سرویس سیاست مشرق- بعد از جلسه سران نهضت آزادی درمنزل یکی از اعضای ارشد این گروهک، برخی حاضران در آن جلسه تصمیم می‌گیرند به مرکز شهر رفته تا ستاد جنگ خیابانی در شهر را سازمان‌دهی کنند، یکی از این افراد به‌محض عبور از چند خیابان در کنار پل کالج تلفن همراه خود را روشن کرده و از چند ساختمان و خودرو در حال سوختن فیلم‌برداری می‌کند، آن روزها گرفتن فیلم و عکس و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی تازه تأسیسی چون فیس‌بوک و توییتر تازه رواج یافته و شبکه اغتشاشات از درون اینترنت در حال شکل‌گیری اولیه بود.

اما ماجرا وقتی جالب شد که سوژه موردنظر سیم‌کارت تلفن همراه خود را تعویض کرده و با گرفتن یک شماره تلفن به‌صورت مستقیم روی خط شبکه ماهواره‌ای منافقین رفته و شروع به ارسال گزارش مستقیم از آشوب‌های پیش آمده در روز عاشورا می‌کند، در میانه این گزارش مستقیم از تهران مجری برنامه از عامل گروهک نهضت آزادی می‌پرسد که چند درصد حاضران در خیابان هوادار موسوی هستند و چه تعدادی مریم رجوی را صدا می‌زنند؟ این عنصر گروهکی پاسخ عجیبی به این سؤال داده و می‌گوید که مهم نیست چند نفر از آشوبگران طرفدار موسوی هستند و چند درصد به سود فرقه شعار می‌دهد، مسئله مهم آن است که همه ما برای یک هدف خاص در خیابان حاضر هستیم! [۱]

مجری تلویزیون منافقین با تکمیل سخنان سرپل خود در تهران می‌گوید، موسوی، کروبی و خاتمی آلترناتیو تحرکات در آینده نبوده بلکه تسهیل‌کننده حرکت خواهند بود، فردای هتک حرمت فتنه گران به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع) از سوی هواداران سران فتنه در خیابان موسوی بیانیه شماره ۱۷ را منتشر کرده و در آن عوامل گروهکی را «امت خداجوی» می‌نامد.

روزنامه رسالت که آن روزها با دلسوزی ویژه به دنبال نجات چپ‌ها از افتادن در چاه گمراهی بود در سرمقاله خود با اشاره به بیانیه موسوی نوشت که نخست‌وزیر سابق قوه عاقله خود را ازدست‌داده و جاده‌صاف‌کن منافقین در خیابان شده است. این روزنامه نوشته بود که موسوی دچار خطای محاسباتی شده است. اشاره این یادداشت آن بود که لیدر فتنه اختیار عمل خود را به دست برخی گروهک‌ها سپرده است.

بازگشت حسین نواب صفوی به صحنه ترور

اما آن روزها در میان آگاهان سیاسی کسی به این سؤال مهم پاسخ نداد که لیدر میدانی فتنه‌گران با چه ترتیبی به منافقین مرتبط شده و این ربط سیاسی از چه کانالی پیش رفته است! چند روزی پس از حرمت‌شکنی فتنه‌گران در روز عاشورا گزارشگر تلویزیون منافقین در تهران توسط یکی از نهادهای امنیتی دستگیرشده و این فرد در دادگاه روایتی عجیب از ارتباط منافقین با سران فتنه را بیان کرد.

این مجرم امنیتی (عبدالرضا قنبری) در دادگاه رو به قاضی جلسه رسیدگی به اتهامات خود اعتراف کرد که گروهک منافقین تا مغز استخوان ستاد موسوی رخنه کرده و او را مثل موم در دست گرفته‌اند، این عنصر گروهکی در ادامه جمله عجیبی بر زبان رانده و می‌گوید ارتباط موسوی با گروهک منافقین حتی نزدیک‌تر از رابطه بنی‌صدر با حسین نواب صفوی بود! [۲]

این اشاره تاریخی و سیاسی در خود پیچیدگی‌های ارتباط ستاد موسوی با منافقین را به‌خوبی تشریح می‌کرد، ناصر تکمیل همایون که در فراری دادن رئیس‌جمهور مخلوع نقش داشته در شرحی تاریخی درباره ارتباط منافقین با بنی‌صدر نوشته است:

پس از وقایع خونین و تروریستی هفتم تیر سال ۶۰ خانواده بنی‌صدر به ما فشار می‌آوردند که تو نه چریکی نه خانه تیمی داری، به من می‌گفتند بنی‌صدر را تحویل مجاهدین بده، آن‌ها خانه تیمی دارند و می‌توانند او را حفظ کنند. یک روز من خواهر بنی‌صدر را دریکی از کوچه‌های امجدیه دیدم. او گفت مجاهدین مدام با ما تماس می‌گیرند می‌گویند تکمیل همایون آدم خوب و مطمئنی است، اما این‌کاره نیست. من گفتم پس با آن‌ها تماس بگیرید و بگویید با ما تماس بگیرند. مجاهدین با ما تماس گرفتند و اطراف خیابان آفریقا با من و ملکیان قرار گذاشتند. آن روز حسین نواب صفوی برای تحویل گرفتن بنی‌صدر سر قرار آمد، نواب صفوی بنی‌صدر را چون کودکی بی‌دست‌وپا تحویل گرفته و با خود برد.

این سطح از ارتباطات شبکه‌ای بعدها دوباره در ستاد موسوی در انتخابات سال ۸۸ دوباره تمرین شد، روایت است که دو ستاد موسوی نقش اساسی را در سازمان‌دهی فتنه بر عهده داشته است، یک ستاد در خیابان فاطمی و دیگری در قیطریه! اولی نقش سازمان‌دهی خیابانی را عناصر فعال را بر عهده داشته و دومی نقش لجستیک و هماهنگی را ایفا می‌کرد؛ اما حلقه اتصال این دو ستاد باهم بر عهده یک فرد به‌شدت تشکیلاتی بود تا پیش‌ازاین نامش خیلی هم رسانه‌ای نشده بود! درحالی‌که اصلاح‌طلبان تمایل داشتند فردی چون تاج‌زاده یا میردامادی نقش کلیدی در ستاد موسوی را بازی کند، ناگهان نخست‌وزیر سابق از اردشیر امیر ارجمند خواست تا ستادها را فرماندهی کند. امیر ارجمند هم با زیرکی خاص قربان بهزادیان نژاد را رئیس ستاد کرده تا در پشت‌صحنه بازی را هدایت کند؛ اما اردشیر امیر ارجمند چه کسی بود و چرا موسوی او را مرد سایه خود در ستادهایش قرار داده تا حدی که اصلاح‌طلبان نیز از او دلگیر شده و به‌صورت مجزا برای خود ستاد تبلیغاتی بزنند؟

اردشیر امیرارجمند با شمایل یک چهره مذهبی، حقوق خوانده و استاد دانشگاه وارد ستاد موسوی می‌شود. او در اولین قدم ترتیب یک جلسه انتخاباتی برای موسوی دریکی از محله‌های جنوب شهر تهران در مسجد نازی‌آباد را داده تا موسوی را فردی انقلابی و یک خط امامی تمام‌عیار نشان دهد. امیر ارجمند حتی قرار ملاقات دانشجویان رادیکال دفتر تحکیم وحدت با موسوی را به هم زده و اعلام می‌کند تندروها راهی به ستادهای موسوی نخواهند داشت. او در حالی در ظاهر سعی داشت چهره انقلابی از موسوی بسازد که در پشت پرده جلسات پنهانی با اعضای گروهک نهضت آزادی و نیز گروهک جنبش مسلمانان مبارز حبیب‌الله پیمان و نیز اعضای گروهک آمریکایی ملی – مذهبی (عزت‌الله سحابی) برگزار کرده و با آن‌ها مشورت می‌کرد.

امیر ارجمند معتقد بود که در آینده باید در درون نظام یارگیری کرده و آن‌ها را با بیرون نظام هماهنگ کرد، تشکیل ستادهای جعلی چون رزمندگان و جانبازان حامی موسوی ازجمله این دست فریبکاری‌هایی بود که محصول کار امیرارجمند بوده است؛ اما تز یارگیری از درون محصول خلاقانه امیرارجمند محسوب نمی‌شد! او این مدل کار تشکیلاتی را از منافقین آموخته و آن را ساخته‌وپرداخته کرده بود، از صبح پیروزی انقلاب اسلامی با دستور تشکیلات برخی نیروهای منافقین با نقش بازی کردن و انقلابی جا زدن خود وارد برخی سازمان‌ها، نهادها و وزارتخانه‌های حساس شدند.

عباس زریباف ازجمله افرادی است که به همین شیوه وارد نهادهای انقلابی شده و توسط چپ‌های سازمان مجاهدین انقلاب سفیدسازی شد؛ بعدها زریباف در عملیات مرصاد به درک واصل شد. وب‌سایت ضدانقلاب گویا نیوز در یک افشاگری درباره ماهیت اردشیر امیرارجمند او را یک جاسوس متبحر خوانده است که از درون سازمان منافقین رشد کرده و قرار بود با موسوی وارد دولت شده و راه کلاهی را ادامه دهد.

کرم نفاق نخست‌وزیر سابق در دانشگاه جورج تاون

برگزاری یک نشست از سوی ضدانقلاب با هدایت سازمان سیا در شهر واشنگتن بار دیگر ارتباطات شبکه همکاری داخلی و خارجی گروهکی را عیان کرد، در این جلسه رسانه‌ای یکی از لیدرهای اصلی اغتشاشات با یادآوری نقش سران فتنه از یکی از آن‌ها نام آورده است. این فرد با آوردن نام موسوی او را کرم براندازی خوانده و گفته است که ضدانقلاب از بیرون به‌نظام ضربه زده و افرادی چون موسوی باید مانند کرم از درون آن را تخریب کنند. این استعاره عجیب از نقش موسوی در آینده آشوب‌ها قابل‌توجه و تفسیر است.

پس از فروکشیدن اغتشاشات سایبری، هفته گذشته میرحسین موسوی با انتشار یک بیانیه به‌شدت رادیکال باهدف دمیدن روح برآشوب، خروج خود از چهارچوب انقلاب اسلامی را رسمی کرد، وب‌سایت کلمه که اغلب نظرات سازمان منافقین را از زبان موسوی بیان می‌کند؛ درباره بیانیه جدید نوشته است که موسوی خواهان «شورای ملی» در ایران شده است. این کادرسازی جدید بی‌شباهت به پروژه تروریستی شورای ملی مقاومت در دهه ۶۰ نیست!

در این تشکیلات تروریستی اعضای گروهک منافقین، همراه با بنی‌صدر و تعدادی از اعضای جبهه ملی در خارج چون مهدی خان بابا طهرانی با یکدیگر بیعت کردند، نتیجه این همکاری مشترک آن بود که اعضای تشکیلات از پاریس به عراق رفته و در طول جنگ تحمیلی برای رژیم بعثی مزدوری کردند.

به نظر می‌رسد که پروژه جدید تعریف‌شده برای موسوی برای تشکیلات شورای ملی بی‌شباهت به شورای مقاومت منافقین نیست! همراهی برخی عناصر انحرافی با این خط جدید نیز نشان از همین ماجرا دارد، سه روز پس‌ازآنکه موسوی طرح جدید خود را با کُد ققنوس اعلام کرد، عبدالحمید اسماعیل زهی امام جماعت مسجد مکی در زاهدان نیز از این طرح استقبال کرد.

برخی منابع اعتقاددارند که پروژه جدید سازمان سیا برای هدایت تشکیلاتی اغتشاشات برای روزهای آینده (۲۵ و ۲۷ بهمن) برنامه‌ریزی کرده است. فراخوان طرح جدید از سوی منافقین در شبکه‌های اجتماعی گستردگی سایبری یافته و ضدانقلاب داخلی و خارجی آن را هدایت می‌کنند.

گفته‌شده است که مانند دهه شصت منافقین نقش اصلی را در «شورای‌ملی» بازی خواهند کرد. در این تشکیلات تروریستی اردشیرامیرارجمند به نمایندگی از سرپل داخل نشین حامد اسماعیلیون به‌عنوان نماینده خارج نشین از سوی گروهک منافقین فعال خواهند بود. برخی منابع نقل کرده‌اند که برگزاری چند تظاهرات از سوی ضدانقلاب در پاریس در همین شورای جدید هماهنگ شده است. این منبع خبری فاش ساخته است که کریم سجادپور عضو نایاک؛ فرامرز بهاروند از اعضای قدیمی منافقین و شهریار آهی مأمور ارشد سازمان سیا در تشکیلات جدید نقش پدرخوانده را بر عهده خواهند داشت.

این ماجرای پیچیده سرنوشت دردناکی برای میرحسین موسوی ساخته است، وضعیت این روزهای نخست‌وزیر سابق به‌جایی رسیده است، چند عنصر تکفیری؛ داعشی مسلک و همکار با سرویس‌های جاسوسی او را کرم براندازی خوانده و میدان را برایش داغ می‌کنند، شاید بهتر است موسوی این روزها از وضعیت آزاد خود در کوچه اختر استفاده کرده و از همراهانش درباره ارتباطات نیما زم با اردشیر امیرارجمند بیشتر جستجو کند.

زم در دوران حضور در پاریس بازیچه دست عنصر منافقین شده و چنان دچار توهم گردیده بود که ادعا می‌کرد او روحانی را بر سرکار آورده و برای نظام زمستان داغ خواهد ساخت. مدتی بعد پس از مشاوره با سرپل منافقین او کانال آمدنیوز را تغییر سیاست داده و به آن محتوای تروریستی بخشید. زم بعدها در اعترافات خود بیان کرد که از امیرارجمند او را فریب امنیتی داده است!