به گزارش مشرق، جمهوری اسلامی ایران در ادامه سیاست گسترش همکاریهای چند جانبه خود با کشورهای مختلف، به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآمد. پذیرش ایران به عنوان نهمین عضو دائم سازمان همکاریهای شانگهای هم تایید کننده و مقوم سیاست آسیامحور دولت سیزدهم بوده و هم زمینهساز بهرهمندی بهتر ایران از ظرفیتهای بین المللی برای تامین منافع ملی است. سازمانی که هر چند جنس و ماهیت امنیتی آن بر ماهیت اقتصادی و حتی سیاسی این سازمان سایه افکنده اما با این حال این تقدم و تاخر نتوانسته از اهمیت اقتصادی سازمان همکاری شانگهای بکاهد. همین امر، عضویت جمهوری اسلامی ایران را در این سازمان همکاری جمعی واجد ارزش کرده است. بهره گرفتن از بسترها و ظرفیتهای سازمان همکاری شانگهای نیازمند طرح موانع در این مسیر است تا علاوه بر شناسایی در جهت رفع این موانع اقدامات لازم انجام شود و گفتمان و الزامات همکاریهای بینالمللی در نهادهای سیاسی و اقتصادی کشورمان شکل بگیرد.
«مصطفی پاکدل» پژوهشگر مرکز تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی، ابتدا به بررسی ماهیت سازمان شانگهای پرداخته و در ادامه به چالشهای پیشروی ایران برای بهرهگیری از ظرفیتهای این سازمان می پردازد.
سازمان همکاریهای شانگهای از دیروز تا امروز
سازمان همکاریهای شانگهای، سازمانی میاندولتی است که با هدف مبارزه با تهدیدهای امنیتی جدید و با گردهمایی سران کشورهای روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان در سال ۱۹۹۶ در شهر شانگهای تحت عنوان گروه «شانگهای ۵» پا به عرصه ظهور گذاشت. در سال ۲۰۰۱ با پذیرش عضویت ازبکستان و رسیدن تعداد اعضا به ۶ کشور ارتقا و نام آن نیز به سازمان همکاری شانگهای تغییر کرد. یکی از اهداف این سازمان برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه است. هند و پاکستان نیز از تابستان ۲۰۱۶ به عضویت کامل این سازمان درآمدند. مغولستان، افغانستان و بلاروس عضو ناظر این سازمان هستند. ایران حدود ۱۵ سال بود که به عنوان ناظر در این سازمان حضور داشت، اما عضویت دائم آن تا به حال به رغم درخواست رسمی میسر نشده بود. روز جمعه ۲۶ شهریور۱۴۰۰، طی بیستویکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، عضویت کامل و دائمی ایران در این سازمان اعلام شد. پذیرش ایران به عنوان نهمین عضو دائم سازمان همکاریهای شانگهای زمینه ساز بهرهمندی بهتر ایران از ظرفیتهای بین المللی برای تامین منافع ملی است.
ماهیت امنیتی و سیاسی شانگهای برجستهتر از ماهیت اقتصادی است
پاکدل در پاسخ به این سوال که اهمیت سازمان همکاری شانگهای از لحاظ ظرفیتهای اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به این نکته که برخی این سازمان را در واقع نهادی با ماهیت امنیتی میدانند، چیست؟ معتقد است: سازمان همکارهای شانگهای از یک لحاظ منحصر به فرد است و آن اینکه این سازمان رشد تدریجی خود را مدیون جهانبینی اعضای خود برای حفظ مناسبات چندجانبه در راستای رویکرد عملگرایانه برای حل چالشهای منطقهای است.
وی میگوید: بر خلاف طیفی از نهادهای بینالمللی مشابه در مناطق مختلف دنیا که بر مبنای مشابهتهای ایدئولوژیک یا مهار دشمن مشترک میان کشورهای مختلف ایجاد شدهاند، سازمان همکاری شانگهای از ابتدا بستری برای تلاش در راستای حل و فصل مسالمت آمیز چالشهای منطقهای بوده است. حالا در ابتدا این چالشهای منطقهای بیشتر معطوف به اختلافات مرزی چین، روسیه و جمهوریهای تازه تاسیس آسیای مرکزی بعد از فروپاشی شوروی بوده که همین همکاریها بنیان گروه «شانگهای ۵» را در سال ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ با برگزاری نشستهای پی در پی بین اعضای این گروه بنا نهاد. در گام بعدی موضوع افغانستان و روی کارآمدن طالبان و پیامدهای ژئوپلتیک این مساله برای همه اعضا باعث شد که یک بار دیگر اعضا به تدوام همکاری و گفتگوهای چند جانبه در بستر این سازمان روی بیاورند.
بحثهایی مانند، مبارزه با تروریسم، جداطلبی، بنیادگرایی و افراطگرایی از جمله مهمترین مولفههای همکاری اعضا در سازمان همکاری شانگهای هستند که به نحوی باعث میشوند کشورهای عضو سازمان، یک رویکرد عملگرایانه را برای حل و فصل چالشهای موجود در پیش بگیرند.
پاکدل تصریح میکند: برای مثال بحثهایی همانند مبارزه با تروریسم، جدایی طلبی، بنیاد گرایی و افراط گرایی از جمله مهمترین مولفههای همکاری اعضا در سازمان همکاری شانگهای هستند که در منشور این سازمان هم مورد اشاره قرار گرفته است. همه اینها موضوعاتی هستند که به نحوی باعث میشوند که کشورهای عضو سازمان باوجود همه اختلافاتی که باهم دارند یک رویکرد عملگرایانه را برای حل و فصل چالشهای موجود در پیش بگیرند.
این کارشناس حوزه بینالملل در ادامه میگوید: این نگاه عملگرایانه اعضا تا به امروز هم استمرار داشته است. یعنی تداوم بحران کشمیر باعث شد که شانگهای ترغیب به جذب پاکستان و هند به عنوان اعضای جدید در سال ۲۰۱۷ شود و در واقع اتفاقاتی از این دست که در حال حاضر دوباره طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفته باعث شده که رویکردهای عملگرایانه سازمان حفظ شود. همه اینها چالشهایی هستند که منافع و امنیت کشورهای عضو را به نحوی به صورت بالقوه به چالش میکشد و آنها را وادار کرده تا در بستر این سازمان گفتگوها و مناسبات خود را چه به نحو دو جانبه و چه به نحوه چند جانبه حفظ کنند.
چرایی در حاشیه قرار گرفتن همبستگیهای اقتصادی در شانگهای
پاکدل در ادامه با اشاره به این مساله که چه عواملی منجر به در حاشیه قرار گرفتن همبستگی اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای شده، میگوید: باید به این نکته اشاره کرد که تا حد زیادی این سازمان به دلیل اینکه در طول دوره حیات خود درگیر موضوعهای امنیتی بوده نتوانسته توجه چندانی به موضوعهای همگرایی اقتصادی و تقویت مناسبات اقتصادی داشته باشد یا حداقل این امر را نتوانسته در اولویت اول خود قرار دهد.
وی در ادامه سخنان خود اضافه کرد: همانطور که سایر تحلیلگران هم به آن اشاره میکنند بحث امنیت در راس اموری بوده که کشورهای عضور سازمان همکاری شانگهای به آن توجه داشته و دارند. در عین حال اینگونه نبوده که مسائل اقتصادی به طور کلی در حاشیه قرار گرفته باشد بلکه از اولویت لازم برخوردار نبوده است. به عنوان مثال چین در طول سالهای اخیر بارها تلاش کرده تا موضوعاتی مثل همگرایی اقتصادی را وارد گفتگوهای چند جانبه با بقیه اعضای سازمان بکند اما به دلایل مختلف این موضوعات چندان از سوی بقیه اعضای پیگیری نشده است.
در کوتاه مدت نمیتوان منتظر دستاورد اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای بود اما در بلند مدت بدون تردید برای ایران منافعی در پی خواهد داشت. پاکدل تصریح میکند: در واقع برخی تفاوت نگاهها در این عدم پیگیری دخیل و موثر واقع شده است. این اختلافات باعث شده که اعضا، روی مناسبات امنیتی بیش از مناسبات اقتصادی توجه داشته باشند. به همین دلیل عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نمیتواند مستقیما یک دستاورد اقتصادی لقب بگیرد اما میتواند شرایط را به صورت غیر مستقیم برای تقویت مناسبات اقتصادی ایران با دیگر کشورهای عضو این سازمان فراهم کند. بنابراین در کوتاه مدت نمیتوان چندان منتظر دستاورد اقتصادی بود اما در بلند مدت بدون تردید برای ایران منافعی در پی خواهد داشت.
آشنا نبودن برخی بنگاههای ایرانی با تجارت خارجی
پاکدل در پاسخ به این سوال که چه موانعی در راه استفاده ایران از منافع اقتصادی سازمان همکاری شانگهای وجود دارد، بیان میکند: ما در حال حاضر دبیرخانه دائمی سازمان همکاری اقتصادی یا همان اکو را در داخل کشورمان در تهران داریم. اکو از لحاظ ترکیب اعضا شباهت زیادی به سازمان شانگهای دارد. اگر از روسیه و چین صرف نظر کنیم، شباهت عیان خواهد بود. کشورهایی مثل ترکیه، پاکستان و آذربایجان در اکو حضور دارند.
بنگاههای اقتصادی ایران چندانبا مناسبات و الزامات تجارت خارجیآشنا نیستند. ما نیازمند آشنا کردن بنگاههای خود با مناسبات تجارت خارجی هستیم. وی در ادامه سخنان خود توضیح میدهد: سوال اینجاست که با وجود اساس و ماهیت اقتصادی سازمان همکاری اقتصادی یا اکو که اساسا در راستای توسعه مناسبات اقتصادی بین اعضا شکل گرفته بود، چرا ما نتوانستیم استفاده لازم را داشته باشیم. اگر به این سوال پاسخ روشن دهیم موانع همکاری با کشورهای عضور شانگهای هم مشخص خواهد شد. مشکلی که ایران در این زمینه دارد مرتبط با نهادها و سیاست گذاری ما است. در واقع نقش آفرینی در نهادهای بینالمللی بدون پشتوانه علمی و نظری نمیتواند منافع ما را تامین کند. نکته بعدی این است که رویکرد اقتصادی و توسعهای کشور ما مشخص نیست. به این معنا که ما دقیق سیاست مشخص در زمینه صادرات، واردات، تجارت خارجی و دیگر مولفههای توسعه اقتصادی نداریم.
پاکدل در پایان تاکید میکند: از طرف دیگر بنگاههای اقتصادی ایران چندان با مناسبات و الزامات تجارت خارجی آشنا نیستند. به این معنا که تا روابط تجاری شکل میگیرد بنگاههای ایرانی به جای بازاریابی و گسترش مناسبات بینالمللی، نگران از دست دادن بازار داخلی خود هستند. ما نیازمند آشنا کردن بنگاههای خود با مناسبات تجارت خارجی هستیم.