به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
هم در صحنه منطقهای و هم در عرصه دوجانبه ایران و غرب شاهد رویکرد تهاجمی و حداکثری علیه ایران و مقاومت در منطقه هستیم و حالا هم شورای حکام آژانس با مصوبه پیشنهادی تروئیکای اروپایی به دنبال طرح مجدد PMD است که نماد کوچکی از مطالبه ترامپ برای تجدید مذاکره در برجام و حفظ فشارهای گسترش یافته تحریمی است.
بیشتر بخوانید:
تهدید به خروج از برجام راهکار مقابله با تمدید تحریمهای تسلیحاتی
رژیم صهیونیستی با حمایت امریکا و اروپا پیشران راهبردیاست که ضمن حفظ اهرمهای فشار علیه ایران، کمترین گمانه از بهرهمندی ایران از برجام را صفر کرده و ظرفیتهای گوناگون منافع و امنیت ملی ایران را به حداقل رسانده و کرنش و تسلیم را درقبال مطالبات و پیروی از سیاستهای آنان تحمیل نماید.
راهبرد مهار انقلاب اسلامی چندمرحله را در ۴۱ سال گذشته پشت سرگذاشته که ابتدا با همه نگاه غرب به فشار و تضعیف و براندازی ایران معطوف شد که حاصلی نداشت.
سپس ضمن حفظ اهرمهای اولیه علیه ایران، همه توجه راهبردی غرب و صهیونیسم بر امتدادهای منطقهای و جریانهای مقاومت متمرکز شد و معتقد بودند اگر جریانهای طرفدار ایران و مقاومت ضداستعماری و ضداستکباری سرکوب شوند، مهار و نابودی ایران قابل دسترس خواهد بود.
این راهبرد نیز که گسترش مقاومت و توانمندیهای آنان تا مرز سطحی از بازدارندگی استمرار یافت و سردرگمی را بر استکبار و صهیونیسم غالب کرد. مرحله سوم در حالی آغاز شده است که امریکا در نظام بینالملل و مجموعه غرب و صهیونیسم در بحرانهای استراتژیک بسر برده و خود را بازنده در قبال روندهای جهانی و سیطره و هژمونی و دیکتاتوری بر جهان احساس کردند؛ لذا تنها راه و راهبرد نجات بخش برای خود را به هرج و مرج کشیدن همه قواعد و قوانین و نرمهای بینالمللی و زیر پا گذاشتن تمامی شعارهایی که ژست آن را چماقی بر سر کشورها و قدرتهای جهان قرار داده بودند و علنی کردن ماهیت اصلی غرب وحشی با جوهر حیوانی که برای حفظ دیکتاتوری جهانی حاضر است همه جهان را به آتش کشیده و ویران نماید و حتی به مردم خود نیز رحم نکند، قرار داد. قدرت نظامی از سوی غرب برای تحمیل اراده خود بر دیگران، خاصیت و کارکرد خود را از دست داده و تنها با دشمنی و فقیرسازی اهرمهای اقتصادی متکی بر شبکه استعماری در جهان و ناتوان کردن ملتها و کشورهای دیگر، شانس خود را میآزمایند.
ترامپ و نظام امریکا و اجماع دو حزبی در آن، نه تنها برای کارکردهای انتخاباتی، بلکه ماهیت استکباری و نیاز به حفظ جایگاه دیکتاتوری جهانی سرعت و وسعت فشار علیه ایران را با هرچه در توان دارد به میدان آورده و به چیزی کمتر از نابودی ایران و نه تنها مقاومت، بلکه تسلیم کردن جهان فکر میکند و معتقد است الگوی برخورد با ایران و مقاومت، مدل قابل گسترش و اثرگذار برای تمامی جهان است. حاصل دهها سال مذاکره و اجرای تعهدات از سوی دلبستگان به غرب و نرمش برای عبور از بحران و خیال خام پایان دادن به دشمنی دزدان دریایی غربی، نه تنها جفا به مردم، بلکه از دست دادن بسیاری از فرصتها و پتانسیلهای ملی و مجبور کردن مردم به پذیرش رؤیای مصالحه با غرب است.
آنچه در تصویر امروز امریکا و اروپا برای همه جهان برملا شده این است که خانهای سستتر از خانه عنکبوت دارند و کافی است به جای رویکرد دفاع نرمشگونه، به زبان هجوم و مقابله در عرصههایی وارد شویم که این دزدان دریایی علناً و آشکار خسارت میبینند و آسیبپذیر هستند و ابزار اقتصاد که تنها حربه ضدبشری قلدرهای جهانی است را با رهنمودهای پیر فرزانه و رهبر معظم انقلاب سامان دهیم و از فرصت پرخاش جهانی و غرب علیه جهان و ویرانی اهرمهای فرسوده در نظامهای آنان که روندی فزاینده خواهد داشت، بهرهمند شویم و فریب جادوی رسانهای صهیونیسم و استکبار را نخورده و جنگ اقتصادی و فقیرسازی و تسلیمپذیر کردن ایران و ملتهای مقاومت و جهان را با عبرت از همه ندانمکاریهای خوشبینانه و شاید مشکوک با راهبرد فلج کردن همه ابزارهای هیمنه و غارت اقتصادی در دستور قرار دهیم.
پروتکل الحاقی و NPT و تعهدات مازاد فقط برای بسته شدن بیشتر دست خودمان است و عایدی در بر ندارد. تمامی کسانی که با اراده یا اکراه با سیاستهای امریکا همراهی میکنند، باید ما به ازای آن را با محرومیت از امتیازات و دسترسی و تجارت در حوزه نفوذ و قدرت ایران بپذیرند و اجرای گام اول در یک مثلث امریکایی و انگلیسی و صهیونیستی است که با محروم شدن از مزیتهای حوزه پیرامونی ایران، باید بهای سیاستهای خود را بپردازند. پذیرش ادامه شرایط فعلی و عدم واکنش هجومی به هر میزان در قبال این دزدان بینالمللی و شیاطین بزرگ و کوچک، به معنای ناتوانی تدریجی و فزاینده و رفتن به قربانگاه خواهد بود.