به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: فارن افرز با اشاره به حمایتهای نظامی بیدریغ آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه نوشت: این روزها همه منتظرند ببینند برنامه دولت آمریکا برای آینده خاورمیانه چیست. آیا آتشبس غزه تداوم خواهد یافت؟ و جو بایدن، و دولتش چگونه میتوانند رفتارهای اسرائیل را که بیش از هر زمانی تندرو است، مدیریت کنند؟ همچنین پژواکهای گستردهتر ژئوپولیتیکی جنگ، پیامدهایی برای پایداری منطقه دارد. توانایی واشنگتن در مقابله و بازداری حریفانش در خاورمیانه و دیگر مناطق از جمله روسیه برسر اوکراین و چین برسر تایوان نیز محل سؤال است.
واگذاری سختافزار نظامی و پرسنل بیشتر و حتی ارسال سلاحهای جدیدتر با کمیت بالا برای اسرائیل و دیگر متحدان در منطقه، میتواند به گرفتار شدن آمریکا در تعهدات بیپایان امنیتی در منطقهای بینجامد که واشنگتن تا همین اواخر تلاش داشت پای خود را از آن بیرون بکشد. شبیه همان اتفاقی که در اوکراین افتاد، در حالی که تا قبل از آن ایالات متحده اصرار داشت مسئولیت اروپا را در قبال تهدیدهای امنیتیاش بیشتر کند.
با توجه به این مخاطرات است که سیاست خاورمیانهای آمریکا به شدت نیازمند اصلاح مسیر است. البته این ضرورت، پیش از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ هم وجود داشت ولی اکنون بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود.
با این حال دولت بایدن هیچ نشانهای از اصلاح و سازگاری، با هدف چاره کردن ناکامیها و ریسکهای راهبرد کنونیاش بروز نداده و به جای آن، خود را پایبند یک رویکرد به شدت امنیتی کرده که متکی بر استقرارهای نظامی سنگینتر در منطقه و عادیسازی میان کشورهای عربی و اسرائیل به عنوان سنگ بنای یک بلوک تازه امنیتیِ در خاورمیانه است. یعنی مشابه همین سیاستی که در اروپا برسر اوکراین پیش گرفت و قبل از آن اصرار داشت از اتخاذ آن خودداری کند ولی در آخر باز هم به گزینه نظامی رو آورد.
به محض این که بحران غزه آرام شود، واشنگتن باید سریعا دست به کار بیرون کشیدن نیروهایش و نیز کاهش اساسی و بازآرایی حضور نظامیاش در منطقه بشود و کاری به فشارها و تقاضاهای اسرائیل نداشته باشد. همزمان هم باید روی ظرفیتسازی و تابآوری شرکای منطقهای سرمایهگذاری کند تا آنها بتوانند چالشهای امنینی را با حمایت کمتر آمریکا مدیریت کنند. تنها این رویکرد دو وجهی است که میتواند آمریکا را در مسیر یک سیاست متوازنتر خاورمیانهای قرار دهد.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، فارن افرز در ادامه مینویسد: روشن نیست سیاستگذاران آمریکایی، درباره پیامدها و تاثیرات سطح دوم و سومِ گسیل نیروی نظامی و افزایش نقش امنیتی در منطقه اندیشیدهاند یا نه؟ و نیز درباره اینکه دوستان و دشمنان آمریکا، چه برداشت و دریافتی از این کار خواهند داشت. به طور مشخص، دولت بایدن باید به سه ریسک اذعان کند و چارهای برای آنها بیندیشد: تشدید، پاتَش (Backfire) و گسترش بیش از حد حضور نظامی. گسستی که با حمله حماس به وجود آمده، فرصتی را برای توسعه یک رویکرد پایدار و کم ریسکتر آمریکا به خاورمیانه فراهم میآورد. این بحران نشان میدهد تا زمانی که واشنگتن دهها هزار سرباز خود را در خاورمیانه حفظ کند، احتمال زیادی وجود دارد که به یک جنگ منطقهای گسترده و پرهزینه کشیده شود، حتی اگر چندان منافعی هم در کار نباشد. برای پرهیز از این وضعیت است که آمریکا باید حضور نظامیاش را کاهش دهد و بازآرایی کند.