به گزارش مشرق، تأثیرات جنگ غزه بر کرانه باختری کاملا مشهود است و روزی نیست که چند فلسطینی به دست نظامیان اسرائیلی به شهادت نرسند و دهها نفر بازداشت نشوند؛ اما خارج از فضای مبارزه جوانان مقاومت در این منطقه، سطح و گستره حملات و تحریکات مقامات اسرائیلی علیه تشکیلات خودگردان نیز به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.
سخنان و حملات مقامات کابینه نتانیاهو علیه تشکیلات خودگردان هرچند قبل از آغاز جنگ در غزه نیز وجود داشت، اما پس از عملیات طوفان الاقصی در ۱۵ مهر، میزان و درجات آن در تمامی سطوح سیاسی و نظامی به شکل قابل توجهی رشد یافته است؛ به شکلی که هر فعل و سخن مقامات رامالله با واکنش مواجه میشود و مقامات اسرائیلی از آنها میخواهند تا هر اقدام مقاومتی فلسطینیها را محکوم کنند.
در آخرین مورد «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل روز سه شنبه (۲۱ آذر) در کمیته امنیت و سیاست خارجی کنست گفت که احتمال بروز درگیری با نیروهای تشکیلات خودگردان بعید نیست و اسرائیل طرحهای لازم برای چنین رویدادی را آماده کرده است. او ادعا کرد که تشکیلات خودگردان نیز همانند حماس به دنبال نابودی اسرائیل است، اما قصد دارد این کار را مرحله به مرحله پیش ببرد.
چندی پیش «جبریل الرجوب» از مقامات تشکیلات خودگردان در یک کنفرانس خبری گفته بود اتفاقی که در هفت اکتبر در غزه رخ داد میتواند در کرانه باختری نیز رخ بدهد؛ این سخن او با حمله وسیعی از سوی مقامات اسرائیلی همراه شد، به خصوص «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت داخلی کابینه نتانیاهو که تشکیلات خودگردان را شریک حماس دانست.
بنابراین سطح حملات به حدی رسیده که «عبدالا الاتیره» مشاور نخستوزیر تشکیلات خودگردان، به شبکه الجزیره گفته است: «چند روز پیش به مراسم ختم یکی از شهدای اردوگاه بلاطه در نابلس رفته بودیم، اسرائیل تصاویر ما را پخش کرد و حملات شدیدی علیه ما آغاز شد».
اما دلیل این حملات چیست؟ سخنان نتانیاهو از اینکه احتمال جنگ با تشکیلات خودگردان وجود دارد، به چه معناست؟ به نظر میرسد این چنین سخنانی یک هدف راهبردی و یک هدف تاکتیکی دارد.
تشکیلات خودگردان فلسطین، حاصل توافق اسلو (۱۹۹۳) است، توافقی که با انتقاد شدید جریان راستگرای اسرائیلی همراه و در نهایت به ترور «اسحاق رابین» نخستوزیر وقت اسرائیل منجر شد؛ بنیامین نتانیاهو نیز در اولین کابینه خود در سال ۱۹۹۶ گفته بود که توافق را باطل نمیکند اما به آن عمل هم نمیکند؛ هرچند برنامههای بعدی نشان داد که فی الواقع در راستای از بین بردن کامل توافق اسلو پیش میرود.
به نظر میرسد در هیچ دورهای مثل شرایط فعلی، کابینه اسرائیل از افرادی به شدت افراطی و همسو با نتانیاهو تشکیل نشده بود، افرادی مانند «ایتمار بن گویر» و «بزالل اسموتریچ» به روشنی نماینده تفکری محسوب میشوند که خواهان اشغال کامل کرانه باختری و انحلال تشکیلات خودگردان هستند.
روزنامه هاآرتص در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۲۲ در گزارشی با اشاره به همین موضوع نوشت: «رویکردهای کابینه جدید که شخصیتهای افراطی چون «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت داخلی و «بزالل اسموتریچ» وزیر دارایی در آن به قدرت رسیدهاند، بازگشت به مرحله نخست اشغال فلسطین و محو بقایای توافقنامههای اسلو و تشکیلات خودگردان فلسطین و تقسیم مناطق A ،B، C و اداره و کنترل سیستم آموزشی، شبکه آب و برق فلسطینیها به واسطه شهرداریهای مشخص و کنترل مستقیم و کامل سراسر الخلیل است. پس از آن حتی ممکن است، فرماندارانی نظامی که مجوز تردد، کار، تحصیل و گواهینامه خودرو صادر میکنند، برای تسلط بر فلسطینیها منصوب شوند».
بنابراین اشغال کامل کرانه باختری همچنان که از سرعت شهرکسازیها مشخص است، جزو برنامه بنیادین راستگراهای افراطی به رهبری نتانیاهو است؛ همچنان که نتانیاهو در سال ۲۰۲۰ طرح موسوم به «الحاق» را پیش کشید و با فشار کشورهای عربی موقتا اجرا نشد. آن طرح در نظر داشت ۶۰ درصد اراضی کرانه باختری (دره اردن) را به اشغال اسرائیل در آورد.
منطقه A: اداری و نظامی تحت کنترل تشکیلات/ منطقه B: نظامی تحت اشغال اسرائیل، اداری تحت کنترل تشکیلات/ منطقه C: اداری و نظامی تحت اشغال اسرائیل.
بنابراین در وهله اول، نتانیاهو و دار و دستهاش ایده اشغال کامل فلسطین را همواره در ذهن داشته و رها نکردهاند. این سخن نتانیاهو که تشکیلات خودگردان به دنبال نابودی تدریجی اسرائیل است، به این معناست که نتانیاهو قصد دارد با تحریک دیگر گروههای سیاسی و مردمی زمینه را برای اقدامات تهاجمیتر در کرانه باختری آماده سازد و چنین گمان میکند که در شرایط فعلی و در میانه جنگ غزه فرصت مناسبی برای پیشبرد مراحلی از این طرح است و چه بسا پس از غزه، ارتش را روانه کرانه باختری کند.
مقامات رامالله اهل مقاومت نیستند
اما سخنان و تحریکات مقامات اسرائیلی یک هدف تاکتیکی نیز میتواند به همراه داشته باشد: مقامات تل آویو به خوبی روحیه رهبران تشکیلات خودگردان واقف هستند و میدانند که آنها اهل مبارزه و مقاومت نیستند.
«عبدالا الاتیره» مشاور نخستوزیر تشکیلات خودگردان، به الجزیره گفته است: «اسرائیل میخواهد ما را وارد جنگی کند که نه خواهانش هستیم و نه تواناییاش را داریم... ما فقط برای چند ساعت میتوانیم مقابل ارتش اسرائیل مقاومت کنیم.» این سخن در این شرایط به وضوح به معنای اظهار ضعف و جریتر کردن مقامات اسرائیل است و پیام لازم را به تل آویو میدهد.
بنابراین نتانیاهو نیز کمال استفاده را از چنین روحیه مقامات تشکیلات خودگردان میبرد و تلاش دارد خواستههایش را از رامالله در مقطع کنونی به کرسی بنشاند. شرایط مطلوب برای نتانیاهو این است که تشکیلات همکاری کامل و بسیار بیش از چیزی که تاکنون انجام داده از خود نشان بدهد و کاملا دستنشانده باشد، عملیات «طوفان الاقصی» را محکوم کند و نیروهای مقاومت را در کرانه باختری تحت تعقیب قرار دهد، حقوق خانوده اسرا و شهدا را قطع کند و محتوای کتب درسی را تغییر دهد و رسانهها را از سخن گفتن علیه اسرائیل منع کند.
از نظر نتانیاهو و کابینه او، دوره توافق و تعهدات دو طرفه در زمان «یاسر عرفات» پایان یافته و تشکیلات خودگردان اکنون صرفا باید خواستههای تل آویو را به اجرا بگذارد.
با تمامی این اوصاف، شرایط کرانه باختری نشان میدهد که جوانان و مردم مسیر دیگری را در پیش گرفتهاند؛ طی ۶۹ روز گذشته تاکنون حدود ۳۰۰ فلسطینی دراین منطقه به شهادت رسیدهاند، به خصوص روزهای اخیر که اردوگاه جنین بار دیگر به صحنه جنگ تمامعیار تبدیل شده است. کرانه باختری مسلح شده و دیگر خبری از سنگ نیست، بلکه فلسطینیها با تفنگ و نارنجکهای دستی میجنگند.