به گزارش مشرق، «دنیس رأس» (مشاور مؤسسه واشنگتن)، «اریک ادلمن» (عضو برجسته مرکز ارزیابیهای استراتژیک و بودجهای)، «رِی تکیه» (همکار و عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا) می نویسند: بنبست هستهای ایران حل نخواهد شد مگر آنکه واشنگتن در درگیریهای بیشمار منطقه آشوبزده خاورمیانه مداخله کند، خصوصاً حالا که یمن بسیار آسیبپذیر است و خاندان سلطنتی سعودی نیز در شرایط آشفته و نابسامانی قرار دارد.
به نظر میرسد مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا به بنبست رسیده است. در همین حین، ایران با حمایت از کودتا در یمن، تقویت و پشتیبانی ماشین جنگی بشار اسد در سوریه، وساطت و میانجیگری میان جناحهای مختلف در عراق و تبانی با عوامل حزبالله در نزدیکی اسرائیل به پیشرفتهای پیوسته خود در منطقه خاورمیانه ادامه میدهد. در شرایط کنونی نظام اتحاد آمریکا با متحدانش با شکست مواجه شده و این در حالی است که در نظر متحدان آمریکا در منطقه ایران و جبهه مقاومت آن در این منطقه یکهتازی میکنند.
این دو رخداد همزمان یعنی بنبست در مذاکرات هستهای و پیشرفتهای ایران در منطقه به هیچوجه تصادفی نیست. این تحولات با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند و باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا نیز باید از این موضوع درس بگیرد؛ بنبست هستهای ایران حل نخواهد شد مگر آنکه واشنگتن در جنگهای داخلی و درگیریهای بیشمار منطقه آشوبزده خاورمیانه مداخله کند، بویژه حالا که یمن بسیار آسیبپذیر است و خاندان سلطنتی سعودی نیز در پی مرگ «ملک عبدالله» پادشاه سابق عربستانسعودی در شرایط آشفته و نابسامانی قرار دارد. در طول مذاکرات هستهای سال گذشته، ایران امتیازات سخاوتمندانه بسیاری از سوی غرب دریافت کرده است.
گروه 1+5 موافقت کرد ایران غنیسازی اورانیوم داشته باشد، نیازی به کاهش چشمگیر در تعداد سانتریفیوژها یا تعطیلی کامل هیچیک از تأسیسات هستهای نداشته باشد و در نهایت اینکه پس از گذشت مدتی بتواند برنامه هستهای خود را در مقیاس صنعتی آغاز کند. ایران از آن طرف، طی 12 سالی که از مذاکرات هستهای میگذرد، عادت کرده است طرف مذاکرات در عمل به تعهدات خود همواره با امتیازات بسیاری به پای میز مذاکره بازگردد و این در حالی است که ایران تنها اقدامات بسیار محدودی در راستای تعهدات خودش انجام میدهد.
با این همه در پایان چارچوب زمانی یکساله طرح اقدام مشترک، هیچ توافقی حاصل نشد و آیتالله علی خامنهای، رهبرعالی جمهوری اسلامی ایران همچنان عنوان میکند عدم توافق مانعی بر سر پیشرفت ایران نیست. در حقیقت مذاکرهکنندگان ایرانی برای گرفتن امتیازات بیشتر فشار میآورند اما خود حاضر نیستند امتیازی بدهند. لذا زمان آن فرارسیده است که بپذیریم به استراتژی سرکوبگرانه اصلاحیافتهای نیاز داریم؛ استراتژیای که ارزشمندترین داشته جمهوری اسلامی را به خطر اندازد و آن نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه و جایگاه حکومت در میان مردمان این کشور است. اگر قرار باشد توافق قابل قبولی حاصل شود، باید روند امتیازدهی در پای میز مذاکره متوقف شود. مقامات ایران باید بفهمند دیگر هیچ امتیازی در راستای حصول توافق به آنان تعلق نمیگیرد و زمان مذاکرات رو به اتمام است.
تاریخ نشان داده است مسؤولان جمهوری اسلامی ایران تنها زمانی رفتار خود را تغییر دادهاند که احساس کردهاند عدم تغییر رفتار، هزینههای گزافی برایشان به بار خواهد آورد. ایران باید بداند ما آنقدر نگران حصول توافق در مساله هستهای نیستیم که نسبت به رفتار این کشور در منطقه بیتفاوت باشیم. اگر لازم باشد در راستای تغییر توازن قدرت درون سوریه اقدام کنیم، میتوانیم هزینههای حمایت ایران از بشار اسد را بالا ببریم و در عین حال امکان رسیدن به نتیجه سیاسی را در سوریه هموار کنیم.
توجه ما در عراق باید به دستیازی روزافزون ایران به این کشور باشد که به نام خلع سلاح دولت اسلامی عراق و شام (داعش) انجام میگیرد. ارتش عراق باید بدین منظور همکاری نزدیکی با آمریکا و متحدان عرب آن داشته باشد. درباره خلیجفارس هم زمان آن رسیده است که واشنگتن و ریاض در راستای تأمین امنیت راههای آبی و به انزوا کشاندن ایران میان همسایگان نزدیک خود با یکدیگر همکاری کنند.
محافظان حکومت دینی ایران تنها در صورتی امتیازدهی در مساله هستهای را بهطور جدی در نظر خواهند گرفت که احساس کنند همه درها به رویشان در حال بسته شدن است. آمریکا در همین راستا باید در تکمیل سیاست تحریمهای اقتصادی، کمپین جنگ سیاسی علیه ایران را مدنظر قرار دهد. مقامات دولت آمریکا و سرویسهای رسانهای باید توجه همه را به ماهیت نامطبوع حکومت دینی و رفتار سرکوبگرانه جلب کنند. چنین امری نهتنها ارزشهای ما را به معرض نمایش میگذارد بلکه میتواند اختلافات سیاسی در پی داشته باشد. حکومتی که در داخل و خارج از مرزهای خود تحت فشار باشد، به عواقب ناسازگاری خود در مساله هستهای خواهد اندیشید.
وقتی دیپلماتهای آمریکا دوباره با همتایان ایرانی خود دیدار میکنند، باید شهامت این را داشته باشند که اگر ایران از مواضع خود کوتاه نیامد، میز مذاکره را ترک کنند و مذاکرات را به حالت تعلیق درآورند. راه دیگر برای تحت فشار گذاشتن ایران اعلام علنی همه امتیازاتی است که گروه 1+5 تاکنون به ایران اعطا کرده و افشای این حقیقت که ایران در ازای آنها اقدام متقابل ناچیزی صورت داده است. ما بدینوسیله نشان خواهیم داد اینکه ایران میگوید تنها به دنبال انرژی صلحآمیز و غیرنظامی هستهای است ادعایی توخالی است و همچنین به گوش مسؤولان این کشور خواهیم رساند ما بهاندازه ایران به توافق هستهای نیاز نداریم و آمادهایم تا شرایطی فراهم آوریم که جامعه بینالمللی از افزایش فشار بر این کشور حمایت کند.
کاخسفید شاید در شرایط کنونی نتواند تصویر متحد و یکپارچهای از جبهه داخلی آمریکا به دیگران نشان دهد اما باید لوایحی را از روی خردورزی به کنگره پیشنهاد کند تا بتواند از طریق آنها کنگره را با خود همراه سازد. نگرانیهای کنگره درباره جهتگیری مذاکرات غیرمنطقی نیست. دولت اوباما هم برابریهای دیپلماتیک و نگرانیهای قانونی درباره اتحاد گروه 1+5 دارد. کاخسفید مذاکرهکنندگان تأثیرگذار و کارآمدی در کنگره دارد و هنوز امکان رسیدن به سازش از راه گفتوگوهای صادقانه بر سر این مسائل حساس وجود دارد. در نهایت، اگر کاخسفید بدون تایید و مشارکت کنگره به هرگونه توافقی برسد، عمر چنین توافقی کمتر از دوران ریاستجمهوری اوباما خواهد بود.
آمریکا و ایران برحسب تقدیر همواره با یکدیگر اختلاف و دشمنی خواهند داشت. این امکان برای این دو کشور دشمن وجود دارد که بر سر قرارداد کنترل تسلیحاتی مذاکره کنند اما چنین توافقی با دادن امتیازهای متعدد از سوی گروه 1+5 حاصل نمیشود. اگر در این مرحله به دنبال توافق قابلقبولی هستیم، باید به مسؤولان ایران نشان دهیم عدم حصول توافق بیش از آنکه به سود ایران باشد، به ضررش تمام خواهد شد.
منبع: وطن امروز
کد خبر 388528
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۸
- ۰ نظر
- چاپ
![فارن افرز:چگونه میتوان از ایران امتیاز گرفت؟](https://cdn.mashreghnews.ir/old/files/fa/news/1393/11/21/901034_150.jpg)
اگر لازم باشد در راستای تغییر توازن قدرت درون سوریه اقدام کنیم، میتوانیم هزینههای حمایت ایران از بشار اسد را بالا ببریم و در عین حال امکان رسیدن به نتیجه سیاسی را در سوریه هموار کنیم.