به گزارش مشرق، مهدی جبرائیلی طی یادداشتی نوشت: عبدالحمید، امام جمعه مسجد مکی زاهدان، در خطبههای نماز جمعه روز قدس میگوید: «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند».
این سخنان غیرمنطقی و خلاف واقعیتهای عینی و زنده را باید در راستای گزافهگوییهای چند ماه اخیر او دانست. تحلیل مواضع و سخنان او نشان میدهدکه ریشه آنها صرفا نبود اطلاعات تاریخی، فقهی و علمی نیست. چرا که کم نبودند و نیستند کسانی که به دلایل متعدد برخلاف مقبولات و مسلمات علمی و ذهنی خود برحق و حقانیت تاختهاند. هر چند که شبهه علمی در مورد وی مزید بر علت است.
این شخص پس از تحریک مردم در اغتشاشات و بیان سخنان کذب و افتراآمیز در مورد نظام اسلامی، که موجب سلب امنیت و جان و مال مردم شد، به تطهیر بهائیت نجس پرداخته و برخلاف سیره عملی خویش در مورد حضور بانوان محجبه در مسجد، با ژستی روشنفکرانه و برخلاف مسلمات و ضروریات دینی زنان بدحجاب در مسجد سلفی میگیرد.
و اما در مورد سخنان عبدالحمید درباره فلسطین و رژیم غاصب اسرائیل نکاتی باید گفته شود:
۱. تئودور هرتسل در سال ۱۸۹۵م در کتاب «دولت یهودی»، ایده تأسیس یک کشور مخصوص یهودیان را مطرح و در سال ۱۸۹۷م اندیشمندان و ثروتمندان یهودی را در شهر بال سوئیس گرد هم جمع کرد و از آنها خواست از ایده صهیونیسم حمایت کنند. این کنفرانس، زمینه فکری پیدایش یک دولت یهودی را فراهم کرد.
آرتور جیمز بالفور وزیر امور خارجه بریتانیا در نوامبر ۱۹۱۷م طی نامهای داشتن یک وطن ملی در فلسطین برای یهودیان را به رسمیت شناخت. انگلستان براساس بیانیه بالفور موافقت خود را برای تأسیس یک حکومت مستقل یهودی در خاک فلسطین اعلام نمود. این اعلامیه اولین گام عملی برای تشکیل رژیم صهیونیستی بود.
در تاریخ ۲۹نوامبر ۱۹۴۷م گروههای صهیونیستی طرح تقسیم فلسطین را در سازمان ملل به تصویب رساندند. و در سال ۱۳۲۷ش دولت اسرائیل اعلام موجودیت کرد. یهودیان در حالی که تنها حدود پنج درصد از زمینهای فلسطین را خریداری کرده بودند، اما در زمان اعلام موجودیت ۷۷ درصد از سرزمینهای فلسطینی را به تصرف خود درآوردند.
حال عبدالحمید از کدام حکومت اسرائیل دفاع میکند؟
۲. مردم ایران در راهپیمایی میلیونی نظر خود را نسبت به اسرائیل با صدای بلند فریاد کشیدهاند. پس نیازی به سخنگو ندارند. و واگویی سفسطههای دیکته شده و برخلاف واقعیتهای عینی موجب وهن گوینده است. چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!
۳. دفاع همزمان عبدالحمید از صهیونیسم و بهائیسم از رازهای پشت پرده خبر میدهد. تاریخکاوی صهیونیسم و بهائیسم نشان میدهد که هر دو از اندیشه امپریالیسم و استعمار به منظور سرکوب مسلمانان و از بین بردن فرهنگ اسلام برآمدهاند. صهیونیسم برای آشوبگری در بین ادیان بزرگ جهان و به هم ریختن ساختار همبستگی بین ادیان بهوجود آمده است. این ادیان بشر را بر محور توحید گردهم میآورند تا در سایه صلح و زندگی مسالمتآمیز تعالی و رشد دهند. صهیونیسم در نقطهای مستقر شده که پیروان ادیان بزرگ یهود، مسیح و اسلام سالها در آن زندگی مسالمتآمیز داشتهاند.
بهائیسم نیز برای از بین بردن اندیشه امید به آینده بهوجود آمده است. به همین علت، شیعه را که معرف مصداق حقیقی منجی بشر است، آماج تیرهای مسموم خود قرار دادند و اندیشه بهائیت را در ایران بر روی رسوبهای فکری علیمحمد باب بنیان نهادند.
دولتهای استبدادی مورد حمایت استعمارگران، مأمور حمایت از این اندیشه بودند. از اینروی، میان بهائیسم و صهیونیسم پیوندهایی وجود دارد، از جمله این پیوندها مرکزیت و رسمیت بهائیت در قلب اسرائیل، حمایت رسمی رهبران بهائی از اسرائیل و داشتن شرکتهای تجاری مشترک، اهداف و انگیزههای دیگر است.
شوقی افندی(چهارمین رهبر بهائیان)، در دیدار با دولت اسرائیل، مراتب دوستی بهائیان را نسبت به اسرائیل بیان کرده و آمال و ادعیة آنان را برای ترقی و سعادت اسرائیل اظهار کرد. وی در لوح نوروز ۱۰۸ بدیع، نظر جامعة بهائیت را دربارة تاسیس کشور اسرائیل به صراحت ابراز میدارد:
... مصداق وعدة الهی به ابناء خلیل و وارث کلیم، ظاهر و باهر، و دولت اسرائیل در ارض اقدس مستقر، و به استقلال و اصالت آیین متینه به مرکز بینالمللی جامعه بهائی مرتبط به استقلال و اصالت آیین الهی مقر، و به ثبت عقدنامه بهائی و معافیت کافّه موقوفات امریه در برج عکا و جبل کرمل و لوازم ضروریه بنای بنیان مقام اعلی از رسوم دولت و اقرار به رسمیت ایام تسعه متبرکه محرمه موفق و مؤید....
با مرگ عباس افندی و دفن وی در حیفای اسرائیل، این شهر نزد بهائیان مقدس شده و مرکز تجمع آنان گشت. تشکیلات مرکزی بهائیت در حیفا هیئت نه نفره در مقری بنام بیتالعدل اعظم، رهبری تمام مؤسسات و تشکیلات بهائیان را به عهده گرفته و پشتیبانی و هدایت کردند.
برمبنای این واقعیتهای تاریخی، آیا میتوان باور کرد که حمایت عبدالحمید از این دو جرثومه فسق و فساد فقط یک اظهار نظر ساده و اتفاقی است؟
۴. مفتیان و علمای اهل تسنن همواره به مبارزه علیه اسرائیل فتوا دادهاند:
وهبة الزحیلی در مورد مشروعیت عملیات استشهادی فلسطینیان میگوید: «زمانی که لازم و ضروری باشد در برخورد با دشمن حربی مثل یهود، عملیات شهادتطلبانه انجام شود، و این نوع عملیات ترس و وحشت در دشمن ایجاد کرده و باعث قطع تجاوز دشمن شود، چنین عملیاتی به خواست خداوند جایز است، زیرا امروزه مثل این نوع عملیات ضرورت شرعی پیدا کرده است. این نوع عملیات قهرمانانه تحولات مهمی را در جلوگیری از تجاوز متجاوزین به وجود میآورد».
محمد سعید رمضان البوطی میگوید: «این نوع عملیات صددرصد مشروع است».
جمعیت علماء فلسطین اینگونه فتوا صادر کرده است: «این عملیات استشهادی یک نوع جهاد در راه خدا به شمار میرود... و مجریان این عملیات نمونههای بارز و زنده در جهاد و مقاومت و شهادت به جامعه نشان دادهاند، علمای قدیم و معاصر مشروعیت این نوع عملیات را تأیید کرده و راجع به آن فتواهایی را صادر نمودهاند. مشروعیت اینگونه عملیات از کتاب و سنت و اجماع به وضوح استنباط میشود».
شیخ احمد کفتارو، مفتی اعظم سوریه هم عملیات شهادتطلبانه علیه صهیونیستها را جایز و مشروع دانسته و مجریان این عملیات را شهیدانی میداند که از جانب خداوند وعده بهشت داده شدهاند».
شورای فقهای اردن که مرجع رسمی و مورد قبول جامعه(اردن) است در سال ۱۳۷۵ش فتوای مشهوری دادند و عملیات انتحاری(استشهادی) در اسرائیل را بزرگترین مصداق شهادت در راه خدا نامیدند».
یوسف قرضاوی، از علمای مشهور عرب حمله به تجمع اسرائیلی را جایز شمرد، و به دنبال این رأی، آرای شافعی، ابنکثیر، طبری، صاحب المنار، قرطبی و امام مصباحی الحنفی را لیست کرد که همگی در چنین شرایطی فتوا به وجوب عملیات استشهادی میدهند».
اصطلاحات فقهی- حقوقی و سیاسی دراین فتواها مانند جهاد، متجاوز، شهید و دشمن مسلمانان با بار معنایی خاص نشانه غیرعلمی و شرعی بودن ادعاهای بیاساس و دیکتهشده عبدالحمید هستند.
محمدرشید قبانی مفتی کل اهلسنت لبنان: «جهاد برای آزادسازی فلسطین به هر مقدار هم که قربانی بدهد، بر هر مسلمانی واجب عینی است».
«شیخ خالد الملا»، رئیس جماعت علمای اهل سنت عراق: «همه ما در خندق واحدی علیه دشمنان اصلی یعنی آمریکا و اسرائیل هستیم، ما باید بر قضیه اساسی جهان اسلام یعنی فلسطین و آزادسازی قدس متمرکز باشیم».
اگر اسرائیل مشروعیت دارد، فتوای مبارزه علیه آن چگونه توجیهپذیر است؟ آیا عبدالحمید سند فقهی معتبری برخلاف این فتواهای مبتنی بر قواعد فقهی اسلامی دارد؟ یا سند حقوقی جدیدی بر حقانیت آن رژیم بهدست آورده است که همه آن علما از آن بی اطلاع بودند. در حالیکه از نظر تاریخی خیلی از آنها با زمان تشکیل اسرائیل همزمان یا مقارن بودند.
۵. طبق نظرسنجی اندیشکده مرکز عربی پژوهش و مطالعات سیاستگذاری تعداد شهروندان سعودی که حاضرند علنا عادیسازی روابط با اسرائیل را بپذیرند از ۱۲درصد در سال ۲۰۱۶ به ۵ درصد در سال ۲۰۲۲ کاهش پیدا کرده است.
براساس نظرسنجی اندیشکده مؤسسه واشنگتن برای خاور نزدیک، حدود ۷۶درصد از شهروندان عربستان سعودی دیدگاه منفی به توافقنامههای عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم اسرائیل، موسوم به توافقنامههای ابراهیم دارند.
۶. حضور مسلمانان و حتی غیرمسلمانان کشورهای دیگر در این راهپیمایی و انکار مشروعیت اسرائیل و اعلام انزجار از آن هم دلیل بر بطلان ادعای عبدالحمید است.
۷. بسیاری از جمعیتها و علمای اهل تسنن در آستانه روز قدس با صدور بیانیهای از عموم مردم بهویژه علما و اندیشمندان اهل سنت برای حضور در راهپیمایی این دعوت میکنند.
از جمله دبیرخانه شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت، علمای اهلسنت گلستان، خراسان شمالی، بوشهر و کردستان و نیز سخنرانی ائمه جمعه اهلسنت سراسر کشور در محکومیت اسرائیل شاهد زندهای بر اتفاق نظر آنان بر حقانیت فلسطین و اشغالگری رژیم منحوس اسرائیل هستند.
مولوی نذیراحمد سلامی، نماینده اهل سنت در مجلس خبرگان رهبری میگوید: بسیاری از رهبران کشورهای اسلامی در مسئله فلسطین کوتاهی کردند ولی نظام جمهوری اسلامی از همان ابتدای تشکیل رژیم منحوس صهیونیستی تا امروز، با رهبری امام خمینی(ره) و پس از ایشان با پیروی از رهبر فرزانه انقلاب بیشترین کمک و مساعدت را به مسلمانان این منطقه داشتهاند.
۸. اسرائیل و حامیان آمریکایی و اروپاییاش در ورطه هلاکت آخرین نفسهای نحس خود را میکشند. نور انقلاب اسلامی بر ظلمات استثمار و استعمار مستولی گشته و تا عمق وجود انسانهای به بند ستم کشیده شده نفوذ کرده است.
عبدالحمید اگر این واقعیتها را نمیداند، عاقلانهترین راه این است که مدتی در خلوت خویش بدون هرگونه تاثیرپذیری از اغیار تاملی کند تا شاید راهی برای بازگشت داشته باشد.
جناب عبدالحمید بزرگترین دشمنان انقلاب و نظام اسلامی به زانو درآمده و به عجز خویش در برابر آن ذلیلانه اقرار میکنند.
فاعتبروا یا اولوالالباب.