به گزارش مشرق، ساخته شدن فیلمی درباره زندگی مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی از همان ابتدای کار و قبل از اینکه پروژه جلوی دوربین برود، در ذات خودش یک خبر جنجالی است. حالا اگر قرار باشد چنین فیلمی بهعنوان یک اثر مشترک از دوکشور ایران و ترکیه تولید شود، حساسیتها صدچندان خواهد شد. میدانیم که ترکیه سالهاست ادعا دارد مولوی تبعه این کشور بوده است.
الصاق جعلی مولوی به ترکیه، از آن رو صورت میگیرد که برای تقویت احساسات پانترکی، مفاخری دستوپا شود. با توجه به اینکه این شاعر و عارف نامی، ازمیان تمام سرودههایش تنها چندبیت شکستهبسته به زبان ترکی ضعیف دارد و طومار آثار او به زبان فارسی هستند، اگر ادعای ترکیه درست هم بود -که نیست- آنها باید میپذیرفتند که زبان فارسی درعمق کشورشان نفوذ کرده؛ حال آنکه برعکس، الصاق جعلی مولوی به ترکیه، از آن رو صورت میگیرد که برای تقویت احساسات پانترکی، مفاخری دستوپا شود.
باید از خودمان بپرسیم که همین تناقض ساده و نیمخطی، چرا تا بهحال پروژه مصادره مولوی توسط ترکیه را متلاشی نکرده است؟ چون اکثر افراد، تنها نام او را شنیدهاند و اصلا نمیدانند کیست یا چندبیت از آثارش و چندجمله از زندگینامه او را نخواندهاند. بله! سینما شاید تنها راهی است که توسط آن میشود این مساله را بهراحتی حل کرد. لازم نبود اتفاق خاصی بیفتد؛ همین که زندگی مولانا بهسادگی روایت میشد، خودبهخود مشخص میکرد که او کیست، اهل کجاست و به چه فرهنگی تعلق دارد.
در هرحال، بالاخره قرار شد فیلمی درباره ملای بلخی رومی ساخته شود؛ محصول مشترک ایران و ترکیه. آیا ترکها اجازه میدهند یک فیلم در کشورشان و با مشارکت خودشان تولید شود و در عینحال، عدم ارتباط جدی این شاعر بزرگ با فرهنگ کشور ترکیه را برملا کند؟
هنوز کسی فیلم را ندیده بود اما این حدس بسیار قوی بهطور طبیعی پا میگرفت که بر سر آنچه تماما متعلق به فرهنگ فارسی است، توافق شده تا با ترکها مشاع باشد؛ مخصوصا وقتی گفته شد این فیلم بخشی از زندگی مولوی است که زمان اقامت او در ترکیه را روایت میکند. البته عوامل اصلی فیلم ازجمله نویسنده آن ایرانی بودند اما حتی اگر چنین توافق نانوشتهای هم وجود نداشت، وقتی حالا بشنویم که فیلم را قرار است سرمایهگذار ترک تدوین کند و آن هم بدون اطلاع طرف ایرانی، آنگاه چه نتیجهای را میتوان توقع داشت؟
درباره پروژهای صحبت میکنیم که هنوز تکلیف فیلمبرداری آن مشخص نشده اما به این مراحل پیچیده هم رسیده است. شاید با نگاه به پیچیدگیهای همین پروژه بشود فهمید که چرا تا بهحال فیلمی با این موضوع یا فیلمهایی دیگر با چنین موضوعاتی در ایران ساخته نشدهاند.
بیشتر بخوانید:
کوچ خوانندگان به ترکیه با حمایت سایتهای شرطبندی و قمار+فیلم
نتایج بازنشسته نشدن آقای فتحی
هرچه بود، بالاخره حدود ۷۰ سال پس از جدی شدن کار فیلمسازی در ایران، پروژهای درباره مولوی هم جلوی دوربین رفت و قرار شد کارگردان آن حسن فتحی باشد. فتحی یک کارگردان متوسط تلویزیونی است که تاریخ میانه ایران پس از اسلام، از دوره صفوی تا پهلوی اول، زمینه اکثر کارهایش بودهاند. «
پهلوانان نمیمیرند»، «شب دهم»، «روشنتر از خاموشی» و «مدار صفر درجه» از مهمترین آثار او در سیمای جمهوری اسلامی بودند؛ آثاری که در دوره خودشان با استقبال بسیار مواجه شدند اما بازپخش هرکدام از آنها پس از سالها نشان داد که فتحی بهشدت از معیارهایی ساده در دورهای خاص برای جذب مخاطب بهره میبرد و اصطلاحا کارهایش تاریخمصرفدار هستند. کارهایی که هنوز خاطرهشان زیباست اما اگر مجددا پخش شوند، معلوم نیست که همهشان بهاندازه زمان پخش اولیه جذاب باشند.
از این دست کارگردانها در تلویزیون ایران بسیار داریم و خیلیهایشان درحالحاضر دوران بازنشستگی یا کمکاری را میگذرانند، چون جامعه تغییر کرده و دیگر نمیتوان با ابزارهای گذشته مخاطب امروز را جذب کرد.
اما فتحی که آخرین کار تلویزیونیاش با نام «زمانه» در سال ۱۳۹۱ کاملا ناموفق بود و بعد از آن سهسال بیکار ماند، از تلویزیون بیرون رفت و در شبکه نمایش خانگی سریال «شهرزاد» را ساخت.
خیلیها گفتند برداشته شدن بعضی از موانع و ممیزیهای تلویزیون از سر راه حسن فتحی بهکار او جلوهای جدید داده است. بهعلاوه، او میتوانست از هنرپیشههایی برای سریالش استفاده کند که بنابر دلایلی میگفتند حاضر نیستند در تلویزیون سریال بازی کنند.
اینها تمام آنچیزی بود که دلیل موفقیت سری اول «شهرزاد» بهنظر میرسید تا اینکه به «مست عشق» رسیدیم و تحلیلهای دقیقتری از فتحی و مجموعه شهرزاد بهدست آمد. از حواشی آن سریال که به واسطه سرمایهگذارانش ایجاد شد، امروز تقریبا همه باخبر هستند. یکی از دو سرمایهگذار فصل اول این مجموعه -که تنها فصل موفق آن بود- چندی پیش در دادگاه بانک سرمایه به جرم فساد اقتصادی محکوم شد و سرمایهگذار دو سری بعد و شریک فصل اول، بهعنوان یکی از اصلیترین متهمان این پرونده مراحل دادرسی را طی میکند.
بحث فساد اقتصادی در پشتپرده ساخت این سریال همزمان با ضبط آن شروع شد و فتحی یکی از سرسختترین مدافعان این مجموعه دربرابر پرسشگریهای معترضان بود. با این حساب نمیشود او را عنصری بیخبر از همهجا دانست که اگر از چند و چون اقتصادی ماجرا مطلع بود، تن بهحضور در این پروژه نمیداد. به همین دلیل خیلیها منتظر بودند با علنی شدن مفاسد اقتصادی سرمایهگذاران شهرزاد، رفتهرفته عمر فعالیت هنری فتحی بهپایان برسد؛ اما او هنوز چیزهایی در چنته داشت که توسط آنها میتوانست برای یک پروژه بزرگ دیگر خیز بردارد.
وقتی سرمایهگذاران شهرزاد در بازداشت بودند یا مراحل دادگاه را طی میکردند، فتحی که دیگر بعید میدانست بتواند به تلویزیون برگردد، سراغ ساخت پروژهای رفت که اینبار با مشارکت سرمایهگذارانی از کشور ترکیه تولید میشد.
اینبار کسی علیه مجموعهای که او میخواست بسازد کمپین پرسشگری از منابع مالی بهراه نینداخت و اصولا اخبار پروژه مست عشق که قرار بود درباره مولوی باشد، درحدی جامعه را درگیر خودش نکرد که چندسال پیش ممکن بود بکند. حالا بهقول معروف آنقدر سمن بود که یاسمن بین آنها گم بشود.
جامعه بهقدری درگیر مشکلات اقتصادی جورواجور بود و دادگاههای متعدد و پیدرپی مفاسد اقتصادی توجهش را جلب کرده بودند که نایی برای بند و پیله کردن به حسن فتحی نمیماند. با اینحال، او باز هم از حواشی دور نماند و پس از مدتها که خبری از این پروژه نشده بود، معلوم شد بین سرمایهگذار طرف ایرانی و طرف ترک اختلافاتی جدی وجود دارد.
ماهیت این اختلافها و اینکه بر سر چه چیزهایی بودند، خیلی عجیب بود. همین قضیه واکنش اهالی سینمای ایران را هم در پی آورد. سرمایهگذار ترک اعلام کرد این فیلم بهزودی اکران خواهد شد و یک سریال هم از باقی راشهای آن تدوین و پخش میشود. این درحالی است که عوامل ایرانی فیلم میگفتند فیلمبرداری چندسکانس از آن باقی مانده است. وقتی به جزئیات پاسخهایی که دوطرف ماجرا بههم میدادند دقت شود، بعضی از تناقضات واقعا حیرتانگیز است.
این زمزمه بین عوامل سینمای ایران و کارشناسان آن پیچید که فتحی چون تا پیش از این با بودجه عمومی در تلویزیون کار میکرد، عیبهایش مخفی مانده بود و حالا که در ساختار طبیعی سینما براساس عرضه و تقاضا قرار دارد، نمیتواند این ضعفها را مخفی نگه دارد. اینکه یک کارگردان بهقدری تعداد برداشتها را بالا ببرد که بالاخره یک چیزی از بینشان در میز تدوین بهدست بیاید، چیزی است که میتواند هر هنرجوی سینما را در جایگاهی برابر با بزرگترین کارگردانهای تاریخ قرار بدهد. اما عموما محدودیتهای بودجهای به کسی چنین اجازهای نمیدهند. حالا گفته میشود حسن فتحی هنگام کار در تلویزیون دچار چنین محدودیتهایی نبوده و ضعفهایش مشخص نمیشدهاند. چنانکه مشخص است او هنگام ساخت شهرزاد هم بهلحاظ بودجه دچار چنین محدودیتهایی نبوده است.
این همان تحلیلهای جدیدتری است که بعد از حواشی مست عشق، درباره دلایل احیای فتحی با مجموعه «شهرزاد۱» بهدست آمدهاند. پولهای بادآورده و مشکوکی که طی سالهای اخیر به سینما و شبکه نمایش خانگی تزریق شدهاند، خیلی از فیلمسازان نوظهور هفت، هشت سال اخیر را در جایگاه نابغه نشاندهاند؛ در صورتیکه تنها یک شرایط عادی و برابر میتواند عیار آنها را محک بزند. با این حساب، مدتی بعد اگر این شرایط ویژه برای چنین افرادی از بین رفت و سقوط ناگهانی آنها از معیارهای هنری دیده شد، نباید تعجب کرد که آن همه استعداد کجا رفت؟!
این موضوعی است که از حدود دوسال پیش، وقتی به پرونده دخلوخرج سینمای ایران ورود کردیم و با تعدادی از تهیهکنندگان گفتوگو داشت، در بعضی موارد حتی با ذکر جزئیات و نام بردن از پروژهها مطرح شده بود. بهطور مثال حدود ۶ ماه فیلمبرداری برای یک فیلم دوساعته!
اما حالا حسن فتحی به یک نمونه شاخص و مثالزدنی در این زمینه تبدیل میشود. امروز پروژه مست عشق در مراحلی از حاشیههای نفسگیر قرار دارد که با توجه به همینها میشود بخشی از این را که چرا تا بهحال سراغ چنین موضوعی نرفتهایم، فهمید. ساختار معیوب فیلمسازی و سریالسازی در سینما و تلویزیون ایران خلاقیتپرور نیست، بلکه مرتب جایگاه تعداد ثابتی از افراد را محکمتر میکند. از این ساختار هر روز کمتر میتوان توقع خروجیهای متناسب با نیازهای روز جامعه را داشت.
کسی مزاحم نشد، ولی فیلم ناتمام فتحی خودش حاشیه ساخت!
اواخر شهریور ۱۳۹۸ بود که اعلام شد حسن فتحی با حضور دو سرمایهگذار از ایران و ترکیه، قرار است فیلم سینمایی «مست عشق» را با موضوع بخشی از زندگی مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی بسازد.
گفته شده بود فیلمنامه این فیلم را فرهاد توحیدی و حسن فتحی نوشتهاند و تمامی صحنههای آن در ترکیه فیلمبرداری میشوند و برای این کار، شهر قونیه در زمان حیات مولانا بازسازی خواهد شد. به هرحال مدتها گذشت و خبری از سرنوشت این پروژه بهدست نیامد تا اینکه خرداد امسال گزارشی درباره پایان نیافتن این فیلم و نیمهکاره بودن آن منتشر شد؛ خبری که بلافاصله مهران برومند، تهیهکننده مست عشق به آن واکنش نشان داد و وعده داد با فیلمبرداری چند سکانس باقیمانده، این فیلم تا پایان تابستان آماده نمایش شود.
با اینحال تابستان هم بهسر رسید و خبری از مست عشق نشد. اوایل پاییز بود که سهراب پورناظری، سازنده موسیقی این فیلم، از نیمهکاره ماندن پروژه خبر داد و اعلام کرد این فیلم رها شده و به مرحله پایانی نرسیده است.
اما یک هفته بعد، صحبتهای متفاوتی از قول سرمایهگذار ترک فیلم مطرح شد. در ویدئویی که توسط بهروز تشکر، خبرنگار قدیمی صداوسیما منتشر شد، او با انتشار سکانسهای تازهای از این فیلم به نقل از روابطعمومی سرمایهگذار ترک مست عشق اعلام کرد تدوین نهایی فیلم حسن فتحی به پایان رسیده و در آذرماه و هفته جهانی مولانا این فیلم پخش جهانی خواهد شد.
تشکر در ادامه گفت که مست عشق به دو شکل سریال و فیلم سینمایی تدوین شده و مذاکرات برای پخش آن در ایران ادامه دارد و اظهار امیدواری کرد که فیلم در ایران هم اکران بشود.
پس از انتشار این ویدئو و پیوستهای خبری ذیل آن، این بار نوبت نویسنده فیلمنامه مست عشق بود که با ناگوار و شوکهکننده خواندن این خبر، فصل جدیدی از حواشی این فیلم را علنی کند. فرهاد توحیدی که با ایسنا گفتوگو کرده بود، با مخاطرهآمیز دانستن وضعیت مست عشق درباره خبر اکران قریبالوقوع جهانی و ساخت سریال از این فیلم گفت: «این خبر نهتنها برای من بهعنوان یکی از نویسندگان فیلمنامه، بلکه برای همه دستاندرکاران این پروژه که حدود چهار سال از عمر خود را به ساخت این فیلم اختصاص دادهایم، بسیار ناگوار و شوکهکننده بود. با پایان کار بازیگران ایرانی فیلم، حدود هشت سکانس از فیلم باقی ماند که این سکانسها به بازی بازیگران ترک اختصاص دارد و فیلمبرداری آن حدود یکهفته زمان میبرد. تنشهایی از همان زمان فیلمبرداری میان سرمایهگذار ترک و سرمایهگذار ایرانی این پروژه وجود داشته است؛ تنشهایی که تلاش میشده با تفاهم حل شود، اما ظاهرا این کوششها نافرجام بوده است. سرمایهگذار ترک در این پروژه فقط یکچهارم سهم دارد و این بسیار شگفتانگیز است که با این درصد مشارکت، حالا مدعی اکران جهانی فیلم و ساخت سریالی هشتقسمتی از آن است.»
توحیدی این را هم اضافه کرد که: «چنین اقدامی ازنظر حقوقی، نقض حقوق مولفان و مصداق خیانت در امانت است و اینچنین است که سرمایهگذار ایرانی فیلم پیگیری حقوقی را آغاز کرده است. اعتماد بیش ازحد به سرمایهگذار ترک، یکی از اشتباههای گروه ایرانی این پروژه است و متاسفانه همه راشها در اختیار طرف ترک است. این خبر با هر نیتی که منتشر شده، باید آن را جدی گرفت و به آسانی از آن نگذشت. خانه سینما باید در راستای حمایت از تولیدات مشترک و احقاق حقوق همکاران خود وارد عمل شود. وضعیت فیلم مخاطرهآمیز است و شخصا از وزارت امور خارجه هم درخواست کمک دارم.»
اما سرمایهگذار ترکیهای مست عشق که به خیانت در امانت متهم شده بود هم ساکت نماند و باز پاسخی خطاب به توحیدی و سایر عوامل ایرانی فیلم منتشر کرد.
روابطعمومی سرمایهگذار ترکیهای مست عشق به حسن فتحی و فرهاد توحیدی چنین پاسخ داد: «آقای فتحی اگر شما صاحب و سازنده اثر هستید، در این ۱۰ماه چرا سراغی از سرنوشت فیلم نگرفتید؟ قرار بود فیلم در مدت هشتهفته ساخته شود و در دیماه ۹۸ آماده نمایش باشد؛ یعنی دوماه قبل از کرونا. اما فیلمبرداری ۱۶هفته طول کشید. ۷۰ ساعت فیلمبرداری برای ۹۰دقیقه فیلم سینمایی؛ که به ادعای شما هشت سکانس دیگر هم باقی مانده؟! دوستان سرمایهگذارتان یک بخش تدوینشده از سریال ۶ قسمتی را مشاهده کردند و از پیشرفت کار ابراز رضایت کردند. پس خبر بهرغم ادعای شما شایعه و کذب نیست. حقیقتی است که ما براساس احساس مسئولیت و بار سنگین مالی پروژه، با همکاری بهترین عوامل فنی و احترام به اصالت فیلمنامه، تدوین را به سرانجام رساندیم. قرارداد و همه مجوزها در ترکیه امضا و اخذ شده و ما بهخوبی از حقوق مولف و قوانین آگاهیم.» در پایان این جوابیه چنین آمده بود که: «تمام تلاش ما این است تا قبل از اکران جهانی مست عشق، این فیلم ابتدا در ایران به نمایش دربیاید.»
وقتی طرف ترکیهای پای سرمایهگذار ایرانی را به میان کشید، نوبت تهیهکننده مست عشق بود که پاسخ او را بدهد؛ هرچند در نوشته نسبتا مفصل مهران برومند، هیچ جملهای در رد یا تایید این سخن طرف ترک نیامده بود که «دوستان سرمایهگذارتان یک بخش تدوینشده از سریال ۶ قسمتی را مشاهده کردند و از پیشرفت کار ابراز رضایت کردند.»
تهیهکننده فیلم بیانیهای صادر کرد که در بخشهایی از آن آمده بود: «اثری در ابعاد پروژه «مست عشق» باتوجه به بزرگی و جایگاه رفیع حضرت مولانا بهطور طبیعی حساسیت و وسواس بیشتری نسبتبه پروژهای معمولی میطلبد. بر همین اساس میزان فیلمبرداری سهماه (۱۲هفته) برای این اثر کاملا قابل دفاع بوده و نشان از مهارت و تعهد کارگردان اثر به برقراری تعادل بین کیفیت و دغدغههای سرمایهگذار برای بالا نرفتن هزینهها است. متاسفانه مراحل پایانی پروژه در بخش حقوقی و میزان سهام به اختلافاتی خورده و پیگیری در همه ابعاد و مذاکرات برای حلوفصل این اختلافات در جریان است؛ اختلافاتی که بهجهت طول کشیدن چهارهفتهای فیلمبرداری و دوهفتهای پیشتولید، باعث تغییراتی در قرارداد بازیگران و لوکیشنها و دکورهای شهرک سینمایی و درنتیجه بالارفتن هزینهها شده و لذا متهم کردن و مقصر جلوه دادن یکطرفه این مشکلات که از بدیهیات حرفه ماست، غیرمنصفانه و غیرحرفهای بوده است. بدیهی است بروز هرگونه اختلاف حقوقی این حق را به هیچکس نخواهد داد که دست به کار غیرحرفهای دیگری چون بهگروگان گرفتن تصاویر و توقف بخش تدوین و از آن بدتر اقدام به تدوین اثر بدون نظارت و نظر کارگردان بزند. برهمین اساس ضمن محترم شمردن اصل اختلاف و دعوت سرمایهگذار و شریک محترم ترک به پیگیری اختلافات ازطریق مذاکره یا راههای قانونی، نسبتبه هرگونه تصمیم و پیشبرد پروژه در هر بخشی از مراحل فنی هشدار داده و متذکر میشوم اختلاف حقوقی متضمن اعمال خلاف قانون و قرارداد و مسلمات حقوقی و حرفهای و اخلاقی نبوده و هرگونه اقدام بدون تایید کارگردان محترم و شریک اصلی پروژه تبعات سنگینی خواهد داشت. شایسته ذکر است، بنده بهعنوان تهیهکننده بهمدت بیش از یکسال به دور از وطن و خانواده در ترکیه، پای کار، به نمایندگی از طرف گروه ایرانی شامل سرمایهگذار، نویسنده و کارگردان ایستادهام و شاهد پیگیری و حتی اعتراضات بحق کارگردان اثر و اصرار ایشان برای حضور در ترکیه برای نظارت بر امر تدوین بودهام که متاسفانه بهدلیل بسته بودن مرزها و همچنین گرو بودن راشها نزد شریک محترم ترک، قادر به تامین خواست کارگردان محترم اثر نشدیم، ولذا اتهام عدم حضور و عدم پیگیری اثر توسط ایشان به دور از انصاف و ظلم در حق ایشان است و بهشدت تکذیب میشود.»
البته نه برومند و نه هیچکس دیگری تابهحال بهطور صریح مشخص نکرده که سرمایهگذار ایرانی فیلم دقیقا چه کسی است. اما به هرحال، قبل از اینکه طرف ترک پاسخی به مهران برومند بدهد، این غلامرضا موسوی، رئیس اتحادیه صنف تهیهکنندگان بود که در واکنش به بیانیههای این روزهای سرمایهگذار ترکیهای مست عشق و پاسخ سازندگان ایرانی این فیلم نوشت: «تهیهکننده ایرانی مست عشق اعلام کردهاند که بیش از یک سال است دور از وطن، خانواده و در غربت بهدنبال حلوفصل مشکلات فیلم هستند. ازسوی دیگر، کارگردان محترم اعلام داشته فیلمبرداری ۶ فصل فیلم باقی است. تهیهکننده ترک فیلم را تدوین کرده و میگوید آماده نمایش است. باتوجه به اینکه فیلمبرداری حدود بهمن پایان یافته؛ یا همکار (ما) در زمان سفر کردهاند یا پیشتولید را هم در غربت گذراندهاند و به حساب پستپروداکشن گذاشتهاند. انشاءالله بعد از بازگشت، همکار ایرانی باید کلاسی بگذارد و به همکارانش راهکار حضور یکساله (حتما به حساب سرمایهگذار) و عدم حل مشکل را آموزش بدهند.»
شاید وزارت خارجه ایران بداند سرمایهگذار ایرانی مست عشق کیست
حالا و در میانه به اوج رسیدن حواشی مست عشق، فرهاد توحیدی در گفتوگویی با «فرهیختگان» که شرح آن در ادامه این گزارش میآید، عنوان میکند که پس از مصاحبهاش با ایسنا، از طرف وزارت امور خارجه ایران با او تماس گرفتهاند و پیگیر حل مشکلات این فیلم شدهاند. فرهادی میگوید این نوع ورود وزارت خارجه به مسائل شهروندان ایرانی و درضمن، پیوند دادن مبادلات فرهنگی، در دستورکار این نهاد طی دورانهای مختلف بوده است. این اشاره غلط نیست، اما یازدهم آبانماه سال ۱۳۹۸ بود که روزنامه «فرهیختگان» با روحالله مدبر، کارشناس مسائل روسیه، مصاحبهای انجام داد و او در بخشی از این مصاحبه گفت: «ما اینهمه از محصولات هالیوود در تلویزیون استفاده کردیم، آیا تا بهحال شبکههای آمریکایی هم فیلم یا سریالی که مورد تایید جمهوری اسلامی باشد را پخش کردهاند؟ اما با روسیه ما اینهمه تفاهمنامه داریم، میتوانیم چنین توازنی بین خودمان و آنها ایجاد کنیم. من تا بهحال ندیدهام تلویزیون ایران فیلم یا سریالی روسی را خریداری و پخش کند.
این به آن معنی نیست که آنها چنین محصولاتی ندارند، بلکه ما سراغشان نرفتهایم. اخیرا وزارت خارجه ما با وزارت فرهنگ کشور روسیه تفاهمنامهای امضا کرده است. «فرهنگ» کانال خوبی است، اما جزء چندمین کانال روسی بهلحاظ تعداد مخاطب بهحساب میآید و تازه در آن هم سریال حاشیهدار «شهرزاد» از طرف ایران برای پخش معرفی شده است.» چنانکه میدانیم، غیر از آنچه روحالله مدبر اشاره میکند، گلایههای بسیاری از طرف سایر عوامل سینما هم برای پیگیری نشدن پروژهها یا حقوقشان در کشورهای دیگر توسط وزارت خارجه ایران مطرح شده است و در ضمن، وزارت خارجه ایران زمانی برای پخش شهرزاد از یک کانال روسی قرارداد میبست که سرمایهگذار و مالک آن به اتهام مفاسد اقتصادی در بازداشت بود. حالا باتوجه به نزدیکی برومند و فتحی به محمد امامی و سابقه همکاریهای این افراد و باتوجه به اشاره محمد امامی در دادگاه که از داخل بازداشت هم به تولید آثار هنری ادامه میداده است، این سوال که سرمایهگذار ایرانی مست عشق بهواقع کیست، خیلی جدیتر مطرح میشود. شاید سخنگوی وزارت امور خارجه ایران که طی تماسی از طرف او به فرهاد توحیدی اعلام شده این نهاد پیگیر حل مشکلات فیلمشان میشود، بهدلیل ورود به جنبههای حقوقی مساله، پاسخ دقیق این پرسش را بداند.