منتقدان با طرح دلایل کارشناسی، تأکید دارند که آثار منفی اقتصادی درازمدت قرارداد محرمانه با توتال، خسارات جبران ناپذیری را بر صنعت نفت و اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها را برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

بغض نفتی ژنرال زنگنه برای فرار از پاسخگویی

در روزهای اخیر، حواشی قرارداد وزارت نفت ایران با شرکت بدسابقه توتال در صدر اخبار رسانه‌ها قرارگرفته است. منتقدان با طرح دلایل کارشناسی، تأکید دارند که آثار منفی اقتصادی درازمدت این قرارداد مخفی و محرمانه، خسارات جبران ناپذیری را بر صنعت نفت و اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.

استدلال وزارت نفت برای توجیه این پنهان‌کاری آن است که از ترس رقیبان، قراردادهای نفتی را محرمانه کرده است، غافل از اینکه قراردادهای شرکت توتال با دیگر کشورها در دسترس است.

بر همین اساس، روزنامه آفتاب یزد، ترجیح داده است تا با ورود به فاز مظلوم‌نمایی و توهین به منتقدان، از پاسخگویی به انتقادات کارشناسی درخصوص قرارداد توتال طفره برود. این روزنامه زنجیره‌ای در گزارشی با عنوان «بغض ژنرال» نوشت: «یک دل پر، یک سینه آکنده از حرف‌های نگفته و یک بغض سیاسی که سرانجام شکست. بغض یک وزیر از جنس وزارت نفت. بیژن نامدار زنگنه که این روزها در واپسین ماه‌های دولت یازدهم، با بستن قرارداد توتال فرانسه به جای قدردانی، ناسزا و تهمت می‌شنود باید هم این‌گونه دلش پر باشد... زنگنه همان گلایه‌هایی را دارد که ظریف در این چهار سال داشت اینکه چرا عده‌ای اندیشیدن را بر خود حرام کرده‌اند و طوطی‌وار آنچه را می‌گویند که یا به آن‌ها دیکته شده و یا هیچ منطقی جز تعصب‌های کورکورانه پشت آن نیست».

از رحم اجاره‌ای تا نگذاشتن همه تخم‌مرغ‌ها در سبد روحانی!

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «ارجحیت اصول اصلاح‌طلبی بر سهم‌خواهی» نوشت: «اصلاح‌طلبان می‌توانند با دیدگاه انتقادی به برنامه‌های دولت و اهداف آن نگاه کنند و حتی شاید این مسئله به بستری تبدیل شود که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان کمتر هزینه شود و آنان را برای دوره‌های آتی و انتخابات دیگر نیز همچنان آماده نگه دارد. قطار اصلاح‌طلبی و اعتدال خواهی به حرکت درآمده است و باید در ادوار آتی نیز با تمام قوا به پیروزی و موفقیت‌های خود ادامه دهد؛ بنابراین اصلاح‌طلبان از این منظر شاید همه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد نگذارند».

اصلاح‌طلبان پیش‌ازاین نیز در اظهارنظرهای جداگانه، نگاه منفعت‌طلبانِ و تحقیرآمیز خود نسبت به دولت یازدهم را با ادبیاتی دیگر بیان کرده بودند. برای نمونه «ابراهیم اصغرزاده» از افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی-اسفند ۹۲ - در مصاحبه با روزنامه قانون گفت: «دولت روحانی، رحم اجاره‌ای ماست». پس از او «عبدالله ناصری» از اعضای حزب منحله مشارکت نیز در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان گفت: اگر رحم اجاره‌ای دولت، جنین را خوب محافظت کند، حتماً اصلاح‌طلبان آن را دوباره اجاره خواهند کرد!».

جدال برای صندلی شهرداری و نگرانی از تَکرار شورای شهر اول!

تحرکات اعضای ارشد کارگزاران در بستن لیست شورای شهر تهران-معروف به لیست رانتی- و سپس خیز برای قبضه شهرداری تهران، موجب نگرانی برخی از اصلاح‌طلبان شده است.

«محمد جواد حق شناس» عضو پنجمین دوره شورای شهر تهران در یادداشتی در روزنامه بهار با عنوان «تجربه شورای اول تکرار نمی‌شود» نوشت: «با توجه به اینکه کاندیداهای مقام شهرداری هنوز توسط اعضای شورای شهر پنجم اعلام نشده‌اند، تمام تلاش‌هایی که نیروهای اصلاح‌طلب از داخل و خارج شورا دارند این است که ما بتوانیم در وهله اول انسجام درونی شورا را حفظ کنیم و از رفتارهایی که ممکن است به این انسجام لطمه بزند خودداری کنیم...این خواسته‌ای است که مردم به شدت نسبت به آن حساسیت دارند. آن‌ها رفتارهایی را که ممکن است منجر به اتفاقاتی شود که فضای شورای شهر اول را یادآوری کرده و به نوعی بوی تفرقه و اختلاف از آن بیرون آید، برنمی‌تابند».

رسول منتجب‌نیا  قائم مقام حزب اعتماد ملی ۹ خرداد ۹۶ با اشاره به حواشی لیست امید برای شورای شهر تهران گفت: «عده خاصی در پشت پرده در تهیه و تدوین لیست اثرگذار بودند. آن‌ها خاتمی و عارف را تحت فشار قرار دادند تا لیست را تأیید کنند. بی‌پرده بگویم همان‌ها که لیست را بستند می‌خواهند شهردار خود را به شورا تحمیل کنند». 

پس از اختلافات شدید در میان اعضای اصلاح‌طلب شورای شهر اول و حواشی متعدد و فساد گسترده اقتصادی شهرداران منتخب این شورا، شورای شهر اول در نهایت منحل شد.

دو طیف افراطی مدعی اصلاح‌طلبی با گروکشی در شورای شهر اول تهران، موجب ایجاد بن‌بست و نهایتاً انحلال شورای شهر تهران شدند.

فعالان صنعتی مطالبه کردند، مسئولان باز هم وعده دادند

کارنامه ضعیف دولت یازدهم در حوزه اقتصاد و علی‌الخصوص اقتصاد مقاومتی بارها از سوی منتقدان و کارشناسان مورد نقد قرارگرفته است. این کارنامه ضعیف حتی صدای روزنامه‌های اصلاح‌طلب حامی دولت را نیز درآورده است.

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «گلایه‌های صنعتگران؛ فعالان صنعتی مطالبه کردند، مسئولان باز هم وعده دادند» نوشت: «به رسم سال‌های گذشته امسال هم روز صنعت و معدن با هفت روز تأخیر و بدون حضور رئیس‌جمهور برگزار شد تا صنعتگران گلایه‌های و مشکلاتشان را به جای رئیس‌جمهور به معاون اول که خود روزی سکان‌دار وزارت صنایع و معادن بوده است بگویند. صنعتگران که خود را آماده کرده بودند از حال‌وروز خود بعد از برجام بگویند و از رئیس دولت بخواهند به مدد همراهی‌اش در دوران انتخابات در دولت دوازدهم بیشتر هوای بخش صنعتی و معدنی را داشته باشد جشن روزشان را بدون رئیس‌جمهور برگزار کردند».

در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «قرار بود ۳۰ درصد درآمد هدفمندی به صنعت پرداخت شود که هنوز پرداخت نشده است».

چندی پیش «علی صوفی» وزیر دولت اصلاحات و عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تلویحاً اذعان کرد دولت در زمینه اقتصادی دستاورد قابل‌توجهی نداشته است. صوفی در مصاحبه با روزنامه «ستاره صبح»-فروردین ۹۶- در پاسخ این سؤال که «با توجه به وضعیت معیشت مردم آیا دولت می‌تواند در سال آینده توفیقی در اجرای اقتصاد مقاومتی داشته باشد؟» اذعان کرد: با توجه به بحران‌های موجود در عرصه اقتصادی، بنده چشم‌انداز مثبتی از اجرای اقتصاد مقاومتی در سال آینده متصور نیستم».

سهل اندیشان در رؤیای در آغوش گرفتن فرزندخوانده آمریکا!

پس از افتادن تشت رسوایی برجام از بام، رسانه‌های حامی دولت که دیروز- بدون توجه به توانمندی‌های داخلی - آدرس حل مشکلات را در آغوش گرفتن کدخدا معرفی کرده بود، امروز نیز - همچنان بدون توجه به توانمندی‌های داخلی -  نسخه در آغوش گرفتن فرزندخوانده آمریکا یعنی اروپا را پیچیده است.

روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «ترامپ و گسست پیوند دیرینه آمریکا و اروپا» نوشت: «واقعیت آن است که دولت ترامپ چهره‌ای متفاوت از آمریکا را در درون و در سطح جهانی به نمایش گذاشته است و تصور بر آن است که در صورت تداوم و تعمیق این فرایند معیوب و به‌ویژه بی‌توجهی آشکار به تبعات ویرانگر آن بر پیوند دیرینه و سرمایه‌گذاری‌های کلان و دیرپای اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی و... فرهنگی صورت گرفته، روابطی دگرگون بین آمریکا و اروپا را شاهد خواهیم بود».

شرق افزود: «حکمرانی غیرمتعارف ترامپ، شکلی از «گسست» را بین آمریکا و اروپا زمینه‌سازی می‌کند، نادانسته یا دانسته! گسستی استراتژیک که طی آن، شاید کشورهای اروپایی، خواسته یا ناخواسته، به این باور رهنمون شوند که برای تأمین منافع آتی، ناگزیر باید جایگاه و نقش‌آفرینی متفاوتی نسبت به دهه‌های پیشین را برای ملت‌های خود ترسیم کنند».

سهل اندیشی اصلاح‌طلبان برای در آغوش گرفتن اروپا در حالی است که در هفته‌های گذشته-و هم‌زمان با سفر ظریف به اروپا- اتحادیه اروپا تحریم‌های ضد ایرانی خود را به روزرسانی کرد. «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا-بهمن ۹۵- در شورای آتلانتیک گفت: «تحریم‌های اروپا علیه ایران سخت‌تر از آمریکاست».

دفاع مردانه «ترزامی» از برجام و تشت رسوایی حامیان ورحانی

روزنامه آسیا در گزارشی با عنوان «دفاع مردانه ترزا می از برجام» نوشت: «یک مقام انگلیسی به شبکه خبری بلومبرگ اطلاع داد که در دیدار دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و ترزا می نخست‌وزیر انگلیس در حاشیه اجلاس گروه ۲۰ در هامبورگ، با وجود مخالفت رئیس‌جمهور آمریکا، نخست‌وزیر بریتانیا بر حمایت قاطع کشورش از برجام تأکید کرد».

علی‌رغم کارنامه سیاه آمریکا در اجرای تعهدات بین‌المللی و نقض‌عهدهای مکرر در تعهدات مختلف، پس از امضای برجام، روزنامه‌های زنجیره‌ای تأکید داشتند که باید به قول آمریکایی‌ها در اجرای برجام اعتماد کرد. برای نمونه، روزنامه زنجیره‌ای شرق-دی‌ماه ۹۴- در تیتر یک نوشت: «اطمینان تهران از اجرای برجام، امضای کری تضمین است».

اما وقتی تشت رسوایی برجام از بام افتاد، مقامات دولت یازدهم و روزنامه‌های زنجیره‌ای تأکید کردند: «آمریکا بدعهدی می‌کند اما ما با جامعه جهانی توافق کرده‌ایم و آمریکا نمی‌تواند آن را نقض کند». در روزهای اخیر نیز دولتمردان و رسانه‌های به ظاهر حامی دولت از تضمین اروپای «آقا اجازه»- به تعبیر مقامات ارشد دولت یازدهم- سخن می‌گویند. این در حالی است که اتحادیه اروپا مدعی است که آمریکا تاکنون برجام را نقض نکرده است.

نوع انعکاس تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا هم‌زمان با اعلام تحریم‌های آمریکا علیه کشورمان در روزنامه‌های زنجیره‌ای و جریان رسانه‌ای حامی دولت بسیار تأمل‌برانگیز و البته تأسف‌آور است. گویا این جریان پس از امتحان مدل‌های مختلف عملیات روانی از «برچسب‌زنی» به منتقدان دولت تا «برجسته‌سازی» مسائل کم‌اهمیت با هدف فریب افکار عمومی و «گفتار درمانی» رویکرد دیگری را مدنظر قرار داده است و  درصدد است که مدل ناشیانه از «وارونه کردن واقعیت‌ها» نزد افکار عمومی را با ارائه اطلاعات غیرواقعی و مخدوش برای تصویرسازی موجه دولت اعمال کند.

برچسب‌ها