سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** محمد هاشمی: ما نمی توانیم برای آمریکا تعیین تکلیف کنیم
«محمد هاشمی رفسنجانی» در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«شرایط مذاکرات بهصورت طرفینی است. کنگره و دولت آمریکا برای مذاکرات شش شرط گذاشتهاند. از طرف دیگر ایران نیز با شرط برداشته شدن همه تحریمها مذاکرات را آغاز خواهد کرد. البته موضوعاتی مانند نمود منطقهای و برد موشکهای ایران نیز موردنظر آمریکا و کشورهای اروپایی قرار دارد که مورد موافقت ایران قرار نگرفته است».
هاشمی در ادامه گفت:«ایران شروطی برای آمریکا گذاشته ازجمله اینکه...هیچ رئیسجمهور دیگری از برجام خارج نشود. واقعیت این است که قوانین آمریکا چنین اجازهای نمیدهد که روسای جمهور پس از بایدن از برجام خارج نشوند. بههرحال در آمریکا نیز قوانینی وجود دارد و به همین دلیل نمیتوان از هماکنون برای رئیسجمهور آینده که مشخص نیست کیست و چه دیدگاههایی دارد تعیین تکلیف کرد».
این فعال اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد:«در دولت آقایرئیسی کسی چراغ سبزی به آمریکا، کشورهای اروپایی و یا حتی کشورهای منطقه نشان نداده است. ادبیاتی که در شرایـط کنونی بر دولت و مسئولان حاکم است ادبیات دستوری و از بالا به پایین و است و برخی تصور میکنند ما حاکم جهان هستیم و به همین دلیل به شکلی صحبت میکنند که فلان کشور باید چنین رفتاری داشته باشد. ما نمیتوانیم به دولتهای مختلف امرونهی کنیم که فلان اقدام یا برنامه را انجام بدهد.ادبیاتی که اعضای دولت و نمایندگان مجلس درباره روابط بیـنالمللی مورداستفاده قرار میدهند ادبیاتی متناسب با واقعیتهای عرصه بینالمللی نیست».
همچنین «علی خرم» فعال اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«1+4 به این میاندیشد که سطح هستهای ایران در زمان برپایی تحریمها با سطح امروز در آستانه سال 2022 تفاوت ماهویی دارد و اگر قرار باشد تحریمها ملغی شوند، ایران هم باید به سطح هستهای 2018 برگردد که از نظر فنی امکانپذیر نیست... اطمینانهایی که ایران میتواند به 1+4 بدهد که پیشرفتهای هستهای ایران مغایر صلح و امنیت منطقه و جهان نخواهد بود، راه رهایی از این بنبست خواهد بود. طبیعتا در این زمینه فقط گفتار ایران کفایت نمینماید و برخی تعهدات منطقهای و بینالمللی باید پشتوانه گفتار و اظهارات ایران باشد... ایران دارای اهرمهائی هست ولی جامعه جهانی نیز اهرمهائی دارد که میتواند ایران را زمینگیر نماید. پس عقل سلیم توصیه مینماید متعادل وحرفهای عمل نمائیم».
فعالین اصلاح طلب هیچگاه به آمریکا خرده نمی گیرند که چرا می خواهد درباره صنعت هسته ای در ایران و یا توان دفاعی و قدرت منطقه ای ما امر و نهی کند! اوباما مردم ایران را «یاغی»! نامید و ترامپ نیز مردم کشورمان را «تروریست»! خطاب کرد و بایدن نیز از شهادت سردار سلیمانی ابراز شادی کرد، اما اصلاح طلبان به هیچ عنوان به این رفتارها و اعمال ضدایرانی از جانب دولت آمریکا اعتراض نمی کنند.
این فعال اصلاح طلب درباره نوع ادبیات در روابط بین الملل سخن گفته است. گویا به نظر وی ادبیات صحیح همان اظهارنظر وزیر خارجه سابق بود که گفت «آمریکا می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را نابود کند»! یا آن اظهارنظر رئیس جمهور سابق که گفت «من آقای اوباما را فردی مودب و باهوش یافتم»! و...
آیا آن ادبیات به تعبیر آقایان، «تعاملی» و «تنش زدا» و «برد-برد» به لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی منجر شد؟! طنز ماجرا آنجاست که جماعتی که دلار 3 هزارتومانی را تحویل گرفت و آن را تا آستانه 32 هزارتومان افزایش داد، برای ما از نوع ادبیات در روابط بین الملل سخن می گوید! این در حالی است که هنوز آثار و تبعات نوع ادبیات این آقایان در عرصه بین الملل، در معیشت و زندگی مردم باقی مانده است.
در حال حاضر در شرایطی که اندیشکده ها و تحلیلگران غربی صراحتا اعتراف می کنند که آمریکا به سان «ببری کاغذی» است، اما در این سو، افراطیون اصلاح طلب اصرار دارند که این ببر کاغذی را «شیری غران» و درنده جا بزنند.
متاسفانه گویا افراطیون اصلاح طلب از تحقیرشدن توسط آمریکا لذت می برند و هرچه تحقیر و دشنام و توهین از سوی آمریکا شدیدتر باشد، این طیف احساس خوشایندتری پیدا میکند. به نظر شما آیا می شود با این جماعت از جنبه منطق و استدلال و استناد به منافع ملی و عزت مردم ایران، وارد مباحثه شد؟!
** اعتماد: نمی توان از عنوان «جمهوری اسلامی» دفاع عقلانی کرد
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «آسیب شناسی وضع موجود» به قلم «علی شکوهی» نوشت:«جمهوریت نظام دارای مدافعانی در درون نهاد حکومت نیست و مردم خودشان باید از بعد جمهوریت نظام به اشکال مختلف دفاع کنند...نظارت استصوابی حذفی در جریان انتخابات خبرگان و مجلس و ریاستجمهوری، منجر به حذف بسیاری از سلیقههای سیاسی درون نظام شده است و ما هر روز شاهد تنگتر شدن دایره گزینش مردم در انتخابات میشویم. این رویه قطعا جمهوریت نظام را تضعیف میکند بدون آنکه بر اسلامیت نظام چیزی اضافه کند».
در ادامه این مطلب آمده است:«عدم اجرای قانون اساسی به خصوص فصل مربوط به حقوق ملت قطعا زائلکننده جمهوریت نظام است. مطابق اصول این فصل، آزادی افکار، عقاید، دین و مذهب به رسمیت شناخته شده است، بر وجود آزادی مطبوعات و نشریات و اجتماعات تصریح شده است، تفتیش عقاید ممنوع است و همگان در مقابل قانون برابر دانسته شدهاند... مه این موارد ناقض جمهوریت نظام هستند و حجم وسیع این موارد نشان میدهد که دوگانه جمهوریت و اسلامیت اکنون به زیان جمهوریت در حال تغییر وضعیت است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«با این همه مصادیق تضعیف جمهوریت آیا میتوان از عنوان جمهوری اسلامی دفاع عقلانی کرد؟ در این وضعیت آیا کسانی که تحقق این دوگانه را ناشدنی و جمع میان جمهوریت و اسلامیت نظام را منتفی میدانند در موضع خود مستحکمتر نخواهند شد؟».
جریان اصلاح طلب و به خصوص طیف افراطیون اصلاح طلب به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره «جمهوریت» را ندارد؛ چرا که این طیف بارها در آزمون مردم سالاری و جمهوریت مردود شده است.
یک نمونه آشکار در این خصوص، انتخابات ریاست جمهوری 88 است. در آن سال مشارکت 85 درصدی مردم در انتخابات، یک جشن باشکوه ملی را رقم زد، اما افراطیون اصلاح طلب با لگدمال کردن رأی مردم، جشن ملی را به آشوب و التهاب خیابانی بدل کردند.
یک نمونه دیگر، انتخابات دوره اول شورای شهر تهران است. در آن انتخابات هیچ خبری از نظارات استصوابی شورای نگهبان نبود و اشخاصی همچون «سعید حجاریان» و «عبدالله نوری» به شورای شهر تهران راه یافتند. اما به دلیل جنگ قدرت میان اصلاح طلبان، شورای شهر و شهرداری مدام با حاشیه مواجه بود تا اینکه نهایتا به دلیل دهن کجی شورای شهر به مطالبات و مشکلات مردم و استمرار جنگ قدرت، این شورا توسط دولت اصلاحات منحل شد.
و باز هم نمونه دیگر، مجلس ششم است. افراطیون اصلاح طلب در مجلس ششم با دهن کجی به مطالبات مردم و به دلیل آلودگی شدید به رفتار قبیله ای و باندی، به تحصن روی آورده و این رفتار غیرمردمی موجب شد که این طیف در انتخابات مجلس هفتم با «نه» بزرگ ملت ایران مواجه شود.
بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب و به خصوص طیف تندروی اصلاح طلب هیچ اعتقادی به جمهوریت ندارد. به همین دلیل این طیف نه جنبه شکست در انتخابات را دارد و نه ظرفیت پیروزی در انتخابات.
در سالهای گذشته علیرغم اینکه اصلاح طلبان دولت و مجلس و شورای شهر و شهرداری تهران را در اختیار داشتند، نه تنها اقدام موثری انجام ندادند بلکه با پرداختن به حواشی و بی توجهی به مردم، ایجاد نارضایتی و گلایه مندی مردم را رقم زدند.
جریان اصلاح طلب از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون در پست های ارشد اجرایی و تقنینی حضور داشته، اما با این اینکه بانی اصلی وضع موجود است، خود را منتقدی خارج از دایره قدرت جا می زند.
ناگفته نماند که جریانی که از قیام عاشورا درس مذاکره می گیرد و در روز عاشورا هلهله و پایکوبی می کند و به ساحت سیدالشهدا(ع) جسارت می کند و صراحتا اعلام می کند که علیه خدا نیز می شود تظاهرات کرد، به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره «اسلامیت» را هم ندارد.
** رپورتاژ آگهی برای «کارشناس BBC فارسی» در روزنامه اصلاح طلب
«عطاالله مهاجرانی» وزیر ارشاد دولت اصلاحات که سالهاست در لندن ساکن است و یکی از کارشناسان ثابت بی بی سی فارسی است، مصاحبه مفصلی با روزنامه شرق انجام داده است.
مهاجرانی در بخشی از این مصاحبه گفته است:«بدیهی است که "باز هوای وطنم آرزوست!" نه باز، بلکه همیشه هوای وطنم آرزوست! یک ضربالمثل مشهور انگلیسی میگوید:"هیچ جا خانه آدم نمیشود!" راست میگوید. برای همین در زبان انگلیسی از دو واژه متفاوت "هوم" و "هاوس" استفاده میکنند. "هوم" همان خانهای است، که ما در وطن داریم و "هاوس" خانه دیگری در هر جای دیگر یا به تعبیر اسماعیل خوئی "بیدرکجایی" دیگر! اولی برای همیشه در ذهنمان زنده است و در زندگیمان جریان دارد. از دومی تلقی موقتی بودن داریم، به تعبیر مولوی، وطن همان مهر اول است».
عطاالله مهاجرانی در دولت هاشمی رفسنجانی، معاون پارلمانی رئیس جمهور بود. وی در دولت اول خاتمی وزیر ارشاد بود و در سال 1383 نیز از کشور گریخت.
مهاجرانی در سال 88 همراه با ضدانقلابیون فراری از جمله محسن کدیور، اکبر گنجی، عبدالعلی بازرگان و عبدالکریم سروش، به عنوان «اتاق فکر جنبش سبز» یعنی (اتاق فکر فتنه 88 در لندن) اعلام موجودیت کرد.
مهاجرانی در بهمن 1390 برای دستبوسی پادشاه آل سعود در جشن الجناردیه شرکت کرد. پس از انتشار فیلم حضور وی در این مراسم، اعلام شد که وزیر دولت اصلاحات و نوری زاده- ضدانقلاب فراری- کمک ۱۸ میلیون دلاری از دستگاه امنیتی آل سعود دریافت کرده اند.
همچنین یکی از اسناد منتشر شده توسط ویکی لیکس حاکی از آن است که سفارت آل سعود در لندن هزینه تحصیل پسر مهاجرانی را تامین کرده است.
مهاجرانی هم خدمتکاری به آل سعود را در کارنامه خود دارد و هم سرویس دهی به دولت انگلیس علیه ملت ایران را در رزومه خود ثبت کرده است. حالا چنین فردی با چنین سابقه ای، از «هوای وطن» سخن گفته و روزنامه شرق نیز به تطهیر وی پرداخته است.
لازم به ذکر است که مهاجرانی پیش از این گفته بود «آمریکا گاو شیردهی است که باید او را دوشید نه اینکه به شاخهایش بچسبیم»؛ وی در اظهارنظری، سیاستمدار شدن را محصول نوشیدن «شیر الاغ» در کودکی می دانست.
لازم به ذکر است که در تابستان سال گذشته «مسعود بهنود» ضدانقلاب خارج نشین و از نیروهای شاخص طیف برانداز در لندن، در صفحه اول روزنامه اعتماد مقاله نوشت. طنز ماجرا اینجاست که کارمند بی بی سی فارسی(رسانه ملکه انگلیس) در این یادداشت مدعی شد که کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ اصلا با هدایت کشورهای خارجی(انگلیس و آمریکا) صورت نگرفته و اراذل و اوباش و فاحشه ها(شعبان بی مخ و پری بلنده) نیز در این کودتا سهمی نداشتند!
نوع ارتباط برخی رسانه های اصلاح طلب با ضدانقلاب خارج نشین، این شائبه را ایجاد می کند که این دو طیف در پروژه ای مشترک، به تقسیم کار اقدام کرده اند