به گزارش مشرق، سردار گلعلی بابایی، رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس و از داوران چهاردهمین دوره جایزه شهید غنیپور، با اشاره به کیفیت آثار ارسال شده در بخش رمان با موضوعات «انقلاب اسلامی» و «دفاع مقدس» گفت: به دبیرخانه این دوره از جشنواره تعداد 92 اثر در قالب رمان با موضوعات «انقلاب اسلامی» و «دفاع مقدس» ارسال شد که از این تعداد 12 اثر به مرحله دوم راه پیدا کردند و در نهایت داوران «سرزمین آبی من» اثر نصرتالله محمودزاده، «گرگسالی» نوشته زندهیاد امیرحسین فردی، «آه با شین» اثر محمدکاظم مزینانی، «لحظهها جا میمانند» نوشته یوسف قوجق، «کلاه جادویی و مجسمه مسی» اثر محمد حنیف، «آبنبات هلدار» نوشته مهرداد صدقی و «درد» اثر صادق کرمیار به عنوان نامزدهای نهایی اعلام شدند.
وی ادامه داد: کیفیت آثار ارسال شده به این دوره جشنواره بسیار خوب و در حد قابل قبول بود. این امر هم در زمینه رمان انقلاب و هم در رابطه با رمان دفاع مقدس قابل ملاحظه بود، به طوری که انتخاب آثار از سوی داوران کار دشواری بود. به طور کلی برآورد داوران این بود که کارهای خوب و استخوانداری امسال به دبیرخانه ارسال شدهاند که هم از حیث ساختار و هم از منظر پرداخت موضوع و بیان محتوا ویژگیهای خاصی داشتند. نویسندگان در این دو حوزه توانسته بودند وقایع و فراز و فرودهای تاریخ انقلاب و دفاع مقدس را به خوبی برای مخاطب خود بازگو کنند و به تصویر بکشند. به عنوان نمونه، زندهیاد امیرحسین فردی به خوبی در «گرگسالی» به صورت غیر مستقیم به این وقایع اشاره میکند.
رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس در پاسخ به این پرسش که چرا رمان انقلاب، با وجود پیشینه بیشتر، نسبت به آثار داستانی دفاع مقدس از منظر ساختار و پردازش داستانی اثر، عقبتر است، گفت: من فکر میکنم نگاه حاکم به ادبیات در اوایل انقلاب، نگاه چپگرا به این حوزه بوده است. نویسندگانی که وارد این عرصه میشدند، با نگاه سوسیالیستی به این مقوله مینگریستند. این نوع نگاه در ادبیات پس از انقلاب هم رایج بود. خود ادبیات انقلاب در این زمان نیازمند نیروهای متعهدی بود که با نگاهی متفاوت به حوادث انقلاب بپردزاند و آن را با زبان داستان بیان کنند.
بابایی یادآور شد: در این زمان افرادی مانند زندهیاد فردی آمدند و با راهانداختن محافل ادبی در اماکن مذهبی مانند مسجد جوادالائمه(ع) به تربیت نیروهای جوانی پرداختند که با نگاه و ذائقهای متفاوت به حوادث انقلاب بنگرند و داستان انقلاب را بنویسند. از سوی دیگر نگاه نویسندگان چپگرا، نگاه همراه با سیطره به ادبیات کشور بود و در مقابل آن، نویسندگان مذهبی و متعهد نوپا بودند. به همین دلیل جریان چپگرا همچنان به فعالیت خود ادامه میداد.
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب وقایعی مختلفی رخ داد که مهمترین آن وقوع جنگ هشت ساله بود. در این مدت انقلاب اسلامی سربازان خود را شناخته بود. بسیاری از نیروهای فرهنگی در این مدت، وقت خود را صرف جنگ کردند. پس از جنگ ما با نویسندگانی مواجه هستیم که استخوان ترکاندهاند و تجربه کافی اندوخته بودند. از سوی دیگر خود جنگ هم بستر حوادث متعددی بود که توجه هر نویسندهای را به سمت خود جلب میکرد و سوژه بسیاری داشت. هرچند با وجود تمام این دلایل، معتقدم که ادبیات انقلاب در سالهای اخیر توانسته تا حدودی این فاصله را جبران کند و گاه دیدهایم که رمانهایی که با موضوع انقلاب نوشته شدهاند، میتوانند دوشادوش ادبیات دفاع مقدس حرکت کنند.
وی ادامه داد: کیفیت آثار ارسال شده به این دوره جشنواره بسیار خوب و در حد قابل قبول بود. این امر هم در زمینه رمان انقلاب و هم در رابطه با رمان دفاع مقدس قابل ملاحظه بود، به طوری که انتخاب آثار از سوی داوران کار دشواری بود. به طور کلی برآورد داوران این بود که کارهای خوب و استخوانداری امسال به دبیرخانه ارسال شدهاند که هم از حیث ساختار و هم از منظر پرداخت موضوع و بیان محتوا ویژگیهای خاصی داشتند. نویسندگان در این دو حوزه توانسته بودند وقایع و فراز و فرودهای تاریخ انقلاب و دفاع مقدس را به خوبی برای مخاطب خود بازگو کنند و به تصویر بکشند. به عنوان نمونه، زندهیاد امیرحسین فردی به خوبی در «گرگسالی» به صورت غیر مستقیم به این وقایع اشاره میکند.
رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس در پاسخ به این پرسش که چرا رمان انقلاب، با وجود پیشینه بیشتر، نسبت به آثار داستانی دفاع مقدس از منظر ساختار و پردازش داستانی اثر، عقبتر است، گفت: من فکر میکنم نگاه حاکم به ادبیات در اوایل انقلاب، نگاه چپگرا به این حوزه بوده است. نویسندگانی که وارد این عرصه میشدند، با نگاه سوسیالیستی به این مقوله مینگریستند. این نوع نگاه در ادبیات پس از انقلاب هم رایج بود. خود ادبیات انقلاب در این زمان نیازمند نیروهای متعهدی بود که با نگاهی متفاوت به حوادث انقلاب بپردزاند و آن را با زبان داستان بیان کنند.
بابایی یادآور شد: در این زمان افرادی مانند زندهیاد فردی آمدند و با راهانداختن محافل ادبی در اماکن مذهبی مانند مسجد جوادالائمه(ع) به تربیت نیروهای جوانی پرداختند که با نگاه و ذائقهای متفاوت به حوادث انقلاب بنگرند و داستان انقلاب را بنویسند. از سوی دیگر نگاه نویسندگان چپگرا، نگاه همراه با سیطره به ادبیات کشور بود و در مقابل آن، نویسندگان مذهبی و متعهد نوپا بودند. به همین دلیل جریان چپگرا همچنان به فعالیت خود ادامه میداد.
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب وقایعی مختلفی رخ داد که مهمترین آن وقوع جنگ هشت ساله بود. در این مدت انقلاب اسلامی سربازان خود را شناخته بود. بسیاری از نیروهای فرهنگی در این مدت، وقت خود را صرف جنگ کردند. پس از جنگ ما با نویسندگانی مواجه هستیم که استخوان ترکاندهاند و تجربه کافی اندوخته بودند. از سوی دیگر خود جنگ هم بستر حوادث متعددی بود که توجه هر نویسندهای را به سمت خود جلب میکرد و سوژه بسیاری داشت. هرچند با وجود تمام این دلایل، معتقدم که ادبیات انقلاب در سالهای اخیر توانسته تا حدودی این فاصله را جبران کند و گاه دیدهایم که رمانهایی که با موضوع انقلاب نوشته شدهاند، میتوانند دوشادوش ادبیات دفاع مقدس حرکت کنند.