به گزارش مشرق، نشست نقد و بررسی کتاب «در هیاهوی سکوت»روایت زندگی دانشجوی پیرو خط امام و رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسولالله شهید «عباس ورامینی» به مناسبت هفته دانشجو در خبرگزرای فارس برگزار شد.
در این نشست جواد کلاتهعربی نویسنده کتاب، گلعلی بابایی نویسنده پژوهشگر و منتقد ادبی و همچنین همرزمان و خانواده شهید عباس ورامینی حضور داشتند.
* حاتمی: ترجمه عربی زندگی شهید عباس ورامینی راهی بیروت میشود
در ابتدای این نشست مازیار حاتمی مدیر انتشارات ۲۷ بعثت درباره روند انتشار کتاب اظهار داشت: «در هیاهوی سکوت» روایت مستند از زندگی شهید عباس ورامینی است که در دومین جلسه از سلسله نشستهای بررسی آثار نشر ۲۷ بعثت بررسی میشود.
به گفته وی، کتاب سال گذشته زمستان و پس از حدود دو سال و اندی تحقیق و پژوهش توسط آقای کلاته تحریر شد و بلافاصله منتشر شد. در مدت کمتر از یک سال (۱۰ ماه) اکنون چاپ دوم کتاب رو به اتمام است و به زودی چاپ سوم آن روانه بازار خواهد شد که این موضوع در نوع خود موفقیت نشر ۲۷ و آقای کلاته را نشان میدهد.
حاتمی در بخش دیگری از سخنان خود با اعلام اینکه کتاب «در هیاهوی سکوت» امسال در نمایشگاه کتاب به یک ناشر لبنانی ارائه شد، تصریح کرد: رسم این است که ناشران خارجی ابتدا کتابها را مطالعه و بعد برای ترجمه وچاپ اقدام کنند. یکی از کتابهای منتخب آنها همین اثر بود که ترجمهاش به پایان رسیده و اسفند ماه سال جاری در نمایشگاه کتاب بیروت ترجمه عربی آن رونمایی خواهد شد.
در این مراسم نویسنده اثر آقای کلاته حضور خواهد داشت و جشن امضای کتاب نیز در حضور علاقمندان برگزار میشود. البته امسال ۴ عنوان از کتابهای نشر ۲۷ به زبان عربی ترجمه شده که رونمایی میشود.
حاتمی در بخش دیگری ضمن اشاره به اینکه حوزه فعالیت نشر ۲۷ مستند است، فعالیتهای بخش مستند گوناگون و متنوع هستند، توضیح داد:با توجه به مستند بودن فعالیتهای ما در گونههای مختلف فعالیتها صورت میگیرد که "کارنامههای عملیاتی" اصلیترین موضوع آن است. بررسی و پرداختن به آثار شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول در قالبهای مختلف، زندگینامهها، تاریخ شفاهی و ... مجموعه این آثار به صورت مستند ارائه میشود.
حاتمی افزود: «شرارههای خورشید» آخرین اثر از مجموعههای کارنامههای عملیاتی است که به بررسی عملیات خیبر میپردازد. این اثر به قلم گلعلی بابایی چاپ سوم را سپری میکند.
مدیر انتشارات ۲۷ بعثت با بیان اینکه نوع کتاب، موضوع و قلم روان نویسندگان به دیده شدن و استقبال از آنها کمک میکند از آثار حسین بهزاد و گلعلی بابایی به عنوان آثاری یاد کرد که توانسته نظر مخاطبین را جلب کند.
این ناشر تصریح کرد: در حال حاضر موضوع تیراژهای اندک بسیار شنیده میشود اما نشر ۲۷ تمامی کتابهایش را با تیراژی بالغ بر هزار عنوان چاپ میکند و کتاب در عرض یک سال و اندی به سه هزار چاپ رسیده است و حتی در نمایشگاه هم عرضه شده است و قالبا جزو پرفروشها محسوب میشود.
وی زندگینامههایی چون «در هیاهوی سکوت» را مورد توجه مخاطبین و علاقهمندان کتاب برشمرد و توضیح داد: این گونه آثار اغلب همانند کتاب «شاهین بر آفتاب» مستند هستند ولی قسمت روایی کتاب پررنگتر مطرح میشوند.
این ناشر به کتاب پیغام ماهیها که روایتگر سرگذشت شهید همدانی است، اشاره کرد و خبر داد: در حال حاضر چاپ یازدهم کتاب آماده شده و هفته آینده در نمایشگاه کتاب بندرعباس عرضه خواهد شد.
* جهانگیری: از روایتهایم در کتاب راضی هستم اما فعالیتهای حاج عباس باید بازگو شود
در ادامه این مراسم جهانگیری همسر شهید ورامینی ابتدا کتاب را مورد تقدیر قرار داد و به بخشهایی از آن اشاره و ضمن نقد گفت: ما در مورد تعریف کتاب به میزان زیادی به موضوع اصلی رسیدیم اما برخی صحبتها در کتاب مطرح نمیشود، نشده و نخواهد شد و در ذهن من میماند چرا که زندگیها به نحوی است که فراز و فرودهایی دارد و نمیتوان هر مطلبی را عنوان کرد هر چند کتاب اشکالات اندکی هم دارد.
وی با بیان اینکه اغلاطی در کتاب مشاهده میشود که امیدوارم در چاپهای بعدی مرتفع شود، توضیح داد: برخی از مطالب در کتاب گفته نشده چرا که مثلا عباس در جبهه دانشگاهی درست کرده بود که ثمرات بسیاری داشت. این از مواردی بود که دوستان مطلع شهیدمیتوانند در این باره اطلاعات لازم و جامع را ارائه دهند. حتی برادر شهید هم مطالب جدیدی دارد که ظاهرا خیلی به آنها پرداخته نشده اما از مطالبی که خودم عنوان کردم و در کتاب درج شد، راضیام.
گلعلی بابایی در این بخش ضمن اشاره به برخی نکات همسر شهید توضیح داد: ظرفیت کتاب و زندگینامههای داستانی همین میزان است و افزودن مطالب بیشتر موجب خستگی خواننده میشود.
همسر شهید سخنان خود را ادامه داد و با تأکید بر نکته گلعلی بابایی گفت: خیلی از مسائل را نمیشود در این گونه کتابها عنوان کرد حتی گاهی زندگینامههایی را میخوانم که دوست ندارم همه موارد در آنها مطرح شود هر چند میدانم اگر خیلی موارد مطرح شود حوصله خواننده امروز سر میرود اما نکته من به فعالیتهای حاج عباس در جبهه مربوط بود.
جهانگیری به خاطره سالهای دور و زندگی با شهید ورامینی اشاره کرد و گفت:در منزلی زندگی میکردیم که پسرم میثم خیلی کوچک بود. این خانه ۴۰ پله داشت تا به اتاق کوچکی برسیم. تقریبا ۸ پله را که سپری می کردیم آشپزخانهای بود که کابینت کوچک فلزی و سینک داشت. میثم همیشه بیمار بود. در آن روزها هم عباس نبود. فرصتی داست داد تا غذایی ساده درست کنم. میثم را نگه داشته بودم تا به زمین نیفتد. اما در کسری از ثانیه وقتی برگشتم او با سر به زمین افتاد. از ترس پلهها را به پایین دویدم تا صاحبخانه ام را ببینم اما او هم منزل نبود. شروع کردم به گشتن دور سر میثم و میگفتم درد و بلایت به سر من بیاید و .... بعد ماجرا را برای مادرم تعریف کردم و ایشان گفتند تو برای بچه یکساله اینکار را کردی ولی فکر من را نکردی من برای تو چه میکشیدم. واقعا هر مادری دلگرم فرزندش است. مادر شهید برایم عزیز بود و مهربان، با محبت راهنمایی خوبی برای من بود.
* برادر شهید ورامینی: کتاب دومی از خاطرات شهید عباس ورامینی گردآوری شود
در بخشی دیگر از این مراسم علی ورامینی برادر شهید عباس ورامینی اظهار داشت: برخی موارد که همسر شهید اشاره کردند درست بود. البته بحث نقد یا کوتاهی در نوشتن کتاب مطرح نبود. یادم هست با نویسنده کتاب آقای کلاته که صحبت میکردم به ایشان گفتم شخصیت وجودی حاج عباس مغفول مانده است و لازم است کتاب دومی نوشته شود تا آن بخش نادیده را تکمیل کند. چرا که خیلی از مسائل که به عنوان خاطره باقی مانده ظرفیت مبدل شدن به کتاب دوم را دارند.
برادر این شهید در ادامه به خاطرهای از روزهای حضور هر دو برادر در جبهه اشاره کرد.
* گلعلی بابایی: عباس ورامینی دُر گرانبهایی بود که باید معرفی شود
گلعلی بابایی سخنران دیگر این مراسم در سخنانی کوتاه اظهار داشت: در مسیر کاری که برای لشکر ۲۷ در جهت تهیه کارنامه عملیاتی انجام میدادیم از ابتدای امر و تشکیل تیپ حاج عباس در تمامی موارد دیده میشود. این رد پا تا شهادت او ادامه دارد زیرا او در مقاطع مختلف حضور داشت و مقطع به مقطع بالا آمد.
این نویسنده توضیح داد:از زمانی که تیپ ۲۷ تشکیل شد او به عنوان مسئول گروهها وارد شد.همان گردانی که شهید وزوایی فرمانده آن بود و بسیار درخشید.
وی در بخش دیگری از سخنانش ضمن اشاره به کار ارزشمند جواد کلاته نویسنده کتاب در شناساندن این در گرانبها (عباس ورامینی) توضیح داد:" حسین بهزاد همیشه از حاج عباس به عنوان در گرانبها یاد میکند و معتقد است باید به جامعه معرفی شود و امروز میبینیم آقای کلاته این در گرانبها را معرفی کرد. ضمن اینکه انتقادات باید در چاپهای آتی برطرف شود.
گلعلی بابایی انقلاب را مدرسهای دانست که حاجعباسها در آن رشد کردند و توضیح داد: گفتن اینکه شاهرخ ضرغامها از کابارهها به جبهه کشیده شدند و در نهایت به شهادت رسیدند لازم است و نباید نویسندگان و محققان در بیان آنها ابا داشته باشند. هر چند برخی موارد از زندگی شهدا بنا به گفته همسر شهید باید همچنان ناگفته بماند. اما زندگی یک زوج انقلابی که در حرکت انقلابی چون لانه جاسوسی با هم آشنا شدند و اتصال این دو به هم از نکاتی که میتواند برای نسل امروز جذاب باشد.
به گفته وی اینکه کتاب کمتر از یک سال به چاپ دوم میرسد و در آن سوی مرزها ترجمه میشود نشان از وجه تمایز این اثر دارد. اما یکی دیگر از نکات برجسته کتاب اسناد، تصاویر و مطالب مهمی است که در انتهای کتاب گنجانده شده است و تنوع راوی ها بازگو کننده شخصیت وسیع حاج عباس است که در تدوین خوبی که صورت گرفته خواننده را خسته نمیکند.
بابایی با بیان اینکه من هم قبول دارم شخصیت حاج عباس ورامینی بهنحوی است که باید کتابهای بیشتری به او بپردازد، گفت: عباس به حدی در عرصه فعالیتهای فرهنگی و نظامی پرتلاش و منظم و کارهای مثمر ثمری انجام داد که شایسته است فیلم سینمایی، سریال و یا آثار هنری متعددی از زیست او ساخته شود. ما شخصیتهای قهرمان واقعی بسیار داریم که میتوانند دستمایه کار سینمای و نمایشی باشند اما متاسفانه در عرصه فیلمسازی همیشه مرغ همسایه غاز است.
* نویسنده کتاب: منبع خاطرات تمام نشدنی است
جواد کلاته عربی نویسنده کتاب هم در بخش دیگری از این مراسم اظهار داشت: قطعا برای شنیدن نقد و نکات مخاطلبان جلسه مفصلی برگزار خواهیم کرد و این جلسه به زودی و پیش از پایان سال برگزار میشود.
این نویسنده توضیح داد: من همیشه برای نوشتن روایت شخصیتها نگرانی و امید دارم. نگرانی از اینکه لایق و قابل گفتن درباره شهدا باشیم و من بتوانم حق مطلب را ادا کنم. این گرانی همیشه هست و شکر میکنم خدا را که برطرف نشده چون در بهترین حالت میتوانیم راوی بخشی از رشادتها، ایثارگریها و واقعیات شهید باشیم.انشالله که بتوانم رسالت خود را به عنوان کسی که قرار است کار فرهنگی را منتقل کند انجام دهد.
این نویسنده در مورد کتاب هم توضیحاتی داد و عنوان کرد: اینکه برخی خاطرات در کتاب استفاده نشده باشد طبیعی است.البته تا جایی که توانستم و اسناد را چک میکردم و به موارد استفاده نشده رجوع کردم متوجه شدم توجیهی برای گنجاندن خاطراتی که در کتاب نشده، ندارم. چرا که اگر موضوعی جذاب و مهم باشد به عنوان نویسنده وظیفه دارم جایی آن را بیاورم. هر چند باید بگویم منبع خاطرات تمام نشدنی است.
وی در مورد خاطرات همسر شهید و روایتهای ایشان هم توضیح داد: در مورد خانم جهانگیری و روایتهای ایشان به عنوان راوی اول شخص همواره رضایت مطرح بود اما برای چاپ سوم اگر احساس شود خاطرات مهم کار ن شده و مطلبی که باید منعکس شده،نشده آن را بررسی و درج میکنیم. من همیشه تاکیدم آن است که تا پیش از انتشار کتاب با همسر و برادرش که در طول مسیر نوشتن با من در ارتباط بودند، تائید آنها را بگیریم و پس از آن کتاب را منتشر کنم.
وی به نوشتن برخی زندگینامهها که افراد آن در دسترس و قید حیات هستند اشاره کرد و گفت: ما در مورد افراد زنده شروع به نوشتن میکنیم این امتیاز را داریم که تمام مقاطع زندگیاش را سؤال کرده و از آن بنویسیم. اما از شهدا و درباره آنها نوشتن کمی سخت است. زیرا برای جمع کردن پازل زندگی او باید با افراد مختلف صحبت کرد. قطعا کاری که من انجام دادم کامل نیست، اما در مقطع دو ساله سعی کردم آنچه در توان دارم بروز دهم و کم کاری نکنم. پیشنهاد میکنم دوستان؛ همرزمان و خانواده شهید اگر خاطراتی دارند که میتوان در چنین کتابی آن را گردآوری کرد آن را مطرح کنند. من در مورد شهید ورامینی کمتر از 5 درصد موضوع داشتم که از آن استفاده نکردم.
وی افزود:اگر کسی میتواند در ادامه مسیر ثبت خاطرات این شهید کاری انجام دهد حاضرم مصاحبههایم را در اختیارش قرار دهم.
* زحمتکش: شهید ورامینی همان بود که میگفت و به آن عمل میکرد
در پایان مراسم علی زحمتکش از هم رزمان نزدیک شهید ورامینی با ذکر چند خاطره گفت:در 6 مقطع با حاج عباس همکار بودم. اولین مقطع آن اما لانه جاسوسی بودکه ایشان توسط محمد رحمتی وزیر راه دوره احمدینژاد و از بنیانگذاران جهاد دانشگاهی معرفی شد. حاج عباس پس از اشغال لانه نزد من آمد و با هم کار میکردیم. روزی قصد دیدار با امام را داشتیم که امام در جایی گفته بودند جایی را گرفتهاید محکم نگه دارید و ما آن زمان دانشجو بودیم.
وی طبیعت شخصیت حاج عباس ورامینی را نظامی دانست و توضیح داد: او تمیز، مرتب و ذهن منظمی داشت. جسمی آماده داشت چرا که دورههایی که دیده بود و بسیار به ما کمک میکرد. او در ادامه فعالیتهایش جانشین معاون عملیات لانه شد و پس از آن کار آموزشی در لانه جاسوسی و کمیته دانشگاه شریف را راهاندازی کرد.
زحمتکش شهید عباس ورامینی را به آداب نظامی مسلط دانست و گفت: کلاسهای تئوریک اغلب در لانه جاسوسی برگزار میشد و مسئول آن حاج عباس بود اما پس از مدتی حاج عباس به جای من مسئول لانه شد. اما وقتی جنگ آغاز شد او جزو اولین افرادی بود که به منطقه اعزام شد. او حتی پیش از من در منطقه بود. او عنصر ستادی نبود اما تشخیص داد باید نیروها را آموزش دهد، پس ابتدا به خط مقدم رفت و سپس برای آموزش نیروها به عقب برگشت.
وی در پایان سخنانش گفت: حاج عباس انسانی تمیز و بدون نقص بودهر چه نشان میداد همان بود و همان بود که میگفت و به آن عمل میکرد.