به گزارش مشرق، محمدحسین فاضل از فعالان فرهنگی در متنی نوشت:
امام موسی کاظم علیه السلام یکی از مظلومترین امامان شیعیان است که بیشتر عمر خود را در زندان گذراند. تعاملات اجتماعی آن حضرت مانند امام صادق یا امام علی علیهم السلام نبوده که بازتاب آن در کتب تاریخی و حدیثی ایشان را ورد زبانها کرده باشد. اما از آنجایی که بی تردید هیچ برشی از زندگی و سرگذشت ائمه بی مناسبت با تعاملات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دینی نیست از این رو بلاشک زندانی شدن امام موسی کاظم علیه السلام مصداق بخش مهمی از این نگاه تمدنی امامت و هدایت امت است.
هر چند در دورانی که امام زندانی بودند اتفاقات شگفتانگیزی رقم خورد و آن اتفاقات در کتابها و منابر بازگو شده و میشود، اما صرفا نتیجه آن اتفاقات شگفتانگیز آنهم به گونهای درشت بافت و غیر محسوس گفته میشوند و علت آن نیز در حد تعریف و شعار باقی میماند.
از این رو موضوعی به این مهمی آنگونه که باید در ذهن مخاطب جای نمیگیرد. اما همین موضوع وقتی در قالب داستان و رمان به مخاطب منتقل میشود دیگر آنگونه درشتبافت و شعاری نیست. این تفاوت را میتوان در خود ابزار رسانه جست.
رسانه کتاب در قالب رمان و داستان با رسانه منبر تفاوت دارد و هر کدام اقتضائات خود. مطمئنا به خاطر نگاه جدی رمان به علت هر اتفاق و همچنین بازسازی فضا و پرداختن به جزئیات، آن اتفاق در ذهن مخاطب ماندگار میشود.
رسالت داستان و رمان بیان جزئیات همراه با سیر علت و معلولی است هم علت و زمینه اتفاق بیان میشود و هم به گونهای پرداخت میشود که مخاطب با تمام وجود حواس چندگانهاش درگیر آن ماجرا میگردد. مثلا داستان زن بدکارهای که برای رنجاندن امام به زندان و بند امام میبرند ولی در مدتی کوتاه زن توبهکنان از زندان بیرون میآید. یا مسیب آن زندانبان خشن، عاشق امام کاظم علیهالسلام میشود. این ماجراها را شاید بارها در کتابها و پای منبرها خوانده یا شنیده باشیم اما هیچ وقت نتوانستیم با آن ارتباط برقرار کنیم و آنگونه که باید از آن لذت ببریم و در عمق جانمان بنشیند و در ذهنمان ماندگار شود. علت اصلیش هم این است که منبری فقط به نتیجهها میپردازد و مجال پرداختن به فرایند زمینه و شکلگیری علتها را ندارد، بر خلاف رماننویس. مخاطبان رمان به شدت به علتها حساس هستند و نویسنده باید علت اتفاق را برای مخاطب به طور منطقی، محسوس و ملموس بیان کند و به بیان صحیحتر اینکه آن را تصویر کند. وگرنه مخاطب بدون ملاحضه کتاب را به کناری میاندازند.
رمان مرثیه ابوعتا به قلم سعید محمدی که به تازگی توسط نشر معارف به چاپ رسیده است به یکی از داستانهای امام موسی کاظم علیهالسلام پرداخته است.
مرثیه ابوعتا داستان شاعر معروف و طنازی است به نام ابوعتائیه که به خاطر نبوغش به دربار هارون راه پیدا میکند او به خاطر زبان جسور و بیغلافش مورد خشم هارون قرار میگیرد و به زندان میافتد، در سلولش که کنار امام کاظم علیه السلام است، اتفاقات شگفتانگیزی میبیند، در همانجا با امام آشنا میشود و این شروع عاشقانه و عارفانهای برای او میشود.
سعید محمدی نویسنده این کتاب که پیش از این رمان پر فروش «مأموریت در قصر» بر اساس زندگی علی بن یقطین وزیر دربار مأمون و نیز رمان «نذر نصرانی» داستان مأمور مرزی خلیفه عباسی را نوشته بود ثابت کرد که دستی توانمند در نوشتن کتابهای تاریخی شیعی دارد. او در مرثیه ابوعتا تمام اندوخته خویش را به کار گرفت تا کتابی جذاب و خواندنی خلق کرده باشد. محمدی که پیشترها فیلمنامهنویس بوده است، رمانهایش از قدرت نمایشی و تصویری بالایی برخوردار است و ماجرامحوری دیگر ویژگی آثار محمدی است که به جذابیت اثر منجر میشود.
امتیاز و برتری ابوعتا نسبت به ماموریت در قصر پر رنگ بودن یک ماجرای عاشقانه در رمان است. شخصیتپردازی درست و کامل سعید محمدی البته همراه با ماجرای جذاب عشقی در مرثیه ابوعتا خواننده را به سرعت وارد داستان میکند گویا اوست که جای ابوعتائیه شعر میسراید، زندانی میشود، عشق میورزد، عارف میشود و ....
محمدی با نقب به درون شخصیتها و توصیف مناسب امام موسی کاظم علیهالسلام از کرامات امام موقعیتها و صحنههای جذابی روایت میکند به گونهای که گویا مخاطب خود شاهد کرامت است، هم کرامت را در مییابد و هم خودش در معرض کرامت قرار میگیرد. امام موسی کاظم علیه السلام را میشناسد و با این شناخت معرفتی افزونتر از قبل نسبت به امام کسب میکند.