جنس مطالب مطرح‌شده از سوی جبهه اصلاحات نشانگر اشغال این جبهه از سوی رادیکال جریان اصلاحات می‌باشد!

سرویس سیاست مشرق- نزدیک به پنج هفته مانده به برگزاری انتخابات ۱۴۰۲ اصلاح‌طلبان ستادی سند راهبرد انتخاباتی خود را به جمع بندی رسانده و از آن رونمایی کردند، ماه گذشته نیز کلیات این راهبرد، توسط مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران مصوب شده بود.

گرچه پیش از این گفته می‌شد که در جبهه اصلاحات بحث‌هایی مطرح شده که خروجی آن مشارکت در انتخابات است، اما سند تصویب شده توسط چپ‌ها هیچ نشانی ازچنین برداشتی ندارد. از دیگر سو بنا بر تصویب جبهه اصلاحات، تمامی گروه‌های این جبهه در پایبندی به اعلامیه راهبردی می‌بایست انسجام داشته و خلاف راهبرد مطالبی طرح و بیان نشود.

باوجوداینکه میانه‌روها در جبهه اصلاحات تمایل داشتند که با یک لیست اشتراکی وارد کارزار انتخاباتی شوند اما سخنگوی جبهه اصلاحات نیز آب پاکی را روی دست آن‌ها ریخته و گفته است که اصلاح‌طلبان به انتخابات تهی از معنا تن نمی‌دهند! [۱]

جواد امام در این زمینه گفته است که یکی از مهم‌ترین تکالیفی که این راهبرد برای اصلاح‌طلبان مشخص کرده برقراری ارتباط نهادینه با جامعه و نهادهای مدنی به‌عنوان عامل تعیین‌کننده در مواجهه با انتخابات است؛ چراکه بدون عاملیت مردم، نمی‌توان انتخاباتی منصفانه و رقابتی برگزار کرد.

جامعه‌محوری اسم رمز اصلاح‌طلبان رادیکال در تحریم انتخابات است، اصلاح‌طلبان رادیکال دوگانه موجود در جریان اصلاحات را «انتخابات محوری» و «جامعه‌محوری» ارزیابی کرده و تأکیددارند که جامعه‌محوری عدول از انتخابات به‌عنوان یکی از راهبردهای جریان اصلاحات است، این طیف عدم ارائه لیست برای انتخابات مجلس پنجم از سوی مجمع روحانیون مبارز، کناره‌گیری جریان غالب اصلاحات از انتخابات مجلس هفتم، کناره‌گیری از انتخابات مجلس نهم را شواهدی بر این ادعای خود می‌دانند.

اصلاح‌طلبان تحریمی همچنین در پاسخ به مدعای اصلاح‌طلبانی که خواهان مشارکت که دوگانه فعلی را دوگانه «جامعه‌محوری» - «انتخابات محور» ارزیابی می‌کنند بر این باور هستند که دوگانه اصلی دوگانه «جامعه‌محور» - «حاکمیت‌محور» می‌باشد. جامعه محوری البته یک خاستگاه اجتماعی نیز دارد.

از نگاه اجتماعی این واژه به معنای سکولاریزه کردن ساحت‌های رفتاری در جامعه است، روند دیدگاه‌های خاتمی و اصلاح‌طلبان ساختاری بیانگر آن است که آنان با وقوع هر واقعه‌ای در کشور لزوم شکل‌گیری حکومت عرفی (به تعبیر دقیق‌تر حکومت سکولار) را تئوریزه و میل به این حکومت را امری طبیعی و گریزناپذیر تعریف و تفسیر کنند.

البته جامعه‌محوری رادیکال‌ها مخالفانی نیز دارد که معتقدند که کارکرد جبهه اصلاحات سیاسی و پارلمانی تعریف می‌شود و خروج از این وضعیت به معنای افتادن در ورطه انحراف است. این دسته از اصلاح‌طلبان معتقدند که این روزها افرادی پشت فرمان ماشین جبهه اصلاحات نشسته‌اند که با سرعت آن را به‌سوی پرتگاه تندروی هدایت خواهند کرد.

سعید نور محمدی، عضو شورای مرکزی ندای ایرانیان درباره جامعه‌محوری اصلاح‌طلبان گفته است[۲]:

این دسته از دوستان دروغ می‌گویند. جامعه‌محوری تعریف مشخصی دارد و برخی از اساتید جامعه‌شناسی به ابعادی از مسئله جامعه‌محوری پرداختند. یک جریان سیاسی و حزب سیاسی که هیچ ارتباطی با جامعه ندارد، نمی‌تواند مطالبات جامعه را مطرح نکند اما ادعای جامعه‌محوری داشته باشد. در حال حاضر جامعه‌محوری، دروغ بخشی از احزاب اصلاح‌طلب برای تئوریزه کردن مخالفتشان با جریانی است که اعتقاد دارند نباید صندوق‌های رأی را رها کرد.

این دسته از دوستان دروغ می‌گویند. جامعه‌محوری تعریف مشخصی دارد و برخی از اساتید جامعه‌شناسی به ابعادی از مسئله جامعه‌محوری پرداختند. یک جریان سیاسی و حزب سیاسی که هیچ ارتباطی با جامعه ندارد، نمی‌تواند مطالبات جامعه را مطرح نکند اما ادعای جامعه‌محوری داشته باشد. در حال حاضر جامعه‌محوری، دروغ بخشی از احزاب اصلاح‌طلب برای تئوریزه کردن مخالفتشان با جریانی است که اعتقاددارند نباید صندوق‌های رأی را رها کرد.

برخی آگاهان سیاسی اعتقاد دارند که این اختلافات به‌زودی باعث انحلال جبهه اصلاحات می‌شود زیرا به‌طور قطعی جناح میانه و عقلایی در جبهه اصلاحات در تهران و نیز شهرستان‌ها فعال‌شده و لیست خواهند داد، این دوگانگی باعث انحلال جبهه اصلاحات می‌شود.

بر اساس این دیدگاه «جبهه اصلاحات» نه «جبهه» است و نه «اصلاحات»، «جبهه» نیست؛ چون جبهه به معنی مجموعه احزاب و نیروهای سیاسی است که حول یک راهبرد و استراتژی مشترک گرد هم می‌آیند، به ائتلاف می‌رسند، وارد عمل می‌شوند، به یک تصمیم می‌رسند و نهایتاً، آن تصمیم را پیش می‌برند.

اما در شرایط کنونی هیچ‌کدام از این شرایط در «جبهه اصلاحات» وجود ندارد؛ یعنی، چنان‌که اشاره شد استراتژی مشترکی بین نیروهای اصلاح‌طلب و حتی درون هریک از احزاب اصلی وجود ندارد و طبیعتاً، تصمیم مشترکی هم وجود ندارد. همچنین «اصلاحات» نیست چون‌ عدم مشارکت را به‌عنوان یک فعل سیاسی توصیه کرده و این عدول از مبانی اصلاح‌طلبی است.

اما مروری بر راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات ایران بیانگر ضرورت توجه به نکات زیر می‌باشد:

۱- این راهبرد که بخش عمده آن را می‌توان توصیفی ارزیابی کرد، عملاً جمع بندی دیدگاه‌های اصلاح‌طلبان رادیکال به‌ویژه حزب اتحاد ملت دانست، لذا باید تأکید داشت در این بیانیه مطالب جدیدی طرح و بیان‌نشده است!

۲- با توجه به مطلب اخیر تاج‌زاده مبنی بر تحریم انتخابات و تلاش برای به زیر کشیدن طیف اصلاح‌طلبان مشارکت‌جو می‌توان تأکید داشت که راهبرد جبهه اصلاحات همان دیدگاه‌های تاج‌زاده اما بابیان خفیف‌تر آن می‌باشد، به عبارتی شکل عریان دیدگاه‌های جبهه اصلاحات را باید در مطالب مطرح شده از سوی تاج‌زاده دانست.

۳- جنس مطالب مطرح شده از سوی جبهه اصلاحات نشانگر اشغال این جبهه از سوی رادیکال‌های جریان اصلاحات می‌باشد که به‌وضوح در بردارندِ این نکته است که آنان به‌جای رقابت در چارچوب نظام به دنبال مبارزه با نظام می‌باشند.

۴- تأکید و تصریح بر ماندن در کنار مردم (جامعه‌محوری) در حقیقت تلاش برای توجیه تحریم انتخابات به نام مردم ونانی برای تحریمی‌هاست.

۵- تأکید بر تحریم از سوی جبهه اصلاحات نشانگر ترس رادیکال‌های جبهه اصلاحات از ریزش بدنی اجتماعی خود و وزن‌کشی سیاسی – انتخاباتی می‌باشد که تلاش می‌شود به‌موجب آن این موضوع با طرح مطالب تکراری کودتای انتخاباتی به حاشیه رانده‌شده و شکست انتخاباتی با گریز از به داوری گذاشتن خود به رأی مردم توجیه شود

۶- تأکید جبهه اصلاحات مبنی بر اصلاحات ساختاری در حقیقت قلب اصلاح‌طلبی موجود بوده و تلاش شده که به نام تمامی جریان‌های اصلاح‌طلبی مسئله اصلاحات ساختاری به‌عنوان یک هدف در راهبرد این جبهه جانمایی شود.

۷- جبهه اصلاحات و رادیکال جریان اصلاحات می‌کوشند تا با تعریف خود به‌عنوان منتقد سیستم، خود را به‌عنوان اپوزیسیون معرفی و دوگانه جامعه- حاکمیت را تا انتخابات ۱۴۰۴ به محور کنش‌های خود تبدیل نمایند.

۸- رادیکال‌های جریان اصلاحات با راهبرد اخیر خود عملاً پروژه کاهش مشارکت را کلید زده و با ضدانقلاب و دشمن در حال مخرج مشترک گرفتن هستند همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب پیش از این هشدار داده بودند که شرکت نکردن در انتخابات همان سیاست راهبردی دشمن است.

این جبهه از دیگر سو با تأکید بر اینکه ارائه لیست باید در سطح استان‌ها به تصویب دوسوم جبهه اصلاحات این استان‌ها برسد، می‌کوشند تا از سویی در سطح تهران و برخی شهرهای بزرگ با عدم ارائه لیست نوعی پیام سیاسی مخابره کرده و از جانب دیگر در برخی شهرهای دیگر علاوه بر ارائه لیست، نوعی ائتلاف انتخاباتی را کلید بزنند،

اما تحریم عریان جبهه اصلاحات در بیانیه منتشرشده از سوی این گروه نقطه تعیین تکلیف اصلاح‌طلبان با رادیکال‌ها در یک آزمون عقلانی است، با توجه به آنکه راهبرد اصلی دشمن در ۱۱ اسفند اثرگذاری روی مشارکت انتخاباتی است ازاین‌رو لازم است که طیف مشارکت‌جو مسیر مشترک از چپ تحریمی را قیچی کرده و رادیکال‌ها هزینه این جدایی از صندوق رأی را چه در درون و چه بیرون از تشکیلات خود بپردازند، نمی‌توان با لباس احزاب قانونی ژست براندازی گرفت!

[۱] https://www.jamaran.news/ ۱۶۲۰۸۷۴

[۲] ttps://www.mashreghnews.ir/news/۱۵۵۹۰۲۸

برچسب‌ها