البته بعضی از این بازی ها را مطمئنا بلد بوده و بازی کرده اید قصد ما فقط یادآوری این بازی ها برای دوستان است تا کمی از کامپیوتر و پلی استیشن و... فاصله بگیرند.
بازی های خانگی
مسابقه قوطی کبریت
بازیکنان
را به دو تیم تقسیم کنید واز هر تیم بخواهید در حالی که دستشان را در پشت
خود به هم قلاب کرده اند،در صف پشت سر یکدیگر بایستند.
نخستین فرد از هر دو صف پوشش قوطی کبریت را روی بینی خود قرار می دهد و با شنیدن صدای «شروع»،تنها با استفاده از بینی،قوطی کبریت را به بازیکن بعدی دی صف منتقل می کند و این کار به همین صورت تا پایان صف ادامه می یابد.
اگر هر یک از
بازیکنان قوطی کبریت را بیاندازند،دوباره این حرکت از نفر اول صف شروع
خواهد شد و به همان صورت مجددا ادامه خواهد یافت.اولین تیمی که پوشش قوطی
کبریت را به انتهای صف برساند برنده بازی خواهد شد.
پاس پرتقال
بازیکنان را به دو تیم تقسیم کنید و از آنها بخواهید در دو صف در دو ردیف، بغل دست یکدیگر بنشینند.دو تیم باید در طول زمین روبروی یکدیگر قرار گیرند.سپس به نخستین بازیکن هر یک از تیمها پرتقالی داده می شود.
با علامتی که داده می شود،نخستین بازیکن هر یک از تیمها پرتقال را بین پاهای خود قرار می دهد و تنها با استفاده از پاها،پرتقال را به بازیکن بعدی می دهد.پرتقال به همین روش تا انتهای صف می رود و سپس دوباره به همین صورت به بازیکن نخست در صف بر می گردد.
هر بازیکنی که پرتقال را بیاندازد،بدون توجه به اینکه پرتقال کجا غلطیده است،تنها با استفاده از پا باید دوباره آن را بردارد. هر پرتقالی که می افتد باید دوباره به نخستین بازیکن تیم برگردانده شود و این جریان مجددا تکرار گردد و این موضوع ممکن است بدین معنی باشد که بازیکن مجبور به حرکت کردن روی نشیمنگاه خود می باشد.
نخستین تیمی که پرتقال را ابتدای صف به
انتها برساند و مجددا برگرداند،برنده بازی خواهد بود.در گونه دیگری از این
بازی ،بازیکنان پرتقال را به جای نگهداشتن بین پاها،بین چانه و گردن خود
نگه می دارند و مجددا آن را بدون استفاده از دست پاس می دهند.البته این نوع
بازی ،ممکن است کمی دشوار و ناراحت کننده باشد.چرا که بازیکنان باید با
یکدیگر خیلی صمیمی و راحت باشند.
پانتوميم
يکي از قشنگترين و
خندهدارترين بازيهايي که ميشود در اين مواقع انجام داد، بازي پانتوميم
است. افراد به دو گروه تقسيم ميشوند.
يکي از گروهها يک کلمه انتخاب مي
کند و به يک نفر از افراد گروه مقابل ميگويد. اين فرد با اجراي پانتوميم
بايد در زمان مشخص افراد گروه خودش را به کلمه مورد نظر برساند و به همين
ترتيب گروه بعدي...
اين بازي روش ديگري هم دارد و آن اين است که يک نفر يک جمله را در ذهنش انتخاب ميکند و شروع ميکند به اجراي کلمههاي مختلف اين جمله به صورت جدا جدا، هر بار يکي از کلمهها را با پانتوميم اجرا ميکند تا دوستان يا خانوادهاش، جمله را يکييکي از روي کلماتش کشف کنند.
منچ بازيبازی ساده، سرگرم
کننده و گروهی «منچ» ۹8 ساله شد. ۹8 سال پیش، یعنی در سال ۱۹۱۴ میلادی، یکی
از اهالی شهر مونیخ آلمان به نام یوزف فریدریش اشمیت، نوعی بازی دسته جمعی
اختراع کرد.
این بازی را امروزه همه ما می شناسیم.. نام اصلي آلماني آن
اين بوده است: Mensch! rgere dich nicht به معني: «عصباني نشو مرد!» علتش
هم اين است که وقتي مهره بازيکني توسط مهره بازيکن ديگري جايگزين ميشود
بازيکن اول ميبايست دوباره به خانه نخست برگردد و همين موجب عصباني شدن و
يا جوش آوردن او ميشود.
براي همين بر روي جعبه ي بازي کلمه Mensch چاپ مي
شود. بازي منچ به سال هاي دور باز مي گردد. محل پيدايش اين بازي در ايران،
هند يا چين بوده است. کافي است يک صفحه اين بازي و مهرههايش را بخريد و
دو هم سرگرم باشيد.
حدس بزن
اين بازي هم يکي از شادترين و
سرگرمکنندهترين بازيهاي داخل خانه است. اگر باران ميبارد يا حوصله
بيرون رفتن از خانه را نداريد، ميتوانيد در خانه بنشينيد و با هم يک بازي
شاد را تجربه کنيد.
اين بازي اينطور اجرا ميشود که شما يک کلمه را که براي طرف مورد بازي يک خاطره دارد و يا به آن علاقهمند است را روي يک تکه کاغذ نوشته و روي پيشاني او بچسبانيد. بقيه افراد با دادن راهنمايي به او کمک ميکنند تا آن کلمه را حدس بزند. اين بازي خيلي شاد و سرگرم کننده است و افراد را ياد خاطرات خوب گذشتهشان مياندازد.
بازی های فضای آزاد
هفت سنگ
افراد به دو گروه مساوي تقسيم شده و هر گروه، يکي از بازيکنان خود را به عنوان سردسته و رهبر برميگزينند.يک گروه در فاصله معيني از محل هفت سنگ، که روي
هم چيده شدهاند، قرار ميگيرند تا به نوبت با توپ تنيس سنگها را مورد
هدف قرار داده و بزنند.
گروه دوم هم در پشت هفت سنگ، منتظر نتيجهاند تا هر
وقت توپ پرتاب شده توسط گروه اول به هفت سنگ برخورد نکرد، فورا جايشان را
با آن گروه عوض کنند. ولي اگر برخورد کرد و آرايش آنها را برهم زد، توپ
را بردارند و با پاسکاري و هدف گيري سعي کنند نفرات گروه اول را با توپ
بزنند که اگر اصابت کند، از دور بازي اخراج ميشود.
همچنين نفرات گروه اول
در هر فرصتي که به دست آورند به سراغ سنگها ميروند تا آنها را روي هم
بچينند و يک امتياز بگيرند و مشخص است که براي انجام چنين کاري، يکي از
دوستان بايستي خود را به خطر انداخته و يارش را در مقابل ضربات توپ پوشش
دهد و چنانچه اگر باز هم مورد ضرب توپ قرار گرفت و از بازي اخراج شد، ديگري
کار را به اتمام ميرساند ولي اگر ديگر بازيکني نمانده باشد، بازي تمام و
در دور بعدي جاي و نقش گروهها عوض ميشود. در پايان، گروهي که زودتر 7
امتياز کسب نمايد برنده است.
قلعه
در اين بازي دو تيم جايي را به عنوان قلعه خود انتخاب ميکنند. يک گروه «گرگ» ميشود که دنبال گروهي ديگر به نام «بره» ميدوند.
اگر دست گرگها به بره خورد، بره
بايد به قلعه گرگها برود و براي آزاد سازي بره زنداني، بره ديگر بايد از
دست گرگها فرار کند و دست خود را به بره زنداني بزند و بگويد آزاد؛ آنگاه
بره آزاد ميشود. بازي تا جايي ادامه دارد که تمام برهها گرفته شوند.
وسطي
اين
بازي که از محبوب ترين بازيهاي زمان مدرسه بود هم براي گذراندن زمان به
پرهيجانترين شکل ممکن توصيه ميشود، بايد افراد به دو گروه مساوي تقسيم
ميشوند و به قيد قرعه يا شير و خط، يکي از گروهها در وسط محوطه بازي
ميماند و گروه ديگر، در دو قسمت، به طرفين عرضي محوطه بازي روانه ميشوند.
بازي با پرتاب توپ به وسيله يکي از بازيکنان گروه کناري آغاز ميشود. گروه کناري سعي بر اين دارد که با نشانه رفتن و زدن افراد گروه وسطي باعث سوختن و اخراج آنها بشوند. تلاش گروه داخلي هم بر اين است که با حرکات سريع از اصابت توپ در امان بمانند و چنانچه اگر يار سوخته داشته باشند با ايثار و گرفتن توپ در فضا، که يک امتياز محسوب ميشود، او را به بازي برگردانند.
حال،
شايد به اين مرحله از بازي رسيده باشيم که تنها يک نفر از گروه وسطي، در
داخل ميدان بازي باشد که اگر تا 10 شماره پرتاب نتوانند او را هدف گيري
بکنند و بزنند، تمامي ياران سوخته گروهش را احيا کرده، و همگي در وسط ميدان
باقي مانده و بازي را ادامه خواهند داد.
گاه با در نظر گرفتن موقعيت وسطيها، به جاي نشانهگيري و زدن حريف وسطي، توپ را براي فريب و شيرينکاري هم که شده به دوستان مقابل پاسکاري ميکنند تا آنها حسابشان را برسند.
اما مقررات بازي:
1- اگر تمامي بازيکنان وسطي در محدوده ميدان باشند، هر
توپ گرفته شده به عنوان يک امتياز ذخيره ضد اخراجي محسوب ميشود و اخراجي و
اخراجها را به تأخير مياندازد.
2- گرفتن توپ پس از برخورد با زمين موجب سوختن بازيکن وسط است.
يه قل دو قل
اين
بازي از آن نوستالوژيهاي اصل است، ما حتي توي خانوادهمان قهرمان يهقل
دوقل هم داشتيم. بازي به اين شکل بود که پنج عدد سنگ هم اندازه انتخاب مي
کرديم و مراحل مختلف بازي رو بايد بدون اشتباه طي مي کرديم.مراحلي مثل يک
قل که بايد يکي يکي سنگها رو با پرتاب يک سنگ به هوا جمع مي کرديم و اين
مرحله ادامه پيدا مي کرد تا چهار قل.بعد هم مراحلي مثل
عروس،آبشاري،آبشار،دروازه،مورچهاي،بخوره يا نخوره، و...اين بازي خيلي
سرگرم کننده است و من دوستش داشتم.
بيست سوالي
دو گروه
بازيکن روبروي هم قرار ميگيرند. گروه اول بين خودشان چيزي را به عنوان
موضوع انتخاب ميکنند. گروه دوم با مطرح کردن حداکثر 20 سوال بايد به آن
موضوع برسند. پاسخ سوالها فقط بايد بله يا نه باشد. گروهي که بتواند با
سوالات کمتر به پاسخها دست پيدا کند، برنده است.
همه افرادي که قرار است بازي کنند در يک محوطه نزديک هم ميايستند، يک نفر به عنوان سردسته انتخاب ميشود و کلماتي مثل: بشين، پاشو، نشين، پانشو را به طور تصادفي و نامرتب ادا ميکند و آنها موظف به اجراي حرکات دستور داده شده هستند. تأخير و اشتباه در اجرا، به منزله خطاست و بازيکن خاطي خود به خود از بازي خارج ميشود. لازم به ذکر است که لفظ «نشين» مفهوم «پاشو» يا «ايستاده بمان» را و لفظ «پا نشو» مفهوم «بشين» يا «نشسته بمان» را ميرساند.