به گزارش مشرق، اغلب ایرانیان مطامع استعماری روسیه تزاری و اتحاد جماهیر شوروی در ایران را به وصیت نامه ساختگی” پطر کبیر” نسبت میدهند. این وصیتنامه را مهاجران لهستانی به سال ۱۷۹۵ در پاریس جعل کردند تا افکار عمومی فرانسویان را علیه روسیه تزاری که مطامع استعماری در لهستان داشت بر انگیزانند و متحدینی برای خویش دست و پا کنند.
بر اساس این سند جعلی که گویی برحسب تصادف روی میز تحریر سفیر روسیه در پاریس دیده شده است سیاست پنهانی روسیه همواره باید معطوف به دو هدف باشد: یکی سلطه بر اروپا و دیگری دستیابی به آبهای گرم خلیج فارس از راه تسلط بر ایران.
این سند جعلی که در اواخر قرن نوزدهم از طریق نویسندگان انگلیسی همچون “لرد کرزن” که البته در اصالت آن تردید کرده بود، دانشجویان ایرانی مقیم اروپا و همچنین سفارت انگلیس در بین مردم شایع شد موجب پیدایش اعتقاد به توهم توطئه روسیه برای تسلط بر ایران شد.
با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و معاهده ۱۹۲۱ ایران و شوروی؛ که کلیه امتیازات امپراطوری روسیه در ایران و از جمله حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) را لغو کرد احساسات ضدروسی ایرانیان برای مدتی آرام گرفت. اما تلاش نافرجام استالین برای الحاق آذربایجان و کردستان به قلمرو شوروی در سال ۱۳۲۴ موضوع وصیتنامه پطر کبیر را از نو زنده کرد.
چند سال پس از این واقعه در جریان ملی شدن صنعت نفت طی سالهای ۱۳۳۰-۱۳۳۲ که حزب توده نفوذ قابل ملاحظهای در ایران پیدا کرده بود سازمان سیا “خاطرات لاهوتی” را تالیف و منتشر کرد تا دوباره خطر وصیتنامه پطر کبیر را در اذهان مردم شایع کند. این خاطرات جعلی را نه ابولقاسم لاهوتی؛ بلکه “دانلد ویلبر” مشاور سازمان سیا با همکاری یکی از نویسندگان ایرانی که پس از انقلاب اسلامی اعدام شد تالیف کرد و ابتدا در واشنگتن به چاپ رساند و سپس برای پخش به سفارت آمریکا در تهران فرستاد.
اهداف اصلی انتشار این کتاب این بود که به گمان ویلبر؛ لاهوتی شخصیت برجسته و محبوب ایرانی بود که به طور طبیعی ریاست جمهوری دولت دست نشانده شوروی در ایران را بر عهده میگرفت. با انتشار این خاطرات جعلی؛ از یکسو لاهوتی ترور شخصیتی و به کلی از صحنه سیاسی ایران خارج میشد. از سوی دیگر با اعتراف جعلی وی مبنی بر توطئه پنهانی شوروی برای تاسیس دولت دست نشاندهای در استانهای شمالی ایران؛ سوءظن ایرانیان نسبت به همسایه شمالیشان طوری برانگیخته و تشدید میشد که گویا شورویها در فکر اجرای وصیتنامه پطر کبیر هستند.
حتی “محمد رضا پهلوی” در کتاب” ماموریت برای وطنم” مینویسد: از زمان پطر کبیر که بین سالهای ۱۶۸۲ تا ۱۷۲۵ فرمانروای روسیه بود دولت این کشور همیشه سعی داشته تا تصرفات خویش را به سوی جنوب بسط داده و به آبهای گرم خلیج فارس و بنادر آن دست پیدا کند.
همزمان با انقلاب اسلامی، وصیتنامه پطر کبیر از نو مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از ایرانیان از طبقات گوناگون اجتماعی؛ سرنگونی رژیم شاه، حمله به افغانستان و اشغال سفارت آمریکا در تهران را توطئه هماهنگ دولت شوروی برای تحقق وصیتنامه پطر کبیر دانستند.
حتی این شایعه در محافل تهران قوت گرفت که “محمد موسوی خویینیها” روحانی مبارزی که رهبری دانشجویان پیرو خط امام را بر عهده داشت یکی از عوامل نفوذی کا. گ. ب در حوزه علمیه قم است. این شایعه ناشی از آن بود که تعدادی از افراد یکی از خاندان روحانی در ” خویین” هنگام اشغال زنجان با فرقه دموکرات همکاری میکردهاند. این توهم حتی شامل ملیگرایان مسلمان ضد کمونیستی نظیرابوالحسن بنی صدر، صادق قطب زاده و ابراهیم یزدی میشد تو گویی آنها هم طبق دسیسه چینی شورویها در رهبری انقلاب نفوذ کرده و مشاغل کلیدی را در دست گرفتهاند!
منبع: توهم توطئه. احمد اشرف( تولد ۱۳۱۳) جامعه شناس و محقق تاریخ ایران. از سردبیران ارشد دایره المعارف” ایرانیکا” و استاد دانشگاه” کلمبیا” است.