سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
********
انتشار یک متن موهن از سوی یکی از لیدرهای فتنه سال ۸۸ با واکنش روزنامههای مختلف روبرو شده است، همچنین در مدار قرار گرفتن ماهواره خیام نیز سوژه مهم روز است، به اعتقاد بسیاری این ماهواره نشانه همکاریهای مشترک استراتژیک میان ایران و روسیه بوده و پیامی ویژه برای کشورهای غربی دارد.
روزنامه جوان با اشاره به بیانیه تروریستی از جانب موسوی نوشته است:
حسین همدانی بهانه است، آنچنانکه انتخابات بهانه بود و ولایتفقیه نشانه بود. اکنون هم نشانه، «محور مقاومت» است که اگر مقابل تروریسم تکفیری پیروز شد –که شد- مقابل تروریسم صهیونیستی-امریکایی هم میتواند پیروز شود و حال به هر نحوی باید متوقفش کرد. موسوی هم در این مسیر، دیکتههای غرب را نشخوار میکند. قربانی و تلفشده یک مستبد خواندن جان سردار همدانی، فقط توهین و تخطئه او نیست، بلکه تخطئه همه مدافعان حرم از قاسم سلیمانی تا گمنامترین آنهاست؛ از ایران تا لبنان و عراق تا افغانستان و پاکستان. موسوی به همدانی اشاره میکند، اما نشانهاش کل جبهه است.
موسوی با این بیانیه، نقابی دیگر از چهره برداشت؛ یک روز نقاب همافزایی با ضدانقلاب بهایی و منافق و سلطنتطلب، یک روز نقاب همصدایی با گویندگان شعار مرگ بر اصل ولایتفقیه و امروز نقاب همراهی با تروریستهای تکفیری داعش و دنبالهروی هزاربارهاش از امریکا برای تضمین امنیت اسرائیل با تخطئه محور مقاومت. کاش موسوی بیشتر حرف بزند، بیشتر بیانیه بدهد و بیشتر نقاب از چهره بردارد.
روزنامه فرهیختگان نیز با انتقاد از ماشین بیانیهنویسی سران فتنه مینویسد:
شاید هنوز برخی هواداران متعصب تلاش کنند شیوه ضددموکراتیک موسوی در سال ۸۸ را توجیه کنند اما در برابر پژوهشهای علمی پیرامون افراد خودکامه، پاسخ روشنی ندارند. در کتاب «دموکراسیها چگونه میمیرند» نویسندگان از نگرانیهایشان درباره زوال دموکراسی در آمریکا با توجه به اینکه «سیاستمداران آمریکا رقبایشان را دشمن فرض میکنند و تهدید میکنند نتایج انتخابات را نمیپذیرند و نهارهایی همچون دادگاهها، سرویسهای اطلاعاتی و کمیتههای اخلاق را که وظیفه حراست از دموکراسی را بر عهدهدارند، تضعیف میکنند» سخن گفتهاند.
فرهیختگان در ادامه یادآور شده است که:
برخلاف تحلیل اصلاحطلبان، این موسوی بود که جریان اصلاحات را زین کرد؛ افسار زد و از آنها سواری گرفت. هزینه این شورش بهپای اصلاحطلبان نوشته شد و آنها در انتخابات سال ۹۰ شکست سختی خوردند. اگر نقشآفرینی مرحوم هاشمیرفسنجانی در سال ۹۲ نبود، اصلاحطلبان تا سالها باید تبعات همراهی با موسوی در انتحار علیه دموکراسی را پرداخت میکردند.
باوجوداین، اکنونکه میرحسین موسوی تبدیل به صدای گروهک تروریستی داعش شده است، زمان خوبی برای تعیین جریان اصلاحات با موسوی است. باید دید آیا سران جریان اصلاحطلب همچون سیدمحمد خاتمی، سیدمحمد موسویخوئینیها، سیدحسن خمینی، حسن روحانی و... این دیدگاههای افراطی را باور دارند و این نوشتار، مواضع آنان نیز است یا اینکه آنان علیه این بیانیه سیاسی موضعگیری خواهند کرد؟
بازیگردان کیست؟
روزنامه ایران هم با بررسی رفتار لیدر فتنه به پشت پرده این حرمتشکنی پرداخته و نوشته است:
عنوان شده که متن منتشره، مقدمه نگارندهاش بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش جعلی به اصطلاح سبز است؛ اما لازم است پرسیده شود که اصلاً این بیانیههای بی هدف و بی اثری که حتی در زمان صدور خود هم دیده نشدند، حالا چه ارزشی داشتهاند که قرار است به زبان عربی هم ترجمه و منتشر شوند!؟
به نظر میرسد با توجه به نکاتی که گفته شد، چنین متنی که هم بسیار سست است و هم بسیار گنگ، بهخودیخود چندان ارزشی ندارد؛ بلکه باید آن را در چهارچوب پروژهای بهحساب آورد که در روزهای اخیر کلید خورده است؛ پروژهای که پیش برندگان آن جریانهای ناهمسو و ناآگاه داخلی و جریانهای رسانهای معاند هستند؛ جریانهایی که از مخالف تراشیهای کاذب، سود خود را میبرند و اهداف براندازانه خود را دنبال میکنند.
حال، پس از گذشت نزدیک به ۱۳ سال از روزهای پرالتهابی که سردمداران فتنه باعثوبانیاش بودهاند و در شرایطی که نظام طیبه جمهوری اسلامی با صرفنظر از مجازات قانونی و سخت آنها رویکردی رأفتآمیز داشته و در طول سالهای اخیر نیز از محدودیتهایشان کاسته، به نظر میرسد که معاندان سعی دارند با برجستهسازی موضوعات مرتبط با سردمداران فتنه، شرایط سیاسی و اجتماعی را دچار تنش کرده و منافع خود را از این طریق کسب کنند. در خوشبینانهترین حالت به نظر میرسد که سردمداران فتنه، همانند سال ۸۸، این بار نیز ملعبه دست جریانهای سلطنتطلب و منافقین شدهاند و در این صحنهگردانی، اسیر گردابی از جهل و عناد شدهاند که روزبهروز بیشتر در آن فرو خواهند رفت.
خباثت دروغگو علیه مدافعان حرم
روزنامه وطن امروز با توصیف شرححالی از موسوی از گذشته تا به امروز مینویسد:
حمله موسوی به سرداران مقاومت و شهدای مدافع حرم فارغ از جنبه هتاکانهاش نشان از پابرجایی رویکرد ضدمردمی اینان درگذر زمان دارد. وی در حالی به شهدای مدافع حرم که تضمینکننده امنیت ایران و خنثیکننده فتنه منطقهای جریان تکفیری بودند حمله میکند که مهمترین صحنه اجماعآفرین ملی در ۱۰ سال گذشته را باید تشییع دهها میلیونی و کمنظیر پیکر مطهر سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی دانست. تجدید پیمان مردم ایران با سردار مقاومت بهقدری چشمگیر بود که بسیاری از تحلیلگران خارجی سرمایه اجتماعی سیدالشهدای مدافعان حرم را برای دشمنان ایران خطرناکتر از حضور فیزیکی شهید سلیمانی در جبهههای مقاومت دانستند.
این روزنامه در ادامه نوشته است:
میثاق تاریخی مردم با حاج قاسم بار دیگر این واقعیت را اثبات کرد که تکثر سیاسی جامعه ایران در مواجهه با این شهید خوشنام بیاعتبار میشود و مردم ایران در حمایت از سردار مقاومت وحدتی کمنظیر دارند. بر همین مبنا گزافهگوییهای موسوی که نقش و نمایی از بیسیرتی سیاسی وی دارد، پیش از آنکه ساحت شهدای مدافع حرم را لکهدار کند، عمق رسوایی این مهره سوخته را نمایان میکند.
سانسورچیهای جناح چپ را بشناسید!
روزنامههای اصلی جناح اصلاحطلب در شماره امروز خود بهصورت کاملاً هماهنگ دو خبر بسیار مهم و پربازدید پرتاب ماهواره خیام و بیانیه میر حسین موسوی را بهصورت کامل سانسور خبری کردهاند؛ عدم موضعگیری این رسانهها و سکوت خبری مطلق در خود نشانههای خاصی دارد.
بهعنوانمثال روزنامه شرق که پس از سیل در شمال غرب تهران با انتشار اعدادی دروغین تعداد کشتهها را تا ۲۰۰ نفر اعلام کرده و مدعی شده بود که بوی جنازههای زیر گل مانده شهر را برداشته است، امروز حتی یک کلمه درباره غائله آفرینی و همصدایی موسوی با تروریستهای داعشی چیزی ننوشته است.
هجمه به قانون جوانی جمعیت با استناد به آمارهای بدون سند
روز گذشته فاطمه هاشمی گفته بود که با اجرایی شدن قانون جوانی جمعیت، تولد بیماران تالاسمی افزایش داشته است. وی در بخش دیگری از این مصاحبه ادعا کرده بود که از زمان اجرایی شدن قانون جوانی جمعیت، تولد بیماران تالاسمی افزایش داشته است. افزایش نجومی قیمت داروهای بیماران ام اس، دیالیزی، پیوند کلیه، تالاسمی و سرطان، وضعیت را برای این بیماران بسیار بد کرده و طرح جدید دارویار هم دردی از آنها دوا نمیکند.
روزنامه کیهان سخنان بدون سند فرزند هاشمی را مورد بررسی قرار داده و نوشته است:
در خصوص ارزش علمی و دقت این ادعا که مشخص نیست بر اساس کدام بررسی علمی مطرحشده همین بس که بدانیم هنوز از زمان ابلاغ دستورالعمل اجرای ماده ۵۳ این قانون توسط وزیر بهداشت برای استانداردسازی غربالگریها دو ماه نگذشته است و طی این مدت هیچ مداخلهای در فرآیند غربالگریهای بارداری نمیتواند منجر به افزایش ناهنجاریها شود. حال چطور ممکن است اجرای این دستورالعمل که اساساً ربطی هم به بحث تالاسمی ندارد در کمتر از دو ماه باعث افزایش تولد نوزادان مبتلابه تالاسمی شده باشد؟
در ادامه این گزارش آمده است:
تنها دستورالعملی که مرتبط با قانون جوانی جمعیت در خصوص بررسی نواقص جنینی در وزارت بهداشت بازنگری شده در مورد ناهنجاریهای کروموزومی است که مشخصاً شامل سه بیماری مشخص تریزومی ۱۳، ۱۸ و ۲۱ میشود، اما تالاسمی یکی از انواع نواقص ژنتیکی است که دستورالعمل اخیر ابلاغی وزارت بهداشت برای آن تعیین تکلیفی ننموده و روال آن با گذشته هیچ تفاوتی نکرده است و نشان میدهد اینچنین ادعاهایی بیپایه و بدون سند و مدرک مطرحشده است.