گروه فرهنگی مشرق - چندی پیش روبوسی لیلا حاتمی در جشنواره کن با ژاکوب موجب انتقاد و واکنش گروهی از اهالی سیاست و سینماگران شد. ژاکوب نیز در جواب این انتقادات مدعی شد که قصد او تجلیل از سینمای ایران بودهاست.
پاسخی که شاید درنگاه اول تلاش او برای توجیه این رفتار بهنظر بیاید و گروهی را وادار کند تا مدعی شوند حالا دیگر بعد از این سخنان نباید زیاد سخت گرفت و قصد او تجلیل از سینمای ما بودهاست و ...
شاید قصد ژاکوب تقدیر و ابراز علاقه به سینمای ایران هم بوده باشد اما مشکل چیز دیگریست. مواردی که باعث واکنش هوشمندانه معاون وزیر ارشاد شد فراتر از این توجیه سادهانگارانه است.رفتار لیلا حاتمی که از بازیگران خوب سینمای ایران است دو مشکل عمده داشت:
اول اینکه رفتار او به عنوان نماینده سینمای ایران نوعی بی حرمتی به اعتقادات و ارزشهای ملتی است که او نماینده آنهاست.لیلا حاتمی از سوی ملتی مسلمان عازم کن شده است که در دین و مذهب آنها دست دادن و روبوسی کردن با مرد غریبه اشکال شرعی دارد و گناه محسوب میشود. و این کار شکستن حرمت اعتقادات و ارشهای این ملت است.
دوم اینکه متاسفانه با وجود احترامی که برای خانم حاتمی قائلیم و اینکه حتی فقط بازی او در «سربهمهر» کافی است تا ایشان را دارای شانی خاص بدانیم اما متاسفانه چندوقتی است هجمه به فرهنگ ایرانی اسلامی از سوی سینماگران ایرانی دانسته و نادانسته صورت میپذیرد و رسانههای غربی درصدد توجیه این رفتار حرمت شکنانه هستند و رفتار خانم حاتمی از آن قسم رفتارهای ناخواسته و گرفتار شدن ایشان در طراحی غربیهاست.
این که میگویم طراحی غربیها نیز توهم توطئه نیست که نگاهی به اتفاقات چند سال گذشته برنامه ریزی مشخص آنها را بهخوبی روشن میکند.
دو سال پیش دست دادن اصغر فرهادی، کارگردان ایران با آنجلینا جولی، بازیگر آمریکایی در حاشیه مراسم گلدن گلوب، با واکنش مردم و سینماگران رو به رو شد.
روبوسی عباس کیارستمی، کارگردان با کاترین دونوو، بازیگر فرانسوی هنگام دریافت جایزه نخل طلا برای فیلم طعم گیلاس (1997) هم از رویدادهایی بود که نقد زیادی را موجب شد.
رفتارهای فاطمه معتمد آریا و بعضی دیگر از بازیگران زن و مرد سینمای ایران نیز در این راستا بودهاست.
اینگونه رفتارها همه و همه با یک هدف مشخص صورت میگیرد: سستکردن و از بین بردن دیوار مستحکم ارزشها و باورهای دینی که ساختن و استوارکردن آن بیش از سی سال طول کشیدهاست.و چون از بین بردن این دیوار مستحکم به این سادگیها امکانپذیر نیست،حالا دارند آرام آرام و ذره ذره آجرهای این دیوار را سست میکنند.اگرچه بعضی از این سینماگران عامدانه اینکارها را انجام ندادهاند و اگرچه ممکن است بعد از این ماجرا ناراحت و پشیمان باشند اما شکی نیست که غربیها برای نیل به هدفی که ذکرش رفت با دقیقترین طراحی ، میزانسن را طوری میچینند که سینماگر ایرانی حتی اگر نخواهد، یکباره خود را در عملی انجام شده میبینند.
تا کنون اگرهم ممکن بود این قبیل رفتارها را به عکسالعمل یکباره سینماگران ربط داد اما حالا دیگر با اتفاقاتی که افتاده است همه سینماگران ایرانی میدانند که در صورت حضور در جشنوارهها و برنامههای خارجی هر لحظه باید منتظر میزانسنی باشند که در آن همه چیز برای زیرپاگذاشتن ارزشها و شعائر اسلامی طراحی شده است.
پاسخی که شاید درنگاه اول تلاش او برای توجیه این رفتار بهنظر بیاید و گروهی را وادار کند تا مدعی شوند حالا دیگر بعد از این سخنان نباید زیاد سخت گرفت و قصد او تجلیل از سینمای ما بودهاست و ...
شاید قصد ژاکوب تقدیر و ابراز علاقه به سینمای ایران هم بوده باشد اما مشکل چیز دیگریست. مواردی که باعث واکنش هوشمندانه معاون وزیر ارشاد شد فراتر از این توجیه سادهانگارانه است.رفتار لیلا حاتمی که از بازیگران خوب سینمای ایران است دو مشکل عمده داشت:
اول اینکه رفتار او به عنوان نماینده سینمای ایران نوعی بی حرمتی به اعتقادات و ارزشهای ملتی است که او نماینده آنهاست.لیلا حاتمی از سوی ملتی مسلمان عازم کن شده است که در دین و مذهب آنها دست دادن و روبوسی کردن با مرد غریبه اشکال شرعی دارد و گناه محسوب میشود. و این کار شکستن حرمت اعتقادات و ارشهای این ملت است.
دوم اینکه متاسفانه با وجود احترامی که برای خانم حاتمی قائلیم و اینکه حتی فقط بازی او در «سربهمهر» کافی است تا ایشان را دارای شانی خاص بدانیم اما متاسفانه چندوقتی است هجمه به فرهنگ ایرانی اسلامی از سوی سینماگران ایرانی دانسته و نادانسته صورت میپذیرد و رسانههای غربی درصدد توجیه این رفتار حرمت شکنانه هستند و رفتار خانم حاتمی از آن قسم رفتارهای ناخواسته و گرفتار شدن ایشان در طراحی غربیهاست.
این که میگویم طراحی غربیها نیز توهم توطئه نیست که نگاهی به اتفاقات چند سال گذشته برنامه ریزی مشخص آنها را بهخوبی روشن میکند.
دو سال پیش دست دادن اصغر فرهادی، کارگردان ایران با آنجلینا جولی، بازیگر آمریکایی در حاشیه مراسم گلدن گلوب، با واکنش مردم و سینماگران رو به رو شد.
روبوسی عباس کیارستمی، کارگردان با کاترین دونوو، بازیگر فرانسوی هنگام دریافت جایزه نخل طلا برای فیلم طعم گیلاس (1997) هم از رویدادهایی بود که نقد زیادی را موجب شد.
رفتارهای فاطمه معتمد آریا و بعضی دیگر از بازیگران زن و مرد سینمای ایران نیز در این راستا بودهاست.
اینگونه رفتارها همه و همه با یک هدف مشخص صورت میگیرد: سستکردن و از بین بردن دیوار مستحکم ارزشها و باورهای دینی که ساختن و استوارکردن آن بیش از سی سال طول کشیدهاست.و چون از بین بردن این دیوار مستحکم به این سادگیها امکانپذیر نیست،حالا دارند آرام آرام و ذره ذره آجرهای این دیوار را سست میکنند.اگرچه بعضی از این سینماگران عامدانه اینکارها را انجام ندادهاند و اگرچه ممکن است بعد از این ماجرا ناراحت و پشیمان باشند اما شکی نیست که غربیها برای نیل به هدفی که ذکرش رفت با دقیقترین طراحی ، میزانسن را طوری میچینند که سینماگر ایرانی حتی اگر نخواهد، یکباره خود را در عملی انجام شده میبینند.
تا کنون اگرهم ممکن بود این قبیل رفتارها را به عکسالعمل یکباره سینماگران ربط داد اما حالا دیگر با اتفاقاتی که افتاده است همه سینماگران ایرانی میدانند که در صورت حضور در جشنوارهها و برنامههای خارجی هر لحظه باید منتظر میزانسنی باشند که در آن همه چیز برای زیرپاگذاشتن ارزشها و شعائر اسلامی طراحی شده است.