گروه جنگ نرم مشرق_ اندیشکده آمریکایی "مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک" (CSIS) با ارائه گزارش حاضر، بر این باور است که ایران پس از توافق هستهای را نباید از دست داد. بدین شرح که غرب باید با ایجاد روابط مختلف گسترده و بازی دادن در عرصههای منطقهای و جهانی به ایران، آن را به طرف خود جذب کند تا روسیه که در کمین ثبت امضاء نهایی مذاکرات هستهای برای به دست آوردن دوستی و همکاری ایران نشسته، ناکام گردد.
این گزارش می نویسد: طی ۱۸ ماه مذاکره ایران با گروه ۱+۵ بر سر موضوع هستهای، نهایتا در 2 مارس 2015 از سوی دو طرف اعلام شد که بر سر جزییات توافق صورت گرفته و نتیجه نهایی طی 3 ماه آینده تا 30 ژوئن اعلام خواهد گردید. طی جزییات اعلام شده قرار شد که فعالیت تولید پلوتونیوم و غنیسازی اورانیوم محدود شده و در عوض تحریمهای اعمالشده برداشته شود. همچنین برای مدت 10 سال نظارت بر فعالیت هستهای ایران اعمال گردد. اما چند موضوع همچنان باز ماند که اهم آن این است که آیا روسیه از توافق هستهای و بهبود رابطه ایران با غرب ذینفع خواهد بود یا نه؟
منافع امنیتی
در اولین گام، انجام توافق متضمن امنیت خود روسیه خواهد بود. ایران اتمی، میتواند خطری برای خود روسیه باشد. چنان که هم اکنون موشک بالیستیک شهاب-3 قادر است که با پیمایش 2 هزار کیلومتر، به راحتی 6 کشور را مورد تهدید قرار دهد. مسکو، امضاء کننده "پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد" است. این بدین معناست که پای موشکهای میانبرد این کشور نباید به ایران برسد. اما ایران که چنین پیمانی را امضاء نکرده، میتواند تهدید بالقوهای برای روسیه باشد.
منافع سیاسی
توافق هستهای میتواند در حفظ عمر جمهوری اسلامی تاثیر بسزایی داشته باشد که یکی از خواستههای مهم روسیه در خاورمیانه است. ثباتی که توسط ایران در منطقه تامین میشود، کاملا برای روسیه دلچسب است و بیثباتی در ایران میتواند اهداف روسیه در منطقه را دستخوش تغییر نماید. ایران -با توجه به شباهت اهداف- شریک خوب روسیه در منطقه محسوب میگردد. کما اینکه حسین دهقان -وزیر دفاع ایران- اخیرا اعلام نموده که دو کشور از حیث سیاسی، منطقهای و جهانی دارای دیدگاههای مشترک هستند. اگرچه توافق هستهای نمیتواند ایران را تماما از تاثیر نیروهای تغییر مصون نگاه دارد، اما دست کم گزینه نظامی برای تغییر رژیم را ملغی نموده است.
منافع اقتصادی
رفع تحریمها، فرصتهای اقتصادی بسیاری را پیش روی روسها مینهد. کما اینکه در ماههای گذشته حجم تبادلات دو طرف رو به افزایش گرفته است. در نوامبر 2014، روسیه قراردادی چند میلیارد دلاری را جهت ساخت دو رآکتور دیگر برای نیروگاه هستهای بوشهر با ایران امضا کرد. این در حالی است که این کشور از فروش سوخت رآکتورها هم صاحب درآمد خواهد بود و علاوه بر آن، گزارشها هم خبر از برنامه روسیه برای ساخت 6 رآکتور دیگر در آینده میدهد.
سامانه دفاع موشکی اس 300 که تحویل آن پیش از این در سال 2010 از سوی مدودوف لغو شده بود، در 13 اوریل 2015 بار دیگر از سوی پوتین آماده تحویل به ایران اعلام گردید. تا پیش از لغو تحویل این سامانه در سال 2010، روسیه بزرگترین حامی تسلیحاتی ایران با حجم 3.4 میلیارد دلار بین سالهای 1991 تا 2010 بود. روسیه اخیرا رابطه نظامی و تسلیحاتی خود با ایران را گسترش داده و به خوبی میداند که ایران نیازمند تسلیحات و تجهیزات جدید نظامی است و غرب حتی پس از توافق هستهای، به علت عدم اعتماد به ایران، این تجهیزات را در اختیار این کشور قرار نمیدهد. ایران، نیز اعتمادی به غرب برای تحویل سیستمهای تسلیحاتی مهم ندارد. مضاف اینکه، رفتار اخیر روسیه در جریان اوکراین و عدم حمایت این کشور از تحریمهای اخیر علیه سوریه و ایران در سازمان ملل، اعتماد ایران به روسیه برای تحویل تسلیحات مهم را بیشتر کرده است.
از طرف دیگر میل ایران به غرب برای تحویل تجهیزات تکنولوژیک، ارتباطی، رایانهای، و الکترونیک بیشتر از میل به روسیه است. چرا که تجهیزات غربی به شکل قابل توجه پیشرفتهتر از تجهیزات روسی است. اما روسیه قادر است که بازارهای دیگر ایران مثل تجهیزات فضایی، نفتی و گازی و پالایشگاهی، خط لوله، فلزات، معدن، هوایی، شیمیایی، و راه آهن را هدف بگیرد و سود عظیمی به جیب بریزد. شرکتهای غربی باید قبل از اینکه روسیه از این قهر و بیاعتمادی غرب و ایران با هم، سود ببرند، دست به کار شده و اجازه ندهند که این بازار ارزشمند ایران توسط روسیه تسخیر شود. همین اواخر، مهدی سنایی -سفیر ایران در مسکو- از افزایش حجم مبادلات دو کشور از سالیانه 5 میلیارد دلار به 70 میلیارد دلار -طی چند سال آینده- سخن به میان آورده است. حتی اگر این سخن را جاهطلبانه بخوانیم، نمیتوان شکی در میل دو کشور برای تقویت رابطه اقتصادی کرد.
منافع و مضرات مربوط به انرژی
یکی از ضررهایی که پس از توافق هستهای شامل حال روسیه خواهد شد، بحث انرژی است. هم اکنون ایران آماده است که پس از توافق، حجم بالایی از نفت و گاز را به غرب صادر نماید و این میتواند اقتصاد درگیر ایران را بهبود بخشد. لذا، روسیه پس از رفع تحریمها، خود را در مقابل یک حریف سرسخت در بحث صادرات نفت و گاز میبیند. روانه شدن نفت و گاز ایران به بازاو حریص و تشنه غرب، بر سر قیمت آنها که پیش از این هم پایین آمده بود زده و در کاهش ارزش روبل روسیه تاثیر بسزایی خواهد داشت. چه بسا که همین حالا هم روسیه تدابیری را اندیشیده که در صورت بازگشت ایران به میدان وسیع انرژی، شدت ضربه این کشور را بگیرد.
در آگوست 2014، دو کشور یادداشت تفاهم 20 میلیارد دلاری مبنی بر صدور روزانه 500 هزار بشکه نفت به روسیه و در عوض تحویل انواع تجهیزات و کالا به ایران را امضاء کردند. اما این موضوع سریعا از سوی بیژن زنگنه -وزیر نفت ایران- نفی شد. پس از آن، گزارشات متعدد در مورد حقیقت یا کذب بودن این توافق از سوی رسانه و جراید دو طرف را شاهد بودیم. در هر حال، اگر این توافق حقیقت داشته باشد، روسیه قادر خواهد بود که حجم بسیار بالایی از نفت ایران را از دسترس غربیها خارج کرده و تا بازگشت قیمتها به سطح قابل قبول، این سیاست را ادامه دهد. باید توجه داشت که آزاد شدن دست ایران در بازار انرژی، تنها عامل تعیین قیمت نفت نخواهد بود. بلکه فراتر از آن، کشورهای عضور اوپک -و بالاخص عربستان- میتوانند با کاهش خروجی خود، مانع از کاهش بیشتر قیمت نفت شوند. ترس روسیه از خطر صادرات گاز ایران کمتر است. چرا که ایران نیازمند زمان بیشتری برای آمادهسازی صادرات گاز است.
منافع ژئوپلتیک
حصول توافق هستهای، منافع ژئوپلتیک روسیه را هم تامین خواهد کرد. ایران، پس از توافق هستهای تبدیل به یک قدرت اقتصادی در خاورمیانه خواهد شد. با توسعه حجم صادرات، اقتصاد این کشور رو به بهبود گذاشته و درآمدهای حاصله صرف ارتقا تجهیزات نظامی و تقویت متحدان این کشور در منطقه -شامل سوریه، عراق، یمن، و لبنان- خواهد شد. آنگاه شاهد یک ایران قدرتمندتر نسبت به عربستان و متحدین شورای همکاری خلیج فارس آن نظیر اسراییل خواهیم بود.
روسیه دارای اهداف ژئوپلتیک مشترک با ایران در منطقه است. یک ایران قدرتمند یعنی عامل ایدهآل روسیه برای منطقه. از این دست میتوان به حمایت این دو از سوریه در مقابل غرب اشاره کرد.
ایران، عربستان که خود را ریش سفید کشورهای جهان اهل سنت میداند را رقیب اصلی خود در منطقه میبیند. روسیه نیز هیچ علاقهای به حاکم شدن رادیکالیسم سنی که قطعا در سیاست داخله این کشور تاثیرات مخربی خواهد گذاشت، ندارد. لذا، هر دو، دشمن مشترک سعودیها هستند. علاوه بر این، کاهش اخیر قیمت نفت از سوی عربستان، به شدت به اقتصاد روسیه لطمه زد. غرب اما منافع مشترکی بسیاری با عربستان دارد. علیرغم اختلافات اخیر غرب و عربستان بر سر موضوعاتی چون نگاه استراتژیک به سوریه و یا توافق هستهای با ایران، دو طرف هنوز منافع مشترکی بر سر موضوعاتی چون مخالفت با اسد و ترس از ماجراجویی ایران در منطقه دارند.
اما رویکرد ایران و روسیه در قضیه اسراییل و فلسطین با هم تفاوت دارد. در حالی که ایران به عنوان دشمن لاتغیر اسراییل، پیوسته بطور مستقیم از فلسطین دفاع کرده است، روسیه دارای رفتاری دوگانه بوده است. پوتین با پیروی از استراتژی نعل و میخ، گاهی اسراییل را محکوم مینماید و گاهی رفتار فلسطینیان را. پوتین، حتی در جاهایی به خاطر نگرانی اسراییل و منافعی که این رژیم برایش دارد، از فروش تسلیحات نظامی به ایران و سوریه امتناع کرده است که بسیار مورد حمایت و تشویق مردم اسراییل قرار گرفت. روسیه، اسراییل را یکی از گزینههای محبوب بازار صادرات محصولات کشاورزی و تجهیزات تکنولوژیک میبیند و اتفاقا چالش درخوری را پس از توافق هستهای بین انتخاب یک ایران قدرتمند و اسراییل خواهد داشت.
به هر حال، با حصول توافق هستهای، روسیه و ایران را میتوان به هم نزدیکتر دید. آنها، در عراق دارای اکثریت شیعه تسلط بیشتری خواهند داشت، به حمایت مشترک خود از اسد ادامه خواهند داد، و از تاثیر عربستان در منطقه جلوگیری خواهند کرد؛ و بدین ترتیب، شاهد کاهش قدرت آمریکا و افزایش قدرت روسیه در منطقه خواهیم بود.
جمعبندی
1. روسیه، ایران قدرتمند را میخواهد. ایرانی که همچون سوپاپ اطمینان برای اهداف استراتژیک این کشور باشد.
2. غرب میتواند با چارهاندیشی به موقع و هوشیاری، این فرصت طلایی را غنیمت دانسته و با بازی دادن به ایران در بازیهای جهانی و منطقهای و گسترش روابط مختلف بینالطرفین (اقتصادی، سیاسی، ژئوپلتیک، امنیتی، فرهنگی)، این کشور را از جهات مختلف به سمت خود جذب کند. بدین ترتیب شاهد رفتار متعادلتر و نرمتر ایران در منطقه خواهیم بود که همانا مورد نظر غرب است. اگر غرب این فرصت را غنیمت نداند، روسیه همه چیز را به دست خواهد گرفت و شاهد تبعات مثبت برای آن و طبیعتا تبعات منفی برای غرب خواهیم بود.
3. متاسفانه، گسترش روابط با ایران به تنهایی نمیتواند از این کشور یک دوست برای غرب بسازد. غرب، باید رویکرد خود در منطقه که به دشمنی با ایران ختم میشود را تغییر دهد. همانطور که در بالا ذکر شد، اهداف ایران در منطقه، مستقیما در تضاد با اهداف عربستان و اسراییل به عنوان متحدین غرب قرار دارد. حل این مناقشات نیازمند برقراری گفتگوی متعهدانه، سعه صدر طرفین، و صلح واقعی است. اگر این مهم صورت نگیرد، در آینده شاهد همکاری عمیق ایران و روسیه در خاورمیانه و قدرت روزافزون روسیه خواهیم بود.
منافع سیاسی
توافق هستهای میتواند در حفظ عمر جمهوری اسلامی تاثیر بسزایی داشته باشد که یکی از خواستههای مهم روسیه در خاورمیانه است. ثباتی که توسط ایران در منطقه تامین میشود، کاملا برای روسیه دلچسب است و بیثباتی در ایران میتواند اهداف روسیه در منطقه را دستخوش تغییر نماید. ایران -با توجه به شباهت اهداف- شریک خوب روسیه در منطقه محسوب میگردد. کما اینکه حسین دهقان -وزیر دفاع ایران- اخیرا اعلام نموده که دو کشور از حیث سیاسی، منطقهای و جهانی دارای دیدگاههای مشترک هستند. اگرچه توافق هستهای نمیتواند ایران را تماما از تاثیر نیروهای تغییر مصون نگاه دارد، اما دست کم گزینه نظامی برای تغییر رژیم را ملغی نموده است.
منافع اقتصادی
رفع تحریمها، فرصتهای اقتصادی بسیاری را پیش روی روسها مینهد. کما اینکه در ماههای گذشته حجم تبادلات دو طرف رو به افزایش گرفته است. در نوامبر 2014، روسیه قراردادی چند میلیارد دلاری را جهت ساخت دو رآکتور دیگر برای نیروگاه هستهای بوشهر با ایران امضا کرد. این در حالی است که این کشور از فروش سوخت رآکتورها هم صاحب درآمد خواهد بود و علاوه بر آن، گزارشها هم خبر از برنامه روسیه برای ساخت 6 رآکتور دیگر در آینده میدهد.
سامانه دفاع موشکی اس 300 که تحویل آن پیش از این در سال 2010 از سوی مدودوف لغو شده بود، در 13 اوریل 2015 بار دیگر از سوی پوتین آماده تحویل به ایران اعلام گردید. تا پیش از لغو تحویل این سامانه در سال 2010، روسیه بزرگترین حامی تسلیحاتی ایران با حجم 3.4 میلیارد دلار بین سالهای 1991 تا 2010 بود. روسیه اخیرا رابطه نظامی و تسلیحاتی خود با ایران را گسترش داده و به خوبی میداند که ایران نیازمند تسلیحات و تجهیزات جدید نظامی است و غرب حتی پس از توافق هستهای، به علت عدم اعتماد به ایران، این تجهیزات را در اختیار این کشور قرار نمیدهد. ایران، نیز اعتمادی به غرب برای تحویل سیستمهای تسلیحاتی مهم ندارد. مضاف اینکه، رفتار اخیر روسیه در جریان اوکراین و عدم حمایت این کشور از تحریمهای اخیر علیه سوریه و ایران در سازمان ملل، اعتماد ایران به روسیه برای تحویل تسلیحات مهم را بیشتر کرده است.
از طرف دیگر میل ایران به غرب برای تحویل تجهیزات تکنولوژیک، ارتباطی، رایانهای، و الکترونیک بیشتر از میل به روسیه است. چرا که تجهیزات غربی به شکل قابل توجه پیشرفتهتر از تجهیزات روسی است. اما روسیه قادر است که بازارهای دیگر ایران مثل تجهیزات فضایی، نفتی و گازی و پالایشگاهی، خط لوله، فلزات، معدن، هوایی، شیمیایی، و راه آهن را هدف بگیرد و سود عظیمی به جیب بریزد. شرکتهای غربی باید قبل از اینکه روسیه از این قهر و بیاعتمادی غرب و ایران با هم، سود ببرند، دست به کار شده و اجازه ندهند که این بازار ارزشمند ایران توسط روسیه تسخیر شود. همین اواخر، مهدی سنایی -سفیر ایران در مسکو- از افزایش حجم مبادلات دو کشور از سالیانه 5 میلیارد دلار به 70 میلیارد دلار -طی چند سال آینده- سخن به میان آورده است. حتی اگر این سخن را جاهطلبانه بخوانیم، نمیتوان شکی در میل دو کشور برای تقویت رابطه اقتصادی کرد.
منافع و مضرات مربوط به انرژی
یکی از ضررهایی که پس از توافق هستهای شامل حال روسیه خواهد شد، بحث انرژی است. هم اکنون ایران آماده است که پس از توافق، حجم بالایی از نفت و گاز را به غرب صادر نماید و این میتواند اقتصاد درگیر ایران را بهبود بخشد. لذا، روسیه پس از رفع تحریمها، خود را در مقابل یک حریف سرسخت در بحث صادرات نفت و گاز میبیند. روانه شدن نفت و گاز ایران به بازاو حریص و تشنه غرب، بر سر قیمت آنها که پیش از این هم پایین آمده بود زده و در کاهش ارزش روبل روسیه تاثیر بسزایی خواهد داشت. چه بسا که همین حالا هم روسیه تدابیری را اندیشیده که در صورت بازگشت ایران به میدان وسیع انرژی، شدت ضربه این کشور را بگیرد.
در آگوست 2014، دو کشور یادداشت تفاهم 20 میلیارد دلاری مبنی بر صدور روزانه 500 هزار بشکه نفت به روسیه و در عوض تحویل انواع تجهیزات و کالا به ایران را امضاء کردند. اما این موضوع سریعا از سوی بیژن زنگنه -وزیر نفت ایران- نفی شد. پس از آن، گزارشات متعدد در مورد حقیقت یا کذب بودن این توافق از سوی رسانه و جراید دو طرف را شاهد بودیم. در هر حال، اگر این توافق حقیقت داشته باشد، روسیه قادر خواهد بود که حجم بسیار بالایی از نفت ایران را از دسترس غربیها خارج کرده و تا بازگشت قیمتها به سطح قابل قبول، این سیاست را ادامه دهد. باید توجه داشت که آزاد شدن دست ایران در بازار انرژی، تنها عامل تعیین قیمت نفت نخواهد بود. بلکه فراتر از آن، کشورهای عضور اوپک -و بالاخص عربستان- میتوانند با کاهش خروجی خود، مانع از کاهش بیشتر قیمت نفت شوند. ترس روسیه از خطر صادرات گاز ایران کمتر است. چرا که ایران نیازمند زمان بیشتری برای آمادهسازی صادرات گاز است.
منافع ژئوپلتیک
حصول توافق هستهای، منافع ژئوپلتیک روسیه را هم تامین خواهد کرد. ایران، پس از توافق هستهای تبدیل به یک قدرت اقتصادی در خاورمیانه خواهد شد. با توسعه حجم صادرات، اقتصاد این کشور رو به بهبود گذاشته و درآمدهای حاصله صرف ارتقا تجهیزات نظامی و تقویت متحدان این کشور در منطقه -شامل سوریه، عراق، یمن، و لبنان- خواهد شد. آنگاه شاهد یک ایران قدرتمندتر نسبت به عربستان و متحدین شورای همکاری خلیج فارس آن نظیر اسراییل خواهیم بود.
روسیه دارای اهداف ژئوپلتیک مشترک با ایران در منطقه است. یک ایران قدرتمند یعنی عامل ایدهآل روسیه برای منطقه. از این دست میتوان به حمایت این دو از سوریه در مقابل غرب اشاره کرد.
ایران، عربستان که خود را ریش سفید کشورهای جهان اهل سنت میداند را رقیب اصلی خود در منطقه میبیند. روسیه نیز هیچ علاقهای به حاکم شدن رادیکالیسم سنی که قطعا در سیاست داخله این کشور تاثیرات مخربی خواهد گذاشت، ندارد. لذا، هر دو، دشمن مشترک سعودیها هستند. علاوه بر این، کاهش اخیر قیمت نفت از سوی عربستان، به شدت به اقتصاد روسیه لطمه زد. غرب اما منافع مشترکی بسیاری با عربستان دارد. علیرغم اختلافات اخیر غرب و عربستان بر سر موضوعاتی چون نگاه استراتژیک به سوریه و یا توافق هستهای با ایران، دو طرف هنوز منافع مشترکی بر سر موضوعاتی چون مخالفت با اسد و ترس از ماجراجویی ایران در منطقه دارند.
اما رویکرد ایران و روسیه در قضیه اسراییل و فلسطین با هم تفاوت دارد. در حالی که ایران به عنوان دشمن لاتغیر اسراییل، پیوسته بطور مستقیم از فلسطین دفاع کرده است، روسیه دارای رفتاری دوگانه بوده است. پوتین با پیروی از استراتژی نعل و میخ، گاهی اسراییل را محکوم مینماید و گاهی رفتار فلسطینیان را. پوتین، حتی در جاهایی به خاطر نگرانی اسراییل و منافعی که این رژیم برایش دارد، از فروش تسلیحات نظامی به ایران و سوریه امتناع کرده است که بسیار مورد حمایت و تشویق مردم اسراییل قرار گرفت. روسیه، اسراییل را یکی از گزینههای محبوب بازار صادرات محصولات کشاورزی و تجهیزات تکنولوژیک میبیند و اتفاقا چالش درخوری را پس از توافق هستهای بین انتخاب یک ایران قدرتمند و اسراییل خواهد داشت.
به هر حال، با حصول توافق هستهای، روسیه و ایران را میتوان به هم نزدیکتر دید. آنها، در عراق دارای اکثریت شیعه تسلط بیشتری خواهند داشت، به حمایت مشترک خود از اسد ادامه خواهند داد، و از تاثیر عربستان در منطقه جلوگیری خواهند کرد؛ و بدین ترتیب، شاهد کاهش قدرت آمریکا و افزایش قدرت روسیه در منطقه خواهیم بود.
جمعبندی
1. روسیه، ایران قدرتمند را میخواهد. ایرانی که همچون سوپاپ اطمینان برای اهداف استراتژیک این کشور باشد.
2. غرب میتواند با چارهاندیشی به موقع و هوشیاری، این فرصت طلایی را غنیمت دانسته و با بازی دادن به ایران در بازیهای جهانی و منطقهای و گسترش روابط مختلف بینالطرفین (اقتصادی، سیاسی، ژئوپلتیک، امنیتی، فرهنگی)، این کشور را از جهات مختلف به سمت خود جذب کند. بدین ترتیب شاهد رفتار متعادلتر و نرمتر ایران در منطقه خواهیم بود که همانا مورد نظر غرب است. اگر غرب این فرصت را غنیمت نداند، روسیه همه چیز را به دست خواهد گرفت و شاهد تبعات مثبت برای آن و طبیعتا تبعات منفی برای غرب خواهیم بود.
3. متاسفانه، گسترش روابط با ایران به تنهایی نمیتواند از این کشور یک دوست برای غرب بسازد. غرب، باید رویکرد خود در منطقه که به دشمنی با ایران ختم میشود را تغییر دهد. همانطور که در بالا ذکر شد، اهداف ایران در منطقه، مستقیما در تضاد با اهداف عربستان و اسراییل به عنوان متحدین غرب قرار دارد. حل این مناقشات نیازمند برقراری گفتگوی متعهدانه، سعه صدر طرفین، و صلح واقعی است. اگر این مهم صورت نگیرد، در آینده شاهد همکاری عمیق ایران و روسیه در خاورمیانه و قدرت روزافزون روسیه خواهیم بود.