به گزارش مشرق، با اینکه ایزدیها همواره در مناقشات عراق تحت ستم بودند، اما نه پدر و مادر نادیا که سال ۱۹۹۳ شاهد به دنیا آمدن او در کوچو روستای ایزدیهای منطقه سنجار عراق بودند و نه حتی خودش وقتی روز اول تحصیل پا به مدرسه گذاشت و آرزو کرد معلم شود و یک آرایشگاه زنانه هم برپا کند، نمیتوانستند چنین سرنوشتی را پیشبینی کنند.
سال ۲۰۱۴ داعش به کوچو آمد و نسلکشیهایی که به راه انداخت زندگی نادیا و مردمش را برای همیشه تغییر داد. او سه ماه اسیر داعش بود و در این سه ماه با وحشیانهترین رفتارها مواجه شد. سکه برای نادیا مراد اما روی دیگری هم داشت او در نهایت توانست فرار کند و خودش را به باقیمانده خانوادهاش برساند و سپس به آلمان بگریزد.
از اینجا به بعد نادیا قصه دیگری را رقم زد. او سکوت نکرد تا یک قربانی باقی بماند، بلکه با صدای بلند فریاد زد تا صدای کسانی باشد که مورد ظلم قرار گرفته بودند. نادیا اولین بار نوامبر ۲۰۱۵ به سازمان ملل رفت و پس از آن داستانش را هزاران بار تعریف کرده است.
او موسسه غیرانتفاعی «ابتکار نادیا» را سال ۲۰۱۶ برای «حمایت از قربانیان خشونت جسمی و بازسازی جوامع در حال بحران» تاسیس کرد و سال ۲۰۱۸ حتی نوبل صلح را هم گرفت و در نهایت تصمیم گرفت داستانش را کتاب کند. همین کتابی که میخواهیم کوتاه دربارهاش بنویسیم: «آخرین دختر.»
در کتاب چه می خوانیم؟
«آخرین دختر» یکی از تکاندهندهترین اتوبیوگرافیهایی است که در جهان ادبیات غیرداستانی در این سالها منتشر شده است. در عین حال که به لحاظ سندیت تاریخی نیز، اثر مهمی است.
جنا کراجسکی، روزنامهنگار آمریکایی ساکن استانبول که چندسالی است در زمینه مشکلات اقلیتها در عراق و سوریه فعالیت میکند در نوشتن این کتاب نادیا را همراهی کرده است. کتاب، ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷ همزمان در انگلستان، آلمان و هلند منتشر و با استقبال زیادی مواجه شد.
با فاصله کمی، مترجمهای ایرانی هم سراغ کتاب را گرفتند و تاکنون چهار ناشر ایرانی با چهار ترجمه آخرین دختر را منتشر کردهاند: زینب کاظمخواه، سمیرا چوبانی، محبوبه حسینزاده و سربس نظری.
نادیا بخش اول کتابش را با روایت تابستان ۲۰۱۴ آغاز میکند. جایی که دو نفر از کشاورزان کوچو و تعدادی مرغ و جوجه ناگهان دزدیده میشود و آرامش کوچو به هم میریزد. اینجا آغاز روزهای رعب و وحشت در کوچو است.
بعدها دزدیهای دیگری هم اتفاق میافتد، یک قوچ پیر و برهای ماده هم دزدیده میشود. از میان مردم کوچو هرکس به کوه گریخت توانست نجات پیدا کند، اما بقیه یا کشته شدند یا به اسارت برده شدند. نادیا تکتک صحنههای جنایت داعش را در کتابش توصیف میکند.
در ادامه کتاب، نادیا مراد از موضوع وحشتناکی پرده برمیدارد؛ برنامهریزی داعش برای استفاده از زنان و دخترانی که به عقیده خودشان کافرند به عنوان «سبایا». این زنان و دختران به عنوان بردههای جنسی فروخته میشدند یا به عنوان پاداش در اختیار سربازان و فرماندهان قرار میگرفتند.
کتاب آخرین دختر تنها داستان نادیا نیست، سرگذشت چندهزار دختری است که داعش آنها را انسان نمیدانست. دخترانی که هنوز هم خبری از بسیاری از آنها در دست نیست.
*جام جم