سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ظریف به دنبال قطع دست کاسبان تحریم بود، اما نگذاشتند
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «محمد مهاجری» فعال اصلاح طلب نوشت: «تحریم، بهعنوان اقدامی تنبیهی، معمولا آسیبش به مردم میرسد. چه تحریم نفتی، چه تحریم غذایی، چه تحریم دارویی، چه تحریم هوایی و... مردمان سرزمینمان را از حقوق انسانی محروم میکند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در چنین شرایطی همگان باید تلاش کنند با قطعکردن دست کاسبان، تحریمها را رفع کنند. این تلاشها (همانگونه که در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ به سرپرستی دکتر ظریف انجام شد و در سال ۱۴۰۰ از سوی دکتر عراقچی ادامه یافت) به کورسوی امیدی تبدیل شد که تا حدی پریشانی جامعه را کم کرد و نور امید را بر دلها تاباند. اینکه چه کسانی و با چه انگیزههایی چوب لای چرخ آنها گذاشتند و اوضاع امروز چگونه است، موضوع فعلی بحث نیست.»
در روزهای گذشته پایگاه خبری واشنگتن فری بیکن، یک سند داخلی وزارت خارجه آمریکا را رسانه ای کرده است. در این سند آمده است که مقامات عالیرتبه دولت اوباما- سال ۲۰۱۸ - همزمان با اقدامات ضدایرانی دولت ترامپ، در نشستی محرمانه با محمدجواد ظریف شرکت کردهاند.
این پایگاه خبری آمریکایی نوشت: پیش از این نیز گزارشهایی درباره دیدار نمایندگان ایرانی - دولت روحانی- و مقامات عالیرتبه دولت اوباما در دوران ریاستجمهوری ترامپ منتشر شده بود اما این نخستینبار است که یک سند داخلی وزارت خارجه آمریکا به جزئیات آن اشاره میکند.
بر اساس این سند، هیاتی از سفرای سابق آمریکا در سال ۲۰۱۸ با محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه ایران در اقامتگاه او در نیویورک دیدار کردند. ظریف در این جلسه گفته است: «من به اندازه سلیمانی محبوب بودم اما الان محبوبیت من ۴۷ درصد است و او بالاتر از من قرار گرفته است. محبوبیت او ۸۰ درصد است. مردم ایران قبلا خواستار تعامل بودند اما اکنون مقاومت را تنها راه میبینند. این چیزی است که نظرسنجیها به ما میگویند و واقعیت منطقه است.»
متاسفانه آقای ظریف و همفکران وی در اشتباهی فاحش، میان دموکرات ها و جمهوری خواهان تفکیک قائل شده و مدعی بودند که صرفا به دلیل حضور جمهوری خواهان برجام در بن بست قرار گرفته و اگر دموکرات ها روی کار بیایند، ورق برمی گردد. بر همین اساس یکی از روزنامه های اصلاح طلب پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وعده داد که اگر جو بایدن در انتخابات پیروز شود، آبان رویایی برای ایران رقم خورده و تحریم ها به تاریخ پیوسته و فتح الفتوح اقتصادی رقم خواهد خورد.
در حقیقت مشکل اصلی دیدگاه ظریف و همفکران وی در سیاست خارجی، اعتماد بلاوجه به آمریکا و اروپا بود. بر همین اساس ظریف در اظهارنظری عجیب گفت «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است»، بر همین اساس عراقچی گفت «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است و ما از اجرای برجام اطمینان داریم» و بر همین اساس روحانی گفت «من رئیس جمهور آمریکا را فردی مودب و باهوش یافتم».
برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، عملکرد ظریف به هیچ عنوان نشانه تلاش برای قطع کردن دست کاسبان تحریم نبود. چرا که اگر اینطور بود تحریم ها در دوره وزارت ظریف ۲ برابر نمی شد.
** محسن هاشمی: جراحی اقتصادی دولت رئیسی اقدام بدیعی نیست
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «محسن هاشمی» نوشت: «با نگاهی به قیمت ارز رسمی و آزاد در طول ۴۳ سال گذشته، مشخص میشود که یکی از دلایل مهم افزایش نرخ ارز و در نتیجه ایجاد تورم کاذب و به هم ریختگی اقتصاد، ناشی از حرکات و تصمیمات فاقد تدبیر و افراط در بعضی از مسائل است.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «جراحی اقتصادی اخیر در دولت ابراهیم رییسی که با نام عبور از ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی انجام شده، حرکت بدیعی نیست و بارها در طول ۳۵ سال گذشته، توسط دولتهای قبلی انجام شده و باز همان آش و همان کاسه است.»
محسن هاشمی در یادداشت مذکور اقدام دولت رئیسی در حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را اقدامی تکراری و مسبوق به سابقه قلمداد کرده است. این در حالی است که سیاستگذاری دولت سیزدهم تحت عنوان «مردمی سازی یارانه ها» دارای ویژگی هایی است که در طرح های قبلی به درستی به آن پرداخته نشده بود.
یکی از ویژگی های بسیار مهم این طرح، مبارزه با قاچاق کالاهای اساسی است. در دولت روحانی سیاستگذاری غلط و غیرکارشناسی ارز ۴۲۰۰ تومانی، زمینه ساز رانت های گسترده و قاچاق و فساد شد. در آن مقطع، سود اصلی ارز ۴۲۰۰ تومانی به جیب رانت خواران و قاچاقچیان می رفت و عموم مردم از مزایای آن بی بهره بودند.
قاچاقچیان و رانت خواران به واسطه اجرای سیاستگذاری ارز ۴۲۰۰ تومانی به دلیل ارزان بودن کالاهای مشمول ارز ترجیحی، از قاچاق این کالاها و فروش آنها در کشورهای منطقه به قیمت جهانی، سود سرشاری را به دست میآوردند.
همچنین بنابر مستندات موجود، ارز ۴۲۰۰ تومانی کشور را در زمینه کالاهای اساسی وابسته کرد و امنیت غذایی را به خطر انداخت. برای نمونه کشاورز به جای اینکه به تولید گندم و دانههای روغنی بپردازد به سراغ محصولات آببَر رفت؛ با این هدف که صادرات این محصولات برای وی درآمد مناسبی داشته باشد. یکی از دلایل این مسئله نیز قصور و تقصیرهای دولت قبل در خرید تضمینی گندم از کشاورزان بود.
دولت قبل با تصمیم غلط و غیرکارشناسی دلار ۴۲۰۰ تومانی، حدود ۶۰ تن طلا و همچنین حدود ۱۸ میلیارد دلار ارز دولتی را بر باد داد. دلار ۴۲۰۰ تومانی در تبعیضی آشکار موجب شده بود که پول متعلق به همه مردم ایران تنها به جیب حدود ۴۰۰۰ نفر برود ولی اکنون با مردمی سازی یارانه و به عبارتی با عادلانه کردن پرداخت یارانه، منافع ارز ترجیحی به جیب حداقل۷۲ میلیون ایرانی می رود. بر همین اساس ذینفعان این ثروت ملی با تصمیم دولت حدود ۱۷۵۰۰ برابر شده است.
با اینحال جریان اصلاح طلب با کم اهمیت جلوه دادن این اقدام بسیار مهم، آن را اقدامی تکراری و بی فایده جلوه می دهد. این در حالی است که فعالین اصلاح طلب پیش از این صراحتا اذعان کرده بودند که دلار ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است و باید هر چه زودتر معالجه شود.
** انصاری راد: باید بین اصلاحطلبی و براندازی تفکیک قائل شد
«حسین انصاری راد» فعال اصلاح طلب که در مجلس ششم جزو نمایندگان متحصن بود در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحطلبان باید در مسیری گام بردارند که مورد درخواست مردم است. امروز ایران به دنبال صلح و تعامل مثبت با جهان است. اصلاحطلبان نیز باید دغدغههای مردم را در این زمینه دنبال کنند و به مطالبهگری از دولت برای تحقق مطالبات مردم بپردازند. امروز مردم کشور به دنبال اصلاح امور هستند و این وظیفه اصلاحطلبان است که در راستای مردم باشند.»
وی افزود: «باید بین اصلاحطلبی و براندازی تفکیک قائل شد. اصلاحطلبان به دنبال اصلاح ساختارها به سود مردم و کشور هستند و هیچگاه به دنبال براندازی نبودهاند. اصلاحطلبان باید برای شرایط امروز کشور برنامه داشته باشند و برای مشکلات راهحل ارائه کنند. یکی از ویژگیهای بارز یک جریان فکری و سیاسی این است که در مقابل مشکلات و چالشها راهحل ارائه کند و تلاش کند در روند معیوب فعلی اصلاح ایجاد کند تا مشکلات کشور حل شود. به همین دلیل نیز اصلاحطلبان باید با رصد مشکلات فعلی تلاش کنند برای آنها راهحل ارائه کنند.»
این فعال اصلاح طلب که خود جزو متحصنین مجلس ششم بوده و در آن مقطع با مشارکت در پروژه تحصن، تشویق براندازان و ضدانقلاب را به همراه داشته، در این اظهارنظر تاکید کرده «باید بین اصلاحطلبی و براندازی تفکیک قائل شد. اصلاحطلبان به دنبال اصلاح ساختارها به سود مردم و کشور هستند و هیچگاه به دنبال براندازی نبودهاند»!
متاسفانه این اظهارنظر با واقعیت هیچ تناسبی ندارد. به عنوان نمونه، جریان اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸، مردود شد. در آن سال این طیف با دروغ تقلب، زیر میز مردم سالاری و انتخابات زد و کار به جایی رسید که فتنه گران در کف خیابان شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر دادند.
در آن سال از عبدالمالک ریگی تا مریم رجوی و از نتانیاهو تا ربع پهلوی از اقدامات جریان اصلاح طلب حمایت کرده و برای آنان سوت و کف و هورا کشیدند.
با عرض تأسف باید گفت که فعالین و لیدرهای جریان اصلاح طلب هیچگاه مرز خود را با براندازان و معاندین مشخص نکردند. برای نمونه وقتی در سال ۸۸ سران رژیم صهیونیستی از اصلاح طلبان به عنوان «سرمایه های اسرائیل در ایران» و «نیروهای نیابتی اسرائیل در مبارزه با حاکمیت» نام بردند، هیچ صدایی از اصلاح طلبان در مخالفت و انکار بلند نشد!
پیش از این، «محمد رضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات گفته بود که جریان اصلاحات با جریان برانداز خارج از کشور مرزبندی نکرده است.