بهمن دری معاون فرهنگی وزیر ارشاد در این مراسم ضمن ابلاغ پیام تسلیت وزیر ارشاد گفت: وزیر ارشاد به دلیل سفر کاری نتوانستند در این مراسم حضور یابند اما قطعا در سایر مراسمها حاضر خواهند شد.
دری در ادامه ضمن اشاره به مؤلفههای آثار سیمین دانشور توضیح داد: پیش از این درباره اخلاق و منش سیمین دانشور مطالبی را شنیده بودم اما یکی دوباری پیش از سمت کنونی یعنی معاونت فرهنگی ارشاد به منزل دانشور رفتم مطالبی که درباره وی عنوان میشد از جمله کجخلقی وی بود اما در دیدار با این بانوی نویسنده اثری از کجخلقی ندیدم.
وی گفت: وقتی به دیدار دانشور رفتم از من خواست چیزی در کتاب بنویسم تا امضا کند اما من گفتم چیزی بنویسید و امضا کنید و پس از گذشت چندین روز این کتاب به دستم رسید.
وی در ادام ابراز داشت: طی چند روزی که دانشور از میان ما رفته جامعه ادبی به سوگ نشسته است البته بنده با مطالعه بیوگرافی و آثار ایشان قصد دارم به چند مؤلفه اشاره کنم در هنگام مطاله بیوگرافی بانوی داستاننویسی ایران دریافتم باید نکاتی مطرح شود چرا که احساس کردم با مطرح نشدن چنین نکاتی ظلم در حق ایشان صورت میگیرد.
دری گفت: بعضا بحث تبحر ایشان در داستان نویسی مطرح میشود بنده شهادت میدهم که ایشان بانویی هستند که در داستان نویسی حرف اول را میزنند و فکر نمیکنم تا مدتها فردی بتواند این کسوت را بدست آورد.
به گفته معاون فرهنگی وزیر ارشاد سیمین دانشور علاقمند به ایران بود که از این رو باید نکاتی مورد توجه و گفته شود گوشزد میکنم که دانشور فردی بود که نسبت به هم سن و سالهای خود و نویسندگان هم دوره خویش یک سر و گردن بالاتر بود. دانشور هرگز به ملت ایران پشت نکرد و پس از پیروزی انقلاب نکاتی را مطرح و برجای گذاشته که در نوع خود منحصر به فرد است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه دانشور نکاتی درباره رزمندگان و زلزله بم دارد گفت: این بانوی داستان نویس ایران مطالبی درباره رزمندگان و زلزله بم دارد که شایسته تقدیر هستند.
دری به بحث سادهنویسی در آثار دانشور اشاره و اظهار داشت: سادهنویسی یکی از ویژگیهای آثار دانشور است ولی همگان از آن مطلع نیستند. دانشور همواره با مسائل خارج از عرف سادهنویسی مخالف بود و سووشون دارای این ویژگی است که طی سالهای متمادی مخاطبان فراوان دارد.
معاون فرهنگی وزیر ارشاد درباره آثار سیمین دانشور تصریح کرد: توجه به نکات اخلاقی و رعایت آنچه که ما هنجار مینامیم در آثار وی جلوه خوبی داشت از این منظر متقدین و علاقمندان باید این مطالب را یادآور شوند.
دری با تأکید بر اینکه زندگی سیمین دانشور میتواند به دو دوره زندگی با جلال آل احمد و پس از جلال تقسیم شود افزود: زندگی با جلال و پس از جلال میتواند دو بخش زندگی سیمین دانشور باشد اما وی همواره توجه ویژهای به عرصه داستان نویسی داشت.
دری با بیان خاطرهای از دیدار با سیمین دانشور بیان کرد: 10 سال پیش هنگامی که با دانشور دیدار کردم گفت آرزو میکنم پس از فوتم آثار بجای مانده که فرصت نکردم آنها را منتشر کنم چاپ شوند و بنده هم آرزو میکنیم در آستانه نمایشگاه کتاب که همزمان با روزهای تولد دانشور است آثار قدیمی وی تجدید چاپ و آثار چاپ نشده منتشر و در قالبی عرضه شود.
دری ضمن ابراز امیدواری نسبت به اینکه راه این نویسنده تداوم یابد اضافه کرد: امیدوارم راه سیمین دانشور در عرصه ادبیات معاصر به ویژه در زمینه داستاننویسی بدون رهرو نماند.
* امامی: انگشتر جلال تا لحظه آخر بر انگشت سیمین دانشور بود
غلامرضا امامی از دوستان و نزدیکان سیمین دانشور و جلال آل احمد گفت: به چه کسی سلام کنیم؛ به سیمین که نهال ادبیات این مرز، ملک و سرزمین را به درخشندگی و زیبایی واژههایش جاودان ساخت. آمدن بنده به اینجا به خواست خاندان دانشور بود به دلیل خاطره یک عمر سالهای دیر و دور که در خدمت جلال و سیمین بودم.
امامی ضمن اشاره به اینکه نباید میان سیمین و جلال تفرقه انداخت ابراز داشت: از هر سو نباید میان این دو بزرگ تفرقه افکند چرا که در روزهای آخر عمر سیمین، همچنان انگشتر جلال و پیوند مهربانی او بر دستان دانشور بود و همواره عکس جلال روبروی بسترش قرار داشت.
این نویسنده درادامه گفت: جلال و سیمین هر یک از سویی به جهان زندگی و زمان مینگریستند اما آنچه در هر دو مشترک بود مهربانی، دانایی، عشق به میهن و مردم میهن و سنت جاودان این سرزمین بود.
امامی با سخنانی شعرگونه ادامه داد: توی این شهر شلوغ، پای آن کوه بلند، در کوچه علم، میان بنبست ارض و سماء، خانهای که جلال برای سیمین ساخت، هنوز این خانه چون خانه دل ما پایدار مانده است، سیمین این خانه را هرگز رها نکرد این خانه،خانه سیمین دانور، جلال آل احمد و خانه دل ماست. این خانه همچنان سخن میگوید آرزو دارم این خانه حفظ شده و برای نسل آیندگان ما بماند.
امامی ضمن اشاره به اثری درباره دانشور گفت: حرفهایم درباره این بانو را در قالب کتاب بانوی آل قلم که نوشتنش تمام شده امیدواریم به زودی منتشر میشود.
وی در ادامه با مخاطب قرار دادن دوستداران سیمین دانشور و اینکه دوست دارم این سخن سیمین را با هم بخوانیم که در زندگی سرودی است و زندگی سرودی است با محبت بخوانش و ... سخنان خودرا ادامه داد.
امامی گفت: نمییابم سیمین دانشور مرده باشد که زنده است، میگویم سیمین سفر به خیر، آخرین سفرت به خیر، امروز به دیدار جلال میروی، صفی از آل قلم به پیشواز و دیدارت میآیند سفرت به خیر.
وی در خاتمه گفت: از سیمین دانشور بیاموزیم دانایی دل به مردم دادن به راه خود رفتن، یک دل بودن، از او بیاموزیم بسیار چیزها را، سیمین امروز به ابدیت و به پیشگاه خدا رفت، خوش دارم در خاتمه سخنانم را با قرائت بخشهایی از کتاب سو و شون پایان دهم.
درادامه این مراسم امامی بخشهایی از کتاب سووشون را برای حاضران خواند
* شعری که سیمین دانشور علاقمندش بود
علی دهباشی از دوستان سیمین دانشور در این مراسم درباره سیمین دانشور اینگونه سخن خود را آغاز کرد که کیست که در این جمع گسترده با خانم دانشور زندگی نکرده باشد و او را نشناسد و ای بسا افرادی که بیشتر از من و دیگران با او انس و مجالست داشته و در غم وشادیاش شریک بودند.
وی ضمن اشاره به حضور گسترده دوستداران سیمین دانشور در مراسم وداع با او افزود: این حضور وسیع شاعران، نویسندگان، اساتید ادبیات دانشگاه، اساتید و دانشجویان هنرهای زیبا و مقامات فرهنگی نشان از جایگاه سیمین دانشور در ادبیات معاصر ما دارد.
وی گفت: سه نسل از نویسندگان، محققان و پژوهشگران در این جمع حضور دارند. سیمین دانشور طی سالهای متمامی در دانشگاه جوانانی را پروراند که امروز از اساتید برجسته داخل و خارج کشور هستند. بهبهانی ازجمله افرادی است که آشنایی نزدیک با سیمین دانشور داشته و در جمع ما حاضر است. سه نسل با رمانها و آثار سیمین دانشور زندگی کرده و در شادی و غمهایش، نگاه مهربان او آرامشبخش غمهای ما بوده است.
دهباشی در ادامه به نمایندگی از بازماندگان وی از سوی خواهرش ویکتوریا دانشور و لیلی ریاحی داستاننویس، محقق و پژوهشگر از مدیریت بیمارستان پارس، پزشکان و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد تشکر کرد.
وی گفت: در جمع ما ناشرانی حضور دارند که دانشور آثار خود را به آنها سپرده بود؛ از جمله انتشارات خوارزمی، نگاه، قطره و جاویدان.
دهباشی در ادامه به ذکر خاطرهای از سیمین دانشور پرداخت و گفت: فریدون مشیری شعری برای درگذشت عبدالحسین زرینکوب سروده بود که من روزی آنرا برای دانشور خواندم، پس از اتمام شعر سیمین دانشور از بنده خواست بارها آنرا برایش بخوانم از این رو به دلیل علاقه سیمین دانشور به این شعر مشیری آنرا در پایان سخنانم تقدیمش میکنم.
در ادامه دهباشی شعر مشیری را برای حاضران قرائت کرد.