به گزارش مشرق، جواد معصومی پژوهشگر بین الملل در یادداشتی نوشت:
ازآنجاییکه تمدن ایرانی اسلامی دارای قدمت و سابقه بسیار مهمی را در تاریخ بشر داراست. توجه جدی به راهبرد دیپلماسی هنر و نقش آن در مفهومسازی، کارکردها و بایستههای آن بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر پروژه انزوای ایران متمدن در دستور کار اکثر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در سازمانهای بین المللی بهصورت جدی دنبال شده که لزوم نگرش به دیپلماسی هنر با مأموریت برقراری ارتباط و تغییر افکار عمومی جامعه دیگر کشورها امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. در واقع دیپلماسی هنر بهعنوان یکزبان بینالمللی میتواند ابزاری قدرتمند برای برقراری ارتباط در عصر کنونی باشد.
هدف از دیپلماسی هنر نشاندادن تصویر خودمان به دیگران و آگاه نمودن جامعه خود از ذهنیت دیگران نسبت به خودمان است. دیپلماسی هنر شامل مؤلفهها و پیشرانهایی از جمله: مدیریت، ذهنیت، مدیریت تصویر (از خود، دیگران از ما و تصویر بازنمایی شده ما از خود) و مدیریت روایتها است که هرچه بتوانیم روایتهای ایجابی از خود ایجاد کنیم؛ در روابط بینالملل موفقتر خواهیم بود. ویژگی مهم هنر در رویکرد تجسم است که میتوانیم از آن برای برقراری ارتباطات بهتر و موفق استفاده کنیم.
دیپلماسی هنر به روشهای متنوع و مختلفی تعریف و توصیف میگردد که برخی از آنان عبارتاند از:
** بهرهگیری از هنر برای نشاندادن هنر کشور؛
** قراردادن آثار هنری در اماکن دیپلماتیک در کشورهای مختلف؛
** معرفی اماکن دیپلماتیک؛
** معرفی هنر بهعنوان یک نمانام ملی کشور یا یک شهر؛
** رساندن پیامی مشخص به جهانیان؛
** استفاده از کنوانسیونهای بینالمللی برای تضمین حفاظت از آثار هنری؛
** تقویت روابط دیپلماتیک و خروج از روابط بینالملل از حالت سردی؛
** استفاده بهینه از بازیگران هنری بهعنوان سفیران حسننیت و اعطای نشانهای بینالمللی؛
** افزایش نمایانی یک کشور؛
** بهرهگیری از هنر برای روایتسازی.
همچنین کارکردهای دیپلماسی هنر شامل موارد ذیل است:
** آگاهسازی و اطلاعرسانی؛
** اعتمادسازی؛
** تصویرسازی؛
** نماد و الگو پردازی و برندسازی؛
**جریانسازی؛
** گفتمانسازی؛
** هویتسازی؛
** فرهنگسازی؛
** شبکهسازی؛
دیپلماسی هنر دارای بایستههایی است که برخی از آنها شامل:
بهرهگیری از هنر برای افزایش توان رقابتی در عرصه بینالمللی؛
بهرهگیری از دیپلماسی هنر در سازمانهای بینالمللی؛
تقویت فضاهای فرهنگی مانند موزهها، گالریها در تولید فرهنگ و بازاریابی و بازنمایی فرهنگ؛
سیاستگذاری هنری؛
بهرهگیری از تجربیات دیگر کشورها؛
استفاده از هنر بهعنوان ابزار تقویت مناسبات دیپلماتیک؛
تقویت رویکرد حقوقی در دیپلماسی هنری؛
تقویت رویکرد بازاریابی در دیپلماسی هنری؛
داشتن رویکرد تمدنی به فرهنگ و هنر؛
بهعنوانمثال نقش و اهمیت فرش دستبافت، شعر، موسیقی، صنایع دستی و بسیاری هنرهای دیگر بهعنوان ابزاری دیپلماتیک مؤثر در ایجاد یا ارتقای روابط بینالمللی با سایر ملل خصوصاً همسایگان ایران بوده است که ابزاری کارآمد در صحنه جهانی و برنامهای جامع و کارآمد تعاملات بینالمللی قرار دارد. به نظر میرسد در شرایط کنونی جهانی نیازمند ایجاد یک پل و ارتباط معنیدار مابین هنر و اقتصاد هستیم چرا که یکی از مولفههای بحثبرانگیز در جامعه اقتصاد جهانی موضوع اقتصاد هنر است.
دیپلماسی هنر بعد سوم روابط بینالملل بوده و شامل مجموعهای از فعالیتها به شمار میرود که در قالبهای مختلف بین دو یا چند دولت و کشور انجام میشود. از کارکردهای مهم دیپلماسی هنر مفاهیم صلح و همچنین ابزار تسهیلگر در تجارت بینالمللی است.
بهعبارتدیگر دیپلماسی هنر میتواند نقطه پررنگی در روابط بینالملل تأثیر بسیاری را داشته باشد و کمک کند تا ایدهها و ارزشها را بدون مرز بخصوص در فضای حقیقی و مجازی ترویج داد. با کمک دیپلماسی هنر میتوانیم تصویری ملی از کشور ایران به دنیا ارائه کنیم. به قول فرانسویها هر دیپلماسی هنر، اثر انگشت هر کشور است که میتواند روابط بینالملل را ترمیم نموده و تسکیندهنده آلام و جنگها و ابزار آشتی باشد.
مهمترین کارکرد دیپلماسی هنر؛ پاسخ به این پرسشها است:
که ما در نظر دیگران چطور هستیم؟
دیگران در مورد ما چگونه فکر میکنند؟
چگونه تصویرسازی و بر اساس آن با ما مواجهه مینمایند؟
در واقع این هنر است که در ابعاد، رنگها و لعاب و اندازه خودش یک تصویر روشن و واضح در کشورهای مختلف برای مخاطبان عرضه کند و مقوله دیپلماسی هنر همانند یک جاده دوطرفه است، همانطور که علاقهمند به ارائه هنرهای علمی کشور خویش هستیم میبایست شنوایی سایر هنر دولتها نیز باشیم.دیپلماسی هنر، مدیریت ذهنیت، تصویر و روایتها است.