سرویس فرهنگ و هنر مشرق - سازمان سینمایی سوره در دهه شصت و هفتاد یکی از تاثیرگذارترین نهادهای متولی تولید و توزیع آثار سینمایی در کشور بود. تولید هر فیلمی در این نهاد بر اهمیت سینمای پس از انقلاب میافزود و به تدریج این اهمیت بر چرخه تولید رنگ باخت.
این نهاد بسیار مهم چند سالی است که تولیدات سینماییاش در معرض توجهات قرار نمیگیرد و خدمات این نهاد در حوزه پخش و نمایش نصیب آثار سینمای بدنه میشود.
این سازمان فعال فرهنگی و تاثیرگذار، در دهههای گذشته و در سالهای اخیر با فاصله گرفتن از راهبردهای کلان فرهنگی، تبدیل به یک نهاد گعدهای شده و هر مدیر میانهای میتواند سیاستگذاریهای کلان این نهاد را تغییر دهد.
نمونه مصداقی متاخر، «سعید خندقآبادی» مدیرعامل سابق موسسه هنرهای تصویری سوره است.
خندقآبادی از جمله مدیرانی بود که در سالهای اخیر، راهبردهای فرهنگی این نهاد را تغییر اساسی داد. خندق آبادی در نشستهای خبریاش شعارهای سیستمپسندی را ارائه میکرد که با عملکردش در این نهاد کاملا متفاوت بود.
او در این نهاد در حرکتی مغایر با سیاستهای حوزه هنری، یکی از سریال های بحث برانگیز و انتقادی شبکه نمایش خانگی، تحت عنوان «دل» به کارگردانی منوچهر هادی را تولید کرد.
این مجموعه تا مدتها در تیررس انتقاد رسانهها قرار داشت و پس از چندی با انتشار نامهای با «محمدرضا فرجی» مدیروقت "دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم" و مطرح شدن نام خندقآبادی به عنوان تهیه کننده و نماینده موسسه هنرهای تصویری سوره سینما، ابعاد حواشی این سریال گسترده تر و انتقادات فراوانی متوجه متولیان بالادستی شد.
با اینکه مدیران وقت، مشارکت در تولید این مجموعه را تکذیب کردند اما شنیدهها نشان میداد که او با بودجه این نهاد اقدام به تولید این اثر کرده است؛ همین مسئله به پاشنه آشیل این سازمان تبدیل شد و برخی تغییرات مدیریتی بعدی را به دنبال داشت.
در همان دوران سازمان سینمایی سوره اقدام به خرید حق پخش فیلم سینمایی «هزارپا» کرد که این خرید هم حرکت قطار انتقادات نسبت به سازمان سینمایی سوره را تسریع کرد. این نهاد فیلم مبتذل «رحمان ۱۴۰۰» را در سالنهای نمایش خود اکران و حق امتیاز پخش این فیلم را در شبکه نمایش خانگی بر عهده گرفت.
اتفاقی دیگر که دامنه تناقضات را با معیارهای فرهنگی و انقلابی این موسسه هنری و دینی آشکارتر کرد، پیگیری این ماجرا در روزنامه فرهیختگان بود. در همان روزها فرهیختگان برای پیگیری بحث خرید رایت و پخش «رحمان ۱۴۰۰» با «سعید خندق آبادی» مدیریت مؤسسه هنرهای تصویری سوره تماس گرفت که وی به طرز غافلگیر کنندهای عصبانی شد و گفت به این سوال پاسخ نمیدهد و گوشی تلفن را قطع کرد.
حواشی دوران خندق آبادی در ابعاد گستردهای برای این سازمان حاشیه تولید کرد و در نهایت در سوم مهرماه ۱۳۹۹ محمدحمزهزاده رئیس سازمان سینمایی سوره برکنار شد.
«فیلم گردی» که با هزینه سنگین حوزه هنری راه اندازی شد، تنها پلتفرمی بود که با اهدافی نظیر حمایت از تولیدات نمایشی انقلابی و ارزشی تاسیس شد تا رقیبی جدی برای پلتفرمهای فیلیمو، نماوا و فیلم نت باشد. اما مدیریت این پلتفرم به سرنوشتی تراژیک دچار شد.
در شرایط کنونی پلتفرمی که سازمان سینمایی سوره در دوران مدیریت پیشین تاسیس کرد و هزینههای لجستیکی فراوانی صرف آن شد، با کاستی در مدیریت و عدم تقویت پتانسیلهای رقابتی تعطیل شد تا جریان انقلابی در حسرت یک پلتفرم باقی بماند.
در وصف مدیریت پلتفرم مذکور ذکر یکی از اشتباهات تاکتیکی کافی است. در حالیکه فیلیمو و نماوا و فیلمنت در ابتدای پاندمی کرونا، حاضر به توزیع فیلم استخراج نبودند، فیلمگردی با دوبله اختصاصی آنرا منتشر و در فضای مجازی تبلیغات گسترده ای را برای دیده شدنش فراهم کرد.
چرا سازمان سینمایی سوره از ریل انقلابیاش فاصله گرفت؟
دقیقا در شرایطی که کشور با بحران واردات دارو مواجه شد، سازمان سینمایی سوره، فیلم ۲۱ روز بعد را روانه پرده سینماها کرد. اثری کاملا سیاه که استیصال سیاسی -اقتصادی ناشی از خروج ترامپ از برجام را در خودآگاه تماشاگر تقویت میکرد. اگر این فیلم را هر نهاد دیگری غیر از سازمان سینمایی سوره تولید کرده بود، توسط نهادهای نظارتی بالادستی توقیف میشد.
تولید این فیلم نشان داد دفترچه سیاستهای سازمان سینمایی سوره دچار تحریف شده و آثار تولید شده در این نهاد همچون دهه شصت و هفتاد شمسی نه تنها موجب تقویت روحیه عمومی در میان تودههای مختلف نمیشود، بلکه گرایش به اشاعه سیاهنمایی را تقویت میکند. تهیهکننده فیلم محمدرضا شفا یکی از سینماگرانی است که در لوای ساخت فیلم انتقادی به سیاستهای دولت وقت، در آثار بعدیاش با انتقادات گستردهای مواجه شد.
با نمایش «دیدن این فیلم جرم است» محصول سازمان سینمایی سوره، در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر ، رسانههای جریان اصلی آن را اثری تبلیغاتی علیه" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" توصیف کردند و این فیلم برای مدتی طولانی توقیف شد.
بیشتر بخوانید:
«دیدن این فیلم جرم است»در سوژه مردود است/چرا این فیلم تصور غیرواقعی از ایران ارائه میدهد
«دیدن این فیلم جرم است» ساختار سپاه را فاسد و ترسو معرفی میکند/ این فیلم تیر خلاص به امیدواری نیروهای حزباللهی است
لازم به ذکر است در کشاکش آشوبهای اخیر مخالفان حاکمیت در خارج از کشور، بریدههای این فیلم به عنوان دستاویزی تبلیغی برای اشاعه هنری اعتراضی در فضای مجازی استفاده شد.
مصلحت اثر بعدی این تهیه کننده که با حمایت سازمان سینمایی سوره ساخته شد، با ارجاعاتی غیرمستقیم به روایتی تمثیلی از زندگی «آیت الله محمدی گیلانی» میپرداخت که پس از نمایش در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر مورد انتقاد قرار گرفت و تا اطلاع ثانوی فیلم همچنان توقیف است.
هناس، شادروان و «دسته دختران» سایر آثار تولید اخیر سازمان سینمایی سوره در چهلمین جشنواره فیلم فجر آثار بسیار متوسط و معمولی بودند که نتوانستند در کانون توجهات قرار گیرند. اما در مورد خاص دسته دختران سیاست تازه حوزه هنری در خرید آثار مستهلک و بدون کیفیت خودنمایی میکرد.
سیاست «خریدهای مستهلک» برای نخستین بار با مشارکت میلیارد تومانی با فیلم «دسته دختران» اجرا شد. این اثر سینمایی تا مرحله ساخت ویژوال در دوران مدیریت «علیرضا تابش» آماده شد و حتی نسخه اولیه آن در سالن اصلی بنیاد سینمایی فارابی به نمایش درآمد.
فارابی از تامین باقی هزینههای میلیاردی فیلم عاجز و حوزه هنری وارد عمل شد و مابقی هزینههای فیلم را پرداخت کرد. بر اساس شنیدهها برآورد تولید فارابی به صورت رسمی تا سقف ۱۶ میلیارد بود و با تامین سایر هزینهها توسط سازمان سینمایی سوره از جمله تبلیغات، هزینه تولید این فیلم به صورت غیررسمی از مرز بیست میلیارد تومان عبور کرد تا سازمان سینمایی سوره با رفتن تابش آنرا به عنوان برند تازهاش معرفی کند.
سازمان سینمایی سوره هزینههای فراوانی را صرف کرد تا از منیرقیدی، نرگس آبیار دیگری بسازد و با ساخت فیلم «ضد» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی مسیر تولید سیانور و ماجرای نیمروز را مصادره کنند، اما یکی از شیرینترین مثلهای فارسی به ایرانیان توصیه میکند هر گردی، گردو نیست.
نسل سازی این نهاد در چهلمین دوره از این فستیوال به «ضد» خودش تبدیل شد، منیر قیدی، نرگس آبیار نشد و شفیعی (محمدرضا) دامنه حدود و ثغور فعالیتش در حوزه سریالهای متوسط تلویزیونی تعریف شده است.
بنجل سازی مشارکتی ادامه دارد؟
در ادامه خرید و ساخت آثار فاقد کیفیت سازمان سینمایی سوره از دو تولیدش در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی کرد.
«عطرآلود» هادی مقدمدوست محصول بسیار نازلی بود که تولید آن به یوسف منصوری سپرده شد تا ارزش افزوده مشارکت با سیما، به چاشنی تبلیغاتی آثار سازمان سینمایی سوره افزوده شود. منصوری با حفظ سمت در مقام تهیه کننده عطرآلود به عنوان دبیر جشنواره صد شناخته شد تا مدیر اجرایی یکی از کم اثرگذارترین جشنوارههای به تاریخ پیوسته سازمان سینمایی سوره باشد. در شرایطی که مهمترین جشنوارههای فیلمهای کوتاه جهان در سامانههای آنلاین برگزار میشود، جشنواره میلیاردی دیگری به لیست جشنوارههای غیراثر گذار فرهنگی کشور افزوده شد.
ماجرای مشارکت سازمان سینمایی سوره در فیلم «در آغوش درخت»، تکرار روایت شراکت در «دسته دختران» با هدف کارنامه سازی مدیریتی است.
فیلم با تامین هزینهها توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کلید خورد و سازمان سینمایی سوره به عنوان دومین تامین کننده سرمایه در راستای سیاست افزایش تولیدات در جشنواره فیلم فجر وارد کارزار تولید این اثر شد. شعار حمایت از "کانون گرم خانواده" تابلوی تازه این نهاد سینمایی برای حمایت از این دو اثر ضعیف بود.
ملودرامهای مشابه با هدف تقویت کانون گرم خانواده در بخش خصوصی، فراوان ساخته میشوند و بایداین پرسش را با مدیران این مجموعه مطرح کرد، ساخت آثاری با مضامین انقلابی و تبلیغات دینی در کدام هدفگذاری این نهاد تعریف میشوند؟
سیاست رحمان هزار و چهارصدی با حمایت از فسیل ادامه پیدا کرد
موسسه بهمن سبز متولی بهرهبرداری از ۲۴۰ سینمای سازمان سینمایی سوره در سراسر کشور و شامل امور سینمایی استانها، دفتر پخش، سامانه فروش بلیت گیشه و آژانس تبلیغاتی سوره است.
با اتمام دوره مدیریت سیدمصطفی حسینی، طی روزهای اخیر هادی اسماعیلی به عنوان مدیرعامل جدید موسسه بهمن سبز انتخاب شد اما «دَر » همچنان روی پاشنه سیاستهای خندقآبادی میچرخد.
سازمان سینمایی سوره با داشتن ۲۴۰ سالن سینما در اکران هر اثر سینمایی نقش تعیین کنندهای دارد. این نهاد در گذشته با تمام قوا از اکران آثاری نظیر رحمان ۱۴۰۰ و هزارپا و سایر آثار کمدی تحت عنوان «پرفوش» حمایت کرد و این سیاست در حوزه پخش کماکان ادامه دارد.
اما تغییر مدیریت بهمن سبز حتی به صورت نمایشی هم تاثیری در تغییر در سیاست های حوزه هنری نداشت. در اکران مهندسی شده نوروزی این نهاد با رصدی دقیق اغلب سانسهای پرفروش سینماها در تهران، مشهد و بسیاری از کلان شهرها به فیلم فسیل اختصاص دارد و عملا فیلم غریب که شایسته اکران مناسبتری است، در سانسهای بسیار کم مخاطب در سینماهای بهمن سبز اکران میشود.
این عدم تغییر در یک هفته اخیر نشان میدهد در موازنه دوگانه «فسیل- غریب» تغییری ایجاد نخواهد نشد و سیاست های فسیل شده همچنان بر این نهاد پرلجستیک اما بدون خروجی سایه افکنده است.
با این حال سالهاست که سازمان سینمایی سوره همچون دهه شصت و هفتاد شمسی تولید آثار شاخص و تاثیرگذار را تکرار نخواهد کرد و با شعار حمایت از خانواده سیاست تولید فیلمهای آپارتمانی در این نهاد امتداد پیدا خواهد کرد .در حوزه پخش این نهاد همچنان از آثاری با مضامین انقلابی حمایت نخواهد کرد و سیاست گیشه محور بر سایر سیاستگذاریهای جبهه فرهنگی انقلاب غلبه خواهد داشت.