به گزارش مشرق، برجام، مذاکره، تحریم و خروج ترامپ کلماتی هستند که بیش از هر چیز ذهن را به سمت دولت تدبیر و امید و سیاست «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» میبرد. حالا اما در میانه روزهایی که کشور کمکم حالوهوای انتخاباتی پیدا میکند، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری سابق، در مصاحبهای که اخیرا داشته در رابطه با برخی اقدامات دولت تدبیر و امید اظهاراتی را مطرح کرده است. پای ثابت این صحبتها اما همچنان مذاکره و بازگشت به برجام است. نگاهی به اظهارات وی این گزاره را اثبات میکند که اعضای دولت روحانی، بعد از تجربه هشتسالهای که در پیگیری مذاکرات داشتند، همچنان نگاهی سادهانگارانه به مذاکرات، حصول توافق و لغو تحریمها دارند. سادهانگاریای که علاوهبر مذاکرات بهعنوان ایده اصلی دولت روحانی به دیگر شئون مدیریتی تیم وی نیز تعمیم یافته است. به این بهانه به بررسی اظهارات معاون سابق رئیسجمهور، برمبنای آنچه در مصاحبه اخیر خود گفته به کارنامه عملی دولتهای یازدهم و دوازدهم پرداختهایم.
خیال خام بازگشت بیقید و شرط بایدن به برجام
جو بایدن در روزهایی که مشغول تبلیغ برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مقابل رقیب جمهوریخواهش ترامپ بود، از هیچ گزینهای برای تاختن به رقیب عبور نمیکرد، یکی از این موارد که اتفاقا برای دموکراتها دستاورد تلقی میشد اما بهزعم آنها ترامپ آن را نابود کرد، خروج از برجام بود. بایدن البته با مطرح کردن این موضوع که دستیابی به این توافق باعث محدود شدن برنامه هستهای ایران میشد و ترامپ با خروج از برجام خودزنی کرد، این اقدام او را شماتت میکرد و در ادامه میگفت ایران باید تعهداتش را اجرا کند و در این صورت ما نیز به برجام باز خواهیم گشت. حال آنکه ایران به تمام توافقات خود در برجام عمل کرده بود و ترامپ از آن خارج شد.
او در همین دوران در یادداشتی که در یک مجله آمریکایی مینویسد، اشاره میکند: «تهران باید به اجرای دقیق تعهدات خود در برجام بازگردد. اگر این کار را انجام دهد، من به این توافق بازخواهم گشت و از تعهد دوبارهمان به دیپلماسی برای همکاری با متحدانمان در راستای تقویت و توسعه برجام استفاده خواهم کرد و درعینحال دربرابر سایر اقدامات بیثباتکننده ایران خواهم ایستاد.» نامزد حزب دموکرات آمریکا در سخنرانیای که در همایش لابی صهیونیستی داشت وعده دیگری نیز داد، آن هم قویتر کردن برجام بود: «تلاش خواهیم کرد توافق هستهای را قویتر و طولانیتر کنیم، تا شامل موضوعاتی چون فعالیتهای ثباتزدای ایران در منطقه غرب آسیا شود.» او تلویحا اشاره میکند که حاضر است به برجام برگردد اما اینبار چیزهای بیشتری خواهد خواست. اظهاراتی که با انتصاب وی به ریاستجمهوری، در عرصه عمل نیز برای اجرایی شدن آن اقداماتی صورت گرفت.
جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور اما در مصاحبهای که اخیرا داشته درباره وعده انتخاباتی بایدن مبنیبر بازگشت به برجام میگوید: «بایدن میتوانست در همان روزهای اول ورود به کاخ سفید بازگشت به برجام را اعلام کند، چون در تبلیغاتش گفته بود که میخواهم به برجام و به پیمان آبوهوایی پاریس برگردم. بایدن پس از ورود به کاخ سفید به پیمان آب وهوایی پاریس برگشت، اما به برجام برنگشت.» این اظهارات سادهانگاری مسائل و نادیدهانگاری واقعیت توسط اعضای دولت روحانی را نشان میدهد؛ چراکه بایدن در دوران رقابت انتخاباتی با ترامپ از برجام و بازگشت به آن البته با قید سختتر کردن آن سخن بهمیان آورده بود و با ورود به کاخ سفید نشان داد قرار نیست معجزه قابلتوجهی در برجام برای ایران اتفاق بیفتد. بایدن در اولین سخنرانی که در ساختمان وزارت خارجه آمریکا درباره سیاست خارجی آینده آمریکا داشت، با وجود صحبتهایی که درباره عراق، یمن، روسیه، چین و افغانستان کرد، هیچ اشارهای به موضع دولتش نسبت به بازگشت به برجام نداشت. این بیتفاوتی در اولین سخنرانی وی در کنفرانس امنیتی مونیخ نیز تکرار شد، درحالیکه تقریبا در حوزههای مختلف سیاست خارجی، مواضع دولتش را تبیین کرد اما هیچ اظهارنظری درباره بازگشت به برجام نکرد و تنها اعلام کرد که آماده تعامل با ۱+۵ است و با فعالیتهای بیثباتکننده ایران در خاورمیانه برخورد خواهد کرد. مطالبهای که بهوضوح از متن برجام فراتر بوده و ابعاد امنیتی را نیز دربرمیگیرد.
روحانی ریسک نکرد!
جهانگیری در بخشی از گفتوگوی خود درباره دیداری که قرار بود با ترامپ در حاشیه حضور در سازمان ملل اتفاق بیفتد، میگوید: «در شهریور سال ۹۸ که روحانی به سازمان ملل رفت، با مکرون رئیسجمهوری فرانسه دیدار داشت و مرکل صدراعظم وقت آلمان که هیچگاه در جلسات سازمان ملل شــرکت نمیکرد، در آن ســال و در آن برهه کوتاه در این نشست شرکت کرد. جانسون نخستوزیر وقت انگلیس، به همین ترتیب و همــه این افراد بــه نیویورک آمدند، به ایــن امید که بتوانند جلســهای با روحانی و ترامپ داشــته باشند. آنجا روحانی گفته بود چند نکته هست که اگر ترامپ این نکتهها را قبول کند، من ملاقات میکنم. پاسخ ترامپ چه بود؟ ترامپ بعضی نکات را قبول کرده و بعضی را گفته بود بعد از جلسه با روحانی اعلام میکنم، اما روحانی تردید کرد که اگر رفت و ملاقات کرد و جلسه برگزار شد و ترامپ زیر آن زد و قبول نکرد، در داخل کشــور با بحران مواجه میشود، و دســتاوردی هم نداشته است. درواقع روحانی ریسک نکرد.»
جهانگیری درحالی مدعی است که ترامپ برخی شروط رئیسجمهور را پذیرفته که مایک پمپئو، وزیر خارجه ترامپ در خاطرات خود مدعیشده اصلا ترامپ حاضر نشد هیچ پیششرطی را بپذیرد. فارغ از این موارد اما ریسک نکردن روحانی برای مذاکره با رئیسجمهوری که از برجام خارج شد، بهخاطر نپذیرفتن شروط توسط ترامپ و بیاعتمادی به او نبود، بلکه جو جامعه و افکار عمومی نیز نسبت به آن واکنش منفی نشان میدادند، کمااینکه مطرح شدن مذاکره مجدد با ترامپ حتی پیش از ترور سردار سلیمانی مورد مخالفت جدی فعالان سیاسی اصلاحطلب بهعنوان حامیان اصلی مذاکره نیز قرار داشت. محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات تیر سال ۹۷ بعد از اینکه برخی شخصیتهای اپوزیسیون از مذاکره بیقید و شرط با آمریکا صحبت میکردند، میگوید: «در شرایطی که این افراد (ترامپ و نتانیاهو) با ادبیات کاملا خصمانه و موهن علیه کشور تهدید و توهین میکنند، پیشنهاد کنار گذاشتن آداب دیپلماتیک و مذاکرات بیقید و شرط با آمریکا، نقض کرامت ایران است و اینگونه رفتارها نتیجهای به سود منافع ملی دربرنخواهد داشت.» سعید یاری، رئیس کمیته هستهای جبهه اصلاحطلبان میگوید: «هیچ عقل سلیم و منطق روشنی، نمیتواند مذاکره مجدد با آمریکاییها را بپذیرد؛ چراکه اگر جمهوری اسلامی، چه با شتاب چه با تاخیر از مذاکره مجدد استقبال کند، نزد افکارعمومی، زیرسوال خواهد رفت... .» نوبخت، سخنگوی دولت روحانی اظهار میدارد: «سوال اینجاست که با چه کسی باید مذاکره کنیم؟ با فردی که ثبات فکری و سیاسی ندارد؟ اکنون زمینهای برای مذاکره با چنین فردی وجود ندارد. مذاکره حسب موردی است اما افکار عمومی استقبال نمیکند که مذاکرهای با چنین فردی صورت گیرد. درواقع هیچ منطقی مذاکره با این فرد را قبول نمیکند.»
با این تفاصیل میتوان گفت مذاکره دوباره با آمریکا در آن موقعیت نهتنها مورد پذیرش افکارعمومی نبود، حتی در بدنه دولت و میان اصلاحطلبان هم نسبت به آن نگاهی منفی وجود داشت؛ چراکه مذاکره با کسی که خودش زیر میز توافق زده است و از آن خارج اساسا بلاموضوع بود. بهنظر میرسد این موارد و فشاری که از جانب اصلاحطلبان متوجه دولت بود بیش از عدم پذیرش شروط توسط ترامپ منجر به دنبال نکردن امکان مذاکره توسط روحانی شد. میشد حدس زد که اگر مذاکرهای صورت میگرفت با واکنش منفی مردم و شخصیتهای سیاسی همراه خواهد شد؛ چراکه تصور میشد ایران با حاضر شدن پای میز مذاکره با ترامپ خود را در موضوع ضعف قرار داده است. حال اما جهانگیری، معاون اول روحانی امید به قلب واقعیت دارد و تلاش میکند بدون درنظر گرفتن مطالبات غیرمنطقی آمریکا دولت سیزدهم را تنها مقصر عدم دستیابی به توافق کند؛ توافقی زیادهخواهانه که حتی خود روحانی هم زیر بار آن نرفته بود.
شما که تعلل نکردید چرا تحریمی لغو نشد؟
معاون اول حسن روحانی در دوران ریاستجمهوری در بخشی دیگر از گفتوگوی خود با بیان اینکه رهبری گفتهاند حتی اگر یک ساعت زودتر میشود تحریمها را لغو کرد نباید معطل ماند، ادامه میدهد عقب انداختن لغو تحریمها جایز نیست. منظور او سخنرانی رهبر انقلاب در۲۶ آذر ۹۹ است که رهبری اشاره کرده بودند: «رفع تحریم به دست دشمن اما خنثیسازی آن به دست خودمان است. البته نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشید؛ چراکه اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم. اگرچه اکنون۴ سال است که تاخیر شده و از سال ۹۵ بنا بود، همه تحریمها یکباره برداشته شود، تا امروز نهتنها تحریمها برداشته نشد، بلکه زیادتر هم شد.» زمانی که ایران برجام را امضا کرد قرار بود برخی تحریمها لغو شود، اما بدعهدی غربیها باعث شد تا سیف، رئیس وقت بانک مرکزی نیز زبان به اعتراض گشوده و اعتراف کند که دستاورد دولت از برجام هیچ بوده و ما در نقل و انتقالات خود با محدودیتهای تحریم آمریکا مواجه هستیم.
تحریمی آمریکا علیه ایران در دوران اوباما پرچیده نشد. در ادامه نیز راهاندازی کمپین فشار حداکثری ترامپ علیه ایران، تحریم را دوچندان کرد. تحریمهای گسترده علیه ایران حتی با روی کار آمدن رئیسجمهور دموکرات آمریکا هم کاهش پیدا نکرد. بایدن نیز همراستا با ترامپ تحریمهای گسترده علیه ایران را ادامه داد. جهانگیری با اظهارات خود سعی دارد این گزاره را پررنگ کند که اکنون برای لغو تحریمها تعلل صورت میگیرد اما اشاره نمیکند که دولت روحانی برجام را امضا کرد و به زعم آنها برای لغو تحریمها تعلل نکرد، اما عملا نهتنها تحریمهای گسترده و فشارهای ناشی از تحریم کاهش پیدا نکرد، بلکه در پایان کار دولت دوازدهم فشارهای ناشی از تحریم به چندین برابر قبل از امضای برجام رسیده بود.
دلیل دیر آمدن واکسن تعلل بود یا فرآیند طولانی؟
جهانگیری در توضیح ماجرای خرید واکسن در دوران کرونا و علت تاخیر واردات آن میگوید: «ایران از کانال کره تصمیم به خرید واکسن داشت و چون موضوع واردات، فرآیندی چندماهه داشت، نوبت ارسال برخی از آنها به دولت بعد رسید.» اظهارات جهانگیری درباره علت تاخیر در خرید واکسن آنهم از کانال کرهجنوبی در شرایطی اتفاق میافتد که همزمان با آغاز به کار دولت سیزدهم، رئیسجمهور از طریق ارتباط با کانالهای مختلف ازجمله چین، اقدام به واردات واکسن کرونا کرد. این امر در بازه زمانی تقریبا دوماهه اتفاق افتاد و نزدیک به ۹۰میلیون دز واکسن تنها از کانال چین وارد ایران شد و تاثیر قابل توجهی بر کاهش میزان مرگومیر ناشی از کرونا گذاشت.
حال سوال این است که با در نظر گرفتن اظهارات جهانگیری مبنیبر زمانبر بودن واردات واکسن، چرا دولت سیزدهم این اقدام را در بازه زمانی کمتر از دوماه محقق کرد اما دولت روحانی برای واردات واکسن چندین ماه منتظر بود. به نظر نمیرسد این اظهارات جهانگیری توجیهکننده کمکاری دولت در مدیریت بحران کرونا، در شرایطی باشد که آمار فوتی روزانه ایران بیش از ۷۰۰ نفر بوده است. عدم واردات کافی واکسن به کشور بیش از آنکه متاثر از فرآیند طولانی واردات باشد، متاثر از اعتماد بیجای دولت روحانی به شرکتهای غربی است. معاون اول روحانی درحالی معتقد است وزیر خارجه، بهداشت و شخص رئیسجمهور برای واردات زحمت زیادی کشیدهاند، که آمار فاجعه بار ۷۰۰ نفر فوتی روزانه ناشی از کرونا و مقایسه آن با روزهای بعد از آغاز به کار دولت سیزدهم واقعیت دیگری را نشان داده و اظهارات جهانگیری را صرفا تلاشی برای توجیه کمکاریهای دولت روحانی بازنمایی میکند.
منیع: روزنامه فرهیختگان