که این روزها وضعیت صاحبان تولید و خدمات بهتر شده اما معیشت کارگری روزهای سختی را میگذراند.
او سپس در اصلیترین بخش این مطلب با اشاره به صورت جدید تحریمهای آمریکا نوشته است:
«بیشترین خسارت در مقابل رئیسجمهور نامتعادل امریکا (ترامپ) متوجه جامعه کارگری ایران است. امکان از دست رفتن مشاغل و مواجهه با بیکاری در برخی از صنایع و خدمات کاملاً قابل تصور است که بر وضع بغرنج کارگری خواهد افزود.»[۵]
*مخاطبان محترم، بایستی درباره صحبتهای ربیعی نکاتی مهمی را بدانند:
یکم_ علی ربیعی بعنوان یک چهره امنیتی و آشنا با روشهای جنگ روانی، چرا به جای تکرار حرفهای خود در صدا و سیما به مناسبت ۲۲ بهمن که تأکید داشت با وقوع انقلاب اسلامی حقوق کارگران افزایش چشمگیری نسبت به دوران ستمشاهی یافته؛ طریقی دیگر برگزیده است؟
و به عبارت دیگر او چرا به جای سیاهنمایی و حرفهای عوامانه، مستنداً به این آمار اشاره نمیکند که نرخ حقوق کارگران در ایران همواره معقّب جدی نرخ تورّم بوده است ؟![۶]
دوم: اصرارهای مشخص آقای ربیعی به گسترش تشکلهای کارگری همراه با کنایههای تجمع، اصرار بر فقیر بودن و له شدن کارگران در مقابل کارفرمایان و از همه مهمتر یادداشت نوروزی او مبنی بر اینکه "امکان بروز تحرکات اجتماعی و انتقال ناآرامیهای ذهنی به ناآرامیهای فیزیکی را کاملاً متصورم "[۷] دقیقاً چه ربط و ارتباطی به هم دارند؟! ما قضاوت در این زمینه را بر عهده مردم و ناظرین وا میگذاریم.
سوم: از آقای ربیعی بعید بود که ندانند ترامپ و اساساً کاخ سفید طی ۴۰ سال گذشته ولو یک لحظه هم به هیچکس در نظام جمهوری اسلامی ایران «تخفیف تحریمی»! ندادهاند که اکنون بخواهند با تحریمهای جدید کاری کنند کارستان!
به سخن دیگر اینکه ایشان مشغول بزرگنمایی از اثر تحریمهایی هستند که خود از لسان رهبری نظام و سایر کارشناسان شنیدهاند و میدانند که هرگز بیش از میانگین ۳۰ درصد تأثیرگذار نبودهاند.
پس علت این سیاهنمایی و بزرگنمایی چیست؟!
ربیعی در حالی از امکان از دست رفتن مشاغل به دلیل تحریمهای ترامپ سخن میگوید که پیش از او کسانی در ایام ۱۳ آبان سال گذشته نیز که صورت جدید تحریمهای آمریکا اعلام شد؛ عنوان کردند که با این تحریمها ۱ میلیون نفر بیکار خواهند شد!
سیاهنمایی فتنهگرانهای که نه تنها منبع و سند آن دقیقاً مشخص نشد بلکه امروز و با گذشت ۷ ماه از آن روز نه تنها غلط بودن این حرف محرز شده بلکه طبق اعلام آمار رسمی، نرخ بیکاری کشور نیز در همان حدّ ۱۲ درصد سال ۹۶ باقی مانده است.
و چهارم: علی ربیعی و ۵ نفر دیگر از اصلاحطلبان ستادی، افرادی هستند که صراحتاً از بروز ناآرامی خیابانی در سال ۹۸ در ایران خبر دادهاند.
نکته اما آنجاست که سیر و سلوک این افراد نیز به نحو غیر قابل انکاری با این پیشبینی در ارتباط است...
***
1_ http://fna.ir/d9j5qu
3_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/254884
5_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/509409