به گزارش مشرق، مالیات بر عایدی سرمایه یکی از ابزارهایی است که توانایی ساماندهی بازار مسکن را بر عهده دارد، در شرایطی که مجلس شورای اسلامی در سال ۹۳ تا تصویب این لایحه پیش رفت، اما نامه عباس آخوندی و مخالفت علنی وی با این پایه مالیاتی و همراهی علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس سبب شد تا مالیات بر عایدی سرمایه در ایران تصویب نشود. پس آن و با گذشت نزدیک به ۷ سال از آن تاریخ، مجلس با وجود کش و قوس فراوان کلیات این لایحه را بار دیگر به رای گذاشت و این بار بر خلاف بار قبلی کلیات مالیات بر عایدی سرمایه پس از ۱۰۰ سال از تاریخ تصویب در کشورهای توسعه یافته در ایران نیز تصویب شد.
در بعضی از کشورهای دنیا مالیات بر عایدی سرمایه را نه تنها در بازار مسکن بلکه در بازارهای سرمایهای دیگر مانند ارز و سکه نیز وضع میکنند، زیرا کارکرد اصلی مالیات بر عایدی سرمایه هدایت نقدینگی به سمت بخشهای مولد اقتصاد است.
در همین رابطه به منظور آگاهی بیشتر پیرامون جزئیات لایحه مالیات بر عایدی سرمایه به سراغ مجتبی یوسفی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی رفتیم تا پیرامون این مسئله با او گفتگو کنیم.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
* مالیات بر عایدی سرمایه یکی از راهکارهای مدیریت بازارهای سرمایهای است
کلیات مالیات بر عایدی سرمایه پس از مدتها در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید، نظر شما پیرامون این ضرورتهای این تصمیم جدید مجلس چیست؟
یوسفی: پرداختن به مشکلات اصلی مردم، هدف مجلس است، یکی از موضوعات مهم در بحث حمایت از تولید و جلوگیری از افزایش نقدینگی، مدیریت بازارهای سوداگرانهای است که رقیب تولید به حساب میآیند. در طول دولت تدبیر و امید رقم نقدینگی کشور ۷ برابر شده و این مسئله در قالب تورم زمینه کوچکشدن سفره را مهیا کرده و مالیات بر عایدی سرمایه یکی از راهکارهایی است که زمینه مدیریت بازارهای سرمایهای را میسر میکند.
ممکن است مختصری پیرامون ادبیات علمی مالیات بر عایدی سرمایه توضیح دهید و نحوه اخذ این مالیات را برای مردم مشخص کنید؟
یوسفی: یکی از بهترین راهکار دولتها برای کنترل سوداگری در بازار زمین و مسکن، وضع مالیات بر عایدی سرمایه یا CGT است. در این مالیات، دولت ها درصدی از ما به تفاوت قیمت خرید و فروش را از فروشنده مسکن اخذ میکنند تا حاشیه سود در معاملات مسکن پایین آمده و انگیزه تقاضاهای سوداگرانه کاهش پیدا کند. خانه اول هر فرد که تقاضای مصرفی است و تولیدکنندگان مسکن از این مالیات معاف هستند.
به عبارت دیگر اگر یک سوداگر در بازار مسکن ورود کرده و خانهای را به قیمت ۱۰۰ میلیون خریداری کند، پس از مدتی نیز آن واحد مسکونی را با قیمت ۵۰۰ میلیون تومان بفروشد، باید بخشی از سود ۴۰۰ میلیونی خود را به عنوان مالیات پرداخت کند. برای مثال اگر نرخ سود این پایه مالیاتی ۴۰ درصد تعیین شود، این دلال ۱۶۰ میلیون از سود ۴۰۰ میلیونی خود را به عنوان مالیات بر عایدی سرمایه به دولت میدهد.
*تولید و بخش مولد اقتصاد با تصویب مالیات بر عایدی سرمایه قوت میگیرد
بنابر صحبتهای شما، معتقد هستید، مالیات بر عایدی سرمایه میتواند زمینه رونق تولید را فراهم کند، ممکن است سازوکار این کمک را شفاف کنید؟
یوسفی: شخصی که بخواهد در حال حاضر در این مملکت در بخش مولد اقتصادی فعالیت کرده و تولیدکننده باشد، همزمان باید در جبهه مجوزهای مرتبط، بیمه، نظام بانکی بجنگد و در نهایت نیز بخش قابل توجهی از درآمد خود را به حساب اداره مالیات واریز کند. این دشواریهای مسیر تولید به قدری است که بسیاری از تولیدکنندگان زیر بار فشارهای وارد شده کمر خم میکنند و عطای کار تولیدی را به لقایش میبخشند.
از سوی دیگر کسی که در بخش سوداگرانه اقتصاد نظر فعالیتهای دلالی بازار مسکن، دلالی بازار دلار و سکه و امثالهم فعال است، فارغ از نقش مخربی که در اقتصاد کشور دارد، صاحب سودهای هنگفتی میشود و سازمان امور مالیاتی به عنوان نماینده نظام مالیاتی کشور نیز هیچ کاری به کار آن ندارد.
در چنین شرایط نابرابری حرف زدن از تولید امری محال است، چرا که هیچ کسی جز اندکی که واقعا عاشق کار تولیدی هستند، به سمت بخش مولد اقتصاد حرکت نمیکنند.
به عبارت دیگر فعالیت سوداگرانه در نظام اقتصادی ما مشوق مالیاتی دارد، اما فعالیت تولیدی با ابزارهای مختلف تنبیه میشود. راهکار تغییر وضع موجود در ادبیات اقتصادی ابزارهای متعددی دارد که یکی از مهمترین آنها مالیات بر عایدی سرمایه است.
پیش از آنکه به سراغ راهکار این مسئله برویم، در دوره مجلس قبلی که شاهد شدت گرفتن تلاشها برای تصویب مالیات بر عایدی سرمایه بودیم، عدهای از نمایندگان مجلس و شخص وزیر راه و شهرسازی وقت میگفتند، هرگونه مالیات بر عایدی سرمایه زمینه فرار سرمایهگذار در کشور را فراهم میکند و در نهایت نیز از هر تلاشی برای جلوگیری از تصویب این قانون کوتاهی نکردند. این دیدگاه در مقایسه با دیدگاه شما تفاوت اساسی دارد، به نظر شما علت این اختلافات در چه مسئلهای است؟
یوسفی: بله بخشی از این افرادی که نام بردید، نامزد انتخابات نیز بودند، کسانی که در این ۸ سال مسببان وضع موجود هستند و حالا در چهره مطالبهگر از شرایطی که خود به وجود آوردند انتقاد میکنند. بر اساس علم اقتصاد، پرداختن به یک نظر و ارزیابی آن از طریق دادهها و خروجی عملیاتی فعالیت میسر است، آقای وزیر راه و شهرسازی سابق که مالیات بر عایدی سرمایه را زمینهساز فرار سرمایهگذار تلقی میکرد، در طول دوران فعالیت خود قیمت مسکن را ۶۸۰ درصد افزایش داد. وی جزء دولتی بودند که سفره مردم را کوچکتر، فقیر را فقیرتر و زمینه کسب سود برای سوداگران را مهیا کرد، لذا خروجی نظریات او با یک بررسی ساده قابل مشاهده است.
وی به نحوی در دولت آقای روحانی فعالیت کردند که رهن و اجاره در شرایط کنونی برای مردم به یک رویا تبدیل شده است.
تعداد پروانههای ساختمانی صادر شده که شاخصی برای پایش میزان تولید در بخش مسکن تلقی میشود، در دوره فعالیت عباس آخوندی به کمتر از یک سوم رقم سالهای پیش خود رسید. این نتیجه عملکرد آخوندی است. اگر بنا بود اظهارات ایشان پیرامون مالیات بر عایدی سرمایه صحیح باشد، باید شاهد رشد سرمایهگذاری در بخش مسکن میبودیم، اما دقیقا اتفاق عکس رخ داد و این یعنی سیاستهای ایشان مشابه عمده سیاستهای دولت تدبیر و امید، زمینه صحیح ندارد.
*مخالفان مالیات بر عایدی سرمایه به مباحث کارشناسی این حوزه تسلطی ندارند
آقای آخوندی معتقد است، همه اظهارات ایشان مبنای علمی دارد، آیا اظهارات و عملکرد وی پیرامون مالیات بر عایدی سرمایه نیز مبنی علمی دارد؟
یوسفی: یک وقت است که شما ادعا میکنید، اظهاراتتان مبنای علمی دارد و از این شیوه برای انتقال هر حرف ناصحیحی استفاده میکنید، یک زمانی است که واقعا اظهار نظر شما مبنای علمی دارد، تمیز دادن این دو مسئله با نگاه پژوهش محور به راحتی قابل ارزیابی است. زمانیکه به سراغ بررسی منابع علمی پیرامون مالیات بر عایدی سرمایه میرویم، یکی از مشکلات اصلی کمبود متن از نحوه پیدایش این نوع مالیات است، چرا؟ چون مالیات بر عایدی سرمایه از ۱۱۸ سال پیش در کشوری مثل ایالات متحده سابقه دارد و متون مرتبط با ظهور این پایه مالیاتی به دلیل قدمت سخت گیر میآید.
این یعنی مالیات بر عایدی سرمایه ادبیات علمی مشترکی در همه جای دنیا است و به وسیله آن سرمایه از بخش غیر مولد به بخش مولد اقتصاد هدایت میشود. آن کسی که با این پایه مالیاتی مخالفت میکند، یا علم ناکافی دارد یا اینکه خدایی نکرده تعارض منافعی در کار است.
به مسئله تعارض منافع اشاره کردید، به نظر شما تا چه اندازه ممکن است، قانون مالیات بر عایدی سرمایه به دلیل تعارض منافع روی زمین مانده باشد.
یوسفی: ببیند زمانی که به آمار رجوع کنیم، مطابق آخرین سرشماری رسمی انجام شده در کشور، نزدیک به ۲.۵ میلیون مسکن خالی در ایران وجود دارد. در شهر تهران شخصی هست که بیشتر از ۵۰۰ واحد مسکونی دارد، از سوی دیگر ما اخباری داریم که بخشی از وزرای سابق در بازارهای سوداگرانه و سرمایهای حضور پیدا کرده و با استفاده از منابع رانتی سود کلانی به جیب زدهاند.
زمانی که این اخبار را کنار مخالفتهای غیر کارشناسی با مالیات بر عایدی سرمایه قرار میدهیم، این شائبه به وجود میآید که نکند، افراد فعال در جریان سیاسی نزدیک به دولت از بالاترین تا پایینترین سطح به دلیل به خطر افتادن منافع با این پایه مالیاتی مخالفت میکنند.
*سوداگران باید مالیات بر عایدی سرمایه پرداخت کنند نه مردم
در حال حاضر مالیات بر عایدی سرمایه که مجلس بر روی آن کار میکند و کلیات آن تصویب شد، شامل چه مواردی است؟
یوسفی: در حال حاضر مالیاتی که بنا است در قالب مالیات بر عایدی سرمایه از مردم گرفته شود، بر چهار محور استوار شده است، بخش اول مهم آن حوزه مسکن است، آن هم نه برای کسی که خانهای دارد و از آن برای سکونت استفاده میکند، بلکه برای آن دلال و سوداگری که به بازار مسکن ورود کرده و با احتکار، سفته بازی و قیمت سازی زمینه افزایش قیمت مسکن را مهیا میکنند.
این پایه مالیاتی یک یا دو خانه مردم در مناطق مختلف کشور را تحت تاثیر قرار نداده و شامل آنها نمیشود، اما سود سوداگری در بازار مسکن را برای دلالانی که خون مردم را توی شیشه میکنند، کاهش میدهد.
حوزه دوم بازار سکه است، حوزه دوم حوزه ارز است و آخرین محور این قانون نیز بازار خودرو است، آن هم نه برای مردمی که از یک خودرو برای حمل نقل خانواده خود استفاده میکنند، بلکه برای سوداگرانی که با ورود به بازار خودرو و اقدامات در این حوزه تعداد بسیار زیادی خودرو خریداری میکنند و زمینه افزایش قمیت در بازار این کالا را مهیا میسازند.
ما داشتیم از مسئولان مجلس قبل که برای سوداگری چندصد خودرو را خریداری کردند و اگر مالیات بر عایدی سرمایه داشتیم، از ورود آنها به این بازار جلوگیری میشد.
پس هدف مالیات بر عایدی سرمایه اخذ مالیات از مردم نیست و سوداگران هدف اول و آخر این نظام مالیاتی هستند؟
یوسفی: دقیقا همین طور است، مالیات بر عایدی سرمایه از سوداگران گرفته میشود و به مردم کاری ندارد، از طرفی با توجه به کاهش تقاضای سرمایهای در بازارهای مورد نظر مالیات بر عایدی سرمایه شرایط برای کاهش قیمت و در نهایت نفع مردم عادی نیز مهیا میشود.
*کاهش قیمت مسکن ناشی از تصویب مالیات بر عایدی سرمایه تا موثر شدن تقاضای مصرفی ادامه پیدا میکند
به نتایج مالیات بر عایدی سرمایه اشاره کردید، به نظر شما تصویب این پایه مالیات چه نتایج مثبتی بر بازارهای کشور و در نهایت شرایط اقتصادی دارد؟
یوسفی: اساسا مالیاتها تنظیمی به واسطه محدودتر کردن ورود تقاضای سرمایهای و سوداگرانه زمینه بهبود شرایط بازار را فراهم میکند تا حدی که جدیت دولت در مسئله مالیات بر خانههای خالی تا پیش از اخذ این پایه مالیاتی سبب شده تا بازار مسکن برای دومین ماه پیاپی با کاهش قیمت مسکن دست و پنجه نرم کرده و زمینه کاهش قیمت ۳ میلیون تومانی ظرف مدت کوتاهی فراهم شود.
حال مالیات بر عایدی سرمایه میتواند این روند کاهش قمیت را تشدید کرده و زمینه بازیگری تقاضای مصرفی غیر موثر را نیز فراهم کند. به عبارت سادهتر، مالیات بر عایدی سرمایه تا جایی که خانوارهای کشور بتوانند بدون دغدغه یک واجد مسکونی متناسب با نیاز خود را خریداری کنند، منجر به کاهش قمیت مسکن میشود.
چه خوب که به مسئله مالیات بر خانههای خالی اشاره کردید، اخیرا اخباری پیرامون سنگاندازی عدهای از صاحبان منافع در مسیر اجرایی گردن این قانون به گوش میرسد، علت این مخالفتها چیست؟
یوسفی: من نوعی که یک واحد مسکونی در شهر دارم، قطعا مخالف خوداظهاری و اخذ مالیات بر خانههای خالی نیستم، اما کسی که بیشتر از ۱۰۰ خانه در جاهای مختلف کشور دارد و آنها را خالی نگه داشته قطعا از اجرای این قانون احساس خطر میکند و سنگاندازی کمترین کاری است که از دست او بر میآید.
با این وجود به مردم قول میدهیم، مجلس پیگیر این پایه مالیاتی است و قطعا زمینه اجرایی شدن مالیات بر خانههای خالی تا چند ماه آینده فراهم میشود. من شنیدم افرادی با این قانون مخالفاند که چندین خانه دارند، یا پس از اتمام شغل دولتی سرمایه چند ده میلیاردی دارند، سوال ما از این دسته از افراد واضح است، این سرمایه را از کجا آوردید، اگر مشروع است باید مالیات آن را پرداخت کنید، همان گونه که پیش از خشک شدن عرق کارگر مالیات از حساب او کم میشود، این افراد خاص نیز باید مالیات خود را پرداخت کنند.
در کل باید گفت، مالیاتهای تنظیمی میتوانند زمینه بهبود شرایط تولیدی را از طریق کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بخش غیر مولد اقتصادی فراهم کند.