به گزارش مشرق، دوشنبه شب بیبیسی فارسی در یک نمایش ظاهرا تقدیرآمیز در ویدئویی چند دقیقهای برگرفته از کارنامه «رعنا رحیمپور»، رسما خداحافظی او با مخاطبان این شبکه را اعلام کرد.
این ژست به ظاهر حمایتی و مهربانانهی بیبیسی نسبت به رعنا رحیمپور برای نمایش چهرهای حرفهای و قالب اتکا از این رسانه برای خبرنگاران و مجریانی که در رویای کار در آن به سر میبرند، در حالی صورت گرفت که نوع رفتار با رحیمپور از زمان افشای فایل صوتی او در آذرماه امسال، حکایت از حقایقی دیگر دارد.
در این فایل صوتی مکالمه او با خانوادهاش به صراحت و رسما عنوان میشود که هدف طراحان و مجریان پروژه آشوب در ایران پس از درگذشت مهسا امینی، نه حمایت از حقوق زنان بلکه کشاندن ایران به جنگ داخلی و تجزیه آن بوده است.
البته گرچه محتوای این فایل صوتی با محوریت افشاگری درباره شبکه اینترنشنال بود، اما نگاهی بر رفتار و عملکرد بیبیسی نشان از یکسان بودن ماهیت رفتاری تمام این شبکهها برای اجرای سناریوی غرب و شرکایش علیه ایران دارد.
هنوز مدت زیادی از مصاحبه اینترنشنال با نتانیاهو نمیگذرد که بیبیسی بر میزان مصاحبههایش با سران ضدانقلاب تجزیهطلب و تروریستها مانند سرکرده گروهک پژاک افزوده است.
از سویی؛ روند تحولات اخیر از تشدید درگیری میان رسانههای فارسیزبان معاند بر خلاف ادعای همسویی و انسجام آنها علیه جمهوری اسلامی حکایت دارد.
این امر زمانی آشکار میشود که رعنا رحیمپور در توئیتی در زمان انتشار خبر انتقال اینترنشنال به آمریکا اعلام کرد: «آفکام» نهاد نظارت بر رسانهها در بریتانیا به من خبر داد که اینترنشنال دو هفته قبل از انتقال به آمریکا و دو هفته پس از شکایت من از گزارش سراسر دروغش، خودش مجوز پخش در بریتانیا را پس داده بود. احتمالاً وکلایشان مثل وکلای من میدانستند خطر محکومیت و ابطال مجوز جدی است.
اینترنشنال نیز در واکنش، اقدامات و گزارشهای متعددی برای اعتبارزدایی از بیبیسی فارسی روی خروجی خود فرستاد.
با توجه به سابقه سازمانهای جاسوسی غربیِ حاضر در پشت صحنه این رسانهها، جدایی رحیمپور از بیبیسی فارسی را میتوان نه کنارهگیری بلکه اخراج او از این رسانه دانست.
ماهیت اخراج رحیمپور که شاید زمینهساز تکرار سرنوشت خاشقجی برای او از سوی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی انگلیسی و غربی شود، زمانی عیانتر میشود که بررسی سوابق برخی افراد که سالها در نقاب مهرههای ضد جمهوری اسلامی فعالیت داشتهاند، همراهی و همکاری آنها با جمهوری اسلامی را نشان میدهد!
«حسین یزدی» از جاسوسان ساواک در خارج از کشور که حزب سلطنتطلبان را راهاندازی کرد و در سال ۱۳۹۸ نیز در مراسمی که با پیام فرح پهلوی همراه بود به عنوان خادم و یار پهلوی و سیاستهای ضدایرانی غرب از او تقدیر شد، نمونهای از این افراد است.
او در سال ۱۳۹۹ در حالی درگذشت که در یک فایل صوتی که پیش از مرگش تهیه کرده بود، صراحتا به حمایت از جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب پرداخته و خواستار وحدت در پشتیبانی از رهبری شده بود.
با توجه به سوابق افرادی همچون یزدی، اکنون این مسئله برای دستگاههای امنیتی انگلیسی و مدیران بیبیسی فارسی مطرح است که سرنوشت یزدی برای رحیمپور نیز تکرار شود، بهویژه اینکه اظهارات و مواضع او طی ماههای اخیر از فایل صوتی افشا شده گرفته تا مطالب منتشره در صفحه شخصیاش، مغایر با اهداف طراحان این رسانهها بوده است.
در همین حال نفوذ و توان اطلاعاتی جمهوری اسلامی در هدایت مهرههای خویش در قلب دشمنانش چنان است که حتی به جمع خدمتکاران سران رژیم صهیونیستی نیز رسیده، لذا نفوذ در داخل رسانههایی چون بیبیسی فارسی امری عادی برای ایران محسوب میشود.
نکته اینکه؛ اخراج رحیمپور در حالی به خواست دستگاههای اطلاعاتی انگلیس و مدیران ارشد بیبیسی فارسی صورت گرفته که سوء استفاده این شبکه از کارکنانش که دامنه آن حتی به سوء استفاده جنسی و غیر اخلاقی نیز رسیده، جایی برای پذیرش نمایش نخنمای شب گذشته باقی نمیگذارد.
رحیمپور در سخنانی منطبق با طراحی مدیران بیبیسی فارسی برای کمرنگ کردن افتضاح اخراجش، از ترس دچار نشدن به سرنوشت خاشقچی، این شبکه را شریفترین، حرفهایترین و با حضور دلنگرانترین افراد برای وطن (ایران) معرفی میکند!
واژگانی که پروندههای متعدد فساد اخلاقی و جنسی مدیران و مجریان معروف بنگاه بیبیسی، دورغپراکنیهای گسترده، اخراج «گری لینکر» مجری سرشناس ورزشی به جرم انتقاد ساده از سیاستهای ضد پناهجویی انگلیس در فضای مجازی، وابستگی همهجانبه اقتصادی و سیاستگذاری به خاندان سلطنتی و تلاش برای تجزیه ایران، تبلیغاتی یا اجباری بودن آن را آشکارتر میسازد.
منبع: نورنیوز