به گزارش مشرق، مردمی بودن به حرف نیست، وگرنه کدام مسئولی است که بگوید من نمیخواهم مردمی باشم! اغلب مسئولان، خصوصاً در مقام کاندیدای انتخابات که به رأی مردم نیاز دارند، تلاش میکنند مردمی به نظر برسند، اما در بحبوحه مشکلات مردم چه کسی وسط میدان خواهد ماند؟ روحانی طی هشت سال بارها تأکید کرد باید صدای اعتراض مردم را شنید، اما حتی یک بار به میان مردم معترض نرفت یا به آنان برای اعتراض حقی نداد.
برعکس، این انواع برچسبهای توهینآمیز بودند که او حواله معترضان و منتقدان خود میکرد. سیدابراهیم رئیسی نشان داده است مشی متفاوتی از حسن روحانی دارد، همین است که میتواند مردم را نسبت به شعار او برای مردمی بودن دولتش امیدوار کند.
رهبر انقلاب در اولین جلسه هیئت دولت سیزدهم با ایشان، توصیههایی را در قالب چند سرفصل خطاب به رئیسجمهور و اعضای کابینه داشتند که اولین آنها در مورد «مردمی بودن» بود. ایشان جلوههای مختلفی را برای مردمی بودن بیان کردند که در این گزارش نگاهی اجمالی به آنها داریم.
مردمی بودن از شعار تا عمل
سیدابراهیم رئیسی از ابتدا با شعار و عنوان «مردمی» پا به میدان رقابتهای انتخاباتی گذاشت و در بیانیه اعلام حضور خود به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آورده بود که آمدهام تا «دولتی مردمی برای ایرانی قوی» تشکیل دهم. اکانتهای تبلیغاتی او در فضای مجازی هم با آدرس لاتین دولت مردمی فعالیت میکرد و... رهبری هم در ابتدای این بخش از سخنان خود بیان میدارند که «خب عنوان دولت جناب آقای رئیسی هم مردمی بودن است...»، بیشترین کلیدواژه تکرار شده توسط رئیسی در مناظرات انتخاباتی هم کلمه «مردم» بود.
اما از عنوان مردمی داشتن تا واقعیت مردمی بودن، مسیری است که باید دید دولت رئیسی چگونه طی خواهد کرد. مردم البته نسبت به او بدون شناخت نیستند و مشی و مدل کار او را در قوه قضائیه درک کردهاند، با این حال کابینه دولت یک نفره نیست و علاوه بر آنکه باید دید مشی شخصی رئیسی طی چهار سال آینده و در شرایط خاص و بحرانهای احتمالی چگونه خواهد بود، رفتار دولتمردان او با مردم تعیینکننده خواهد بود، به عنوان مثال، تصویر حضور اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی در چادر زلزلهزدگان سرپل ذهاب با کفش! و وسط فرش و زندگی مردم، قابی تاریخی از نوع نگاه دولت روحانی به مردم ارائه داد. چندی قبل از آن هم خود روحانی به دیدار مردم زلزلهزده رفت، اما حتی از ماشین خود پیاده نشد! این در حالی است که او مدعی مردمی بودن و داشتن پایگاه اجتماعی گسترده بود.
میان مردم
حضور در میان مردم آنچنان که در مورد رئیسی نام بردیم، اولین جلوه مردمی بودن است. مردم باید ببینند مسئول مملکت به لحاظ فیزیکی و ظاهری هم آنها را میبیند و ابایی از حضور در میان مردم و دیدن مشکلات ندارد. حس نزدیکی و اعتمادی که این مدل حضور به مردم میدهد، جالب توجه است، وگرنه میتوان پشت میز نشست و گزارشها را خواند و در اتاقی دربسته تصمیم گرفت، اما کار کارشناسی بدون لمس از نزدیک مشکلات بعید است نتیجه دهد. از سویی جلوهای از مردمی بودن همین ارتباط مستقیم با مردم است.
رهبری بر همین حضور در میان مردم به عنوان اولین مورد تأکید دارند: «یک جلوه همین رفتن میان مردم و شنیدن بیواسطه از مردم است. این حرکت بسیار خوب و مستحسنی که دیروز جناب آقای رئیسی انجام دادند که رفتند خوزستان در میان مردم، با مردم، از آنها شنیدند، با آنها حرف زدند، این یک جلوه از مردمی بودن است که بسیار کار خوبی است.» طبعاً بخشی از کار حضور در میان مردم است، بخشی رؤیت گزارشهاست، بخشی جلسات مشاوره و پشت میز و تصمیمگیری و... رهبری تأکید دارند که: «البته مسئول نمیتواند دائم بین مردم باشد، اما در برهههایی باید حتماً در میان مردم حاضر باشید.».
اما غیر از این حضور در میان مردم، مردمی بودن یک دولت جلوههای عمیقتری هم دارد.
مانند مردم
مسئول جامعه برای آنکه در واقع امر مردمی باشد، باید زندگی و منش و رفتارش هم مثل مردم باشد. او از میان همین مردم برخاسته و همین مردم به او این اعتبار را دادهاند که بر کرسی مقام و منصبی بنشیند، در چنین شرایطی، داشتن نگاه از بالا یا رفتار مغرورانه و متفرعنانه با مردم قابل توجیه نیست. در اولین سفر رئیسی به خوزستان، او بارها در میان مردم حاضر شد و از آن کیفهای حفاظتی مشکی که در اولین سفر روحانی به خوزستان میان او و مردم دیوار کشید، خبری نبود.
زندگی اشرافی و داشتن فاصله طبقاتی با مردم و نگاه از موضع بالا، از مواردی است که حضرت آیتالله خامنهای به عنوان نکاتی که باید برای مردمی بودن از آن پرهیز کرد، ذکر میکنند: «یک جلوه دیگر، مسئله اتخاذ سبک زندگی مردمی است، بیتکلف بودن در مشی و منش، دوری کردن از منشهای اشرافیگری و از موضع بالا به مردم نگاه کردن و مانند اینها، این هم یک جلوه دیگری است از مردمی بودن که از این منشهای اشرافیگری که معمول است در دنیا و همه دولتها و مسئولیتها و مسئولان مبتلا هستند به این جور نگاه به مردم، از این جور روش زندگی، باید اجتناب کرد.»
برای مردم
خدمترسانی به مردم وظیفه مسئولان است و گزارش دادن از این خدمات و حرف زدن با آنها و بیان صادقانه کارهای انجام شده و مشکلات و موانع موجود، جلوهای دیگر از این مردمی است. اگر مسئولی خود را همانند مردم و از آنها بداند، در هنگامه مشکلات هم روی به آمارسازی یا گزارشهای غیرواقعی نمیآورد. رهبر انقلاب خطاب به دولت رئیسی میفرمایند: «حرف زدن با مردم و مشکلات را و راهحلها را با مردم در میان گذاشتن هم یکی از جلوههای مردمی بودن است. مسائلتان را با مردم مطرح کنید... با مردم در میان بگذارید، با مردم حرف بزنید، از مردم کمک بخواهید در موارد مختلف، هم کمک فکری، هم کمک عملی. در یک جاهایی یک خطایی اتفاق میافتد- خب همه ماها اشتباه میکنیم دیگر، خطا در کار ماها کم نیست- از مردم عذرخواهی کنید، صریحاً [بگویید]این اشتباه شده، از مردم عذرخواهی کنید. مردمی بودن این جهات مختلف را دارد. گزارش خدمات خودتان را هم به مردم بدهید، گزارش صادقانه، بدون مبالغه، بدون بزرگنمایی، صادقانه [بگویید]این کارها را انجام دادهاید.»
وعدههای دروغین به مردم دادن و فریب آنان شاید در کوتاهمدت فضا را تغییر دهد، اما در نهایت مردم درمییابند. فریب مردم یعنی در نظر نگرفتن آنها و این میتواند در سطح خیانت به آنها باشد. ارتباط صادقانه و دوستانه و برادرانه، آن چیزی است که باید میان مسئول و مردم باشد.
منبع:روزنامه جوان