سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز چهارشنبه دهم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که تلف شدن پیروز یوز پلنگ مشهور ایران با تیترها و تصاویر مختلف، به یکی از برجسته ترین خبر روزنامه های امروز تبدیل شده است. ماجرای مسمومیت دنباله دار دانش آموزان و جزییات جدید از بودجه نیز از دیگر مواردی است که در روزنامه های امروز مورد توجه قرار گرفته است.
روز یکشنبه بهزاد نبوی، رئیس پیشین جبهه اصلاحات از سمت خود کناره گیری کرد، این موضوع واکنشهای متفاوتی بههمراه داشته باشد. بسیاری مشکلات درون ساختاری درون جبهه اصلاحات را دلیل این کنارهگیری میدانند؛ روزنامه آرمان امروز در گفتگو با احمد حکیمیپور فعال اصلاحطلب روایت جدیدی از حذف نبوی ارائه داده و گفته است که محفلی خاص چریک اصلاحات را کنار زده است. در ادامه مصاحبه مشخص میشود که منظور از محفل خاص همان محمد خاتمی است!
این روزنامه نوشته است:
در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنیم که پیش از اینکه بهزاد نبوی بخواهد این مسئولیت را بر عهده بگیرد به دلیل تفاوت دیدگاهها و اینکه جبهه اصلاحات مسیر مشخصی را در پیش ندارد، از آنجا فاصله گرفتیم. باتوجه به سابقه مبارزاتی، اجرایی و سیاسی نبوی، معتقد بودیم که او میتواند سامانی به روند فعالیت جبهه بدهد ولی بدون هیچ دستاوردی حالا خبر کنارهگیری او منتشر شد. هرکسی که با این تغییرات و آسیبشناسیها سازگاری ندارد میتواند در جای دیگر عقاید خود را پیگیری کند. محافل سیاسی جای تعارف بازی و نظرات شخصی نیست که کسی را بخواهند با زور و اجبار در جایی نگاه دارند.
حکیمیپور در ادامه میگوید:
توجه داشته باشید که جبهه اصلاحات بهعنوان یک پیشخوان حقوقی فعالیت میکند زیرا تصمیمات در پشت پردهها و در محافل خصوصی گرفته میشود. «شخصیگرایی» در این طیف سیاسی باعث شده است که احزاب اصلاحطلب که در سالهای گذشته فعال بودند حالا تحرک کمی داشته باشند و به عنوان کولبران سیاسی از آنها نام برده میشود. بهنظر بنده نبوی توانایی باز کردن این گرهها را داشت ولی محافلی که از بیرون جبهه اصلاحات تصمیم میگیرند او را هم کنار زدند. آنچه از نام این جبهه مشخص است باید روندی اصلاحی داشته باشد ولی هنوز مشخص نیست که چه چیز را باید اصلاح کنیم. در مورد تغیرات قانون اساسی، قوم گرایی، اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی، احزاب و ... تنها به کلی گویی بسنده میکنند!
روزنامه جوان نیز درتحلیلی قابل توجه به حذف بهزاد نبوی پرداخته و مینویسد:
اصلاحطلبان دچار بنبست سیاسی شدهاند، حرفهایشان چه در میان تودههای حامی آنان و چه در حاکمیت، طرفداری ندارد؛ دولتی که بر سر کار آوردند با ناکارآمدی به شکست رسید؛ مجلس و شورایشان هم کاری پیش نبرد و شعارهایشان برای اصلاحات شکست خورد و حالا میخواهند این سرخوردگی ناشی از شکستهای متوالی را به پای ملت و نظام بنویسند.
پروژه سَمی در مدارس!
معمای مسمومیتهای سریالی در مدارس که از آذرماه بدون جواب مانده، حالا از قم، اردبیل و بروجرد به مدرسهای در پردیس رسیده و بسیاری آن را یک حمله برنامهریزیشده میدانند که جان کودکان در مدارس را نشانه گرفته است.
روزنامه شرق در گزارشی میدانی نوشته است:
اوایل آذر با خبرهایی از مسمومیت دانشآموزان مدارس دخترانه در شهر قم شروع شد؛ اتفاقاتی که نشان از عمدیبودن ماجرا داشت. بوهایی شبیه به نارنگی، پرتغال سوخته، اسپند، واکس و تخممرغ یا پرتاب شیء به داخل مدرسه، هرکدام از روایتهای رسمی و غیررسمی این مدت است که ابهامات فراوانی به همراه داشتهاند.
سیر این مسمومیتها از شهر قم به شهرهای دیگر ازجمله اردبیل، بروجرد و تهران هم رسید. حتی پیش از آن در ۱۲ آذر که اعلام شد انتشار گاز مونوکسیدکربن در یک مدرسه شبانهروزی در شهر ساری منجر به مسمومیت ۵۰ دانشآموز شد، محمدعلی نوبخت این مسمومیت سریالی دانشآموزان را در ساری نادرست و غیرواقعی دانست و گفته بود برخی رسانهها خبر گازگرفتگی دانشآموزان مدرسهای شبانهروزی در آذرماه سال جاری را به مسمومیت سریالی شهرهای قم و بروجرد نسبت دادهاند.
در ادامه این گزارش آمده است:
تا الان بیش از چندصد دانشآموز به دلیل این مسمومیتهای سریالی دچار آسیب شدهاند که از علائم ثابت در بدحالی همه آنها، علائمی مانند سردرد، سرگیجه، سستی بدن، ناتوانی در راهرفتن و بیحالی است که برخی والدین نیز از ادامه عوارضی مثل سرگیجه و بیحالی دانشآموزان با گذشت چندین هفته از وقوع حادثه خبر میدهند. حتی در ماجرای مسمومیت دبیرستان احمدیه بروجرد گفته بودند قسمتهایی از بدنشان در مدرسه فلج شده است. یک پزشک در بیمارستان آیتالله بروجردی گفته بود: مسمومیت دانشآموزان از هرچه بوده، از استشمام گاز مونوکسیدکربن نبوده است. دو دانشآموز مدرسه ۱۵ خرداد بروجرد گفته بودند شیئی شبیه یک بمب کوچک را دیدهاند که از بیرون مدرسه به حیاط پرتاب شده و مادهای که از آن بیرون میآمده، آنها را مسموم کرده است.
روزنامه همدلی دیگر روزنامه اصلاحطلب نیز مینویسد:
بر اساس پیگیریهای صورت گرفته از جانب نمایندگان و اعزام گروهی از نمایندگان مجلس به قم، و نتیجه آزمایشهای انجام شده مشخص شد که گاز ان. ۲ (N۲) در سم منتشر شده در مدارس وجود داشته است. نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه سم کشف شده دارای دو ویژگی است، گفت: این سم بلافاصله در بدن از بین خواهد رفت و به صورت ترکیبی و تلفیقی بوده و به همین دلیل تشخیص آن دشوار است. این نتایج بر اساس بررسیهای ۳۰ متخصص وزارت بهداشت به دست آمده، البته ممکن است در مواردی اضطراب نیز علائم مبتلایان را تشدید کرده باشد.
روزنامه همشهری به سراغ عامل خرابکار رفته و در سرمقاله خود نوشته است:
ربع پهلوی خائن که چند دهه است با پول دزدی و به سرقترفته از مردم ایران در غرب نفس میکشد، در مصاحبهای صریحا اعلام کرد باید ایران تحت تحریمهای سهمگین اقتصادی و مضاعف قرار بگیرد تا مقدمه اعتراض مردم شود. همین حرف را پیشتر مسیح علینژاد مطرح کرده بود. جریان شیادی که برای یارگیری حاضر است زندگی مردم سخت و سختتر شود، آیا بعید است با هدف ایجاد اعتراض و یارگیری، عامل مسمومیت در مدارس دخترانه باشد؟
تا اینجا مشخص شد چه جریانی از این خرابکاری مشمئزکننده منتفع میشود. اما سوی دیگر این میدان کیست؟ جمهوری اسلامی، کشوری که امروز ۶۰ درصد دانشجویان آن دخترند و یکسوم هیأت علمی دانشگاههای آن را بانوان تشکیل میدهند. از جایگاه زنان در ورزش و پیشرفتهای علمی و شغلی و مناصب مدیریتی و غیره نیز بگذریم. آیا چنین کشوری میتواند مخالف مدرسهرفتن دختران باشد؟
با این توضیح بدونشک نخستین متهم این خرابکاری شبکهای جریان وطنفروش و تجزیهطلب پهلوی- رجوی است و اگر هرگونه گروه و دسته جاهلی و مرتجعی نیز در داخل پیدا و مقصر اعلام شوند، مستقیم و غیرمستقیم وابسته و تحتنفوذ همین جریان خبیث است.
بر این اساس لازم است هرچه سریعتر بهجای وزارت بهداشت، خبررسانی و هدایت افکار عمومی توسط نهادهای امنیتی و انتظامی صورت گیرد.
روزنامه جامجم نیز در گزارشی با عنوان معمای یک سریال سمی مینویسد:
اجرای مرموز مسمومیتها با مسموم شدن ۳۵دانشآموز مدرسه دخترانه خیام در شهرستان پردیس تهران، در حالی ادامه پیدا کرد که رئیس آموزش و پرورش پردیس مدعی است دانشآموزان بهدلیل گازگرفتگی مسموم و به بیمارستان منتقل شدهاند. با افزایش آمار مسمومیت دختران دانشآموز، بحثهای مختلفی درخصوص علت مسمومیت مطرح شد. برخی مسئولان میگفتند هیستریک جمعی علت این مسمومیت است و برخی دیگر، آن را به گروههای خاص منسوب میکردند. ماجرا تا جایی پیش رفت که تیم سهگانهای از وزارت بهداشت، وزارت اطلاعات و آموزشوپرورش مسئول رسیدگی به موضوع مسمومیت شدند.
در ادامه این گزارش آمده است:
با بالاگرفتن حساسیتها در مورد مسمومیت دانشآموزان، برخی نمایندگان مجلس و حتی یکی از مسئولان وزارت بهداشت اعلام کردند که «این مسمومیت به صورت عمدی و با استفاده از یک ترکیب شیمیایی قابل دسترس رخ داده است. نماینده سروستان در مجلس هم از درگیری ۱۰ تا ۱۵ شهر کشور در ماجرای مسمومیت دانشآموزان خبر داد که با تذکر رئیس مجلس درخصوص اینکه دانشآموزان تنها دو شهر قم و بروجرد درگیر مسأله مسمومیت هستند، مواجه شد. نگرانیها در مورد مسمومیت به حدی است که بسیاری از والدین میگویند دیگر حاضر نیستند فرزند خود را به مدرسه بفرستند.
روزنامه وطن امروز نیز به نقش گاز N۲ در سم منتشر شده در مدارس پرداخته و نوشته است:
این سم بلافاصله در بدن از بین خواهد رفت و به صورت ترکیبی و تلفیقی بوده و به همین دلیل تشخیص آن دشوار است. این نتایج بر اساس بررسیهای ۳۰ متخصص وزارت بهداشت به دست آمده، البته ممکن است در مواردی اضطراب نیز علائم مبتلایان را تشدید کرده باشد. در کشور ما نخستینبار این پدیده در قم و سپس در بروجرد دیده شد. کمیسیون آموزش هفته آینده نشست دیگری با حضور دستگاههای امنیتی برگزار خواهد کرد تا مشخص شود عوامل پشت پرده این ماجرا چه کسانی هستند؛ برداشتها حاکی از این است که دشمن پشت این حرکت است. قطعا با توجه به تعداد محدود موارد پیش آمده، نباید نسبت به تعطیلی مدارس اقدام کرد اما اینکه جریانی پشت این ماجرا باشد، بسیار خطرناک است که شورای امنیت کشور باید بررسیهای خود را در این رابطه به جمعبندی برساند و به مردم و نمایندگان مردم اعلام کند.