در حالی که رسانه‌ها، کشته شدن سه افسر پلیس در نیویورک و فلوریدا را "واکنش مردمی" به خشونت پلیس می‌دانند، بیش‌تر به نظر می‌رسد این سناریو، طراحی دولت آمریکا برای خشونت‌بار جلوه دادن اعتراضات مردمی باشد.

گروه بین‌الملل مشرق- روز یک‌شنبه (30 آذر) خبرگزاری‌ها از کشته شدن دو افسر پلیس شهر نیویورک به ضرب گلوله یک فرد مسلح در روز شنبه خبر دادند.[1] یک روز بعد، یعنی روز یک‌شنبه هم یک افسر دیگر در فلوریدا کشته شد.[2] خشم عمومی مردم علیه پلیس در آمریکا پس از آن افزایش پیدا کرده که طبق رأی دادگاهی در شهر سنت لوئیس ایالت میسوری، "دارن ویلسون"[3] افسر پلیسی که یک نوجوان سیاه‌پوست به نام "مایکل براون"[4] را کشته بود، حتی تحت پیگرد قانونی هم قرار نگرفت و به راحتی تبرئه شد. عوامل دیگری نظیر کشته شدن "اریک گارنر"[5] یک سیاه‌پوست غیرمسلح به دست پلیس نیویورک و چندین پرونده مشابه در شکل‌گیری اعتراضات و خشم مردم علیه خشونت پلیس نقش داشته است.


نیروهای پلیس، محل کشته شدن دو افسر پلیس در نیویورک را بررسی می‌کنند

خشونت پلیس در آمریکا و انگلیس به یکی از معضلات مهم اجتماعی تبدیل شده است، به گونه‌ای که کمپین‌ها و سایت‌های متعددی برای نشان دادن اعتراضات مردمی نسبت به این خشونت‌ها ایجاد شده است. بر خلاف تصور رایج، این فقط سیاه‌پوست‌ها نیستند که مورد خشونت پلیس قرار می‌گیرند. مهاجرین، سفیدپوست‌هایی که اصالت اروپایی ندارند، زنان و اقلیت‌های مذهبی و به طور خاص مسلمانان، بارها و بارها مورد تهاجم پلیس آمریکا واقع شده‌اند.

اعتراض‌های مردمی نسبت به عملکرد پلیس آمریکا، تقریباً همیشه مسالمت‌آمیز بوده است و کشته شدن 3 افسر پلیس به فاصله یک روز، نمی‌تواند یک واکنش معمولی باشد. دکتر "رندی شورت" محقق سیاه‌پوست آمریکایی در گفتگو با خبرنگار بین‌الملل مشرق کشته شدن این سه افسر را یک اقدام ساختگی می‌داند و می‌گوید: "تکنیکی که پلیس آمریکا از آن استفاده کرده، همان روشی است که ارتش اسرائیل از آن بهره می‌گیرد. به این صورت که وقتی دچار بحران می‌شوند و بهانه‌ای برای سرکوب مردم ندارند، اقدام به "خودزنی" و ربودن نیروهای خود می‌کنند و این اتفاق را دستاویزی برای تهاجم به نیروهای مقابل خود قرار می‌دهند. اگر بخواهیم مصداقی برای این حرف بیاوریم، در زمان آغاز اعتراضات مردمی در فرگوسن شاهد انتشار اخباری بودیم که طی آن، رسانه‌های جمعی آمریکا از غارت مغازه‌ها توسط معترضان فرگوسن خبر می‌دادند. این در حالی است که من در سفر اخیر خود به فرگوسن متوجه شدم که معترضین اتفاقاً تلاش داشته‌اند مانع از این دزدی ها شوند، اما پلیس نه تنها مانع غارت‌گری برخی شورش‌گرها نمی‌شد، بلکه افرادی را که تلاش می‌کردند برای حفظ وجهه مسالمت‌آمیز اعتراضات، مانع از دزدی شوند، تهدید می‌کرد."

اعتراضات سیاه‌پوست‌ها در آمریکا در حال منسجم شدن و قدرت گرفتن است و برای این‌که جلوی گسترش اعتراضات گرفته شود، پلیس و سیستم امنیتی آمریکا نیاز به بهانه دارد. اگر به اخباری که پس از کشته شدن دو نیروی پلیس در نیویورک توجه کنید، متوجه می‌شوید که این اخبار، سیاه‌پوست‌ها را گروه‌های تروریست یا حتی شبه‌نظامی معرفی می‌کنند و شاید از این به بعد بخواهند با شهروند سیاه‌پوست آمریکایی به عنوان یک گروه تروریستی برخورد کنند، نه شهروندان آمریکایی. نکته قابل توجه این‌که فرد ضارب دو پلیس، "اسماعیل" نام دارد که یک نام اسلامی است، اما از آن‌جا که هدف این موج رسانه‌ای، جامعه سیاه‌پوست‌هاست، حتی به مسلمان بودن یا اسم اسلامی این فرد نیز اشاره‌ای نمی‌شود. اطلاعی از انگیزه این فرد در کشتن نیروهای پلیس ندارم، اما می‌دانم که هدف او کاهش خشونت پلیس علیه سیاه‌پوست‌ها نبوده است، بلکه صرفاً بازی کردن در زمین نیروهای امنیتی آمریکا بوده است. شاید بعدها مشخص شود که این فرد توسط نیروهای امنیتی اجیر شده تا همین سناریو را بازی کند.


"نمی‌توانم نفس بکشم" آخرین جمله‌ای که "اریک گارنر" قبل از خفه شدنش، تکرار می‌کرد

پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ"[6] در گزارشی می‌نویسد: "پلیس آمریکا از سپتامبر سال 2011 تا کنون، بیش از 5000 شهروند این کشور را کشته است. این در حالی است که در تمام طول جنگ عراق، 4489 سرباز آمریکایی کشته شده‌اند. این آمار تا جایی نگران‌کننده است که برخی کارشناسان امنیتی در آمریکا معتقدند مردم این کشور بیش از تروریست‌ها از پلیس کشورشان وحشت دارند. آمار رسمی نیز نشان می‌دهد احتمال آن‌که یک شهروند آمریکایی به دست پلیس این کشور کشته شود، 29 برابر احتمال کشته شدن او به دست تروریست‌هاست."

مشکل کجاست؟ در دهه 1970 واحد "سلاح‌ها و تاکتیک‌های ویژه"[7] پلیس آمریکا در هر سال فقط چند صد بار عملیات داشت، اما این تعداد امروز به بیش از 40 هزار عملیات در سال رسیده است. دولت آمریکا سال 1994 قانونی را تصویب کرد که به موجب آن، پنتاگون توانست تجهیزات نظامی باقی‌مانده از دوران جنگ سرد را به دفاتر محلی پلیس درون این کشور بدهد."

در یکی از پرونده‌های عجیب خشونت پلیس آمریکا علیه شهروندان این کشور، چند افسر بعد از آن‌که یک شهروند را با باتوم وحشیانه مورد ضرب و جرح قرار می‌دهند و به او شوک الکتریکی وارد می‌کنند، او را به 24 جرم متهم می‌کنند. عجیب‌تر از این که این فرد، به اشتباه و به جای کس دیگری دستگیر شده، این است که یکی از جرائم او، شکستن مشت یک افسر پلیس با صورتش است. یکی دیگر از شهروندان آمریکایی نیز چند ماه پیش به خاطر ریختن خونش روی لباس افسرهایی که او را کتک زده بودند، متهم شد. اتفاقاً این فرد را هم اشتباهاً به جای یک مجرم، دستگیر کرده بودند.

افسران پلیس، "اریک گارنر" شهروند آمریکایی را خفه می‌کنند - دانلود

مکمل خشونت پلیس، نظام قضایی آمریکاست که علاوه بر این‌که به بی‌عدالتی‌ها در خصوص برخورد پلیس با مردم رسیدگی نمی‌کند، پس از برخورد پلیس با متهمین و حتی افراد بی‌گناه، بدون شنیدن دفاعیات متهم، آن‌گونه که پلیس گزارش کرده است با متهم برخورد می‌کنند. بسیار دیده می‌شود که بی‌گناهی فردی که سال‌ها در زندان بوده است، ثابت می‌شود، بدون این‌که کسی پاسخگوی عمر از دست رفته وی باشد. گزارش پیش رو، به برخی از پرونده‌های خشونت پلیس در آمریکا می‌پردازد که طی آن، نیروهای پلیس در دادگاه تبرئه شده‌اند.

مجله "تایم"[8] آمریکا پس از اعلام رأی هیئت منصفه درباره پرونده دارن ویلسون، قاتل مایکل براون، در گزارشی با عنوان "کمیته سازمان ملل به شدت از خشونت پلیس در آمریکا انتقاد کرد" می‌نویسد: "اگرچه گزارش سازمان ملل مستقیماً به فرگوسن اشاره نکرد، اما، پدر و مادر براون پیش‌تر مقابل این کمیته در ژنو شهادت داده بودند. کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل نیز در خصوص تبعیض نهادینه‌شده در آمریکا هشدار داده و اظهار تردید کرده که تصمیم هیئت منصفه سنت لوئیس با قوانین حقوق بشری سازمان ملل مطابق بوده باشد."

آمارهای زیادی نیز تا کنون از خشونت پلیس منتشر شده است. این آمارها[9] نشان می‌دهد: "ایالت لوئیزیانا با بیش از 1777 فقره خشونت پلیس به ازای هر 100 هزار افسر، بالاترین آمار خشونت را در میان ایالت‌های آمریکا دارد. از آمار کل خشونت‌های پلیس، 56.9 درصد مربوط به انواع خشونت‌های فیزیکی شامل حمله با مشت، پرت کردن، خفه کردن، ضربه با باتوم و غیره می‌شود. 14.7 درصد نیز شامل استفاده از سلاح گرم علیه شهروندان است. افرادی که بر اثر خشونت پلیس کشته می‌شوند، 71 درصد به ضرب گلوله سلاح گرم، 15 درصد بر اثر خشونت فیزیکی، 9 درصد به دلیل شوک الکتریکی و 5 درصد به دلایل دیگر جان خود را از دست داده‌اند. آمارهای مشابهی از خشونت جنسی (دومین سوء رفتار پلیس آمریکا به روایت آمار) و نژادپرستی پلیس نیز بارها و بارها منتشر شده است.


سمت راست: تصویر فردی که با صورت خود، مشت افسر پلیس را شکسته است

روزنامه "گاردین" انگلیس در خصوص حادثه روز شنبه این‌گونه گزارش می‌دهد که "ونیجان لیو" و "رافائل راموس" افسران پلیس آمریکا در حالی که در خودروی گشت خود بودند، مورد حمله "اسماعیل برینزلی"[10] قرار گرفتند که پس از کشتن دو افسر، دست به خودکشی زد. "بیل براتون[11]" رئیس پلیس نیویورک با اعلام این خبر، گفت این قتل‌ها به شکل "ترور" انجام شده‌اند. وی تصریح کرد که برینزلی قبل از کشتن دو افسر پلیس، در شبکه اجتماعی "ایسنتاگرام" علیه پلیس مطالب زیادی منتشر کرده بود که اکنون در حال بررسی هستند.

شبکه خبری "ان‌بی‌سی"[12] آمریکا در این‌باره گزارش می‌دهد: "پت لینچ" رئیس "انجمن خیرخواهی مأمورین گشت" در کنفرانس خبری گفت: "مسئولیت این خون‌ها به عهده کسانی است که با پوشش اعتراض، خشونت را در خیابان‌های ترویج کردند. لکه این خون‌ها روی پله‌های شهرداری و در دفتر شهردار است." این در حالی است که طبق گزارش گاردین، "پلیس نیویورک اخیراً بارها از "بیل دی بلازیو" شهردار این شهر، به خاطر اظهاراتش درباره برخورد پلیس با رنگین‌پوستان، انتقاد کرده است."

روابط بین پلیس نیویورک و شهروندان این شهر پس از مرگ یک سیاه‌پوست غیرمسلح به نام "اریک گارنر"، که در ملأ عام به دست یکی از افسران پلیس خفه شد، بسیار متشنج بوده است. ماه گذشته هیئت منصفه عالی نیویورک، افسر پلیس را تبرئه کرد و همین موجب تظاهرات در این شهر علیه خشونت پلیس شد. ماه نوامبر هم پلیس نیویورک، "آکای گرلی"[13] یک سیاه‌پوست غیرمسلح دیگر را به ضرب گلوله کشته بود.

درگیری‌ها بین پلیس و شهروندان در آمریکا به هیچ عنوان موضوع جدیدی نیست. تبرئه شدن افسران پلیس هم که بدون هیچ دلیلی به روی شهروندان و به خصوص سیاه‌پوست‌ها آتش می‌گشایند، محدود به پرونده‌های گارنر، گرلی و یا براون نیست. پایگاه انتقادی "این دیز تایمز"[14] در مقاله‌ای با عنوان "دارن ویلسون و دانیل پانتالئو اولین نبودند: تاریخچه‌ای از پلیس‌های قاتل که تبرئه شده‌اند" به پرونده‌هایی اشاره می‌کند که در آن‌ها "قتل‌های مشابه رخ داده و در نتیجه، خشم عمومی مردم، نظام قضایی را وادار کرده تا با خشونت نژادپرستانه پلیس مقابله کند. البته نتیجه این مقابله‌ها هرگز مطابق خواست مردم نبوده است."

دو عضو حزب سیاه‌پوستان "پلنگ‌های سیاه"

قتل "فرد همپتون"[15] و "مارک کلارک"[16] اولین پرونده‌ای است که "این دیز تایمز" به آن می‌پردازد: "در 45 سال گذشته، شیکاگو مثالی بارز از بی‌تفاوتی و حتی مخفی‌کاری مقامات دولت درباره خشونت و شکنجه‌های گستاخانه پلیس بوده است. 4 دسامبر 1969، فرد همپتون و مارک کلارک رهبران حزب سیاه‌پوست "پلنگ‌های سیاه"[17] طی حمله پلیس در قالب برنامه "کو اینتل پرو"ی[18] اف‌بی‌آی کشته شدند."


"جان سیاه‌پوست‌ها مهم است"

اعتراضات عمومی درباره این پرونده به بررسی مسئله از دیدگاه حقوق مدنی منجر شد. با وجود آن‌که حزب پلنگ‌های سیاه در بررسی‌های خود افشا کرد که افسر پلیس، بیش از 90 گلوله را در جریان حمله، شلیک کرده است، اما هیئت منصفه در سال 1970 نه تنها نیروی پلیس را محکوم نکرد، بلکه پس از اعلام رأی نهایی، با انتشار گزارشی افسران پلیس و قربانیان عضو پلنگ‌های سیاه را به یک اندازه در وقوع حادثه مقصر دانست.

فرمانده پلیس شیکاگو، شکنجه‌گر صدها سیاه‌پوست

پرونده "جان برگ"[19] نیز یکی دیگر پرونده‌های خشونت پلیس آمریکا علیه سیاه‌پوست‌هاست. پایگاه انتقادی "این دیز تایمز"[20] طی مقاله نسبتاً مفصلی با عنوان "جان برگ، شکنجه‌گر بیش از 100 سیاه‌پوست، در کم‌تر از چهار سال، از زندان آزاد شد" می‌نویسد: "جان برگ فرمانده پلیس سابق شیکاگو، که اتهام به دروغ گفتن در مورد شکنجه بیش از 100 سیاه‌پوست در جنوب و غرب شیکاگو اثبات شده است، پس از سه سال و نیم از زندان آزاد شد."

این دیز تایمز در مقاله ماه گذشته خود نوشت: "جمعی از کارآگاهان عمدتاً سفیدپوست پلیس، به رهبری "جان برگ"، دست‌کم 120 مرد سیاه‌پوست را بین سال‌‌های 1972 تا 1991 به شکلی روتین تحت انوع شکنجه‌ها شامل شوک الکتریکی، خفگی با کیسه‌های پلاستیک، اعدام مصنوعی و ضربه‌های وحشیانه به نقاط حساس بدن، قرار می‌دادند."

چندین و چند مورد خشونت وحشیانه پلیس آمریکا (18+) - دانلود

اسناد متقن این شکنجه‌ها سال 1982 در اختیار "ریچارد ام دیلی" دادستان شهر "کوک کانتی" قرار گرفت، اما وی مسئله را بررسی نکرد و "برگ" و زیردستانش را نیز تحت پیگرد قانونی قرار نداد. سال 1989، دادستان محلی از دادگاهی کردن این پرونده خودداری کرد. وزارت دادگستری در سال 1996، و "ریچارد دیواین" دادستان وقت "کوک کانتی" به مدت 5 سال این پرونده را مسکوت نگه داشتند. در سال 2001، با توجه به ادامه فشارهای عمومی، یک دادستان ویژه از قبل انتخاب شده، به بررسی پرونده منصوب شد. پس از چهار سال بررسی و صرف 7 میلیون دلار هزینه، این دادستان هم "برگ" را محکوم نکرد و در عوض، گزارشی بسیار بی‌وزن صادر و علاوه بر مقامات بالارتبه پلیس شیکاگو، "دیلی" و "دیواین" را نیز تبرئه کرد.

در نهایت، سال 2008 یک دادستان آمریکایی "برگ" را به "شهادت دروغ" و "انسداد عدالت" متهم کرد. "برگ" سال 2010 به 4 سال و نیم زندان محکوم شد. با این حال، هم‌دستان "برگ" هیچ‌گاه تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند.

شهروندی که پلیس آمریکا او را کشت و جسدش را سوزاند

ایالت "نیو اورلئان" نیز سهم خود را از پرونده‌های خشونت پلیس داشته است. "در سال 2005 و در جریان حوادث بعد از طوفان "کاترینا"، افسر پلیس نیو اورلئان یک سیاه‌پوست غیرمسلح به نام "هنری گلوور"[21] را با شلیک گلوله‌ای به سینه او، کشت و سپس چند افسر دیگر، بدن مقتول را سوزاندند تا جنایت خود را مخفی کنند." پایگاه اینترنتی "پرو پابلیکا"[22] می‌نویسد: "پس از آن‌که گلوور مورد اصابت گلوله قرار گرفت، فردی به نام "ویلیام تنر" سعی کرد تا به او کمک کند و گلوور و برادرش را به مدرسه‌ای تخریب شده در همان نزدیکی برد تا کمک‌های پزشکی به او بدهند. در این حال، مأمورین پلیس ویژه آمریکا که کنترل مدرسه را در اختیار داشتند، نه تنها کمکی به گلوور نکردند، بلکه به "تنر" و برادر گلوور حمله کردند."


خودرویی که افسران پلیس، جسد "هنری گلوور" شهروند آمریکایی را در آن سوزاندند

پس از آن‌که مقامات دولتی، تحقیقات خود را انجام دادند، بخش حقوق مدنی وزارت دادگستری افسرانی را که در این پرونده دست داشتند متهم معرفی و برخی از عاملان اصلی پلیس را نیز محکوم کرد. با این حال، دادگاه استیناف، حکم صادر شده را لغو کرد. نهایتاً پس از برگزاری دادگاه‌های مختلف در این‌باره، افسر قاتل گلوور به 25 سال و 9 ماه زندان محکوم شد و افسران دیگر نیز به خاطر سوزاندن بدن گلوور و یا ضرب و جرح "تنر" و برادر گلوور به احکام سبک‌تری محکوم شدند. با این حال، 11 دسامبر 2013، "دیوید وارن"[23] افسر قاتل گلوور توسط یک هیئت منصفه، از همه اتهامات تبرئه شد.

شلیک 41 گلوله به مهاجری که می‌خواست کیف پولش را دربیاورد

در ادامه گزارش "این دیز تایمز"، به پرونده "آمادو دیالو"[24] یک مهاجر 22 ساله اهل گینه اشاره شده است که وقتی دستش را به جیبش برد تا کیف پولش را دربیاورد، یک واحد جرائم خیابانی پلیس نیویورک، 41 گلوله به سمت او شلیک کرد. از این 41 گلوله، 19 گلوله به دیالو برخورد کرد و او را کشت. "نیویورک تایمز"[25] در گزارش خود در این‌باره می‌نویسد: "معلوم نیست که روز گذشته ساعت 12:44 عصر، به چه دلیل افسران پلیس به دیالو که جلوی در خانه‌اش ایستاده بود، شلیک کرده‌اند." "این دیز تایمز"، نتیجه ناامیدکننده این پرونده را این‌گونه تشریح می‌کند: "4 افسر پلیس که در این تیراندازی نقش داشتند، به قتل غیر عمد متهم شدند و پرونده به دادگاه شمال نیویورک منتقل شد. آن‌جا هم هیئت منصفه، هر 4 افسر پلیس را تبرئه کرد."

بیمار ذهنی سیاه‌پوستی که دو روز بعد از مایکل براون به ضرب گلوله پلیس کشته شد

"واشنگتن‌پست"[26] گزارش می‌دهد: "دو روز بعد از مرگ مایکل براون، در لس‌آنجلس، دو افسر پلیس به یک مرد سیاه‌پوست غیرمسلح به نام "ازل فورد"[27] که دچار "اختلال ذهنی" بود، دستور توقف دادند. طبق بیانیه پلیس لس‌آنجلس "فورد همچنان به راه خود ادامه داد و اقداماتی مشکوک انجام داد، از جمله این‌که تلاش کرد دست‌هایش را مخفی کند. وقتی افسرها به او نزدیک شدند، وی برگشت و یکی از افسرها را گرفت. درگیری بین دو طرف آغاز شد و هر دو روی زمین افتادند. فورد تلاش کرد اسلحه کمری افسر پلیس را بردارد، اما افسر با اسلحه پشتیبان خود به وی شلیک کرد." در این حادثه که به گونه‌های کاملاً متفاوت دیگر هم روایت شده است، فورد به قتل رسید. با وجود اعتراضات گسترده مردم، هیچ تحقیقاتی توسط هیچ هیئت منصفه‌ای درباره این قتل صورت نگرفته است. گزارش کالبد شکافی هنوز منتشر نشده و پلیس لس‌آنجلس نیز تحقیقات خود را تکمیل نکرده است.

گزارش پایگاه خبری "این دیز تایمز" به چندین و چند پرونده دیگر نیز در "اوکلند" و "میلواکی" آمریکا می‌پردازد. ده‌ها و صدها پرونده مشابه در همه جای آمریکا وجود دارد که در هیچ یک از آن‌ها، افسران پلیس حتی یک روز را به خاطر کشتن سیاه‌پوست‌ها به زندان نمی‌روند.


نام سیاه‌پوستی که با پلیس برخورد می‌کند چیست؟ "مرده"

به گزارش پایگاه تحلیلی "کانترپانچ"[28]: "طی روزهای بعد از اعلام تصمیم هیئت منصفه درباره قاتل مایکل براون، اعتراضات از شهری به شهر دیگر منتقل می‌شد. رسانه‌ها اغلب این اعتراضات را در هم‌بستگی با فرگوسن ارزیابی می‌کردند. اگرچه هم‌بستگی هم هدف بود، اما این‌که رسانه‌های آمریکایی اعتراضات در شیکاگو را بدون اشاره به پرونده "جان برگ" رئیس پلیس شیکاگو گزارش می‌کنند، نشان می‌دهد رسانه در آمریکا چه اندازه ضعیف و از نظر عمیق دیدگاه، فقیر است. رسانه‌ها اغلب این سؤال را مطرح می‌کنند که اریک گارنر بی‌گناه‌تر بود یا مایکل براون. اما مسئله اصلی چیز دیگری است. پرونده گارنر از آن‌جایی بیش‌تر پررنگ شده که همه مردم فیلم آن را دیده‌اند. اما اگر اندکی عمیق‌تر به مسئله نگاه کنیم، می‌بینیم که فیلم کشته شدن گارنر، اتفاقاً به نوعی بی‌گناهی مایکل براون را هم اثبات می‌کند."

پایگاه اینترنتی "بن سوان"[29] نیز در پرداختن به اعتراضات عمومی مردم می‌نویسد: "ده‌ها هزار نفر در سراسر آمریکا در راهپیمایی و تظاهرات علیه خشونت پلیس شرکت کردند، اما اکثر رسانه‌های جمعی این حضور مردم را پوشش ندادند. نیویورک، اوکلند، لس‌آنجلس، و چندین شهر دیگر آمریکا شاهد اعتراضات شهروندان به پرونده‌های اخیر خشونت پلیس بود. خانواده‌های مایکل براون، اریک گارنر، آکای گرلی و دیگر قربانیان خشونت پلیس نیز در راهپیمایی "عدالت برای همه" در واشنگتن شرکت داشتند. حتی خود پلیس نیویورک هم شرکت‌کنندگان در مراسم مشابهی در این شهر را حدود 50 تا 60 هزار نفر اعلام کرده است. سازمان "تغییر"[30] نیز که در زمینه عریضه‌های اینترنتی فعال است، گزارش می‌دهد که امسال، 622 عریضه علیه خشونت پلیس در آمریکا ثبت شده است که در مجموع 1.1 میلیون امضا را از مردم جمع کرده‌اند."

گزارش‌ها[31] حاکی از آن است که بعد از حوادث فرگوسن و به خصوص صدور رأی هیئت منصفه، "تظاهرات علیه تصمیم هیئت منصفه در سنت لوئیس، نه تنها به بیش از 170 شهر در سراسر آمریکا گسترش یافته، بلکه جنبش‌های خواهان عدالت اجتماعی را در نیویورک، لس‌آنجلس، اوکلند، و شهرهای دیگر، متحد کرده است. شبکه ملی "اتحاد جامعه عادلانه" متشکل از سازمان‌های عدالت‌خواهی نژادی و اقتصادی، توانسته است 14 گروه مختلف را کنار هم جمع کند."

"اریک هولدر"[32] وزیر دادگستری آمریکا در گفتگو با شبکه "ام‌اس‌ان‌بی‌سی" درباره نژادپرستی و خشونت پلیس و در پاسخ به این‌که چرا از زمان کشته شدن آمادو دیالو در سال 1999 تا امروز، تغییری در رفتار پلیس صورت نگرفته است، می‌گوید[33]: "این یعنی ما به عنوان یک ملت، شکست خورده‌ایم. به همین سادگی! شکست خورده‌ایم."


[1] "Gunman murders two NYPD officers in Brooklyn before shooting himself” Link

[2] "Florida police officer shot, killed in Tarpon Springs shooting” Link

[3] Darren Wilson

[4] Michael Brown

[5] Eric Garner

[6] "Increasing Police Brutality: Americans Killed by Cops Now Outnumber Americans Killed in Iraq War” Link

[7] SWAT

[8] "U.N. Panel Sharply Criticizes Police Brutality in U.S.” Link

[9] "Abused by the State: Police Brutality Statistics” Link

[10] Ismaaiyl Brinsley

[11] William Bratton

[12] "‘Assassinated’: Shock After Two NYPD Officers Gunned Down in Their Car” Link

[13] Akai Gurley

[14] "Darren Wilson Wasn't the First: A Short History of Killer Cops Let Off the Hook” Link

[15] Fred Hampton

[16] Mark Clark

[17] Black Panthers

[18] Cointelpro

[19] Jon Burge

[20] "Jon Burge, Torturer of Over 100 Black Men, Is Out of Prison After Less Than Four Years” Link

[21] Henry Glover

[22] "The Killing of Henry Glover: Who Else Knew?” Link

[23] David Warren

[24] Amadou Diallo

[25] "Officers in Bronx Fire 41 Shots, And an Unarmed Man Is Killed” Link

[26] "Ezell Ford: The mentally ill black man killed by the LAPD two days after Michael Brown’s death” Link

[27] Ezell Ford

[28] "What the Defenders of Police Violence Defend” Link

[29] "Media Ignores Tens of Thousands of People Marching Against Police Brutality” Link

[30] change.org Link

[31] "After Ferguson, national rights groups unite against police violence” Link

[32] Eric Holder

[33] "Eric Holder On Racial Issues And Police Violence In America: ‘We, As A Nation, Have Failed’” Link