سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** رئیسی باید پشت میز خود بنشیند و به میان مردم نرود
«اسماعیل گرامی مقدم» فعال اصلاح طلب و سخنگوی حزب اعتماد ملی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اگر آقای رئیسی سفرهایش بدون برنامه ریزی و محاسبه زمان باشد در آن صورت وقت زیادی از عمر رئیس جمهور به جای تفکر، اندیشیدن و تصمیم گرفتن به این خواهد گذشت که یا در پرواز باشد یا ساماندهی کند هیاتی را که سفر میکنند. افراط و تفریط در هر اقدامی به آن آسیب میزند».
گرامی مقدم در ادامه گفت: «اینکه رئیس جمهور به استانها سفر نکند، حتما خسارتی به کل کشور وارد میکند و اگر هم در سفرها زیادهروی کند، باعث میشود در راس مدیریت اجرایی کشور حتما خللی ایجاد شود که معاون اول و وزرا نمیتوانند آن را جبران بکنند. حضور رئیس جمهور در پایتخت و اخذ تصمیمات کلیدی اهمیتش بسی بیشتر از سفرهای استانی است، اگرچه سفرهای استانی هم لازمه برقراری مناسبات بین ملت و حاکمیت است».
همچنین «محمد هاشمی رفسنجانی» فعال اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «سفرهای استانی به این صورت و شکل در دولتهای گذشته چندان سابقهای ندارد و در دولتهای مرحوم آیتا... هاشمی و آقای خاتمی سفرهای اینگونه به استانهای کشور مرسوم نبود. بلکه روال به اینگونه بود که در یک دوره چهار سال به هر استان یک بار سفر میکردند... با این روشی که آقای رئیسی در پیش گرفته و هر هفته به یک استان میرود در شش ماه اول ریاست جمهوری خود یک دور همه کشور را سفر خواهد کرد».
در ادامه این یادداشت آمده است: «اگر بعد از شش ماه نتایجی که باید از این سفرها گرفته نشود و مصوبات دولت در این استانها به بار ننشیند این موضوع بیشتر باعث رنجش و نارضایتی مردم میشود و تاثیر منفی این سفرها ممکن است بیش از گذشته در اذهان افکار عمومی نقش ببندند... گفته میشود در شرایط تحریم و مشکلات اقتصادی لزومی به سفرهای استانی نیست، چرا که سفرهای استانی برای حل مشکلات استانها و شهرستانهاست و جنبه داخلی دارد اما بحث تحریم و مشکلات اقتصادی جنبه ملی و کلی دارد که باید در جای خود مورد بحث، بررسی و حل و فصل قرار گیرد».
چندی پیش «محمد هاشمی رفسنجانی» فعال اصلاح طلب گفته بود: «مدیری که اطلاع ندارد و می خواهد به صورت میدانی کسب اطلاع کند مدیر نیست اگر هم اطلاع دارد و می رود و هزینه گزاف روی دست مردم و بیت المال می گذارد در علم مدیریت، محبوبیتی ندارد».
از نگاه بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب، یک دولتمرد باید در هیات مدیره دهها شرکت خصوصی حضور داشته باشد و در ویلای هزار و چندصد متری ساکن باشد و سرمایه چند صد میلیاردی داشته باشد.
یک دولتمرد واقعی باید میکروفون خبرنگار خانم را پرت کند، به نساختن مسکن برای مردم افتخار کند، با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود، با توهین و تحقیر به طرف مقابل بگوید «خودت بمال»، به کشاورز زحمت کش با توهین بگوید «سبوس بخور»، مسافر فرودگاه را با تکبر، تحقیر کند.
خوی اشرافیگری و نگاه ارباب- رعیتی به مردم، یکی از مصادیق بارز رفتار بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان است. این طیف پیش از این نیز بارها سفرهای استانی و دیدارهای مردمی مقامات ارشد کشور را مورد تمسخر و توهین قرار داده است.
حمله حامیان «مدیریت اشرافی و مردم گریز» به دولت رئیسی در حالی است که این طیف در دولت روحانی، خاطره خوبی از نحوه مواجهه با مردم در افکارعمومی به جای نگذاشته اند.
برای نمونه، حسن روحانی رئیس جمهور سابق- خرداد ۹۸- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «نیازی نیست روزنامهها از مشکلات مردم بنویسند. من خودم روزانه از داخل ماشین با دیدن تمام چهرههای مردم، نظرسنجی میکنم. من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین میروم تمام چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ اینکه چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند و چند نفر قیافهشان گرفته است».
** جداکردن مسیر اقتصاد کشور از برجام، به شوخی شبیه است
«جاوید قربان اوغلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «تصمیم دولت سیزدهم در پرهیز از "شرطیکردن اقتصاد" و جداکردن مسیر اقتصاد کشور از مذاکرات هستهای از موارد مطرحشده وزیر خارجه در نشست غیرعلنی مجلس بود... اینکه آقای امیرعبداللهیان شرطی بگذارد که محقق نشود و شعری بگوید که در قافیهاش درماند، مشکلی از کشور را حل نخواهد کرد. جداکردن مسیر اقتصاد کشور از مذاکرات نیز در شرایطی که چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد ما بهصورت کامل تقریبا به مسائل بینالمللی و بهویژه برجام گره خورده و در واقع گروگان آن است، بیشتر به یک شوخی شباهت دارد که در حد همان آرزوهای ایشان باقی خواهد ماند».
این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت: «مشروطکردن توافق به "لغو همه تحریمها اعم از هستهای، موشکی، تروریسم و حقوق بشر" که در بند هفتم قانون(هسته ای مجلس) ذکر شده، چشمانداز روشنی برای موفقیت مذاکرات ترسیم نمیکند».
دولت سیزدهم در پی آن است تا سفره مردم و اقتصاد کشور را از مذاکرات هسته ای و برجام جدا کند. این اقدام بسیار مهم و کارشناسی، با سنگ اندازی و مانع تراشی بانیان وضع موجود مواجه شده است.
جماعتی که در سال 92 مدعی بودند که اگر رئیسی یا قالیباف رئیس جمهور شود، دلار 5 هزارتومان شده و شرایطی کشور بحرانی و بغرنج می شود، در ادامه دلار 32 هزارتومانی را به مردم تحمیل کرد. حالا همان طیف، جداکردن سفره مردم از برجام را به شوخی تشبیه کرده است.
نکته قابل تأمل اینجاست که این طیف نه تنها معیشت مردم را به مذاکرات هسته ای گره زده است، بلکه در پی تعمیم این مسئله دیگر حوزه ها و از جمله توان دفاعی و قدرت منطقه ای ایران است.
یک سوال؛ آیا وضعیت تاسف برانگیز مسکن در دولت روحانی به دلیل تحریم ها بود، یا به دلیل خط مشی غلط و خسارت بار شخصی همچون آخوندی؛ وزیری که بعد از 5 سال از عمر دولت روحانی گفته بود «به خانه نساختن برای مردم افتخار می کنم»!
جریانی که با سوءمدیریت و قصور و تقصیرهای فراوان، تورم افسارگسیخته مسکن و گرانی دلار و خودرو و مرغ و تخم و مرغ و لوازم خانگی و ...را به مردم تحمیل کردند، در حال حاضر نیز با تمسخر ایده های کاربردی و راهگشا، همچنان در پی استمرار وضعیت خسارت باری است که خود نسخه آن را پیچیده است.
** اصلاحطلبان اگر در 92 و 96 با نامزد اختصاصی وارد میشدند قطعا شکست میخوردند
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «اصلاحطلبان چه در سال 92 و چه در سال 96، اگر با نامزد اختصاصیشان وارد میشدند قطعا شکست میخوردند و آنچه در سال 1400 بر سرشان آمد در سال 1392 میآمد و افسردگیشان از هشت سال قبل شروع میشد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «سال 92 اصلاحطلبان بوق برداشتند که...اگر روحانی بیاید همه جا گلستان میشود و بهشت برین از هفت آسمان به زمین میآید. روحانی را روی سرشان گذاشتند و حلواحلواکنان تا پاستور بردند. سال 96 هم دوگانه رییسی-روحانی ساختند و پیروزی شیخ را تکرار کردند».
«صادق زیباکلام» فعال اصلاح طلب چندی پیش گفته بود: «حضور افرادی چون جهانگیری و محسن هاشمی که جای خود، حتی اگر خود خاتمی هم در انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحیت شود آن ۲۴ میلیون پای صندوق های رای نخواهند آمد».
همچنین «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران پیش از این گفته بود: «در جبهه ما از ۲۴ میلیون رأی آقای روحانی در دوره گذشته، اگر رأی آقای همتی را در نظر بگیریم به ۲ و نیم میلیون رسیده است، یعنی ما ۸۵ درصد رأی از دست دادهایم و اگر آن رأی سفید را هم بهعنوان یک رأی اعتراضی در نظر بگیریم و با رأی آقای همتی جمع کنیم، ۸۰ درصد از رأی ما افتاده است که این قابلمطالعه است یعنی باید دلایل آن را بررسی کنیم».
«محمدعلی وکیلی» نماینده فراکسیون امید در مجلس دهم نیز چندی پیش گفته بود: «اگر برای ریاست جمهوری بهانه رد صلاحیت آورده شود، برای لیست جمهور چه بهانهای داریم. سخن این نیست که ردصلاحیتها، حذفها و تبعیض های سیاسی واقعی نیست؛ اما چرا این همه بهانه را میآوریم تا با واقعیت روبرو نشویم؟ مردم، شعارهای اصلاح طلبی را از زبان حریف بیشتر باور کردند تا از زبان ما...اگر این جریان میخواهد همه لکنت تاریخی زبانش و همه عقیم بودگی اش را به تبعیضهای شورای نگهبان و سخنان امثال من در نشان دادن ادبارِ خودیها، تخفیف دهد، این یعنی خود انتخاب کردهاند که اصلاحطلبی را بر دوش دیگران بگذارند».
همچنین «علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات پیش از این گفته بود: «سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب جدی دیده است و در همین انتخابات اخیر مشخص شد که علیرغم دعوت آقای خاتمی از مردم به رأی دادن و باوجوداینکه همه احزاب اصلاحطلب پشت آقای همتی آمدند اما مردم استقبال نکردند».
صوفی تاکید کرده بود: «اصلاحطلبان به بازبینی در رویکردهای اقتصادی خود و در نتیجه توجه هر چه بیشتر به عدالت اجتماعی نیاز دارند».
جریان اصلاح طلب با ترفند نخ نمای حمله به شورای نگهبان، بر نقاط ضعف اساسی خود سرپوش می گذارد. مشکل اصلی جریان اصلاح طلب، فقدان پایگاه اجتماعی قابل توجه و فقدان برنامه کاربردی برای اداره کشور و رفع مشکلات است.