به گزارش مشرق، اولین دیدار حضوری ستادملی مقابله با کرونا و برخی مقامات کشور با رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز شنبه برگزار شد. این دیدار که حاوی دستورات و رهنمودهای مهمی از سوی رهبر انقلاب به دولت و اعضای ستاد ملی برای مهار بحران کرونا بود، نکته مهم دیگری هم داشت و آن انتقاد شدید آیتالله خامنهای از اظهارات رادیکال و هتک حرمت و اهانتهای صورت گرفته به رئیس جمهور بود.
در هفته گذشته و بعد از سخنان روحانی درباره صلح امام حسن(ع)، مجتبی ذوالنور نماینده مردم قم در مجلس در توئیتی نوشت: اگر برای توجیه مذاکره با دشمن، علت صلح امام حسن با معاویه را خواست اکثر مردم از امام ذکر می کنید! امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل شما راضی نمی شوند. با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود."
این توئیت واکنشهای زیادی در فضای مجازی برانگیخت و با انتقاد گسترده جریان انقلابی هم روبرو شد. تا اینکه مقام معظم رهبری نیز روز شنبه (سوم آبان 99) ضمن تاکید بر اینکه "باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمترسانی به مردم هستند، حفظ شود" فرمودند: هتک حرمت حرام است و انتقاد با هتک حرمت تفاوت دارد ضمن اینکه امروز کشور بیش از هر زمان دیگری به همکاری و اتحاد و انسجام نیاز دارد.
این نوع دفاع رهبر انقلاب از دولت روحانی و شخص رئیس جمهور در شرایطی که این دولت کارنامه ضعیفی از خود به جای گذاشته و نارضایتی از عملکر اقتصادی و سیاسی دولت جدی است، نشان دهنده پایبندی آیتالله خامنهای به اصول اخلاقی است که در هیچ شرایطی حاضر به ترک آن نمیباشند و در ادوار ریاستجمهوری و رهبری این اصول را حفظ کرده بودند. اگرچه برخی ممکن است با رویکردی تنزهطلبانه توصیه کنند که حمایت از دولت نامحبوب و تشر به برخی منتقدان این -هرچند رادیکال باشند- اما به لحاظ اجتماعی هزینهزاست!
نگاهی به سیره سیاست ورزی رهبر معظم انقلاب نشان می دهد ایشان همواره در طول این سالهای بخصوص در دوران رهبری، "نقد و تبیین و تحلیل" و "منطق و عقلانیت" را جای هوچیگری و غوغاسالاری نشانده و ضمن حفظ چارچوبهای اخلاق اسلامی، با تندروی و رفتار رادیکال برخی اشخاص و گروهها از هر جناحی برخورد کرده و مرزبندی مشخصی با رادیکالها دارند.
علاوه بر دفاع اخیر ایشان از تندرویها در برابر رئیس جمهور، چند نمونه دیگر از سیاست اخلاقی ایشان که در طول این سالها برجسته شده است را در ادامه میآوریم. سیاستی که در همه دولتها و ادوار تکرار شده است و مختص یک گروه یا جناح خاص نیست.
1- خاتمی گورباچف نیست
در دوران ریاستجمهوری حجتالاسلام سید محمد خاتمی، به رغم اینکه برخی اطرافیان رادیکال رئیس جمهور وقت در جناح اصلاحات، با راهاندازی روزنامههای زنجیرهای تلاش میکردند جوّ جامعه را متشنج و نسبت به نهادهای وابسته به رهبری و حتی خود ایشان شبههپراکنی کنند، با این حال رویکرد رهبر انقلاب نسبت به شخص رئیس جمهور علیرغم انتقادهایی که همواره به کاستیهای دولتها و برخی رویکردهای آن داشتند، اخلاقی و حمایتی بود، چنانچه ایشان در در دیدار با رئیس جمهور و هیئت دولت در سال 81، کارشکنی در امور دولت را غیرقابل قبول توصیف کرده و فرمودند: "اگر فرض کنیم کسی به خاطر اختلاف سلیقه یا اختلاف فکر یا برخی تحلیلها و استنتاجهای سیاسی طبعاً غلط، آرزو کند دولت در کار خود موفّق نشود، یا در عمل برای عدم موفّقیت دولت کاری بکند و حرکتی انجام دهد، این به هیچ وجه پذیرفته نیست".
یکی از حمایتهای رهبر انقلاب از خاتمی زمانی بود که برخی رادیکالهای آمریکایی با سوءاستفاده از شعارهای خاتمی مبنی بر گسترش آزادی و فضای باز سیاسی، وی را با گورباچف آخرین رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی مقایسه میکردند که با شعار گلاسنوست(اصلاحات سیاسی) و پروسترویکا(اصلاحات اقتصادی) موجبات فروپاشی شوروی را فراهم کرد. از جمله، سوزان مالونی معاونت بخش سیاست خارجی موسسه بروکینگز کتاب «آیتالله گورباچف؛ سیاستهای تغییر در ایرانِ خاتمی» را با همین رویکرد نوشت.
آیتالله خامنهای در برابر این اقدام تخریبی علیه خاتمی ایستاد و در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام در سال 79 به دفاع از شخصیت رئیسجمهور وقت پرداختند: "من واقعاً دریغم میآید که اسم خاتمی عزیزمان - این سید آقازاده شریف مؤمن دلباخته به معارف دینی و دلباخته به امام و طلبهای مثل خود ما - را آنطوری که غربیها مطرح کردند، مطرح کنم و ایشان را با گورباچف مقایسه کنم؛ ولی آنها این مقایسه را کردند و صریحاً گفتند که در ایران هم گورباچفی به قدرت رسید! البته فراموش نکنیم که متأسفانه یک عدّه هم در داخل خوششان آمد و این اهانت را نفهمیدند و آن توطئهای را که پشت این اهانت هست، به طریق اولی نفهمیدند! به مغرضان و آنهایی که میفهمند چه دارد اتفاق میافتد و چه میخواهند پیش بیاورند، کاری ندارم؛ اما یک عدّه از آنهایی که مغرض هم نبودند، نفهمیدند که چه شد و دشمن چه میخواهد انجام دهد."
2- حوادث کوی دانشگاه؛ برخورد با تندروها و دفاع از دانشجویان
ناآرامیهای کوی دانشگاه در تیرماه سال 78 بهبهانه توقیف روزنامه سلام، اینگونه رقم خورد که ساعت 21 پنجشنبه 17 تیرماه تعدادی افراد با هویت نامعلوم با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به توقیف "سلام"، مقابل سینمای کوی دانشگاه تجمع کردند و با تحریک دانشجویان و پخش اعلامیه جرقههای اولیه آشوب را ایجاد کردند و این عده با گذشت کمتر از یک ساعت با خروج از کوی اقدام به تجمع غیرقانونی و سردادن شعار در خارج از کوی کردند و با حمله به تعدادی خودرو، فضای رعب و وحشت ایجاد کردند.
تلاش نیروی انتظامی برای بازگرداندن دانشجویان به خوابگاه، بینتیجه ماند و رفته رفته تظاهراتکنندگان با نیروهای انتظامی حاضر در صحنه درگیر شدند، تحرکاتی که با فعالیتهای انجمنهای اسلامی دفتر تحکیم وحدت و برخی چهرههای سیاسی همراه شد و این حمایتها، جسارت تظاهراتکنندگان به عوامل انتظامی را بیشتر و بیشتر میکرد.
دستور خروج ناجا از صحنه درگیریها پس از جلسه شورای تأمین استان موجب شد تا تعدادی از عناصر مشکوک نیز، وارد صحنه شوند و درگیریها تا عصر جمعه 18 تیرماه ادامه داشت و پرتاب کوکتل بهسمت عوامل ناجای مستقر مقابل منجر به آتش گرفتن دو تن از عوامل وظیفه انتظامی شد.
حضور برخی چهرههای سیاسی و وزرای دولت نهتنها غائله را ختم نکرد بلکه بر شدت آن افزود. این درگیریها تا روز 23 تیرماه ادامه داشت تا اینکه در این روز همایش عظیم همبستگی مردم قهرمان ایران از ساعت 10:30 آغاز شد و از حدفاصل خیابان فاطمی تا میدان ولیعصر(عج) و میدان انقلاب انبوه جمعیت در شعارهای خود بر اطاعت از مقام معظم رهبری تأکید داشتند و خشونت و هرجومرج را محکوم کردند.
مواجهه رهبر انقلاب با این اقدامات ساختارشکنانه در دو ساحت بود. یک، تقبیح با برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان چه از سوی نیروهای انتظامی و چه افراد ناشناس و دیگری تقبیح رفتارهای رادیکال و ساختارشکنانه. مقام معظم رهبری در دیدار روز 21 تیرماه خود با اقشار مردم، نسبت به برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان انتقاد کرده و فرمودند: "حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعی - بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت - به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست. جوانان این کشور - چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان - فرزندان من هستند و هرگونه چیزی که برای این مجموعهها مایه اضطراب و ناراحتی و اشتباه در فهم باشد، برای من بسیار سخت و سنگین است. هرکسی بوده، فرق نمیکند؛ چه در لباس نیروی انتظامی، چه در غیر آن. مسلماً با کسانی که در نظام جمهوری اسلامی تخلّف میکنند، باید برخورد شود."
چند روز بعد از این حادثه نیز، جمعی از دانشجویان مجروح حادثهی کوی دانشگاه به دیدار رهبری رفتند و از نزدیک با آیتالله خامنهای سخن گفتند و مقام معظم رهبری در این دیدار از آنها دلجویی کردند.
در مقابل این رویکرد، نسبت به سوءاستفاده از فضای دانشگاه و تشدید رفتارهای رادیکال توسط گروههای خارج دانشگاه که به تخریب اموال عمومی و ضرب و شتم مردم میپرداختند، موضع محکمی اتخاذ کردند و در پیام 22 تیرماه که منجر به راهپیمایی پرشکوه 23 تیر شد، مردم را به حضور در صحنه برای مقابله با اشرار فرا خواندند: " ملت بزرگ ایران مخصوصاً جوانان عزیز باید در کمال هوشیاری مراقب حرکات دشمن باشند و به طور کامل با مأموران همکاری کنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خود فروختهی دشمن، تنگ نمایند و به خصوص فرزندان بسیجیام باید آمادگیهای لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنهای که حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند."
3- انتخابات مجالس ششم و هفتم؛ صیانت از آراء و حق انتخاب مردم
رهبر انقلاب در دوران اصلاحات دوبار مقابل تندرویها برای ابطال انتخابات و تعویق انتخابات پارلمان ایستادگی کردند. سال 78 انتخابات مجلس ششم درحالی به پایان رسید که شورای نگهبان خبر از تخلفات گسترده در این انتخابات میداد. بازشماری آراء برخی صندوقها در تهران موجب شد تا آراء اکبر هاشمی رفسنجانی که در اعلام اولیه نتایج نفر سیام تهران بود، به رتبه بیستم ارتقا پیدا کند. حرف و حدیث درباره انتخابات مجلس ششم موجب شد تا برخی گروههای سیاسی زیر بار نتیجه نروند و خواستار برگزاری مجدد انتخابات باشند که با ورود مقام معظم رهبری و نامه ایشان به دبیر شورای نگهبان که تنها "صندوقهایی که مخدوش بودن آن از نظر شورای نگهبان به اثبات رسیده است و با معیارهای شورای نگهبان قابل تأیید نیست، باید ابطال گردد" صحت انتخابات تایید شد.
مشابه همین داستان نیز در انتخابات مجلس هفتم رخ داد. زمانی که اصلاحطلبان در حرکتی رادیکال به بهانه ردصلاحیت نیروهایشان اقدام به تحصن در راهروی مجلس کردند و طرح تعویق انتخابات را پیش کشیدند. حتی برجی چهرههای تندروی این جریان مانند تاجزاده طرح استعفای دستهجمعی استانداران را در دستور کار داشتند.
در پی این تحصن و فشار تندروها، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی در نامهای به رهبر انقلاب خواستار به تعویق افتادن انتخابات شدند. رهبر معظم انقلاب هم در نامهای به تاریخ 18 بهمنماه بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر تاکید کردند و مانع از موفقیت پروژه تندروها شدند.
4- سال 88؛ انتقاد همزمان از سوپررادیکالیسم فتنه و نقدهای ناروا به افراد در مناظرهها
بعد از برگزاری انتخابات سال 1388 و پیروزی محمود احمدی نژاد و عدم تمکین میرحسین موسوی و مهدی کروبی به نتایج این انتخابات، کشور تا 8 ماهه صحنه آشوب و درگیری طرفداران این دو کاندیدا بود. رهبر معظم انقلاب روز 29 خرداد و یک هفته بعد از انتخابات به نماز جمعه آمدند و ضمن انتقاد از لشکرکشی خیابانی برخی کاندیدا، در عین حال نسبت به بی اخلاقیهای صورت گرفته در مناظرههای انتخاباتی هم واکنش نشان دادند. بی اخلاقی هایی که هر دوطرف از آن مبرا نبودند. هم اهانتهایی که به رئیس جمهور قانونی کشور شده بود و هم اتهاماتی که احمدی نژاد متوجه برخی شخصیتها کرده بود.
ایشان به نهی از منکر هر دو جناح انتخابات پرداختند و فرمودند "از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونی کشور شد. حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانیها را برای من میآوردند و من میدیدم یا گاهی میشنیدم؛ تهمتهائی زدند، حرفهائی گفتند؛ به کی؟ به کسی که رئیس جمهور قانونی کشور است، متکی به آراء مردم است. نسبتهای خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغ گوئی متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامههای جعلی برای دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، که ما که در جریان امور هستیم، می بینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشی کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالت آور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند."
در ادامه خطبه، رهبری برخلاف رویه مرسوم خود با نام بردن از هاشمی و ناطق به دلجویی از این دو پرداختند. "این از آن طرف. از این طرف هم همین جور؛ از این طرف هم شبیه همین کارها به نحو دیگری انجام گرفت. کارنامه ی درخشان سی ساله ی انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضی از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهای این نظامند؛ اینهاکسانی هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند. بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقای هاشمی رفسنجانی، از آقای ناطق نوری من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسی متهم به فساد مالی نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائی دارد، بایستی در مجاری قانونی خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانه ای کرد. اگر چیزی اثبات بشود، فرقی بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. وقتی اینجور حرفها مطرح میشود، تلقیهای نادرست در جامعه به وجود می آید، جوانها چیز دیگری خیال میکنند، چیز دیگری میفهمند.
5- مقابله با تندروی در برخورد با تندروی!
سال 88 در بحبوحه اخبار اغتشاشات و ماجرای انتخابات ریاستجمهوری، خبری ناگوار از بازداشتگاه کهریزک و نامناسب بودن محیط نگهداری برخی بازداشتشدگان اغتشاشات منتشر شد. نامناسب بودن فضای نگهداری متهمان بهنحوی بود که منجر به فوت برخی دستگیرشدگان گردید. با انتشار این خبر و ورود مسئولان قضایی و انتظامی و دستگیری متخلفان این حادثه و بسته شدن این بازداشتگاه بهدستور رهبر معظم انقلاب، ایشان 4 شهریورماه سال 88 در دیدار با دانشجویان درباره کهریزک فرمودند: در حوادث پس از انتخابات، تخلفات و جنایاتی صورت گرفته است که به طور قطع با آنها برخورد خواهد شد.
6- ماجرای سیدحسن خمینی و علی لاریجانی؛ مخالفت با برهم زدن سخنرانیهای مسئولان
یکی دیگر از جلوههای رفتار اخلاقی رهبر انقلاب را باید مخالفت ایشان با هرگونه برهم زدن مراسمهای رسمی و سخنرانیها دانست. سال 89 در مراسم سالروز ارتحال امام راحل(ره) و پیش از آغاز سخنان رهبر انقلاب، با حضور سید حسن خمینی پشت تریبون برخی شروع به سردادن شعار کرده و مانع از سخنرانی او شدند.
سال 91 نیز بعد از ماجرای یکشنبه سیاه مجلس و جلسه استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلام وزیر کار دولت دهم، در مراسم 22 بهمن آن سال برخی اقدام به برهم زدن جلسه سخنرانی علی لاریجانی در حرم حضرت معصومه کردند. این اقدامات منجر به این شد که مقام معظم رهبری در سخنرانی روز 28 بهمن ماه در دیدار با مردم آذربایجان، ضمن انتقاد از رفتارهای صورت گرفته در مجلس چه از سوی نمایندگان، چه از سوی رئیس جمهور و جه از سوی رئیس مجلس، به تندرویهای صورت گرفته در مراسم 22 بهمن و پیشتر در حرم امام خمینی، اعتراض کنند: " این را هم عرض بکنیم؛ این حرفی که من امروز زدم و از بعضی از مسئولان و سران کشور گلهگزاری کردم، موجب نشود که حالا یک عدهای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائی که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهایی که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم."
7- هاشمی، زخم رادیکال به قدرت دفاعی و پاسخ شدیداللحن رهبری
اوایل سال 95 انتشار توئیتی در صفحه شخصی مرحوم هاشمی رفسنجانی خبرساز شد. جملهی "دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها" با واکنش بسیاری از شخصیتهای سیاسی و نظامی روبرو شد. این توئیت نشان از نوعی طرز فکر سادهاندیشانه بود و در زمانهای که اطراف کشور جنگ با گروههای تکفیری در جریان بود و دشمنان بسیاری درصدد دستاندازی به ایراناند، به معنای خلع سلاح و تسلیم در برابر خواستههای دشمنان تلقی میشود.
رهبر معظم انقلاب همان ایام در سخنرانی بمناسبت سالروز میلاد حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها در دیدار جمعی از مداحان و ذاکران، با نفی این گزاره که دنیای امروز تنها دنیای گفتمان و مذاکره است، فرمودند: روزگار، روزگار همه چیز است وگرنه به راحتی و به صراحت حق ملت را خواهند خورد. اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است.
8- نقد همزمان رویکرد مذاکرهکنندکان، حمایت از اصل انتقاد و ممانعت از خائن خواندن آنان
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، مذاکرات هستهای با 5+1 با رویکرد جدیدی آغاز شد و پرونده هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه واگذار و مذاکرات در سطح وزرای خارجه ایران و 6 کشور ادامه یافت. رهبر معظم انقلاب از ابتدای شروع مذاکرات رویکرد کاملاً منطقی و اصولی را دنبال کردند و ضمن حمایت از تیم مذاکره کننده، انتقادها و هشدارهایشان را نسبت به غیرقابل اعتماد بودن طرفهای مذاکره بیان میکردند.
ایشان در تاریخ 13 مهر 92 در مراسم دانشگاههای افسری، ضمن حمایت از اصل تحرکات دیپلماسی، رفتار خارج از عرف رئیس جمهور و مکالمه تلفنی با اوباما را مورد انتقاد قرار دادند: «ما از تحرک دیپلماسی دولت حمایت میکنیم و به تلاش دیپلماسی اهمیت میدهیم... البته برخی [اتفاقات] که در سفر نیویورک پیش آمد به نظر ما بهجا نبود.»
مواضع رهبر انقلاب در آن دوران هم دفاع از نقد مذاکرات و توافقات صورت گرفته و دفاع از منتقدان بود. چنانچه استهزای عنوان دلواپس که برای تخریب مذاکره کنندگان به کار می رفت را مورد نقد قرار دادند: "دلواپسبودن و دغدغهمند بودن جرم نیست. میتوانند برخی احساس دلواپسی و دغدغهمندی کنند اما این به معنای متهمکردن و نادیده گرفتن زحمات و خدمات نباشد." و در عین حال بارها به حمایت از مذاکره کنندگان پرداختند.
ایشان در سخنرانی 12 آبان سال 92 فرمودند: " هیچکس نباید مجموعه مذاکره کنندگان ما را سازشکار بداند،اینها بچه های خود ما و بچه های انقلابند. یک ماموریت سختی را برعهده دارند و هیچکس نباید ماموری را که مشغول کاری است تضعیف کند."
رهبر معظم انقلاب بارها در طول مذاکرات نیز نسبت به اقدامات غلط دولت و همچنین راهبردهای اشتباه مذاکراتی آنان تذکر دادند و نقد کردند. پس از حصول توافق برجام نیز بارها آیتالله خامنهای با بیانات خود نشان دادند که چرا این توافق نمیتواند توافق خوبی باشد.
9- ظلم بزرگ روحانی در رقابتهای انتخاباتی و هشدار رهبری درباره تحریف جلاد و شهید
انتخابات سال 96 و رقابت نفسگیر حسن روحانی با رقبایش موجب شد تا وی در برخی سخنرانیهایش مسائلی را مطرح کند که هم جفا به تاریخ انقلاب بود و هم ضمن تخریب رقبایش، موجبات دلخوشی دشمنان انقلاب و منافقین را در پی داشت.
یکی از این سخنرانیهای او زمانی بود که در جمع هوادارانش در همدان، رقبای خود را در انتخابات، افرادی نامید که "در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند!" این صحبت روحانی با استقبال شبکههای ضدانقلاب مواجه شد و آن را دستاویزی برای حمله به نظام قرار دادند و حتی موجب شد تا همان زمان برخی اصلاحطلبان حامی وی مانند الیاس حضرتی در نامهای به تندروی روحانی انتقاد کند و به وی هشدار دهد که با این سخنان "عملکرد کل نظام در معرض اتهام قرار میگیرد!"
رهبر انقلاب نیز بعد از برگزاری انتخابات در سخنرانی هرساله در مراسم 14 خرداد در حرم مطهر امام خمینی، با یادآوری بازخوانی دهه 60 نهیبی به افرادی زدند که مظلومیت ملت ایران را نادیده میگیرند و نسبت به عضو شدن جای جلاد(تروریستهای منافق) با شهید هشدار دهند: "من توصیه میکنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمّلند و راجع به دههی 60 قضاوت میکنند، جای شهید و جلّاد عوض نشود! در دههی 60، ملّت ایران مظلوم واقع شد؛ تروریستها و منافقین و پشتیبانهای آنها و قدرتهایی که آنها را به وجود آورده بودند و دائماً در آنها میدمیدند، به ملّت ایران جفا کردند، بدی کردند."