به گزارش مشرق، خاورمیانه منطقه بسیار مهمی برای جهان محسوب میشود و نقطه کانونی به لحاظ انرژی، سیاسی، مذهبی، اتصال سه قاره دنیا به یکدیگر و وجود مناطق حساس و استراتژیکی در خلیج فارس مانند تنگه هرمز و تنگه عدن از جمله مناطقی است که بسیار حساس به نظر میرسد. وقتی که رییسجمهور ایالات متحده اعلام میکند که دیگر نیازی به خاورمیانه نداریم، بخشی از آن میتواند درست باشد و بخشی از آن از جمله مواردی است که میتوانیم جزو سایر سخنان ترامپ قرار دهیم و به نوعی آن را تبلیغاتی بدانیم. در بخش اول به دو دلیل میتوان گفت که سخن ترامپ درست است؛ نخست اینکه به لحاظ انرژی و وابستگی ایالات متحده به خاورمیانه در مقایسه با دهههای پیشین به طور مشخص میزان وابستگی امریکا به نفت خاورمیانه کمتر و کمتر میشود.
در بعضی از آمارها حتی عنوان شده است ایالات متحده نه تنها واردکننده انرژی نیست بلکه صادرکننده انرژی نیز محسوب میشود. از این نظر دیگر وابستگی به خلیج فارس و تنگه هرمز ندارد. از بعد استراتژیک نیز نگاه کنیم، بیشترین درگیری نظامی ایالات متحده طی چند دهه گذشته در خاورمیانه رخ داده و هزینههای سنگینی را نیز به ایالات متحده تحمیل کرده است. چرا که امریکا در این منطقه حضور مستقیم نظامی دارد و در دو جنگ همزمان نیز درگیر شده است. از زمان روی کارآمدن ترامپ و حتی پیش از آن بحث تغییر استراتژی امریکا از خاورمیانه به سمت شرق آسیا است. ایالات متحده به تدریج میزان دخالت خود را در خاورمیانه کمتر و کمتر میکند و تمرکز خود را به مناطق دیگری از جهان به ویژه مهار چین میگذارد. وقتی که دونالد ترامپ عنوان میکند که دیگر نیازی به خاورمیانه نداریم میتوان این موضوع را نیز در این قالب قرار داد که حوزه کانونی تمرکز ایالات متحده از خاورمیانه به سمت چین در حال تغییر است و ...
بیشتر بخوانید:
دیگر خاورمیانه اهمیت سابق را برای امریکا ندارد. اما بخش دیگری از سخنان ترامپ را میتوان اغراق دانست که جزو ویژگی شخصیتی ترامپ محسوب میشود. معمولا برای اینکه نشان دهد که چندان توجهی به خاورمیانه ندارد از این گونه واژههای اغراقآمیز نیز استفاده میکند. علاوه بر این باید گفت که دونالد ترامپ علاقهمند است که بگوید خاورمیانه برای او بیاهمیت است و بیش از امریکا، این سایر کشورها هستند که خاورمیانه برایشان با اهمیت است. از جمله اروپاییها، ژاپن و چین بیش از امریکا به این منطقه نیاز دارند و نگران تحولات آن هستند. از سوی دیگر دونالد ترامپ به دنبال آن است که هزینه تامین امنیت منطقه و خلیج فارس را کشورهای منطقه تامین کنند و این بار اضافه را ایالات متحده به دوش نخواهد کشید و این متحدان منطقهای امریکا هستند که باید هزینه این موضوع را پرداخت کنند. در حال حاضر درگیر کردن سایر کشورها در نقاط مختلف جهان و همچنین هزینه کردن از جیب آنها جزو برنامههایی است که ایالات متحده در دوره دونالد ترامپ دنبال میکند و این جزو همان سیاستی است که از همان روز اول شروع به کار ترامپ آن را مطرح کرده است.
اما اینکه چنین درگیر کردنی موجب افزایش سلطه و نفوذ سایر کشورها در مناطق مختلف جهان از جمله خاورمیانه میشود یا نه، این احتمال وجود دارد. هدف ایالات متحده بیش از آنکه نگران افزایش نفوذ کشورهایی همچون چین در خاورمیانه و خلیج فارس شود باید از هزینههای ایالات متحده کاسته شود. یا اینکه هزینههای تامین امنیت از جیب ایالات متحده پرداخت نشود. قطعا وقتی که بحث ورود کشوری مانند چین به خاورمیانه مطرح میشود که برای تامین امنیت کشتیهای تجاری خود این کار را انجام میدهد هزینههای کشوری مانند چین افزایش پیدا میکند و از این نظر میتواند دریافت که ایالات متحده به دنبال افزایش هزینههای این کشور است. ولی اینکه در کنار افزایش هزینهها نگرانیها و دغدغهها و همچنین افزایش نفوذ را به همراه داشته باشد این موضوع غیر محتمل نیست. اما برای ایالات متحده در دوره ترامپ بیش از هر چیزی مباحث اقتصادی مطرح است و دغدغه اصلی ایالات متحده توان اقتصادی امریکا را میتواند افزایش دهد. اما این در حالی است که از توان هژمونیک ایالات متحده نباید کاسته شود. به همین خاطر است که فشار امریکا به خصوص بر متحدان خود بیشتر و بیشتر میشود که هزینههای دفاعی و امنیتی خود را افزایش دهند یا در برنامههای امنیتی امریکا نیز مشارکت کنند. به نظر میرسد اکنون دغدغه اول امریکا نه بحث ژئوپلیتیک و نه بحث استراتژیک است. ایالات متحده بیش از هر زمانی راهبری خود را برمبنای رویکرد اقتصادی و بعضا ایدئولوژیک دنبال میکند و به همین خاطر اکنون اولویت برای امریکا ترامپ مباحث اقتصادی است.
منبع: روزنامه اعتماد