به گزارش مشرق، از ۱۶ آذر به عنوان سرآغاز یکی از مهمترین حرکتهای سیاسی دانشجویان نام میبرند و اوج باروری این جنبش، یکپارچگی حوزه و دانشگاه و نهایتاً پیروزی انقلاب اسلامی بود؛ با این وجود پیروزی انقلاب، پایان فعالیت تشکلهای دانشجویی نبود و دانشجو، همچنان خود را صدای ملت و مسئول در قبال نیازها و خواستههای ملت میداند.
تشکلهای دانشجویی در دهههای اخیر سعی کرده اند، نماد روز ۱۶ آذر را تحت عناوین «استکبار ستیزی، تقابل با فساد، نشاط جامعه دانشگاهی، بیداری و تحرک دانشجویی و …» و به اشکال مختلف حفظ کنند. در این میان به نظر میرسد از ابتدای شروع حرکتهای دانشجویی، مطالبه گری، نقد و آرمانگرایی، جز جداناپذیر روح جنبش دانشجویی بوده است؛ هرچند به گفته برخی، فعالیت در تشکلها و جنبشهای دانشجویی در سالهای اخیر کم رمق و کم رنگ تر شده است و امسال نیز با شیوع ویروس کرونا برنامههای فرهنگی و دانشجویی تحت الشعاع قرار گرفته و به سمت فضای مجازی حرکت کرده است.
بیشتر بخوانید:
خاستگاه دو قله افتخار جنبشهای دانشجویی
براین اساس و به مناسبت «روز دانشجو» تلاش کردیم در گزارش پیش رو به بررسی پارهای از مطالبات مقام معظم رهبری از جامعه دانشجویی کشور بپردازیم.
هر ساله رهبری در دیدار با تشکلها و دانشجویان، توصیههای راهبردی را متناسب با اقتضائات کشور ارائه میکنند؛ ایشان در آخرین دیدارشان با تشکلها، چندین توصیه مهم به جنبشهای دانشجویی داشتند که در این گزارش قرار است سه محور مهم «گفتمان سازی در زمینه مسائل مهم نظام و راه حل های آنها»، «برافراشته نگه داشتن پرچم آرمانخواهی و مطالبه گری به دور از فضای تنش» و «عدالتخواهی و رفع فساد» مورد تعمق و واکاوی قرار گیرد.
در آغاز باید گفت که تشکلهای دانشجویی در یکی دو سال اخیر تلاش کردند تا ورود مناسبی به «مساله محوری» و «گفتمان سازی» مسائل مهم کشور داشته باشند و در این مدت، درگیر فضاهای خرد و کلان گفتمانی شدند؛ در این بازه زمانی شاهد بودیم برخی تشکلها به جای برخورد کلیشهای و صرف صدور بیانیه و …، در ماجراهای متعدد از جمله وضعیت کارگران در کارخانه هپکو اراک، مطالبات حقوقی کارگران شرکت کنتورسازی قزوین و… به سمت شبکه سازی رفته و مطالبه گری را رها نکردند و به نوعی میتوان چنین استنباط کرد که فعالیتهای میدانی تشکلها برای حل مشکلات مردم و کارگران افزایش یافته است.
البته تشکلها در کنار این امر، این خواسته را نیز از مسئولان دارند که به تشکلهای دانشجویی به عنوان نیروی متخصص، متعهد و دغدغه مند نگاه کنند، چرا که بر این باورند این دغدغهها از جنس مردم است و مطالبات تشکلها، مطالبات مردمی است.
به مناسبت ۱۶ آذر و به منظور تحلیل و ارزیابی محورهای مورد تاکید رهبری، با قائم مقام اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، مسئول واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر و دبیر سابق جنبش دانشجویی عدالتخواهی به گفتگو پرداختیم. در اظهارات فعالان دانشجویی به اقدامات صورت گرفته در زمینه گفتمانسازی، عدالتخواهی، مساله محوری، چالشهای پیشرو و آسیب شناسی فعالیتهای جریان دانشجویی اشاره شده است.
رضا قلعهنویی قائم مقام اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در باب مساله گفتمان سازی و مساله محوری، به عملکرد این اتحادیه اشاره کرد و گفت: «امسال یکی از سیاست گذاری ها در اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، بحث مساله محوری و تشکیل حلقههای تخصصی پیرامون نظام مسائل اولویت دار کشور است؛ برای مثال پیرامون مساله بورس، کارگروه تخصصی تشکیل دادیم و اخیراً نامهای درخصوص مسائل به وجود آمده همراه با ارائه ۶ راه حل، خطاب به شورای عالی بورس و قوه مجریه نگاشتیم و بعد از آن، برای پیگیری موارد با مسئولین و متولیان این حوزه جلساتی داشتیم.»
وقتی عدالت طلبی به عدالتخواری تبدیل میشود!
وی افزود: «در بخش مطالبه گری و عدالتخواهی به طور مثال دفتر دانشگاه علوم پزشکی اراک پیرامون مسئله هپکو، دفتر دانشگاه همدان درباره بحث واگذاری شرکت غله همدان و دفتر دانشگاه قزوین به مساله کنتور سازی قزوین، ورود پیدا کردند. یکی از نکات قابل توجه در بحث عدالتخواهی و مطالبهگری این است که قبل از ورود به آن، باید درک درستی از عدالت و عدالتخواهی وجود داشته باشد؛ عدالتخواهی نیازمند این است که مبانی آن روشن شود و اگر کسی مبانی را حل نکند، ممکن است در مقابل آن بایستد.»
این فعال دانشجویی یکی از اولویت گذاریهای امسال اتحادیه را ورود به بحث عدالت و مبانی آن عنوان کرد و گفت: «در همین راستا «طرح اسفار» در حال اجرا است؛ اسفار محملی است برای سفر در آینده انقلاب اسلامی. فصل اول این برنامه، گفتگویی با محور «الهیات عدالت خواهی و آینده انقلاب اسلامی» است که به زودی برگزار خواهد شد.»
باید در گام دوم انقلاب، یک آسیب شناسی در حوزه عدالت طلبی صورت گیرد؛ چرا که برخی داعیه دار و پرچمدار این حوزه شده و عدالت طلبی به عدالتخواری تبدیل کرده اند! قائم مقام اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در ادامه تاکید کرد: «باید در گام دوم انقلاب، یک آسیب شناسی در حوزه عدالت طلبی صورت گیرد. چرا که برخی داعیه دار و پرچمدار این حوزه شده و عدالت طلبی را به عدالتخواری تبدیل کرده اند! به نظر بنده یکی از عواملی که باعث انحراف عدالتخواهی شده و آن را به حاشیه و انحراف کشانده است، عدالتخواهی تهی از معنویت و عدم تقوا است که باعث میشود فرد اصطلاحاً عدالتخواه، صرفاً بر اساس ظنیات و یک سری مدارک غیر محکمهپسند، آبروی فردی را ببرد که این عمل منافی شرع و اخلاق است.»
وی در ادامه به شیوع رفتارهای عوام فریبانه و پوپولیستی در جریان عدالتخواهی اشاره کرد و گفت: «متاسفانه از طرفی دیگر انتقادهای شخصی و مصداقسازی، به جای بسط گفتمان عدالتخواهی پر رنگ شده و همچنین رفتارهای رسانهای، عوامفریبانه و پوپولیستی در جریان عدالتخواهی به وجود آمده است که همه این عوامل، به زوال جریان عدالتخواهی انجامیده است.»
قلعه نویی خاطرنشان کرد: «اگر بخواهیم به صورت مصداقی به این اشاره کنیم، میتوانیم از افشاگریهای بیسند و مدرک و جنجال سازی ها در فضای مجازی و پروپاگاندای رسانهای؛ آن هم بدون پایههای حقوقی محکم و … نام ببریم که بسیاری از این رفتارهای ضعیف را میتوان در برخوردهای سلبریتیها در فضای عدالتخواهی مشاهده کرد. این عوامل باعث میشود به بدنه جنبش عدالتخواهی ضربه وارد و سبب تخریب چهره حکومت و بدبینی مردم نسبت به کل مسئولین و سیستم شود.»
حول محور مطالبهگری و آرمان خواهی دور از فضای تنش، برخی تشکلها معتقدند این تنشها ناشی از «عدم پاسخگویی» است. یکی از فعالان دانشجویی بر این باور است که وقتی مسئولی پیرامون مساله مهمی در کشور، جامعه را به سخره میگیرد و یا پاسخگو نیست، نباید انتظار داشت که فضای تنش ایجاد نشود. تشکلها بر این باورند هر کجا مسئولین پاسخگو بوده اند، دانشجویان با مدلهای مطلوبتری برخورد کردند.
در موضوع افشاگری فساد نیز فعالان دانشجویی معتقدند باید از طرق قانونی و منطقی، راه را جلو ببرند و افشاگری توأم با آبروریزی را نهی میکنند. آنها بر این نکته تاکید دارند که دانشجو نباید به عنصر سیاه نمایی عملکرد مسئولان و یا توجیه کننده اقدامات آنها تبدیل شود و زمانی که حدود جمهوری اسلامی زیر پا میرود، ورود آنها ضروری است.
سرعت مسئله محوری توسط جریانهای دانشجویی رو به جلو است
محسن نراقی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در خصوص نقش دانشجویان، فعالان دانشجویی و یا تشکلهای دانشجویی در مسئله گشایی و گفتمان سازی مسائل مهم کشور، گفت: «هسته های مسئله محور، یکی از گامهای مؤثر در این زمینه است که به حمد الله در چند سال اخیر، با تلاشهای جنبش دانشجویی؛ علی الخصوص بسیج دانشجویی، با حرکتی رو به جلو همراه بوده و سرعتش در مقایسه با سنوات قبل بیشتر شده است»
وی پیگیریها در مباحثی همچون خصوصی سازی، اصلاح نظام سلامت، اصلاح نظام مالیاتی و شبکه ملی اطلاعات را از جمله فعالیتهای این هستهها برشمرد و افزود: «این اقدامات ذیل همان گره گشایی که یکی از مطالبات مقام معظم رهبری بود، در چند سال اخیر صورت گرفته است، اما این مسئله نباید وظیفه دیگر جنبش دانشجویی را که مطالبه گری و صدای مردم و مستضعفین بودن است، تحت الشعاع قرار دهد. قطعاً تشکلهای دانشجویی در کنار اقدامات خود در راستای محور اساسی مسئله محور، باید به موضوع مطالبه گری و پیگیری حقوق مستضعفین نیز بپردازند.»
این فعال دانشجویی ادامه داد: «در مسیر فعالیتهای خود بعضاً شاهدیم که مسئولان آموزش عالی هر چقدر در زمینه مطالبه گری، سنگ جلوی پای تشکلها میگذارند، در بخش کارهای مسئله محور بهتر همراهی میکنند. از سوی دیگر در کارهای تئوریک سنگ اندازی صورت نمیگیرد و در مقابل، در زمینه اقدامات و فعالیتهای عملی امور مربوط به مطالبات، سنگ اندازی میشود. در حالی که باید به این موضوع توجه داشت که قطعاً اگر بخواهیم گره گشا باشیم و به حل مسائل کمک کنیم، مسئولان آموزش عالی باید همکاری بیشتری با تشکلها داشته باشند تا ان شاء الله در مباحث عملیاتی به نتیجه برسیم.»
نراقی به نقش بسیج دانشجویی درخصوص موضوع مطالبه گری دانشجویان اشاره کرد و گفت: «بسیج دانشجویی در یکی دو سال اخیر مطالبه گریهایی پیرامون مطالبه حقوقی کارگران در کارخانه هفت تپه، هپکو اراک، ماشین سازی تبریز، کارخانه کشت و صنعت مغان و اقدامات دیگری از این دست داشته است. ورود به مباحث دیگر؛ همچون موضوع ده ونک، مطالبه از مجلس درباره لوایح مختلف و شفافیت آنها، موضوع مکانیسم ماشه و برجام و FATF و پیگیری آن نیز، از جمله مطالبه گری های دیگری است که بسیج دانشجویی پرچم دار آن بوده است. برای مثال اتفاقی که در خصوص مسئله هفت تپه افتاد این بود که جنبش دانشجویی مسئله را از چندین جا پیگیری کرد؛ از قوه قضائیه پیگیر محاکمه افراد، از مجلس پیگیر حضور میدانی نمایندگان در محل و از دولت و سازمان خصوصی سازی، پیگیر بحث رفع خلع ید بود.»
چرا آرمان خواهی و مطالبه گری دانشجویان به تنش منجر میشود
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران با بیان اینکه مطالبه گری دانشجویان امری دو سویه است، افزود: «باید به این نکته مهم توجه داشت که از یک طرف جنبش دانشجویی باید بداند که در چه زمینههایی و چگونه ورود کند، و از طرف دیگر نیز مسئولین باید دقت داشته باشند که با یک سری جنایتکار از کشورهای خارجی طرف نیستند؛ با دانشجویانی طرف هستند که مصلحت کشور را میخواهند، ولایت مدار هستند و هدفشان این است که در کشور اصلاحاتی صورت بگیرد.»
یکی از موانع موجود در روند مطالبه گری دانشجویی، پاسخگو نبودن برخی مسئولین نسبت به عملکردشان است که بعضاً باعث میشود دانشجویان رو به کارهای رادیکال تر بیاورند وی ادامه داد: «یکی از موانع موجود در روند مطالبه گری دانشجویی، پاسخگو نبودن برخی مسئولین نسبت به عملکردشان است که بعضاً باعث میشود دانشجویان روی به کارهای رادیکال تر بیاورند. واقعیت این است که هرکجا شاهد بودیم که مسئولین پاسخگو هستند، دانشجویان نیز با مدلهای مطلوبتری برخورد کردند تا حرکت تشکلها و جنبش دانشجویی، منتج به حل مسائل شود.»
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به موضوع آرمان خواهی، به دور از تنش اشاره و ایجاد این فضا را ناشی از عدم پاسخگویی مسئولین عنوان کرد و گفت: «در واقع اگر مسئولی برای کاری که انجام داده، پاسخ قانع کننده ای داشته باشد، دیگر تنشی ایجاد نمیشود. اما وقتی مسئولی میآید پیرامون یک مسئله مهم، جامعه را به سخره میگیرد و مثلاً میگوید"من خودم هم صبح جمعه فهمیدم"، شما نباید انتظار داشته باشید که تنش ایجاد نشود. اگر در چارچوب منطق و استدلالهای منطقی بحثهایی صورت بگیرد، شاهد حل شدن مسائل خواهیم بود.»
نراقی با بیان اینکه مشخصاً هرکجا که مسئولین همراه و پاسخگو بودند، گفتمان و مطالبه گری بدور از فضای تنش، به نتیجه رسیده است، ادامه داد: «با این وجود، خواسته رهبری معظم در خصوص مطالبه گری به دور از فضای تنش، تا حد خوبی محقق شده است و ایجاد هستههای مسئله محور و تخصصی شدن فعالیت تشکلها، موید همین امر است؛ با این وجود اما این یک واقعیت است که هنوز با نقطه ایده آل فاصله داریم.»
این فعال دانشجویی در خصوص اینکه دانشجویان چگونه میتوانند در ایجاد فضای عدالتخواهی و رفع فساد ایفای نقش کنند؟ گفت: «همانگونه که در گفتمان شهید بهشتی آمده، دانشجو وظیفه اش این است که مؤذن جامعه باشد. حالا این مؤذن جامعه بودن، از سویی نباید سبب شود که او به عامل سیاه نمایی عملکرد مسئولین تبدیل و از سوی دیگر نیز، دانشجو نباید در نقش توجیه کننده اقدامات مسئولین ظاهر شود.»
وی ضمن تاکید بر اینکه دانشجو باید هرکجا که نقص و کوتاهی دید و احساس کرد که حدود جمهوری اسلامی و نظام اسلامی زیر پا گذاشته میشود، در فضای عمومی و هم در فضای خصوصی، موارد را گوشزد کند، خاطرنشان کرد: «در واقع دانشجو باید یک بخش واسط و حلقه میانی بین مردم و مسئولین باشد و بتواند در این نقش عمل کند. به عبارتی دانشجو باید از یک طرف صدای مردم و مستضعفین در مقابل مسئولین باشد و از طرف دیگر، نقش تبیین کننده در مقابل مردم داشته باشد.»
نراقی افزود: «در چنین اموری، متناسب با موضوع، راهکارهای متفاوتی دارید. اگر مثلاً وزیر، نماینده و هر عضوی از هر رکن کشور، خانهای غیرقانونی ساخته است، راهش این نیست که روز اول بروید و فیلم بگیرید و منتشر کنید. بلکه باید از طرق مختلف قانونی پیگیر موضوع شد. مگر اینکه ببینید همه این پیگیریها نتیجهای نداشته و کارد به استخوان برسد، آنگاه ممکن است در یک فضای رسانهای خاص، به گونهای دیگر عمل شود.»
برخی فعالان دانشجویی اما بر این باورند که عملکرد تشکلها در موضوعات گفتمان سازی، مساله گشایی و مطالبه محوری قابل دفاع نیست و معتقدند آنطور که باید در خصوص مساله گشایی و گفتمان سازی به خوبی عمل نشده است و آن را موجب شرمندگی جریان دانشجویی عنوان میکنند.
دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی در همین رابطه معتقد است؛ جریان دانشجویی باید جایگاه خود را در کشور بازاندیشی کند و در حوزه مبانی خود به یک ثبات محکم برسد و تا زمانی که جریان دانشجویی چهارچوب مشخص در حوزه مبانی نداشته باشد، راهی هم برای گفتمان سازی نخواهد داشت. فعالان دانشجویی باید بدانند تا زمانی که از نیازهای اساسی انقلاب اسلامی و آرمانهای انقلاب، منهای نگاههای سیاسی و جناحی اطلاع نداشته باشند، نمیتوانند تحلیل درستی از موضوعات مختلف سیاسی داشته باشند.
شرمندگی جریانات دانشجویی در حوزه مسئله گشایی
دانیال یادگاری، مقدمه گفتمان سازی را داشتن مبنا عنوان کرد و گفت: «اگر ما مبنایی برای بیان نداشته باشیم، امکانی هم برای گفتمان سازی و ابراز اندیشه نداریم. این وضعیت موجب میشود که در موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی در جهان، ظرفیت سازی گفتمانی مان را از دست بدهیم. یکی از دلایلی که باعث شده در گفتمان سازی و بیان اندیشه در جریان دانشجویی مشکل داشته باشیم، نداشتن مبانی و یا تردیدها در مبانی است.»
معتقدم در حوزه مطالبه رهبری مبنی بر گفتمان سازی؛ علی الخصوص مساله گشایی؛ اتفاق خاصی رخ نداده و باید شرمندگی جریانات جریان دانشجویی را اعلام کنیم دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی افزود: «معتقدم در حوزه مطالبه رهبری مبنی بر گفتمان سازی؛ علی الخصوص مساله گشایی اتفاق خاصی رخ نداده و باید شرمندگی جریانات جریان دانشجویی را اعلام کنیم که نتوانستند منویات مقام معظم رهبری را اجرایی کنند که به نظرم یکی از موانع در این زمینه، جبهه منفعل خودی و انقلابی است؛ چرا که برخی جوانهای انقلابی ما با جریان باطل در موضوعات مختلف، همراهی میکنند.»
یادگاری در ادامه توضیح داد: «به نظرم ابتداییترین مساله این است که جریان دانشجویی تکلیف خودش را با مقدس نمایان و تحجرگرایان مشخص کند. به طور مثال در مساله برجام، جریان دانشجویی میتوانست با ایجاد یک گفتمان صحیح، نوع نگاه سیاست خارجی را با یک تحلیل درست به مردم و در فضای دانشگاه معرفی کند، اما نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد.»
یادگاری ضمن تاکید بر اینکه جریان دانشجویی باید به عنوان جریان ضدسلطه در سکوی مطالبه گری قرار بگیرد، تصریح کرد: «متاسفانه آسیب اساسی امروز در جریان دانشجویی این است که فعالان دانشجویی فکر میکنند هر موضوعی را بدون یاد گرفتن و آموزش، پیش ببرند.»
دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی به یکی دیگر از محورهای مورد تاکید رهبری در خصوص برافراشته نگه داشتن پرچم آرمانخواهی و مطالبه گری به دور از فضای تنش اشاره کرد و گفت: «متاسفانه امروزه بسیاری از امر به معروف و نهی از منکرهای ما در فضای سیاسی با تنش، شلوغ کاریهای رسانهای و جلوه فروشیهای فردی و اجتماعی دنبال میشود؛ یکی از دلایلی که این مطالبه گریها به نتیجه نمیرسد، این است که روش مطالبه گری ما ناقص بوده است.»
وی در ادامه خاطرنشان کرد: «عده ای در جریانات دانشجویی، فقط فعال هستند و نه دغدغه دارند، نه آرمانخواه هستند و نه موضع سیاسی خاصی برای خود مشخص کرده اند. در حال حاضر شرایط به گونهای شده که دغدغه مداری را فقط در برخی رخدادها مشاهده میکنیم؛ مثلاً بعد از شهادت حاج قاسم و یا فخری زاده، تحرکاتی را شاهد بودیم و این یک آسیب است. منهای رهبری که نگاه ویژه ای به تشکلها و جنبشهای دانشجویی دارند، اکثر نهادها و سازمانها هیچ نقشی برای جریان دانشجویی در نظر نمیگیرند که این مساله نیازمند یک هویت یابی از سوی جریان دانشجویی است.»
در این میان برخی فعالان دانشجویی معتقدند دغدغه مندی تشکلهای دانشجویی رو به افول است و آنها مثل گذشته نمیتوانند پرچم دار این موضوع باشند و سیاستهای دولت از ۹۲ تاکنون را یکی از دلایل سرد شدن فضای دانشجویی میدانند.
دولت جنبشهای دانشجویی را به چشم تهدید می بیند
مبین لطفیزاده، مسئول واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در همین رابطه میگوید: «یکی از اقداماتی که جنبش دانشجویی در سالیان اخیر انجام داده، ورود به خصوصی سازی و واگذاریهای بعضاً بی حساب و کتاب بوده است؛ جنبش دانشجویی توانست در این موضوع نقش آفرین باشد، اما در پازل کلان، اصلاً شرایط موجود راضی کننده نیست. جنبش دانشجویی و دانشجویان مثل گذشته دغدغه مند و پیگیر مسائل نیستند.»
لطفی زاده در ادامه به سرد شدن فعالیتهای تشکلها در دهههای اخیر اشاره کرد و گفت: «با نگاهی به فعالیت جنبشها در دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ متوجه خواهیم شد که فضای فعالیت در تشکلها و جنبشها کمی سرد شده است. باور من بر این است که سیاست دولت روحانی و کارگزاران ایشان در دانشگاهها در بازه زمانی ۹۲ تاکنون، منجر به این فضای سرد شده است؛ چرا که آنها به تشکلها و جنبشهای دانشجویی به صورت تهدید محور نگاه میکنند و عمدتاً رویکردشان این است که فعالیتها محدود و با فعالان به صورت محافظه کارانه برخورد شود.»
مسئول واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر خاطرنشان کرد: «اگر مسئولان نگاهی واقع بینانه و جامع المحور داشته باشند، نقش تشکلها و جنبشهای دانشجویی را به خوبی میتوانند درک کنند که البته متأسفانه در حال حاضر به این شکل نیست.»
وی با بیان اینکه سبک زندگی دانشجویان، فرصتی برای پیگیری دغدغهها نگذاشته است، تصریح کرد: «فرصت نه به معنای زمان، به این معنا که به دلیل شرایط اقتصادی، دانشجو باید خیلی پاکباخته باشد که از مشکلات روزمره خود بزند و در تشکلها وقت بگذارد و در کنار مردم و دانشجویان دنبال راه حل باشد و این شرایط، موجب شده است تا فضای دانشجویی به سمت خودمحوری پیش رود.»
در پایان...
به نظر میرسد فعالان و مسئولین تشکلها و جنبشهای دانشجویی، نتایج فعالیتهایشان را در پیشبرد محورهای مورد تاکید مقام معظم رهبری آنطور که باید رضایت بخش نمیدانند و عدهای عوامل بیرونی؛ از جمله پاسخگو نبودن مسئولان را علت عدم دستیابی به ایده آل های پیش بینی شده میدانند و برخی دیگر، خود را به بوته نقد کشیده و معتقدند در برهه کنونی، تشکلها برای برآورده ساختن انتظارات و دستیابی به نتایج مطلوب، ابتدا نیازمند بازشناسی هویت خود هستند.
در این میان، اینکه تشکلهای دانشجویی همواره نسبت به تعهدات و تکالیف تعریف شده خود، احساس مسئولیت کرده و در بطن جریانات اجتماعی و سیاسی کشور حضوری فعال داشته اند، بر هیچ کس پوشیده نیست و از آنجا که نقش دانشجویان و جنبشهای دانشجویی در جریانات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، امید میرود این نقش روز به روز پر رنگ تر و اثرگذارتر شود.