گروه بینالملل مشرق - در پی تشدید اختلافات دولت اسلامی عراق و شام با نام اختصاری "داعِش" و "جبهة النصرة لأهل الشام" در سوریه، ایمن الظواهری رهبر جریان القاعده اخیرا در پیامی دولت اسلامی عراق و شام و اقدامات این گروهک تروریستی در خارج از عراق را لغو و تاکید کرد که دولت اسلامی عراق باید تحت همین عنوان تنها در داخل مرزهای عراق به فعالیتهای خود ادامه دهد. وی جبهه النصره را شاخه القاعده در سوریه خواند.
این تقسیم کاری به سبک تروریستها در شرایطی انجام شد که عرصه سوریه اخیرا صحنه درگیریهای گاه خونینی بین دو گروه تروریستی داعش و جبهه النصره شده و این درگیریها حتی تا تکفیر طرفهای مقابل نیز پیش رفته است. البته واقعیتهای میدانی روزهای بعد از اعلام نظر الظواهری نشان داد که اظهارات وی نتوانست آتش این درگیری را خاموش کند.
قدمت این درگیریها به تاسیس جبهة النصرة در سوریه باز میگردد؛ تروریستهای القاعده که متاثر از فرهنگ تکفیری وهابیت سعودی کوچکترین اختلافات مذهبی و حتی سیاسی و اجتماعی دیگران با خود را دلیلی قابل توجیه برای تکفیر طرفهای مقابل و کشتار آنها میدانند، این بار نوک تیز اتهامات خود را به سمت داخل چرخانده و برخی اختلافات داخلی را به دستاویزی برای تکفیر طرفهای مقابل و ایجاد درگیریهای خونین داخلی تبدیل کردهاند.
إیمَن الظواهری، سرکرده شبکه تروریستی القاعده
واقعیت آن است که درگیریهای کنونی بین ابومحمد الجولانی رهبر النصره در سوریه و ابوبکر البغدادی امیر دولت اسلامی عراق به علت اختلافات این دو است، البغدادی پیش از ایجاد روابط خصمانه با الجولانی به دنبال تصرف نرم عناصر النصره بود، وی در این راستا پیشنهاد تلفیق جبهه النصره با داعش تحت عنوان دولت اسلامی عراق و شام را مطرح کرد؛ مشخص بود که این طرح به دنبال انزوای النصره از جمله سران ارشد آنها بود و جولانی نیز با این طرح مخالفت کرد، این مخالفت به مذاق بغدادی خوش نیامد و این اقدام را مخالفت با دستور امیر خواند.
البغدادی، جولانی را ملحد و مزدور آمریکا معرفی کرد؛ وی اعلام کرد که باید به جرم تعامل با کفار، جولانی را از بین ببرد و مناطق سوریه بویژه مناطق هم مرز با عراق را تصرف کرده و دولت عراق و شام را در آنها تاسیس کند.
البته ریشه اصلی این اختلافات، فراتر از عرصه سوریه است، تحلیلگران و کارشناسان مسایل داخلی سازمان تروریستی القاعده اعتقاد دارند زخم کهنهای که این روزها در سوریه سرباز کرده، نتیجه آتش زیر خاکستر اختلافات داخلی ابوبکر البغدادی و ایمن الظواهری بر سر جانشینی اسامه بن لادن است. البغدادی معتقد بود برای جانشینی اسامه بن لادن شایستهتر است و وی به علت قدرت عملیاتی بالا و سابقه درخشان! تروریستی خود در عراق باید مسئولیت القاعده را در دست گیرد، اما معادلات داخلی سازمان و بویژه سمت معاونت الظواهری برای اسامه بن لادن وزنه وی را برای تصدی این سمت سنگینتر کرد.
از همان زمان اختلافات میان دو نفر افزایش یافته و کسی نیز موفق نشده این شکاف را پر کند، بعد از آن زمان البغدادی دیگر هماهنگ با دستورات الظواهری عمل نمیکند، وی حتی دستور الظواهری در تعلیق فعالیتهای داعش در سوریه را نیز رد کرده است.
تحلیلگران اعتقاد دارند البغدادی سعی دارد بعد از تسلط بر امارت عراق و شام اعلام استقلال کرده و وجود عناصر دیگری از القاعده غیر از داعش را رد کند، به همین علت است که داعش در حال حاضر بر سر بیشتر مناطق تحت نفوذ جبهه النصره در سوریه وارد درگیری شده است. به نظر میرسد طرفداران داعش صرف نظر از شرایط میدانی مبارزات که تقریبا رسیدن آنها به این آرزوها را غیر ممکن مینمایاند، خواب این دولت به ظاهر اسلامی را میبینند و از هم اکنون به البغدادی لقب "امیرالمؤمنین" دادهاند.
البته عربستان سعودی با میانجگری میان دو طرف سعی در بسیج قوای آنها برای مقابله با دولت مرکزی سوریه دارد، اما به نظر میرسد این تلاشها نیز تاثیرات سطحی و موضعی داشته و نتوانسته عمق اختلافات دو طرف را از بین ببرد. در همین راستا دیدارهایی بین نمایندگان داعش و جبهه النصره در لبنان برگزار شده، سران النصره عموما بنا به دستور ریاض در مقابل دستاندازیهای عناصر داعش به مناطق تحت نفوذ آنها سکوت کردهاند، اما این سکوت نیز نتوانسته از حجم واقعی این اختلافات بکاهد.
جنگ نرم داعش و جبهة النصرة در بلاد شام
البته تریبونهای رسانهای تروریستهای سوری نیز به جبهههای جنگ نرم میان دو طرف تبدیل شده است، در حالیکه جبهه النصره در نامهای با عنوان "پیام یک مجاهد به ایمن الظواهری" از سوی شخصی با نام مستعار ابوبکر الدمشقی به انتقاد از رویکردها و عملکرد عناصر داعش پرداخته و آنها را به بیعت با یک فرد ناشناس متهم کرده و این بیعت را نادرست و حرام دانستهاند، رسانههای وابسته به دولت اسلامی عراق و شام زندگینامهای از "امیر المومنین البغدادی" منتشر کرده و سطح بالای علمی و اجتهادی و اطلاع وی از ابعاد دین و شرع را تشریح کردهاند!
نویسندگان جهادی نیز در این راستا دست به قلم شدهاند، شیخ ابو همام الاثری کتاب «مدّ الأيادي لبيعة البغدادي» را در تشویق بیعت با البغدادی نوشت. کتاب دیگری نیز در بیان ملزومات وجوب بیعت با تروریستهای داعش در صفحه مجازی با عنوان «موجبات الانضمام للدولة الإسلامية في العراق والشام» منتشر شد.
صفحات مربوط به هر کدام از این گروهها در پایگاههای اجتماعی نیز به عرصه تاختوتاز و اتهام زنیهای آنها به یکدیگر تبدیل شده و هر کدام سعی دارد عملکرد طرف مقابل در مبارزه با دولت سوریه را کم اهمیت جلوه دهد.
این تقسیم کاری به سبک تروریستها در شرایطی انجام شد که عرصه سوریه اخیرا صحنه درگیریهای گاه خونینی بین دو گروه تروریستی داعش و جبهه النصره شده و این درگیریها حتی تا تکفیر طرفهای مقابل نیز پیش رفته است. البته واقعیتهای میدانی روزهای بعد از اعلام نظر الظواهری نشان داد که اظهارات وی نتوانست آتش این درگیری را خاموش کند.
قدمت این درگیریها به تاسیس جبهة النصرة در سوریه باز میگردد؛ تروریستهای القاعده که متاثر از فرهنگ تکفیری وهابیت سعودی کوچکترین اختلافات مذهبی و حتی سیاسی و اجتماعی دیگران با خود را دلیلی قابل توجیه برای تکفیر طرفهای مقابل و کشتار آنها میدانند، این بار نوک تیز اتهامات خود را به سمت داخل چرخانده و برخی اختلافات داخلی را به دستاویزی برای تکفیر طرفهای مقابل و ایجاد درگیریهای خونین داخلی تبدیل کردهاند.
إیمَن الظواهری، سرکرده شبکه تروریستی القاعده
البغدادی، جولانی را ملحد و مزدور آمریکا معرفی کرد؛ وی اعلام کرد که باید به جرم تعامل با کفار، جولانی را از بین ببرد و مناطق سوریه بویژه مناطق هم مرز با عراق را تصرف کرده و دولت عراق و شام را در آنها تاسیس کند.
البته ریشه اصلی این اختلافات، فراتر از عرصه سوریه است، تحلیلگران و کارشناسان مسایل داخلی سازمان تروریستی القاعده اعتقاد دارند زخم کهنهای که این روزها در سوریه سرباز کرده، نتیجه آتش زیر خاکستر اختلافات داخلی ابوبکر البغدادی و ایمن الظواهری بر سر جانشینی اسامه بن لادن است. البغدادی معتقد بود برای جانشینی اسامه بن لادن شایستهتر است و وی به علت قدرت عملیاتی بالا و سابقه درخشان! تروریستی خود در عراق باید مسئولیت القاعده را در دست گیرد، اما معادلات داخلی سازمان و بویژه سمت معاونت الظواهری برای اسامه بن لادن وزنه وی را برای تصدی این سمت سنگینتر کرد.
از همان زمان اختلافات میان دو نفر افزایش یافته و کسی نیز موفق نشده این شکاف را پر کند، بعد از آن زمان البغدادی دیگر هماهنگ با دستورات الظواهری عمل نمیکند، وی حتی دستور الظواهری در تعلیق فعالیتهای داعش در سوریه را نیز رد کرده است.
تحلیلگران اعتقاد دارند البغدادی سعی دارد بعد از تسلط بر امارت عراق و شام اعلام استقلال کرده و وجود عناصر دیگری از القاعده غیر از داعش را رد کند، به همین علت است که داعش در حال حاضر بر سر بیشتر مناطق تحت نفوذ جبهه النصره در سوریه وارد درگیری شده است. به نظر میرسد طرفداران داعش صرف نظر از شرایط میدانی مبارزات که تقریبا رسیدن آنها به این آرزوها را غیر ممکن مینمایاند، خواب این دولت به ظاهر اسلامی را میبینند و از هم اکنون به البغدادی لقب "امیرالمؤمنین" دادهاند.
البته عربستان سعودی با میانجگری میان دو طرف سعی در بسیج قوای آنها برای مقابله با دولت مرکزی سوریه دارد، اما به نظر میرسد این تلاشها نیز تاثیرات سطحی و موضعی داشته و نتوانسته عمق اختلافات دو طرف را از بین ببرد. در همین راستا دیدارهایی بین نمایندگان داعش و جبهه النصره در لبنان برگزار شده، سران النصره عموما بنا به دستور ریاض در مقابل دستاندازیهای عناصر داعش به مناطق تحت نفوذ آنها سکوت کردهاند، اما این سکوت نیز نتوانسته از حجم واقعی این اختلافات بکاهد.
جنگ نرم داعش و جبهة النصرة در بلاد شام
البته تریبونهای رسانهای تروریستهای سوری نیز به جبهههای جنگ نرم میان دو طرف تبدیل شده است، در حالیکه جبهه النصره در نامهای با عنوان "پیام یک مجاهد به ایمن الظواهری" از سوی شخصی با نام مستعار ابوبکر الدمشقی به انتقاد از رویکردها و عملکرد عناصر داعش پرداخته و آنها را به بیعت با یک فرد ناشناس متهم کرده و این بیعت را نادرست و حرام دانستهاند، رسانههای وابسته به دولت اسلامی عراق و شام زندگینامهای از "امیر المومنین البغدادی" منتشر کرده و سطح بالای علمی و اجتهادی و اطلاع وی از ابعاد دین و شرع را تشریح کردهاند!
نویسندگان جهادی نیز در این راستا دست به قلم شدهاند، شیخ ابو همام الاثری کتاب «مدّ الأيادي لبيعة البغدادي» را در تشویق بیعت با البغدادی نوشت. کتاب دیگری نیز در بیان ملزومات وجوب بیعت با تروریستهای داعش در صفحه مجازی با عنوان «موجبات الانضمام للدولة الإسلامية في العراق والشام» منتشر شد.
صفحات مربوط به هر کدام از این گروهها در پایگاههای اجتماعی نیز به عرصه تاختوتاز و اتهام زنیهای آنها به یکدیگر تبدیل شده و هر کدام سعی دارد عملکرد طرف مقابل در مبارزه با دولت سوریه را کم اهمیت جلوه دهد.