به گزارش مشرق، آینهورن در مقاله خود در مرکز سیاست خاورمیانه سابان اندیشکده بروکینگز نوشته است: دولت اوباما که نمیتواند جزئیات مذاکرات هستهای را افشا کنند، چند هفته است در مقابل منتقدان داخلی و خارجی مجبور به دفاع از توافق به دست آمده شدهاند. بیان کلیات توافقنامه به مقامات آمریکایی اجازه میدهد تا نشان دهند که ابعاد مهمی از آن از حد انتظار هم فراتر است و انتقاداتی که به توافق وارد میشود صحت ندارد.
«توافق ژنو در گام اول به طور کامل درها را به روی پیشرفتهای برنامه هستهای ایران در شش ماه آینده میبندد؛ از جمله توقف تولید اورانیوم 20 درصد، ممنوعیت راهاندازی یا نصب سانتریفیوژها پیشرفته، و جلوگیری از سوختگذاری و راهاندازی رآکتور اراک. اما این همه توافق نیست؛ ایران باید تولید سانتریفیوژهای جدید را تنها برای جایگزین کردن سانتریفیوژهای خراب انجام دهد؛ همه ذخایر اورانیوم با غنای زیر 5 درصد را باید به اکسید اورانیوم تبدیل کند، بنابراین ذخیره اورانیوم غنیشده این کشور محدود میشود؛ و باید آزمایش و تولید سوخت و نصب قطعات جدید برای رآکتور اراک را متوقف کند. اگرچه هنوز توافق نهایی حاصل نشده، اما در همین قدم اول هم تقریباً موضوعی برای توقف پیشرفت هستهای ایران از قلم نیفتاد.»
آینهورن معتقد در توافق ژنو بر سر اورانیوم غنیشده 20 درصدی، تقریبا خط قرمز مشهور اسرائیل در نظر گرفته است: «نکته دیگری که شاید فراتر از انتظار بود، از بین بردن تمام ذخیره اورانیوم 20 درصد ایران بود که به حالت گازی نگهداری میشد و به آسانی قابل تبدیل به اورانیوم مناسب برای ساخت سلاح بود. ایران باید اورانیوم 20 درصد خود را یا تا کمتر از 5 درصد رقیق و یا به اکسید کربن تبدیل کند تا دیگر برای ساخت سلاح مناسب نباشد. خط قرمز مشهور بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل این بود که ایران به 250 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد آماده برای تبدیل به غنای مناسب برای سلاح نرسد. توافق انجام شده ذخیره ایران را به صفر میرساند.»
توافقهای نظارتی فراتر از پادمان
«یکی دیگر از ابعاد غیر منتظره توافقنامه، شیوه و میزان نظارت بر برنامه هستهای ایران بود. ناظران آژانس انرژی اتمی از این پس میتوانند هر روز به تأسیسات اصلی ایران دسترسی داشته باشند. توافقنامه برای تشخیص فعالیتهای مخفی ایران، روشهای نظارتی را پیش گرفته که حتی از توافقنامه پادمان کنونی بین ایران و آژانس هم فراتر میرود؛ از جمله دسترسی به تأسیسات تولید، نصب و نگهداری سانتریفیوژ، معادن اورانیوم و تأسیسات تولید میلههای سوخت. همچنین ایران باید اطلاعات مهمی درباره فعالیتهای هستهایش در اختیار آژانس بگذارد تا کنون موظف به تحویل آنها نبود.»
«مذاکرهکنندههای آمریکایی برای تصویب این محدودیتها و اقدامات نظارتی با لغو برخی تحریمها توافق کردند. مبلغی که از این طریق نصیب ایران میشود حداکثر 7 میلیارد دلار است که به نسبت هزینه تحریمها بر ایران در همین شش ماه مبلغی ناچیز است. فقط تحریمهای نفتی در این مدت، نسبت به شش ماه قبل از اعمال تحریمها، حدود 30 میلیارد دلار درآمد نفتی ایران را کاهش میدهد.»
منتقدین درست میگویند که توافق به دست آمده نه زیرساختهای هستهای ایران را تضعیف میکند و نه زمان مورد نیاز این کشور برای رسیدن به سلاح هستهای را افزایش میدهد. این اهداف باید در توافقنامه جامع و نهایی گنجانده شود. آنچه قدم اول مذاکرات انجام داد، نهادن بنیانی برای مذاکرات بسیار دشوار آینده بود، به علاوه اینکه تحریمهای دشوار را نیز دست نخورده باقی میگذارد تا بتوان از آنها به عنوان اهرمی برای پذیرش توافق نهایی و همچنین خواستههای آمریکا، و متحدان این کشور در 1+5 و خاورمیانه استفاده کرد.