به گزارش مشرق، همزمان با برگزاری همایش"اقتصاد سیاسی؛ از انفعال تا اقتدار"به سراغ فواد ایزدی، کارشناس روابط بینالملل و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، رفتیم تا با وی در خصوص مذاکرات و نقش آن در شرایط اقتصادی کشور گفتوگو کنیم.
واقعیت این است که در حال حاضر به رغم تذکرات و هشدارهای پی در پی سیاسیون و اقتصاددانان مبنی بر این که مشکلات موجود کشور –به خصوص در بعد اقتصادی– به رفع تحریمها وابستگی چندانی ندارد، اما باور برخی افراد جامعه و نیز برخی مسئولین، تیم مذاکرهکننده را به سمت دستیابی به یک توافق جامع - شاید به هر قیمتی- هدایت کرده است.
برخی کارشناسان از جمله ایزدی، معتقدند یک توافق بد، خسارتهایی به مراتب بدتر از عدم توافق به بار خواهد آورد. آنچه در زیر میآید متن گفتوگو با کارشناسی است که معتقد است تیم مذاکرهکننده میتواند با هوشمندی، گزینه شکست در مذاکرات را به نفع کشور برگرداند.
*: به نظر شما نتیجه مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 5+1 چیست و چه چیزی از این مذاکرات عاید کشور خواهد شد؟
به نظر من چهار احتمال وجود دارد، نخست آن که توافق حاصل شده و این مذاکرات به نحو ممکن به اتمام برسد.
دوم آن که طرفین از عدم دستیابی به توافق جامع خبر دهند و در نتیجه پرونده مذاکرات با شکست مواجه شده و بسته شود.
احتمال سوم آن است که مذاکره تمدید و به زمانی دیگر موکول شود و احتمال آخر هم، تمدید مذاکره با انتشار متن و بیانیهای است که میزان پیشرفت در روند مذاکره را تعیین میکند.
*: روند مذاکرات چه تغییری در چهره ایران در میان کشورهای غربی ایجاد کرده است؟
باید بپذیریم که تا پیش از این ایران در میان مردم کشورهای غربی، چهرهای غیرقابل انعطاف مینمود ولی مذاکرات این دیدگاه را تغییر داده و از ایران به عنوان کشوری منعطف یاد میشود.
همچنین درمیان دولتمردان دول اروپایی نیز ایران به عنوان کشوری با رویکردهای مثبت در روند مذاکرات شناخته شده است. در مجموع می توان از تغییر چهره نظام جمهوری اسلامی ایران از منفی به مثبت در میان کشورهای غربی – خواه مردم و خواه دولتها – یاد کرد.
*: آیا کشورهای جهان اسلام نیز همچون غربیها، تغییرات مثبت را باور دارند؟
این موضوع در کشورهای جهان اسلام، از زوایای دیگری قابل بحث و بررسی است. در دنیای اسلام، مردمی که انقلاب اسلامی را الگوی خود می پنداشتند و به خاطر مقاومت ایران در مقابل زیادهخواهیهای غرب به این نظام ابراز علاقه میکردند، اکنون دچار نگرانیاند که مبادا مناسبات و مذاکرات ایران با دنیای غرب، رویکرد آزادیخواهی کشورمان را تغییر دهد و در نهایت ایران به عنوان یک کشور معمولی، هم سو و هم راستا با سیاستهای غرب در صحنه بینالملل ظاهر شود. در نتیجه میتوان گفت مردم این کشورها دیدگاهی منفی نسبت به اتفاقات در حال رخداد جمهوری اسلامی پیدا کردهاند.
*: آیا این قاعده شامل دولتمردان کشورهای اسلامی نیز می شود؟
خیر. من بر خلاف برخی تحلیلها، معتقدم دولتها در کشورهای اسلامی به توافق و یا عدم توافق ایران با غرب اعتنایی ندارند. آنچه آنها را نگران کرده و میکند، بهبود اوضاع اقتصادی ایران در صورت امتیازدهی به طرف غربی است. این قاعده حتی شامل رژیم غاصب اسرائیل هم میشود. اعلام "جان کری" مبنی بر این که"نتانیاهو" هم به تمدید مذاکرات علاقمند است، تأیید خوبی بر این ادعاست.
در این میان برخی کشورها هم وجود دارند که ممکن است در زمره دشمنان ایران قرار نگیرند، حتی ممکن است به دلیل روابط مثبت با ایران، به عنوان دوست نیز از آنها یاد شود که کشورهای جنبش عدم تعهد از آن جملهاند. در این کشورها نیز دغدغههایی مبنی بر خروج ایران از کشوری مستقل که همواره با برافراشتن پرچم استقلال، به نوعی رهبری و سرکردگی کشورهای غیر وابسته را نیز داشته، وجود دارد. نگاه اروپا محور برخی مسئولین نظام جمهوری اسلامی این دغدغهها را افزایش داه است.
*: آیا روابط و تعاملات ما با غرب، در صورت توافق هستهای، بهبود خواهد یافت؟
خیر. من معتقدم غرب به هیچ عنوان تمایلی به بهبود روابط ندارد. آنها در واقع به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هستند.
*: این سخن بدان معناست که مذاکرات از دید آمریکایی ها، گزینهای برای سرنگونی نظام جمهوری اسللامی ایران است؟
بله. به طور قطع همین طور است. آنها پیش از روی آوردن به مذاکره، شیوه تحریم و فشار را پیش گرفتند ولی وقتی دیدند تحریم ها ایران را نه تنها از پای درنیاورده، بلکه توانمندتر هم کرد، به مذاکره روی آوردند. در واقع جواب نگرفتن از روشهای قبلی، آنها را پای میز مذاکره نشاند.
*: چگونه از مذاکره برای سرنگونی استفاده میکنند؟
این باور در میان مردم و برخی مسئولین وجود دارد که معتقدند بدون وابستگی به غرب، نمیتوان ادامه حیات داد. در گذشته این اعتقاد در میان برخی مسئولین وجود داشت که معیشت مردم به مذاکرات گرهخورده است. حال این باور تا جایی رشد کرده که همان ها معتقدند، دیگر آب آشامیدنی مردم هم به مذاکرات بستگی دارد. زمانی که آینده ایران به زعم برخی ها چنان وابسته به مذاکرات باشد که تمام دار و ندار کشور به ارتباط با آمریکا بستگی پیدا کند، قطع مسلم طرف مقابل کمال بهرهبرداری را از آن خواهد کرد. این وابستگی برای غرب و به خصوص آمریکا، بسیار دلچسب و خوشایند است.
*: آیا در روند مذاکرات میتوان از اختلافات داخلی بین سیاسیون هم به عنوان ابزارغرب برای دستیابی به هدف مذکور شان (براندازی نظام) یاد کرد؟
اختلاف نظر بین مسئولین هم یکی از گزینه هایی است که میتوانند روی آن حساب کنند. آنها نقاط قوت جمهوری اسلامی را به درستی شناسایی و برای حمله به آنها برنامهریزی کردهاند.
*: مهمترین نقاط قوتی که دشمن آن را نشانه گرفته کدامند؟
نخست استقلال کشور را نشانه رفته اند. دوم، ایجاد اختلاف و شکاف درون جامعه است. این اختلاف میتواند بین مردم و مسئولین و یا مسئولین با یکدیگر باشد. اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی، عاملی دیگر به شمار می رود که دشمن از این حربه نیز به خوبی استفاده کرده است. انجام عملیات روانی در جامعه نیز حربهای است که در مورد آن برنامهریزی کرده و به نفع خود بهرهبرداری میکنند.
*: در صورت ایجاد توافق، آیا میتوان به لغو تحریمها امیدوار بود؟
هرگز لغو تحریمها را نخواهیم دید.
*: به نظر شما تحریم تا چه زمانی ادامه پیدا میکند؟
اگر بگویم تا بینهایت، گزافه نگفتهام. به دلایلی که پیشتر هم ذکر کردم، طرف مذاکرهکننده جمهوری اسلامی در پی دستیابی به منظور دیگری است و تحریمها یکی از ابزار آن به شمار میروند. ممکن است تعلیق به وجود بیاید- که البته خواست غربیها همین است- ولی هرگز لغو کامل را نخواهیم داشت.
*: راه برونرفت از این بنبست سیاسی و بینالمللی چیست؟
بازبینی در روند مذاکرات، راه برون رفت از این مشکل است. تیم مذاکرهکننده کشورمان باید توجه داشته باشند که در روند پیگیری مذاکرات، وضعیت کشور ما در بحث مربوط به تحریم ها و اعمال فشارها نه تنها بهتر نشده، بلکه با اعمال تحریمهای جدید مواجهیم. متن بیانیه لوزان هم به نیکی نشان داد لغو تحریم ها به هیچ وجه در دستور کار طرف غربی نیست بنابر این باید در طراحی آینده مذاکرات ابتکار عمل را به دست بگیریم.
*: اعلام شکست در مذاکرات، ایران را به کدام نقطه میرساند؟
بستگی به این دارد که مسبب این شکست، کدام طرف اعلام شود. من معتقدم فرصت بی نظیر و مغتنمی که می تواند آینده کشور را تغییر دهد، در صورتی رخ خواهد داد که دنیا و دولت های غربی به این نتیجه برسند، آمریکا دلیل شکست مذاکرات بوده است. این امر میتواند تحریمها را به نفع ایران به چالش بکشد.
*: این تحلیل بر چه اساس است؟
واکنش دولتمردان کشورهای غربی نشان میدهد آن ها هم از مذاکرات خسته شده و دیگر به ادامه این روند تمایلی ندارند. اگر آمریکا در مذاکرات شکست بخورد، بدنه تحریمها از سوی کشورهای دیگر فرو میریزد، زیرا تحمل تاوان دادن بیش از این برای آمریکا را ندارند. این به معنای پیروزی بزرگ برای ایران و کاهش فشارها و در نتیجه برونرفت از گرداب آمریکاست.
*: اگر ایران، عامل شکست معرفی شود، چه اتفاقی میافتد؟
آنگاه آمریکا فشار خود را از گذشته هم بیشتر میکند.
*: برای سوال آخر در این صورت آیا احتمال حمله نظامی هم وجود دارد؟
حمله نظامی گزینه مطلوبی برای آمریکاییها نیست. با این که نمیتوان این گزینه را به طور کلی مردود اعلام کرد ولی میتوان گفت تا زمانی که دولت اوباما مستقر است، چنین اتفاقی نمیافتد. با این همه به طور قطع و یقین، فشار تحریمها بسیار بیشتر از گذشته خواهد بود.