به گزارش مشرق، مراسم عزاداری شب هشتم محرم مسجد امیر (ع) باسخنرانی حجتالاسلام سید محمدباقر علوی تهرانی و مدیحهسرایی سیدمهدی میرداماد شب گذشته شنبه ۱۶ شهریورماه برگزار شد.
براساس این گزارش، حجتالاسلام علوی تهرانی در این مراسم طی سخنرانی با موضوع «امامت، روح غدیر» اظهار داشت: ابزار انسان برای رسیدن مجهول یا عقل و یا علم است. در مسئله مهم سعادت بشر، مکاتب مختلف در چند چیز شامل تعریف انسان، بیان نیازهای انسان، برنامه تامین نیازها، ظرفیتهای انسان چگونه به تکامل و کمال میرسد دچار اختلاف شدید هستند لذا نیازمند انسان الهی هستیم که خود به سعادت رسیده باشد و بتوان او را الگو قرار داد.
بیشتر بخوانید:
وی با اشاره به اینکه هدف آفرینش بشر دو بخش است، بخشی مقدماتی است که باید به آن رسید اما نباید در آن مرحله توقف کرد، گفت: آزمون و ابطال، معرفت و بندگی سه هدف مقدماتی انسان است که باید به آنها رسید و از آن عبور کرد تا به هدف نهایی خلقت رسید بنابراین ما خیلی عقب هستیم.
علوی تهرانی با بیان اینکه یکی از اهداف مقدماتی آفرینش، بندگی است، تصریح کرد: ما نمیدانیم چه کاری انجام دهیم مورد رضایت و نظر معبود خواهد بود بنابراین دو رمز برای شناخت مطرح شد، یکی آن که کاری انجام ندهیم که جفای به خدا باشد و کاری انجام دهیم که برای او رضایت بخش باشد.
این کارشناس دینی با بیان اینکه نیازمند آن هستیم تا فردی به ما بگوید کدام عمل رضایت خدا را به همراه دارد و کدام عمل جفای به خداست، افزود: شکرگذاری خداوند، عمل مورد رضایت خداست اما شکرگذاری به چیست؟ آیا غذا میخوریم تشکر کنیم کافی است؟ نعمت تنها به غذا خوردن است؟
وی گفت: امیرالمومنین (ع) میفرماید: «خداوند رضایتش را در طاعتش مخفی کرده است، بنابراین هیچکدام از موارد اطاعات خدا را کوچک نشمار، در حالی که ممکن است همان مورد رضایت باشد و تو ندانی و هیچ یک از موراد عصیان خدا را کوچک نشمار، در حالی که ممکن است همان چیز خشم خدا را برنگیزد»
علوی تهرانی تصریح کرد: انسان به راحتی مکروهات را انجام میدهد در حالی که آنان را نمیشناسد.
این سخنران دینی افزود: ۷ شرط وجود دارد که انسان بداند رفتار و عملی که انجام میدهد مورد رضایت خداوند است یا خیر. خداوند در شب معراج به پیامبر(ص) حدیث طولانی فرمودند که بارها گفتم هرکس به دنبال سعادت است این حدیث ۲۲ بند آن را یک مرتبه بخواند و به آن عمل کند. خداوند در این حدیث میفرمایند: « یا أحمدُ، هَل تَدری مَتی یَکونُ لِیَ العَبدُ عابِدا؟ قالَ : لا یا ربِّ، قالَ : إذا اجتَمَعَ فیهِ سَبعُ خِصالٍ : وَرَعٌ یَحجُزُه عنِ المَحارِمِ، وَ صَمتٌ یَکُفُّه عَمّا لا یَعنیهِ، وَ خَوفٌ یَزدادُ کـلَّ یَومٍ مِن بُکائهِ، و حَیاءٌ یَستَحی مِنّی فِی الخَلاءِ، و أکلُ ما لا بُدَّ مِنهُ، و یُبغِضُ الدُّنیا لِبُغضی لَها، و یُحِبُّ الأخیارَ لِحُبّی إیّاهُم ؛ ای احمد! آیا می دانی که بنده چه وقت مرا بندگی می کند؟ عرض کرد: نه، ای پروردگار من . فرمود: هرگاه هفت خصلت در او فراهم آید: پارسایی و ورعی که مانع او از حرامها شود، سکوتی که او را از سخنان بیهوده باز دارد، ترسی که هر روز بر گریه او بیفزاید، شرمی که در خلوت و تنهایی از من داشته باشد، خوردن به اندازه ضرورت، دشمن داشتن دنیا به خاطر دشمنی من با آن و دوست داشتن نیکان به خاطر اینکه من آنان را دوست میدارم.»