سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ساخت بنبستهای رایگان در ذهن مردم!
فیضا... عربسرخی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد، گفته است:
"افزایش نرخ اقلام اساسی در سفره مردم و تکرار اعتراضات به گونهای است که نمیشود گفت اوضاع خوب است. باید سیاستها اصلاح شود تا بتوانیم از این وضعیت خارج شویم. نه در دوره آقای روحانی و نه امروز چنین ارادهای بر اصلاح سیاستها وجود نداشته و ندارد."
او میافزاید: تصور من این بود که برنامه اصلاح سیاستها را برای رییسی و دولت او نگه داشتهاند. ولی با گذشت یک سال از عمر دولت میبینیم که چنین اراده و قصدی وجود ندارد. بخشهای مهمی از ورودی منابع به اقتصاد ما بسته است. ما بخواهیم یا نخواهیم اقتصادی داریم که اتکا بسیار بالایی به درآمدهای ارز از محل فروش نفت و گاز دارد و این مسئله با خروج ترامپ از برجام آغاز شده و روز به روز بدتر میشود. اقتصاد منابع لازم را برای هزینههای جاری و سرمایهگذاری و توسعه در اختیار ندارد. [1]
*لگد زدن به انتخاب مردم و نفهمیدن قواعد دموکراتیک رویهای غیر عقلانی است که نباید باب شود.
آقای عربسرخی گویا نمیداند که هم روحانی و هم رئیسی با رأی مردم به ساختمان پاستور رفتند و مردم از قبل در جریان برنامههای آنها بودند.
اینکه کارنامه این دو رجل سیاسی چه بوده یک مسئله است و اینکه عربسرخی قصد دارد فرایند دموکراتیزه رأیآوری 2 رئیسجمهور را به بازیهای سیاسی تقلیل دهد یک مسئله دیگر.
و بدتر اینکه او با بیان جمله "تصور من این بود که برنامه اصلاح سیاستها را برای رییسی و دولت او نگه داشتهاند" القا میکند تصمیمگیر اجرائیات کشور رهبری است!
این نگاه بنیادبرافکن و غلط در حالی است که اگر رهبری مسئول اجرائیات کشور بود اساسا نیازی به برگزاری انتخابات هم نبود و اینهمه کنشگری رجال سیاسی برای به دست آوردن قدرت اجرایی طی 43 سال گذشته (که البته اصلاحطلبان هم نقش بزرگی در آن داشتهاند) جملگی بیمعنا بود.
دقت شود که انگیزه عربسرخی و دوستانش از ناامید کردن مردم و بیان حرفهای بنبستنما در حالت بدبینانه مشخص است.
اما ظلم بزرگتر اینست که این افراد بعنوان رجال سیاسی که حقیقت را میدانند، حاضر نیستند به مردم بگویند که نوشداروی مشکلات کشور صندوق رأی است.
و تلختر آنکه در جرمی بزرگ دست به تحریم صندوق رأی هم میزنند تا شاهراه امیدواری مردم را نیز مسدود کنند. (عربسرخی پیش از این در اظهاراتی اینطور گفته بود که انتخابات بعدی را هم تحریم میکنیم!)
بدیهی است که جرم ناامیدسازی مردم و تقلا برای این ادعا که نه در دولت روحانی و نه در دولت رئیسی هیچ قراری برای اصلاح امور نبوده؛ جرمی است که بسا از جرمهای تاجزاده هم سنگینتر باشد.
***
اظهارات عجیب یک فعال چپ:
باید دید دستگیری تاجزاده اشکالات مختلف را پوشش میدهد؟
جواد امام، از فعالان جریان چپ و از چهرههای نزدیک به لیدر اصلاحات، طی یادداشتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون دستگیری تاجزاده نوشته است: در سالهای گذشته گفتمانهای افراطی باعث شد ایران ذیل قطعنامههای متعدد قرار بگیرد و زیر فصل هفتم قرار بگیرد. همین تندرویها بود که برجام را بیاثر ساخت و تحریمهای اقتصادی شدید را متوجه کشور کرد. تنها یک اقلیت محدود در کشور که کاسبان تحریم هستند از این تحرکات افراطی راضی هستند. در برابر این گروه اندک، گستره وسیعی از اقشار گوناگون مردمی از جمله بازنشستگان، معلمان، کارگران و... از مشکلات اقتصادی ناراضی هستند.
او میافزاید: "باید دید دستگیری تاجزاده شکافهای موجود میان سیستم و طبقات مختلف را پوشش میدهد؟ بدون تردید پاسخ این پرسش منفی است"! [2]
*واقعا قرار است دستگیری تاجزاده ایراد یا انتقادی را پوشش بدهد؟
آقای امام برای اظهار این حرف که ذرهای عقلانیت در آن یافت نمیشود چقدر فکر کردهاند؟
اساسا آیا ایشان قائل به احترام به شعور مخاطب هم بودهاند که چنین حرف بیمبنا و مضحکی را مطرح میکنند؟
ما متوجه لزوم بیعت اصلاحطلبان صف با اصلاحطلبان ستادی هستیم. متوجه دستور کار چپها برای بزرگنمایی از دستگیری بی اهمیت تاجزاده هم هستیم. اما آیا قرار است در این میان عقلانیت هم به مذبح برود و از تریبونهای چپ شنوای اباطیل و حرفهای بیمبنا باشیم؟
ما قضاوت درباره این حرف و علت بی ارج شدن عقلانیت و منطق در اردوگاه اصلاحات را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
***
حمایت چمران از ممنوعیت سگگردانی
ایسنا گزارش داد: مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران طی سخنانی در جلسه علنی شورای شهر با اشاره به منع سگگردانی در پارکهای تهران گفته است:
"این قانون است و نیروی انتظامی نیز بر اساس قانون عمل کرده است."[3]
*سگگردانی اگرچه معضلی است که بهداشت و امنیت شهروندان را در خطر قرار میدهد اما بروز آن در پارکها که محل تردد و تفریح کودکان است؛ خطری صد چندان دارد.
چه اینکه کودکان بیدفاع هستند و نه تنها نمیتوانند در مقابل حمله سگها از خود دفاع کنند بلکه جسم کودکان نیز بسیار ضعیف است و در مقابل بیماریهایی که سگها منتقل میکنند قوی نیست.
فلذاست که شهرداری و نیروی انتظامی حتما بایستی به این مسئله ورود جدی داشته باشند و کودکان را از خطرات سگها حفظ کنند.
در اینجا البته ممکن است عدهای هم با توجه به رسم بد "طعنهزنی" به صحنه بیایند و ماجرای "سقوط یک کودک در قنات منطقه 15" را یادآوری کنند.
پاسخ اینست که وظایف یک سازمان وظایفی در طول یکدیگر نیستند که اول یکی و سپس دیگری اجرا شود. بلکه این وظایف در عرض هم قرار دارند و یک سازمان اجرایی وظیفه دارد همه وظایف خود را همزمان به انجام برساند.
به دیگر سخن اینکه مثلا شهرداری تهران باید همان اندازه که برای برخورد با معضل سگگردانی همکاری میکند؛ همان اندازه هم در حفظ جان کودکان در محیطهای شهری کوشا باشد و اجازه ندهد حتی یک کودک بر اثر بیمبالاتی آسیب ببیند.
در این میان البته بایستی متوجه تفاوت "رویه و اتفاق" نیز بود.
باید پذیرفت که معضل سگگردانی در تهران بزرگ تبدیل به یک رویه شده اما سقوط یک کودک در چاهی که گفته میشود شاید ریزش آن ناگهانی بوده یک اتفاق است. اتفاقی که اگرچه باید حتیالامکان جلوی بروز آنرا هم گرفت اما وقوعش دلیلی بر هجو برخورد با سگگردانی یا طعنهزدن به ابعاد دیگر کارنامه مدیریت اجرایی نیست.
***
1_ http://sobhema.news/?p=21664
2_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/187567
3_ https://www.isna.ir/news/1401042114056/