وزیر جهاد کشاورزی در حالی از 4 برابر شدن میزان ورودی گوشت مرغ به استان تهران می‌گوید که به نظر می‌رسد مشکل مردم کمبود کالا نیست بلکه "نبود نظارت بر قیمت‌ها و بازار" است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

واکنش قالیباف به اظهارات خاوازی درباره مرغ

4 برابر شدن ورودی گوشت مرغ به تهران و معضلی که رفع نمی‌شود!

کاظم خاوازی، وزیر جهاد کشاورزی روز سه‌شنبه گذشته طی سخنانی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی در تشریح وضعیت فعالیت‌های وزارت جهاد کشاورزی در ماه‌های اخیر؛ ضمن عذرخواهی از مردم به نمایندگی از دولت به دلیل اتفاقاتی که بازار محصولات کشاورزی طی ماه های اخیر رخ داد، ابراز امیدواری کرد: با تشکیل قرارگاه ساماندهی، در یک فرصت کوتاه آرامش را به بازار کل کشور تعمیم دهیم.

به گزارش ایرنا، او همچنین گفته است: "براساس اقدام‌های انجام شده قرارگاه ساماندهی مرغ کشور، اکنون روزانه یک‌هزار و ۸۵۰ تن گوشت مرغ وارد استان تهران می شود، در حالی که پیش از این حجم ورودی مرغ به این استان ۴۰۰ تن در روز بود."

خاوازی می‌افزاید: با توجه به حجم ورودی کنونی گوشت مرغ به استان تهران، با مازاد این کالا روبه‌رو هستیم.[1]

* بنا به گفته آقای خاوازی میزان ورود گوشت مرغ به استان تهران هم‌اکنون حدود 4 برابر شده است.

این در حالی است که معضل گوشت مرغ در تهران و در ایران هرگز نبود یا کمبود گوشت نیست بلکه "نبود نظارت بر بازار" و "نبود نظارت بر قیمت‌ها" است.

معضلی عمیق و چندین ساله که در عمده حوزه‌های کالایی و خدماتی از سوی دولت آقای روحانی اعمال نمی‌شود و به "سونامی گرانی" منجر شده است.

از همین رو می‌توان گفت بعید است این میزان افزایش حجم ورودی گوشت مرغ به تهران هم بتواند دردی از مسئله حواشی گوشت مرغ دوا کند و یا به عبارت دیگر، قیمت آن را به کانال منصفانه بازگرداند. کما اینکه بازار بدون نظارت همواره و در هر بعدی می‌تواند دچار ایراد و اشکال شود.

در واقع اظهارات آقای خاوازی در این مثال می‌گنجد که فردی بخواهد از میان ده‌ها سوراخ یک قایق سرگردان میان دریا؛ یک سوراخ را آنهم با دست ببندد!

جالب است که حتی در اظهارات خاوازی هم می‌بینیم که اثری از نظارت بر بازار نیست و آقایان بر سیاق آدام اسمیتی خود معتقدند که با ریختن کالا در بازار مشکل قیمت و صف‌های کالا حل خواهد شد.

اعتقادی که اگرچه غلط بودن آن طی 7 سال گذشته آشکار شده است اما شاگردان مرفّه مکتب آدام اسمیت، این درس بارها تجربه شده حتی در ممالک غربی و دولت‌های لیبرال و نئولیبرال را متوجه نمی‌شوند!

گفتنیست، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به اظهارات خاوازی تأکید کرده است: "یکی از اشکالات اساسی و جدی که موجب نابسامانی‌ها در حوزه مرغ و تخم مرغ شده، زنجیره معیوب تولید، توزیع و نظارت بوده که این نابسامانی را ایجاد کرده است. "[2]

پیش از این، قاضی‌زاده هاشمی، نایب رئیس مجلس اعلام کرده بود که سوء مدیریت خاوازی عامل بحران بازار مرغ بوده و اسناد تخلفات وی نیز به قوه قضائیه ارسال خواهد شد.

***

آخوندی: "رفع موانع تولید" یعنی حل مسئله FATF

عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن و شهرسازی در دولت آقای روحانی که نرخ مسکن در دوران وزارت او تا چند صد درصد افزایش یافت به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا اظهار کرده است: یکی از دلایلی که باعث ایجاد این همه گرفتاری در صنعت خودرو شده این است که معمولا این صنعت در ایران نیمه انحصاری است و تمام وجودش را با بستن درها به روی رقابت حفظ کرده است و هزینه این کار را به ملت ایران تحمیل کرده است. ملت ایران باید خودرویی با کیفیت پایین و قیمت بالا تهیه کنند. اگر بحث تولد واقعی باشد باید ایران‌خودرو خود را با دیگر خوردرو سازان استاندارد جهان مقایسه کند و ببنید چه طور می‌تواند با خودروی چینی، مالزیایی و ترکیه‌ای رقابت کنند.

او می‌افزاید:

"بنابراین خیلی محیط بین‌المللی مهم است. از نظر من رفع موانع تولید یعنی رفع مشکلات بین الملل، حل مسئله FATF و رقابت آزاد؛ و از نظر من تحقق این موضوعات مهم است. آن‌هایی که می‌گویند بگذارید محیط صددرصد انحصاری باشد مفهومش این است جنسی با کیفیت نازل با قیمت بالا به مردم می‌دهند."

آخوندی همچنین تصریح می‌کند: می‌توانیم بگوییم که تولید بدون تجارت و رقابت بین‌المللی بی‌معنی است. تولید بدون امکان مبادله روان مالی با تمام جهان بی‌معنی است. تولید باید صرفه اقتصادی در گستره‌ی داشته باشد. بازار فن‌آوری‌های نوین امروز جهانی است .

او در عین حال تأکید کرده است: تنها راه حل ایران، انتخابات 1400 است.[3]

*ما فرض را بر خوشبینی گذاشته و تصور می‌کنیم که آقای آخوندی صرفا نظرش را درباره مفهوم شعار امسال (تولید، پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها) گفته نه یک راهبرد دیکته شده از جای دیگر را!

در پاسخ به نظر ایشان نیز بیان این نکات ضروریست که آیا آخوندی می‌داند تولید در گام اول یک مسئله داخلی است یا نه!؟

اگر می‌داند دلیل اینهمه اصرار غیر منطقی او بر ربط دادن مسائل اقتصادی کشور که عمدتا ریشه داخلی دارند؛ به FATF و امثالهم چیست؟

از طرفی مگر همین آقایان نبودند که همین حرف‌ها را درباره برجام می‌زدند!؟ و نوید می‌دانند که از قِبل برجام همه مشکلات اقتصادی کشور از جمله حتی معضل بیمه زنان خانه‌دار نیز حل می‌شود...

و اکنون چرا بر یک تکرار یک تجربه غلط اصرار دارند و می‌خواهند در یک اشتباه به توان 2؛ FATF و مضارّ آشکارش را به نظام و مردم ایران تحمیل کنند!؟

بحث بعدی تجربه اجرایی شخص آخوندی است.

او با همین اعتقادات و نظرات غلط و البته فرنگی مآبی پا به وزارت مسکن و شهرسازی گذاشت اما اتفاقات شاخصی که در کارنامه او رخ داد عملا جز سپردن کترینگ غذای قطارها به پیمانکار اتریشی و یا گرانی چند صد درصدی مسکن نبود...

حال چرا باید مردم ایران دوباره شنوای نظرات چنین فردی شوند که غلط بودن اعتقادات سیاسی و اقتصادی او در فتنه سال 88 و در وزارت مسکن دولت آقای روحانی به رأی‌العین اثبات شده است!؟

دقت شود که ما علیرغم کارنامه مشحون از غلط و نمره‌های بد آخوندی اما صحبت‌های اخیر او را با نگاه خوشبینانه دیدیم.

چه اینکه اینهمه غلط سیاسی و اقتصادی و اصرار بر تکرار اشتباهات می‌تواند اتفاقی هم نباشد...

***

مردم مراقب "سریال تکراری" و "شکلات‌های برجامی" در مذاکرات وین باشند

وعده تئوریسین سازش اعراب و اسرائیل به نمایندگان روحانی

روزنامه ایران در شماره سه‌شنبه گذشته خود طی گزارشی پیرامون نشست برجامی این روزهای دولت ایران با کشورهای 1+4 در وین نوشت: «رابرت مالی» -نماینده ویژه آمریکا در امور ایران- هم که قرار است امروز در وین حضور یابد، بازگشت به توافق هسته‌ای سال 2015 توسط ایران و امریکا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران را ممکن دانست اما گفت که برای واشنگتن بازگشت صحیح به این توافق مهم است. او در مصاحبه‌ای مدعی شد در صورتی که ایران به برجام بازگردد بیش از 500 تحریمی که دولت ترامپ پس از خروج از برجام علیه ایران اعمال کرده، برداشته خواهد شد. وی افزود: هدف امریکا از حضور در نشست وین اتریش این است که امریکا چه گام‌هایی می‌تواند برای بازگشت به پایبندی به توافق هسته‌ای اتخاذ کند و همچنین ایران چه گام‌هایی باید برای بازگشت به پایبندی به برجام بردارد. برای سال‌هاست که امریکا چنین تعامل غیرمستقیمی با ایران داشته است.

در ادامه گزارش روزنامه ایران همچنین می‌خوانیم:‌ مجموع این تحولات در حالی صورت می‌گیرد که مقام‌های کشورمان از جمله علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی بعد از نشست مجازی کمیسیون مشترک برجام در جمعه گذشته از بن‌بست‌شکنی اولیه در این توافق خبر داده و تأکید کرده که نشست امروز وین و چند روز آینده می‌تواند گره از سرنوشت پرپیچ و خم برجام و تحریم‌ها باز کند.[4]

*در مسأله رفتارهای مذاکراتی دولت آقای روحانی و دولت جدیدالتأسیس جو بایدن در آمریکا؛ طرح پیش‌شرط حکیمانه رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم لغو ملموس تحریم‌ها از سوی آمریکا بعنوان گام اول؛ تکلیف را بر همه روشن کرده است.

راهبردی که بایستی از آن حمایت شود تا جریان تلخ نامه 9 بندی رهبر انقلاب در قبال اجرای برجام در سال 94 تکرار نشود. [5]

نامه‌ای مظلومانه که بند نخست آن "گرفتن تضمین‌های قوی و کافی برای لغو تحریم‌ها از سوی دولت" بود اما در پرتو بی‌عملی دولت آقای روحانی؛ به فرجام بیدستاوردی برجام و افزایش تحریم‌ها رسید.

در بحث وعده‌های جدید آمریکا مبنی بر لغو 500 تحریم نیز اولا باید توجه کرد که این صحبت‌ها را شخصی مثل "رابرت مالی" مطرح کرده است که او را تئوریسین طرح مزوّرانه سازش اعراب و اسرائیل می‌دانند. [6]

ثانیا فرض بر صحت این حرف که البته هیچ نشانی از رعایت پیش‌شرط ایران در آن نیست؛ هرگز اتفاقی بیش از آنچه در صبح روز امضای برجام در ایران رخ داد؛ وقوع نخواهد یافت. اتفاقی که در گام اول آن شاهد اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران بودیم، هیچ وعده‌ای از بابت برجام محقق نشد و دنباله‌های دشمن در داخل ایران نیز به جای مسئولیت‌پذیری و قبول اشتباهاتشان شروع به تأکید بر مزخرفاتی مثل "دولت موازی" و یا اجازه ندادن جریانات سیاسی داخلی برای تحقق دستاوردهای برجام شدند!

جالب است که آنها می‌گفتند برجام پر از دستاورد است، اوباما حسن نیت دارد و هیئت‌های خارجی هم که به ایران سفر کرده‌اند قصد سرمایه‌گذاری دارند اما آن دستاوردها، ‌ حسن نیت‌ها و نگاه‌های سرمایه‌گذاری توسط عده‌ای در داخل دچار خدشه شده فلذا وعده‌های برجامی ما محقق نشد.

این در حالی است که این جماعت به مردم نمی‌گفتند که چرا هرگز به تضمین‌های اشاره شده در نامه مشهور رهبر مظلوم انقلاب برای لغو تحریم‌ها وقعی نگذاشتند و یا مثلا توضیح نمی‌دادند که چرا آمریکا با اینکه حتی سفیر و چند دیپلماتش در کشور لیبی کشته شدند اما باز هم این کشور را ترک نکرد و به سرمایه‌گذاری و فعالیت در آن ادامه داد!؟

بدیهیست که نگفتند چون دروغ‌هایشان برملا می‌شد...

مذاکرات دولت آقای روحانی و 1+4 در وین یک سریال تکراری است که پیش از این در ژنو و هتل کوبورگ و لوزان و نیویورک شاهد آن بوده‌ایم.

سریالی که اگرچه در جریان آن برخی "شکلات‌های برجامی" مثل چند هواپیما، مبالغی دلار و لغو صادرات سنگ‌های قیمتی! به دولت ایران داده شد اما مسیر همواره به گونه‌ای از سوی آمریکا مدیریت شد که هیچ گشایشی در تحریم‌ها بوجود نیاید.

"تکراری بودن این سریال" نکته‌ای کلیدی است که بایستی مد نظر مردان دولت روحانی باشد تا پاسخ درخوری پیرامون "نرمش قهرمانانه یا کرنش ذلیلانه" به تاریخ داشته باشند.

***

1_ www.irna.ir/news/84285407/

2_ www.irna.ir/news/84285526/

3_ https://www.isna.ir/news/1400011405537/

4_ http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7596/1/573517/0

5_ mshrgh.ir/853945

6_ mshrgh.ir/1174770

برچسب‌ها