به گزارش مشرق، صدور فتوا باید توسط فقیه صورت بگیرد و هر کسی نمیتواند صرفا با مطالعه منابع فقهی دست به صدور فتوا بزند؛ مگر اینکه به درجه اجتهاد رسیده باشد. اما متاسفانه عدهای اخیرا قلم به دست شدهاند و فتوا بر جواز ازدواج سفید میدهند. این در حالیست که صدور حکم شرعی باید از جانب فقیه باشد. این افراد ازدواج سفید را با نکاح معاطاتی یکی میدانند و به دروغ این ادعا را به علماء و مراجع بزرگ تاریخ تشیع نسبت میدهند که اگر اندک سواد فقهی در این افراد بود چنین خطائی صورت نمیگرفت. در این مقوله در صدد هستیم پاسخ این شبهه را ارائه دهیم.
تفاوت ازدواج سفید با نکاح معاطاتی
این افراد مدعی هستند که ازدواج سفید به نوعی همان ازدواج (نکاح) معاطاتی است. روشن است که ازدواج سفید با نکاح معاطاتی دو مقوله جداگانه هستند، در نکاح باید شرائط لحاظ شود، از جمله شرائطی مانند در عده نبودن زن، دختر در صورت باکره بودن، به فتوای مشهور باید اذن پدر را داشته باشد، در صورت قصد نکاح موقت، مهریه و مدت نکاح معین باشد، ولی در ازدواج سفید عملا هیچ تعهد و مسئولیتی وجود ندارد و هر لحظه طرفین میتوانند بدون پذیرش مسئولیت از هم جدا شوند. ازدواج معاطاتی در جایی هست که همه شرائط ازدواج و تعهدات جز لفظ و صیغه بین طرفین شرعا و قانونا قرار داد شده و مضبوط است؛ برخلاف ازدواج سفید که هیچ تعهد و قراردادی در آن نیست.
خدا نکند دزدی با چراغ وارد جامعه شود که فحشا را در بینشان تئوریزه کند. وقتی کسی که آشنایی با مبانی ندارد ازدواج سفید را با ازدواج معاطاتی مساوی میداند معلوم است یا جاهل است و یا متجاهل. ضمن اینکه ازدواج معاطاتی از نظر شرعی جایز نیست و همه فقها بر بطلان آن حکم دادهاند، و این در حالی است که این افراد میخواهند ازدواج سفید را با تمسک به چیز باطلی به نام نکاح معاطاتی مشروع کنند. کما اینکه هیچ یک از علماء ازدواج سفید را نکاح معاطاتی نمیداند.
«جریان سرمایهداری بینالمللی و صهیونیسم تقریباً از حدود صد سال پیش تصمیم گرفتند که خانواده را در بین بشر از بین ببرند؛ و یک جاهایی موفّق شدند... این به تعبیر غلط زشتشان «ازدواجهای سفید» -که سیاهترین نوع زندگی مزدوج است- همهی اینها به خاطر این است که خانواده از بین برود. رواج شهوات، از بین رفتن حیا و عفّت، امروز جزو برنامههای دشمن است» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام- ۱۳۹۷/۱۲/۰۷)
اما علت خطای این افرادچه بوده است که فکر کردهاند ازدواج سفید جنبه شرعی داشته است؟
تفاوت استدلال های فقهی با فتوا
ورود به پیچیدگی هر علمی توسط افرادی که تخصص کافی در آن علم ندارند در هیچ رشتهای پذیرفته شده نیست چرا که عقلائی نیست. مبحث اجتهادی نیز در همین رسته میگنجد. یک بخش از کتاب یک عالم فقهی که تخصصی در یک موضوعی بحث کرده است را برای یادداشتشان دستچین میکنند و بخشهای دیگر را رها میکنند. در مسائل فقهی مقلدین مکلف هستند به فتوای مرجع رجوع کنند نه به استدلال های فقهی درس خارج فقه علماء که مربوط به حوزه تخصصی تربیت شاگرد هست.
مثل این میماند که یک بیمار به جای معاینه و اخذ نسخه از پزشک به کلاس درس تخصصی پزشک برود و بعد خودش برای خودش نسخه بپیجد. چرا که کرسی تدریس با نسخه یا فتوا متفاوت است. در کرسی تدریس شما هم نظرات مخالف را مطرح میکنید و هم نظرات موافق را. در استدلالهایی که آقای نصیری و سایرین برای جواز ازدواج سفید و ارتباط دادن آن با نکاح معاطاتی کردهاند نیز عموما این خطا رخ داده است که به سراغ استدلالهای اجتهادی رفتهاند که فقها برای شاگردان طراز اول شان مطرح کردهاند.
به عنوان نمونه برخی از این افراد در اشتباهی فاحش استدلال شان را به امام خمینی (ره) منصوب کردهاند. در صورتی که عملا کلام ایشان در درس خارج فقه را تقطیع کردهاند و بخشی از آن را آوردهاند و بخش دیگر که نتیجه و نظر نهایی امام در مورد نکاح معاطاتی است را نیاوردهاند. این افراد به این بخش از کتاب بیع امام خمینی (ره)اشاره کردهاند: «مقتضای قاعده این است که معاطات در هر عقد یا ایقاعی که ممکن است آن را با فعل انشاء نمود جاری باشد... بلی اگر زن و مرد اجنبی بخواهند با نزدیکی زوجیت را محقق کنند این عمل هرچند حرام است، ولی حرام بودن آن مانع از ترتب زوجیت نیست؛ زیرا ممکن است سبب چیزی حرام باشد ولی اثر وضعی آن مترتب شود» (کتاب الیع، ج۱، صفحه ۲۶۷)
اما این افراد نه به فتوای صریح امام خمینی (ره)اشاره کرده و نه ادامه متن کتاب بیع امام خمینی(ره) را آوردهاند. جایی که امام نظر صریحشان را در مورد بطلان ایجاد زوجیت با رابطه جنسی (به اصطلاح امروزی ازدواج سفید) بیان میکنند: «در برخی موارد (مانند وصیت) ایجاب فعلی ممکن نیست و باید با لفظ قصد انشا را اظهار کرد.
عقد نکاح نیز از همین قبیل است و انشای زوجیت با فعل امکان ندارد؛ زیرا افعالی مانند دستدادن یا تماس جنسی تا پیش از ایجاد زوجیت حرام است و فعل حرام نمیتواند وسیله ایجاد رابطه زوجیت باشد. در نتیجه نخست باید با لفظ، رابطه زوجیت ایجاد شود تا تماس میان زن و مرد صورت بگیرد.»
امام خمینی (ره) صریحا فتوا دادهاند که در زناشویی چه دائم چه غیر دائم باید صیغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست و صیغه عقد را یا خود زن و مرد میخوانند یا دیگری را وکیل میکنند که از طرف آنان بخواند. این افراد کلام آیتالله خوئی را نیز تقطیع کردهاند در حالی که آیتالله خوئی در انتهای بحث شان میفرمایند: نکاح معاطاتی کفایت نمیکند. (موسوعة الإمام الخوئی ج ۳۳ ص ۱۳۰) و همچنین آیتالله خوئی در جای دیگر میفرمایند: زوجیت از نظر شارع با فعل حاصل نمیشود.(مصباح الفقاهة ج۲ ص ۱۹۲ )
در خصوص سایر عبارات فقهی نیز همین خطا صورت گرفته است و با بررسی دقیق مطالب فقها که از مجال این یادداشت خارج است در مییابیم که هیچ یک از علما به دلیل اجماع و سیره مسلمین نکاح معاطاتی را نمیپذیرند. بسیاری از فقها در ابتدا مباحثی را مطرح میکنند که ظاهرا نشان میدهد موافق با نکاح معاطاتی هستند ولی در عمل به خاطر وجود اجماع، حکم بر بطلان نکاح معاطاتی میدهند.
اجماع چیست؟
یکی از مهمترین منابع برای استنباط احکام اجماع است. اجماع یعنی علماء یک عصر نزدیک به معصوم همگی حکم قطعی به یک مسئله صادر کنند. این حکم به منزله این است که این علماء آن مطلب را از معصوم گرفتهاند و برای همین به نوعی مطمئن هستند که حکم واقعی از سوی شارع مقدس است و اختلافی در آن نیست. حکمی که با اجماع ثابت شود چون کاشف از نظر معصوم (ع) است دیگر مسئله تا ابد قابل تغییر نیست، مگر اینکه صورت مسئله تغییر یابد. در اینجا علماء بعد از بررسی اقوال موافق نکاح معاطاتی، که کار مرسوم قبل از صدور حکم است به سد اجماع میخورند و مسلما نمیتوانند حکم مخالف اجماع صادر کنند. مخالفت با اجماع به منزله مخالفت با روایت معصوم است و عملا هیچ فقیهی در صدور حکم همانطور که نمیتواند مخالف قرآن و اهلبیت (ع) نظر بدهد، مخالف حکم قطعی اجماع نیز نمیتواند نظر بدهد. رای حجتالاسلام صادقی تهرانی به جواز نکاح معاطاتی هم چون مقابل اجماع فقهاء ست عملا اعتباری ندارد.
آیتالله مکارم شیرازی در خصوص نکاح معاطاتی صریحا میفرمایند:« به نام ازدواج معاطاتی نداریم، چنین ازدواجی باطل است: اوّلا این که درست است که عقد نکاح از نظر قرارداد مانند سایر عقود است ولی اجماع علمای اسلام بر این است که در نکاح باید صیغه عقد خوانده شود و روایات نیز شاهد بر اعتبار صیغه است بلکه در میان عقلای اهل عرف نیز همیشه در عقد نکاح نوعی قرارداد لفظی یا کتبی وجود داشته و دارد و این نشان می دهد که نکاح وضعی مخصوص به خود دارد. ثانیا این که معروف در میان فقها این است که نکاح به عبادات شبیهتر است تا به معاملات منظور این است که نکاح در شرع مقدّس قیود تعبّدی زیادی دارد که آن را شبیه به عبادات میکند که جنبه توقیفی دارد.»
فتوای برخی از مراجع معاصر در مورد نکاح معاطاتی
مرحوم آیتالله بهجت: «معاطات در مورد نکاح نیست»
مـرحوم آیتالله گلپایگانی: «حرام و زنا است»
آیتالله خامنهای (رهبر معظم انقلاب): «مشروع نیست»
مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی: «در نکاح، معاطات جاری نیست»
پی نوشت: عملا نسبت دادن جواز شرعی پدیده شومی به نام ازدواج سفید به فقها از گناهان بزرگی است که برای عدهای که بیشتر به دنبال قلم ورزی از روی امیال سیاسی هستند شیرین است ولی نسبت به علماء بزرگ تاریخ تشیع این عمل مبری است.